به گزارش سایت نساجی امروز، با تکیه بر 36 سال فعالیت مستمر در صنعت نساجی اعلام کرد « در ایران، کارفرمایان جرأت سرمایهگذاری ندارند در حالیکه بخشی از فعالیت یک صنعتگر را ریسک تشکیل میدهد اما کمتر تولیدکنندهای چنین ریسکی را میپذیرد و اگر هم سرمایهگذاری خاصی انجام میدهند با حجم بیرویه واردات، اخذ مالیات به نامهای مختلف مانند مالیات بر ارزش افزوده و ... ، دچار مشکل در فروش محصولات میشوند و ورشکستگی، پایان کارشان خواهد بود. کارخانههای قدیمی و مطرحی را میشناسیم که بهدلیل همین مسائل و سوء مدیریت، از رده خارج شدهاند اگرچه معتقدم در صورت تولید محصول باکیفیت حتی میتوان با واردات به مقابله پرداخت.»
مهندس ثقفی که شیفته تولید و فعالیت در کارخانههای نساجی است، در بخش دیگر این گفتوگو بیان داشت: «حلقه گمشده نساجی ایران این است که دولت هیچگونه حمایتی از تولیدکننده به عمل نمیآورد اما در عین حال خواهان ایجاد اشتغال بیشتر در واحدهای تولیدی است! با شعار که کاری از پیش نمیرود و اشتغالی به وجود نمیآید.» متن کامل این مصاحبه از نظرتان میگذرد:
*نساجی امروز:بیوگرافی و فعالیتهای حرفهای
متولد سال 1329، فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد تکنولوژی نساجی از دانشگاه نیدرراین آلمان و دارای 36 سال سابقه فعالیت در بخش نساجی هستم و تخصص اصلی من، ریسندگی میباشد و به بیش از 80 درصد کارخانههای نساجی ایران، خدمات مشاورهای ارائه دادهام. در گروه صنعتی فرسا 18 سالی است که به فعالیت مشغولم و از کار در این مجموعه بسیار خرسندم. شاید کمتر فردی وجود داشته باشد که با 66 سال سن، مدیر تولید یک مجموعه صنعتی باشد اما شیفته کارم هستم و آنقدر برایم جذابیت دارد که به فکر راهاندازی کارخانه یا واحد تولیدی نباشم.
فکر میکنم تحصیل در یک کشور صنعتی مانند آلمان تأثیرات بسیاری بر نگرش شغلی من گذاشته است. در سن 18 سالگی راهی این کشور شدم و به انجام فعالیتهای مشارکتی و گروهی اعتقاد خاصی دارم و از روندی که از ابتدا تا امروز طی کردهام، رضایت کامل دارم. بهدنبال کسب القاب و سمتهای خاصی نبودهام و شاید باورتان نشود هفتهای 5 هزار کیلومتر ایران را دور میزدم؛ از کاشمر به کرمانشاه و از آنجا به سمنان میرفتم و در مجموع به تمام کارخانههای ریسندگی ایران سری زدهام!
*نساجی امروز:گروه صنعتی فرسا و شرکتهای زیرمجموعه آن را معرفی نمایید.
گروه صنعتی فرسا از 4 کارخانه تشکیل شده است. نخستین کارخانه «فرش ساوین» است که به تولید روزانه ده هزار متر مربع فرش ماشینی و بکارگیری حدود 300 نفر کارگر میپردازد و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان فرش ماشینی ایران محسوب میشود. دومین مجموعه «شرکت ساوین تاب» است که در زمینه ریسندگی پنبهای اپن اند و رینگ با ظرفیت روزانه 20 تن (براساس نخ نمره 30 ) فعالیت می نماید و حدود 300 کارگر در این بخش مشغول کار هستند.
«نساجی رازی»، سومین کارخانه گروه صنعتی فرسا به شمار میآید که تولیدکننده نخ فرش ماشینی است. در «شرکت فِرتاب» بهعنوان چهارمین کارخانه این گروه صنعتی، روزانه 20 تن نخ (2500 دنیر) BCF، پلیاستر و پلیپروپیلن تولید میشود. در گروه صنعتی فرسا بیش از 900کارگر فعال هستند و تمام توان خود را به کار گرفتهایم تا میزان تولید سرانه مجموعه در سطح استانداردهای بینالمللی باشد؛ بر این اساس در فرتاب میزان تولید سرانه 200 کیلوگرم، در نساجی رازی 98 کیلوگرم، در ساوین تاب 200 کیلوگرم تولید سرانه اپن اند و 60 کیوگرم تولید سرانه رینگ و در فرش ساوین 40 متر مربع است.
