در حالی که جهان بیش از پیش برضرورت کاهش آلایندههای زیست محیطی تاکید دارد، کمتر کسی است که به صنعت مد به عنوان یکی از مضرترین صنایع برای محیط زیست جهانی فکر کند.
به گزارش بازار خبر، سال گذشته یکی از افرادی که برای دریافت جایزهای در زمینه حمایت از محیط زیست روی صحنه رفته بود، به حضار متحیری که در سالنی در منهتن گرد هم آمده بودند، گفت: «صنعت لباس دومین آلاینده بزرگ دنیاست و تنها صنعت نفت از آن پیشی میگیرد. تجارتی که واقعا کثیف است.»
در حالی که هرگز ممکن نیست بشنوید که یک غول نفتی اینطور درباره ثروت بادآورده خود صحبت کند، آیلین فیشر زنی که روی صحنه رفته بود، یکی از بزرگان صنعت لباس است. در شب گرم بهاری در اتاق گردهمایی چلسی پیرس در هادسون ریور، فیشر به خاطر تعهدش نسبت به اهداف محیط زیستی مورد تجلیل قرار گرفت. وقتی او داشت درباره تاثیر اکولوژیکی صنعت لباس، از جمله لباسهایی که با نام خودش بیرون میآیند صحبت میکرد، خود را هم زیر سوال برد و حتی تا حدودی با لحنی عذرخواهانه صحبت کرد. ممکن است فکر کنید این حرف فیشر مبالغه آمیز بوده باشد، اما کاملا صحت دارد.
وقتی ما به آلودگی فکر میکنیم، تصویری از نیروگاههای برق زغال سنگ، کوهستانهایی که به منظور معدن کاوی مورد استفاده قرار میگیرند و فاضلابهایی که وارد مسیرهای آبی میشوند در ذهن مان تداعی میشوند. اغلب در چنین مواقعی به تیشرتهایی که پوشیدهایم فکر نمیکنیم. اما روی هم رفته، تاثیری که صنعت پوشاک روی سیارهمان می گذارد بسیار شدید است.
«فشن» تجارتی پیچیده است که شامل زنجیرههای تامین پیش نیاز، مواد خام، تولید پارچه، ساخت لباس، ارسال، فروش و در نهایت دفع طولانی میشود. نکتهای که حتمی است این است که ردپای تولید دی اکسید کربن در این صنعت بسیار واضح است. به خاطر تنوع شدید یک لباس تا لباس بعدی، تخمین زدن این ردپا به چالشی بسیار بزرگ بدل میشود. در یک تخمین کلی، نه تنها آلایندههای واضح – یعنی سم کشهایی که در مزرعههای پنبه مورد استفاده قرار میگیرند، رنگهای سمی که در تولید به کار میروند و میزان بالای مواد دفع شدنی مربوط به لباس – بلکه میزان بالای منابع طبیعی که در استخراج، برداشت، پردازش، تولید و ارسال لباسها استفاده می شوند هم باید در این میان به حساب بیایند.
در حالیکه پنبه، مخصوصا پنبه ارگانیک ممکن است انتخابی هوشمندانه به نظر بیاید، هنوز هم ممکن است تنها برای تولید یک تیشرت و یک شلوار جین بیش از ۵ هزار گالن آب مصرف شود. فیبرهای صنعتی و دست ساز هم با وجود اینکه تا این حد آب مصرف نمیکنند، اغلب مشکلاتی را در زمینه آلودگی تولید و پایداری به وجود میآورند. علاوه بر این در تمام پارچهها، تولید و رنگ زدن فابریک از نظر شیمیایی مصرف بالایی دارد.
جهانی شدن هم به این معنی است که تیشرت شما احتمالا نصف دنیا را در کانتینری طی کرده که سوار یک کشتی است و آن کشتی هم از سوختهای فسیلی استفاده میکند. یکی از الگوهای فعلی در فروش فشن این است که با به وجود آوردن سریع و ارزان لباس، تقاضا به شدت بالا میرود و این یک مشکل بزرگ است. لباسهای شما بعد از خرید مدتها روی محیط زیست تاثیر میگذارند و شستن و دفع نهایی آنها وقتی کارتان با آنها به پایان رسیده ممکن است بسیار بیشتر از آنکه بدانید به این سیاره ضرر بزند.
یک گیاه تشنه و نیازمند
پنبه فیبر طبیعی محبوب دنیاست و تقریبا ۴۰ درصد لباسهای ما را تشکیل میدهد. این محصول تصویری تمیز و کامل دارد که مدتهاست صنعت پوشاک آن را به آرامی و با دقت شکل داده است. اما حقیقت این است که پنبه یک گیاه تشنه کوچک است که بیشتر از سهم خود آب میخورد. همچنین یکی از محصولاتی است که بیشتر از بسیاری از محصولات دیگر به مواد شیمیایی وابسته است.
در حالی که تنها ۲.۴ درصد از زمینهای کشاورزی دنیا پنبه میکارند، این گیاه ۱۰ درصد از تمام مواد شیمیایی کشاورزی و ۲۵ درصد از آفت کشها را به خود اختصاص می دهد. بعضی از گونههای دست برده شده ژنتیکی پنبه که نسبت به بعضی حشرهها مقاومت دارند و جلوی بعضی از علف کشها ایستادگی میکنند، حالا بیش از ۲۰ درصد محصولات پنبه دنیا را تشکیل میدهند. پنبه مسلما در سراسر دنیا رشد کرده و چین بعد از هندوستان، ایالات متحده، پاکستان و برزیل، بزرگترین رشددهنده پنبه است.