علیرغم بحران عمومی صنعت و اقتصاد کشور، سعی کردهایم تمام ماشینآلات این مجموعه را مدرنیزه و بازسازی نماییم و از آخرین و مدرنترین تکنولوژیهای روز دنیا بهرهمند شویم. در این گروه صنعتی، کیفیت حرف اول را میزند و کیفیت را قربانی هیچچیز نخواهیم کرد، شاید به همین دلیل است که یکی از گروههای موفق صنعتی کشور محسوب میشویم. اگرچه با مشکلاتی نیز مواجهیم اما سعی میکنیم به نحوی با آنها دست و پنجه نرم کنیم! برای کسب موفقیت بیشتر، در کارخانجات فرسا، سیستمPM (Preventive Maintenance) را پیاده نمودیم (PM یك روش قانونمند نگهداری و تعمیرات است كه طی آن وضعیت تجهیزات، دائماً به وسیله بازرسیهای فنی (Technical Inspection) ، روانكاریهای (Lubrication) منظم و دورهای ، اقدامات پیشگیرانه و Cleaning maintenance به منظور كاهش احتمال وقوع خرابیهای ناگهانی، تحت نظارت قرار گرفته و بدین وسیله، ضرورت انجام تعمیرات جزئی و یا كلی تعیین میگردد، تا از توقفات اضطراری و برنامهریزی نشده یا هر نوع خرابی دیگری پیشگیری شود تا از مصرف بیرویه قطعات جلوگیری شود)
خوشبختانه این سیستم در مجموعه ما با موفقیت اجرا شده است و بهعنوان مدیر پروژه نصب و راهاندازی چندین کارخانه تجارب بسیار مفیدی و ارزشمندی کسب کردهام برای مثال تکنسینها و متخصصین اروپایی که برای نصب ماشینآلات به ایران میآمدند، تأکید میکردند برای بقای کارخانه باید سیستم سرویس و نگهداری قدرتمندی در اختیار داشته باشیم.
همانطور که میدانید قطعات مختلف ماشینآلات صنعتی، عمر مشخصی دارند و هر چند سال یک بار باید قطعات قدیمی جای خود را به قطعات جدید بدهند؛ تعویض قطعات، هزینههای بسیار اما طبق استانداردهای بین المللی اعمال می گردد.
خرید به موقع قطعات یدکی را از مهمترین دلایل کسب موفقیت گروه صنعتی فرسا میدانم و همیشه این توجیه را برای سهامداران داشتهایم که اگر یک تا دو درصد هزینههای فروش، صرف خرید قطعات یدکی شود کارخانههای گروه در طول سالیان متمادی، به حیات خود ادامه خواهند داد.
در کارخانههای زیرمجموعه فرسا تعدیل نیرو را با هدف افزایش تولید سرانه اجرا و برای افزایش بهرهوری در پرسنل ایجاد کردهایم تا آنان با دلگرمی بهتر و بیشتری کار کنند در این زمینه بارها به پرسنل خود اعلام کردهایم که اگر فکر یا ایدهای در راستای بهبود کیفیت و بهرهوری تولید دارند این فکر را از طریق پاداشهای مالی خریداریم.
اصولاً تلاش میکنیم از مدیریت مشارکتی بهرهمند شویم به این معنی که مدیران ارشد با پرسنل جلسات مختلف برگزار مینمایند و ایدهها و افکار آنان را به نام خود تمام نمیکنند! در مدیریت مشارکتی، مجموعه قائم به فرد نمی باشد و یک نفر پاسخگوی تمام مسائل سازمان نیست.
*نساجی امروز:در ایران این مشکل وجود دارد که مالک کارخانه هم مدیر است هم تصمیمگیر و سیاستگذار مجموعه
معتقدم که مالکیت و مدیریت دو مفهوم کاملاً متفاوت با یکدیگر هستند. خوشبختانه سهامداران و مالکان گروه صنعتی فرسا نیز چنین نگرشی دارند و بهدلیل اعتمادی که دارند، مالکیت و مدیریت را از یکدیگر جدا کردهاند و در صورت افت کیفیت محصولات، کاهش بهرهوری تولید و ... بهطور کلی پاسخگوی وجود هر مشکلی در مجموعه هستم.
*نساجی امروز:در مقطعی از زمان این اعتقاد وجود داشت که نساجی، بهدلیل در اختیار نداشتن ماشینآلات مدرن و بهروز، ضعیف است، یک دوره دیگر اعلام شد از نظر فنی و تخصصی با مشکل مواجهیم، زمانی هم قاچاق و واردات بیرویه بهعنوان مشکل اصلی نساجی مطرح گردید. با توجه به 36 سال فعالیت در نساجی، مهمترین مشکل صنایع نساجی ( و بهطور خاص واحدهای ریسندگی) را چه میدانید؟
در آخرین نمایشگاه نساجی ترکیه ، ماشین بافندگی ارائه شده بود که با هزار پیک در دقیقه کار میکرد در حالی که سرعت ماشینآلات بافندگی در ایران 450 پیک در دقیقه میباشد و مدیر کارخانه هم از این وضعیت بسیار راضی است! متأسفانه اغلب کارخانههای نساجی ایران ماشینآلات مدرن و به روز در اختیار ندارند. میانگین عمر ماشینهای ریسندگی،30-25 سال است و پس از گذشت این مدت باید ماشین جدید را جایگزین کرد.
ماشین اپناندی در دنیا عرضه شده که سرعت روتور آن 160 هزار دور در دقیقه است و یا ماشین ایرجتی وجود دارد که 450 تا 500 متر در دقیقه تولید دارد با این شرایط بازگشت سرمایه بسیار زود انجام میشود.
به اعتقاد من در ایران، کارفرمایان جرأت سرمایهگذاری ندارند در حالیکه بخشی از فعالیت یک صنعتگر را ریسک تشکیل میدهد اما کمتر تولیدکنندهای چنین ریسکی را میپذیرد و اگر هم سرمایهگذاری خاصی انجام میدهند با حجم بیرویه واردات، اخذ مالیات به نامهای مختلف مانند مالیات بر ارزش افزوده و ... ، دچار مشکل در فروش محصولات میشوند و ورشکستگی، پایان کارشان خواهد بود.
کارخانههای قدیمی و مطرحی را میشناسیم که بهدلیل همین مسائل و سوء مدیریت، از رده خارج شدهاند اگرچه معتقدم در صورت تولید محصول باکیفیت حتی میتوان با واردات به مقابله پرداخت.
*نساجی امروز:بهاعتقاد شما تیراژ تولیدات کارخانههای نساجی پایین نیست؟
اجازه دهید پاسخ این سوال را با مصداق عینی در مورد یکی از کارخانجات گروه صنعتی فرسا به نام ساوین تاب پاسخ دهم.
روزانه 20 تن انواع نخ لایکرا، کامپکت، شانه و ... در شرکت ساوین تاب تولید میشود و بهاندازهای تنوع محصولات را افزایش دادهایم که پاسخگوی نیاز واحدهای بافندگی است اما در ایران با ضعف بخش تکمیل و دوخت مواجهیم و فعالیت چندانی برای توسعه این بخشها صورت نگرفته است و نمیتوانیم محصولات نهایی مانند پوشاک را در بازارهای جهانی عرضه نماییم.
به اعتقاد من جای کار بسیاری در زمینه تکمیل، طراحی و تولید پوشاک در ایران وجود دارد. صنایع نساجی زمانی ارزش افزوده پیدا میکند که تولیدات آن تبدیل به محصول نهایی مانند پارچه، پوشاک و منسوجات خانگی شود.
در حالحاضر نخ صد درصد پنبه در ایران تولید میَشود که برای تولید کالای خواب بسیار مهم و موثر است اما در ایران، اکثر تولیدکنندگان کالای خواب از نخ پلیاستر استفاده میکنند که برای این بخش مناسب نیست.
*نساجی امروز:آیا در بخش ریسندگی پنبهای، قیمت تمام شده محصولات مقرون به صرفه است؟
خیر! برای مثال قیمت نخ نمره 30 پنبه اپن اند در ایران با احتساب ضایعات، انرژی، حقوق و دستمزد نیروی کار، ارزش افزوده و غیره رقمی است که از نظر اقتصادی به هیچ عنوان مقرون به صرفه نمیباشد در مجموع باید عنوان کنم که قیمتهای ما با بازارهای جهانی قابل رقابت نیست.
*نساجی امروز:در عدم توان رقابت، تیراژ تولید موثر است یا ماشینآلات؟
قطعاً اگر ماشینآلات، مدرن و تیراژ تولید بالا باشد قیمت تمام شده کاهش خواهد یافت. در ایران سرانه تولید اصلاً رعایت نمیَشود و بسیاری از کارخانهها با مفهوم سرانه تولید آشنا نیستند!
سرانه تولید به این معناست که اگر به عنوان مثال مدیر یک مجموعه 200 نفر پرسنل داشته باشید و روزانه به 20 تن تولید بپردازید، سهم تولید روزانه هر نفر 100 کیلوگرم خواهد بود اما متأسفانه این رقم در برخی کارخانههای نساجی کشور به 25 کیلوگرم میرسد! در سالهای گذشته تصور میشد دستمزد ، هزینهای برای تولید در بر ندارد اما اینطور نیست و هزینههای مربوط به دستمزد، انرژی، مواد اولیه و ... نقش موثری در افزایش قیمت تمام شده محصولات ایفا میکنند و اگر سرانه تولید کارخانهای بالا نباشد، محکوم به شکست خواهد بود.
واحدهای تولیدی متعددی وجود دارند که از تکنولوژیهای قدیمی استفاده میکنند و تولید سرانه آنها بسیار پایین است اما همچنان به تولید ادامه میدهند و کسی نیست به آنها گوشزد کند تولید با این شرایط مقرون به صرفه نیست؛ شاید حفظ اشتغال نیروی انسانی و جلوگیری از بیکاری کارگران، دلیل اصلی فعالیت این قبیل کارخانهها باشد و کارفرمایان آن منتظرند تمام کارگران بازنشسته شوند تا کارخانه را تعطیل اعلام کنند.
تولیدکنندگان باید تحت حمایتهای ویژه قرار گیرند تا ادامه تولید مقرون به صرفه باشد. برای مثال به عناوین مختلف از تولیدکننده مالیاتهای سنگین اخذ میشود، در این شرایط چگونه میتوان اشتغال را حفظ کرد؟ کشورهایی مانند آلمان و ژاپن بدون هیچگونه ذخایر زیرزمینی، نفت، گاز و ... با تکیه به تولید، به کشورهای توسعهیافته و صنعتی تبدیل شدهاند. دولت باید با ارائه وامهای کمبهره از تولید حمایت کند وتا زمینه صادرات را به وجود آورد.
در شرایطی که نرخ بهرههای بانکی بالاست، هیچ سرمایهگذاری تمایل به فعالیت در صنعت و دست و پنجه نرم کردن با دردسرهای بیمه، مالیات، دارایی، قانون کار و ... را ندارد. مگر تولید چقدر مقرون بهصرفه است که تولیدکننده باید چنین مصائبی را تحمل کند؟ اغلب سرمایهگذاران ترجیح میدهند منابع مالی خود را در بانکها بگذارند و بدون دردسر، سود ماهیانه آن را دریافت کنند و به زندگی آسوده خود ادامه دهند! دولت باید با اتخاذ سیاستهای منطقی و کاربردی، در کارآفرینان و سرمایهگذاران انگیزه سرمایهگذاری را به وجود آورند.
اگر بخواهیم در صحنه رقابت باقی بمانیم باید به نوسازی و مدرنیزه نمودن مستمر ماشینآلات بپردازیم در غیر اینصورت نمیتوانیم حرفی برای گفتن در بازار جهانی داشته باشیم. برای مثال از چند سال گذشته تاکنون کارخانههای متعدد ریسندگی، بافندگی و ... تعطیل شدهاند زیرا آنقدر با مشکلات متعدد مواجه بودند که ادامه تولید، توجیه اقتصادی برای این کارخانجات نداشته است. یکی از مهمترین مشکلات، واردات بیرویه منسوجات به کشور است. در حالحاضر قیمت نخ وارداتی به مراتب ارزانتر از پنبه میباشد و ریسندهای که روزانه 20 تن نخ تولید میکند، چگونه میتواند در این شرایط به رقابت بپردازد؟
مزیتهای اقتصادی فراوانی در کشور وجود دارد اما معتقدم که دولت باید در این زمینه از تولیدکننده حمایتهایی نماید. بهعنوان مثال میزان حقوق و دستمزد کارگران ایرانی و قیمت حاملهای انرژی نسبت به بسیاری از کشورها مانند ترکیه پایینتر است اما دولت حمایت قابل توجهی از تولیدکننده به عمل نمیآورد در حالیکه دولت ترکیه، یارانههای بسیاری در اختیار تولیدکنندگان و صادرکنندگان خود قرار میدهد.
شاید اغراق نباشد عنوان کنم سال گذشته بیش از 700-600 میلیون تومان بابت هزینههای نمایشگاهی متقبل شدیم از یک طرف برای معرفی محصولات جدید و توانمندیهای مجموعه باید در نمایشگاه شرکت کنیم اما این حضور بازتاب چندانی برایمان نداشت.
همواره تلاش میکنیم محصولاتمان را صادر نماییم کما اینکه در زمینه صادرات نخ پنبهای، نخBCF و نخ فرش تا حدودی موفق بوده ایم اما هنوز راضی نیستیم چون اگر به هدفگذاری مجموعه، یعنی صادرات 30 درصدی محصولات برسیم؛ آنگاه میتوان گفت موفق بودهایم.
متأسفانه قاچاق کالا موجب بسته شدن بسیاری از کارخانههای تولیدی شده است بهطور مثال مصرف یکی از کارخانهها گرانول و چیپس پلیاستر است که هر روزه با افزایش قیمت نفت، دچار نوسان میشود در حالیکه سایر شرکتهای تولیدکننده گرانول، تغییر ناگهانی در قیمت محصولات خود اعمال نمیکنند و بههمین دلیل تولیدکننده ایرانی توان رقابت با سایر کشورها را از دست میدهد.
مدتی پیش یک خریدار نخ BCF از بلژیک به ما مراجعه نمود و قیمت 85/1 یورو (حدود هفت هزار و 400تومان) را مطرح کرد اما در شرایطی که باید گرانول، مستربچ و ... را به قیمت چهار هزار تومان خریداری کنیم، این رقم برای ما مقرون به صرفه نبود. موضوع را با خریدار بلژیکی در میان گذاشتیم، وی اعلام کرد این نخ را از شرکتی در ترکیه تهیه خواهد کرد که گرانول و چیپس خود را از سابیک عربستان به قیمت 85-80 سنت خریداری میکند! همانطور که مشاهده میکنید اختلاف قیمت بسیار فاحش است.
در شرایطی قرار داریم که بهدلیل عدم ثبات بازار و علیرغم مزیتهای نسبی، تحت هیچ شرایطی نمیتوانیم با سایر کشورها به رقابت بپردازیم. دولت باید تدبیری در این زمینه بیندیشد و با اتخاذ سیاستهای حمایتی به کمک تولیدکننده بشتابد تا توان تولید و صادرات پیدا کند در غیر اینصورت به پیشرفتی دست نخواهیم یافت.
خریداران محصولات صادراتی ما معتقدند که قیمتهای ما بسیار بالاست در صورتیکه قیمت انرژی، دستمزد و سایر هزینهها در ایران نسبت به سایر کشورها، پایینتر است و این سوال مطرح میشود که چرا ما نمیتوانیم با کشورهایی مانند چین، ترکیه و هند رقابت کنیم؟ بهاعتقاد من دولت این کشورها از تولیدکنندگانشان حمایت میکند تا در بازارهای صادراتی عرض اندام کنند.
*نساجی امروز:سیستم تولید و صنعت در آلمان که دانشآموخته آن هستید، چگونه است؟
در آلمان اگر فردی بخواهد بهعنوان کارگر نساجی و یا هر بخش دیگری فعالیت خود را آغاز کند، باید سه سال در کارخانهای کارآموزی نماید و هفتهای دو روز به تحصیل در رشته نساجی بپردازد تا بتواند به مرحله کارگری نساجی برسد. این قاعده در مورد تمام رشتههای صنعتی، تولیدی و خدماتی آلمان مصداق دارد. کارفرمایان موظفند تعداد مشخصی از کارآموزان را برای آینده تربیت کنند و در ازای آن تسهیلاتی در اختیار کارفرمایان قرار میگیرد تا بتوانند به نوسازی و بازسازی خطوط تولید خود بپردازند. آیا در کشور ما چنین روند و تفکری وجود دارد؟
دولت آلمان از کارفرمایان در ازای پرداخت مالیات، حمایت کامل و همهجانبه به عمل آورد تا بتوانند اشتغال واحدهای تولیدی خود را حفظ کنند و مرتب به روز باشند. در حالیکه صنعتگران ایرانی باید هفتخوان رستم را طی کنند، صدها مجوز از این سازمان و آن نهاد دولتی بگیرند و مبالغ هنگفتی هم بپردازند تا بتوانند ماشینآلات صنعتی وارد نمایند! چه تعداد سرمایهگذار میشناسید که حوصله و انرژی برخورد با چنین مراحل طاقتفرسایی را دارند؟
به مدت یکسال در یکی از کارخانههای نساجی آلمان کارگری کردم زیرا ورود به دانشگاه، مشروط به گذراندن دوره کارآموزی در کارخانه بود. در ایران، فارغالتحصیل دانشگاه، مدرک به دست به شرکتها مراجعه میکند و خواهان پشت میز نشینی است و تصور میکنند مدیران کارخانه منتظر ورود آنها به محیط صنعت هستند!
سیستمهای تولیدی، صنعتی و تربیت نیروی متخصص ایران و آلمان تفاوتهای بسیار زیادی با همدیگر دارند و در رأس این تفاوتها، حمایت کامل و جامع دولت آلمان از تولیدکننده و کارآفرینان قرار دارد.
*نساجی امروز:تعریف مشخص شما از «حمایت» چیست؟ دولت چگونه باید از تولیدکننده حمایت کند؟
یکی از نکات قابل توجهی که دولت باید از تولید کننده حمایت نماید موضوع تامین مواد اولیه میباشد در حال حاضر دولت با اعمال محدودیتها شرایطی را ایجاد نموده است که پنبه فقط از چند کشور خاص مانند ازبکستان، تاجیکستان و ترکمنستان امکان واردات دارد و تامین حدود 180000 تن پنبه به منظور تولید کارخانجات ریسندگی آن هم فقط از چند کشور، ایران را با مشکلات بسیار جدی مواجه ساخته است .
در حال حاضر این محدودیتها منجر به تعطیلی چندین کارخانه ریسندگی شده است دولت باید تدابیری بیندیشد تا واردات پنبه از سایر کشورها آزاد گردد بهانه وزارت کشاورزی در رابطه با وجود کرم سرخ و آفتهای مختلف در پنبههای وارداتی خیلی منطقی نمی باشد و به نظر میرسد نیازی به بزرگنمایی موضوع قرنطینه تا به این حد نمیباشد اما اگر این موضوع نیز صحت داشته باشد پس به چه دلیل ممنوعیتی در خصوص واردات نخ آنها وجود ندارد .
کلیه این عوامل باعث شده تا قیمت پنبه افزایش یافته و به حدود 8500 تومان برسد ، این افزایش قیمت ها در مواد اولیه منجر به بالا رفتن قیت تمام شده نخ و در نهایت قیمت محصول نهایی می شود که در انتها دود این افزایش ها به چشم مصرف کننده خواهد رفت لذا بهتر است تا دیر نشده مسئولین محترم به فکر چارهای در این خصوص باشند .
دولت باید تسهیلات با نرخ پایین در اختیار تولیدکننده قرار دهد تا بازگشت سرمایه سریعتر انجام شود. قیمت یک دستگاه بافندگی فرش ماشینی، حدود هشت میلیارد تومان است، این رقم را با چه سودی باید گرفت؟
اگر نرخ تسهیلات پایین باشد، بازگشت سرمایه به مراتب آسانتر و سریعتر صورت میگیرد و صنعتگر انگیزه بیشتری برای خرید ماشینآلات بیشتر و ارتقای خطوط تولید کارخانه پیدا میکند. حلقه گمشده نساجی ایران این است که دولت هیچگونه حمایتی از تولیدکننده به عمل نمیآورد اما در عین حال خواهان ایجاد اشتغال بیشتر در واحدهای تولیدی است! با شعار که کاری از پیش نمیرود و اشتغالی به وجود نمیآید.
در حالحاضر 40 مهندس نساج در گروه صنعتی فرسا به فعالیت میپردازند و مدیریت هر یک از بخشهای گروه به یک مهندس باتجربه سپرده شده است. یکی از تفکرات نادرست کارفرمایان این است که اعتماد و اعتقادی به متخصصین جوان ندارند پس فارغ التحصیلی که چهار سال از زندگی خود را صرف تحصیل کرده چه زمانی و در کجا باید ثمره تحصیلات خود را مشاهده کند؟ چگونه باید شرایط کار در محیط صنعت برایش فراهم شود؟ در آلمان، کارفرمایان موظفند که فعالیت در محیط صنعتی را به کارآموزان بیاموزند و آنان را برای آینده کشورشان تربیت کنند.
*نساجی امروز:گاهی اوقات دولت سیاستهایی مانند ارائه وامهای کمبهره و بنگاههای کوچک و زودبازده مطرح میکند اما آنقدر زمینه سوءاستفاده و فساد در جریان اجرای این طرح به وجود آمد که در نهایت با شکست مواجه شد و ثمری برای تولید و اقتصاد کشور نداشت...
مشکل اینجاست که دولت بر اجرای چنین طرحهایی نظارت نمیکند در حالیکه باید نهادهایی روند فعالیت بنگاههای کوچک و زودبازده را موردکنترل و نظارت قرار دهند تا وامهای اخذ شده در مسیری خارج از تولید و صنعت قرار نگیرد متأسفانه در بسیاری از موارد، فقط وام به متقاضیان ارائه میشود و هیچ نظارتی صورت نمیگیرد که آیا این وام صرف انجام فعالیتهای صنعتی و اقتصادی شده یا به ساختمانسازی و ... اختصاص پیدا کرده است! آیا فساد در چنین شرایطی شکل نمیگیرد؟
*نساجی امروز:از نظر بهرهمندی از تکنولوژیهای روز دنیا در چه شرایطی به سر میبریم؟
گروه صنعتی فرسا، مدرنترین و مجهزترین تکنولوژی روز دنیا را در اختیار دارد همانطور که بسیاری از کارخانههای نساجی کشور در چنین شرایطی به سر میبرند و توان علمی کار با این دستگاهها را نیز دارند منتها در صورت عدم حمایت و ارائه تسهیلات، کار چندانی نمیتوان از پیش برد.
بارها اتفاق افتاده که بدون وام بانکی و با تکیه بر منابع مالی گروه، ماشینآلات مورد نیاز را وارد کردهایم زیرا اگر منتظر سیستم بانکی میماندیم یکسال به طول میانجامید تا مراحل اداری دریافت وام انجام شود. وجود بهره بانکی 14-13 درصد فقط شعار است و رقم واقعی بهره بانکی در ایران بسیار بالاتر از این رقم می باشد.
*نساجی امروز:آیا در زمینه مدیریت فروشگاه نیز فعالیت کردهاید؟
بله. گروه صنعتی فرسا دارای 12 فروشگاه است و سیاست ما در بحث برندسازی، توزیع مستقیم محصولات گروه میباشد؛ البته تعدادی نمایندگی فروش نیز برای توزیع محصولاتمان فعال هستند.
*نساجی امروز:وضعیت فروش چگونه است؟
بد نیست اما تعریف چندانی هم ندارد! اگرچه قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته است اما در این شرایط به فعالیت ادامه میدهیم و به امید بهبود هستیم. مدتی پیش اعلام شد که پس از برجام، شرایط اقتصادی بهتر خواهد شد اما تاکنون اتفاق مثبتی رخ نداده است.
*نساجی امروز:در مورد صادرات گروه صنعتی فرسا هم توضیحاتی ارائه نمایید.
به روسیه، کانادا، نیوزلند و آفریقا صادرات داریم برخلاف بسیاری از واحدهای تولیدی که صادراتشان محدود به عراق و افغانستان است! هدف مشخص ما صادرات 30 درصد محصولات گروه است و تلاش خود را برای رسیدن به این هدف به کار گرفتهایم.
بدون توقف به نوسازی و استفاده از تکنولوژیهای جدید دنیا میپردازیم و اهل شعار و بزرگنمایی فعالیتهای خود نیستیم. در دنیای امروز، مدیریت مشارکتی حرف اول را میزند و مدیریت سنتی و حجرهای دیگر پاسخگوی دنیای جدید نیست. «مالکیت» و «مدیریت» دو مقوله جداگانه هستند که خوشبختانه در مجموعه ما به دقت از یکدیگر تفکیک شدهاند..
به این نکته هم باید اشاره کنم که در ایران بازار فرش ماشینی طرح سنتی تراکم بالا تقریباً اشباع شده است و باید به فکر بازارهای صادراتی بود. همانطور که میدانید در کاشان بیش از 50 دستگاه بافندگی 1200شانه نصب و راهاندازی شده است که این رقم قابل توجهی است. باید باب تازهای در صادرات باز شود و در صورت رفع تحریمها ، اگر بتوانیم فرشهای طرح سنتی ماشینی را به نقاط دیگر دنیا صادر کنیم، حرکت موثری در زمینه صادرات انجام دادهایم. کما اینکه در دموتکس شانگهای حدود 30 ایرانی مقیم آمریکا برای خرید فرش ماشینی ایرانی آمده بودند.
*نساجی امروز:سیستم طراحی مجموعه چگونه عمل میکند؟ آیا سعی کردهاید از تلفیق طرحهای سنتی و مدرن، طرح جدیدی خلق کنید؟
7 طراح در مجموعه به فعالیت میپردازند که مراحل آمادهسازی طرحها به خط تولید را انجام میدهند. فرشهای سنتی اکریلیک شبیه فرش دستباف تولید و همان طرح ها را به روی فرشهای پلی پروپیلن نیز اجرا کردهایم. در فرشهای پلیپروپیلن طرح سنتی در نظر گرفتهایم اما در بخش کودک مانند اغلب شرکتها، طرحهای رایج بازار مورد علاقه کودکان را تولید میکنیم.
*نساجی امروز:برخی از افراد، دلیل فروش نرفتن فرشهای ماشینی ایران در بازارهای جهانی را عدم تناسب طرحها با سلایق مشتریان خارجی میدانند. دیدگاه شما در این مورد چیست؟
سه نوع فرش ماشینی (فرش پلیپروپیلن، فرش اکرلیک و فرش پلیاستر) در ایران تولید میشود. در مورد تولید فرشهای مدرن پلیپروپیلن و پلیاستر، تولیدکنندگان فرش ماشینی ترکیه بسیار پیشرفتهتر از ما هستند اما در فرشهای سنتی و اکرلیک و تراکم بالا مانند 1000 و 1200 شانه، توان رقابت با تولیدکنندگان ایرانی را ندارند برای مثال در گروه صنعتی فرسا (که تولیدکننده هر سه نوع فرش مذکور میباشد) فرشی تولید کردهایم که امکان ندارد تشخیص دهید ماشینی است یا دستباف زیرا تراکمهای آن بسیار بالا و نزدیک به فرش دستباف ایرانی میباشد و هیچ تولیدکنندهای در ترکیه، قادر به تولید آن نیست.
مشتریان آمریکای لاتین، روسیه و عربستان علاقه خاصی به فرشهای 1000 و 1200 شانه ایران دارند زیرا شباهت بسیاری به فرش دستباف دارد اما در مورد تولید فرشهای مدرن قادر به رقابت با سایر کشورها مانند ترکیه نیستیم. هرچند اروپاییها از نقوش گلیم و گبه فرشهای پلیپروپیلن استقبال میکنند و از نظر قیمت تفاوت چندانی با فرش مشابه ترکیه نداریم.
*نساجی امروز:مشکل اینجاست که در تولید فرش یا آنقدر از طرحهای سنتی و قدیمی استفاده میکنیم که هیچ خریداری ندارد یا آنقدر به طرحهای مدرن و فانتزی وارداتی توجه نشان میدهیم که به کپیکار محض تبدیل میشویم و مشتری هم ترجیح میدهد فرش خارجی خریداری کند. بهنظر میرسد روحیه خلاقیت و ابتکار در ارائه طرحهای جدید فرش ایرانی به کمترین سطح خود رسیده است. برای مثال سایر کشورها با الهام از خطوط فارسی و اشعار شاعران گرانقدری مانند مولوی، به طراحی تیشرت میپردازند اما در ایران مانتوهای بدون دگمه و بدون کوچکترین ظرافت و ابتکاری، روانه بازار میشود! شاید این بیهویتی به بازار فرش نیز سرایت کرده است...
متأسفانه، متأسفانه و متأسفانه فاجعهای در حال رخ دادن است که هشداری برای دولتمردان ما محسوب میشود. در فرش ماشینی هزار و 1200 شانه، سیستمهای خاص ریسندگی وجود دارد که ماهیانه 700-600 تن نخ برای این سیستم از ترکیه وارد کشور میشود در حالیکه نخ مذکور مناسب تولید پوشاک است نه فرش زیرا پرزدهی زیادی دارد، برگشتپذیری ندارد و به مرور زمان حالت نمدی به فرش میدهد.
بهاعتقاد من دولت باید مانع واردات این قبیل نخ به کشور شود. سالیانه مقادیر قابل توجهی ارز بابت واردات همین نخ از کشور خارج میشود و به این ترتیب کارخانههای ترکیه را احیا کردهایم! از اساتید دانشگاه خواستیم که زیانهای این فاجعه را در قالب انتشار مقاله به مصرفکنندگان و دولتمردان هشدار دهند اما کسی به دادمان نرسید .
*نساجی امروز:برنامههای آتی گروه صنعتی فرسا؟
توسعه، پیشرفت، مدرنیزه نمودن مستمر و تولید بیشتر، اگر به روز نباشیم، خواهیم مرد! برای پیشرفت باید از جدیدترین تکنولوژیها استفاده کنیم زیرا علم، دانش، تخصص و تجربه کافی را در اختیار داریم و با مشکل خاصی در زمینه مدیریت و نیروی انسانی مواجه نیستیم. اطمینان داشته باشید هر شرکتی که به نوآوری مستمر بیندیشد و در این راستا گام بردارد، به موفقیت چشمگیری دست خواهد یافت.
لازم به ذکر میباشد یکی دیگر از نکات مهم جهت رسیدن به موفقیت محقق نمودن 3 M معروف میباشد و در صورتیکه هر یک از M ها در مجموعه ای کمبودی داشته باشد آن واحد تولیدی با مشکل مواجه خواهد شد:
M اول : مدیریت ( Man )
M دوم : ماشین آلات ( Machine )
M سوم : مواد اولیه ( Material )
هر کدام از این M ها حدود 33 درصد از مسائل تولیدی و کیفی را در بر میگیرد و چنانچه نقصانی در هر کدام وجود داشته باشد تصور کنید چه مشکلاتی برای آن واحد صنعتی به وجود خواهد آمد.
در پایان برای این صنعت آرزوی موفقیت مینمایم.