ازبکستان که ششمین تولیدکننده بزرگ پنبه در دنیاست، مثالی بسیار خوب از این است که چطور پنبه می تواند به شدت روی محیط زیست یک منطقه تاثیرگذار باشد. در دهه ۱۹۵۰، دو رودخانه در آسیای مرکزی از دریای آرال تغییر جهت داده شدند تا بتوانند آب زمینهای پنبه در ازبکستان و ترکمنستان را تامین کنند. امروز، درجه آب آرال کمتر از ۱۰ درصد چیزی است که ۵۰ سال پیش بود. همینطور که آرال خشک می شد، ماهی گیرها و جوامعی که به آنها وابسته بودند افول کردند. با گذر زمان، آب دریا بیش از حد شور و پر از کودها و حشره کشهای مزرعههای نزدیک شد. گرد و خاک بستر دریاچهها که خشک شده بود و این محصولات شیمیایی و نمک در خود داشت هوا را آلوده کرد و باعث به وجود آمدن یک بحران سلامت در منطقه شد که به مزرعهها هم دخول پیدا کرد و خاک را تحت تاثیر قرار داد. آرال دارد بیشتر و بیشتر دریایی خشک میشود و از دست رفتن تاثیر بزرگ متعادل کنندهای که چنین حجمی از آب میتواند روی هوا داشته باشد باعث شده زمستانهای منطقه بسیار سردتر و تابستان هایش داغ تر و خشک تر بشوند.
ازبکستان مثالی جدی از این است که چطور زرع پنبه میتواند روی محیط زیست تاثیری مخرب داشته باشد، اما تاثیر کشاورزی پنبه در مناطق دیگر از جمله رودخانه ایندوس پاکستان، رودخانه موری-دارلینگ استرالیا و ریو گرانده در ایالات متحده و مکزیک هم به چشم میآید. پنبه ارگانیک جایگزین بادوام بسیار بهتری است، اما تنها یک درصد از کل پنبه های تولیدی جهان را تشکیل میدهد و در مقایسه با پنبه سنتی، رشد دادنش بسیار گرانتر است. البته نکات منفی خود را هم دارد. پنبه ارگانیک هنوز هم نیازمند مقادیر بالایی از آب است و لباسهایی که از آن تولید می شود ممکن است هنوز در معرض رنگ های شیمیایی قرار بگیرد و به سراسر جهان فرستاده بشود که به این معنی است که ردپای دی اکسید کربنی لباس هایی که تگ «ارگانیک» دارند هم بالاست.
لباس هایی که ارزش مردن دارند؟
رنگها دارند یک فوکوشیمای شیمی در اندونزی به وجود میآورند. رودخانه سیتاروم به عنوان یکی از آلودهترین رودخانههای دنیا به حساب میآید و علت این امر تا حدود زیادی کارخانههای پارچهای هستند که کنار سواحلش قرار گرفتهاند. با توجه به اینکه ۶۸ درصد کارخانههای صنعتی کنار سیتاروم پارچه تولید میکنند، تاثیرات منفی آن روی سلامت پنج میلیون نفری که در منطقه زندگی میکنند و همچنین حیات وحش آن، شدید است.
وقتی صنعت پارچه اندونزی رونق گرفت، توجه زیادی به زیرساختهای آبی اندونزی نشد و چارچوب درستی برای دفع آب در نظر قرار نگرفت. تولیدکنندگان لباس مواد شیمیاییشان را در رودخانه ریختند و باعث شدند سیتاروم دیگر چیزی بیشتر از یک فاضلاب روباز که پر از سرب، جیوه، آرسنیک و مجموعه از از سموم دیگر است، نباشد. گرین پیس دفع یکی از این کارخانه های پارچه کنار سیتاروم را تست کرد و مقادیر بسیار بالایی از نونیلفنول، یک مختلکننده درون ریز در آن پیدا کرد که میتواند برای زندگی آبی مرگبار باشد. گرین پیس همچنین متوجه شد که آب به شدت قلیایی است و ظاهرا حتی به پایهای ترین شیوه هم از آن حفاظت نشده است. گرین پیس اعلام کرد که آب منطقه «به شدت سوزآور است، اگر تماس مستقیم با پوست انسان داشته باشد آن را می سوزاند و تاثیری شدید و به احتمال زیاد مرگبار روی زندگی آبی در محدوده اطراف خواهد گذاشت.»
تخریبی که نونیلفنول به وجود آورد با رودخانه سیتاروم به پایان نمیرسد. این ماده شیمیایی بعد از اینکه لباس تولید میشود هم در آن باقی میماند و تنها بعد از چند بار شستشو از آن بیرون می رود. به همین دلیل، کشورهای عضو اتحادیه اروپا واردات لباسها و پارچههایی که حاوی اتوکسیله نونیلفنول هستند را ممنوع کرده است (این سازمان بیش از یک دهه پیش نونیلفنول را برای تولید پارچه خود ممنوع کرد). سازمان حمایت از محیط زیست ایالات متحده (EPA) این ماده را ممنوع اعلام نکرده، اما هشت جایگزین امن تر برای آن معرفی کرده است.
روی هم رفته، سالانه بیش از نیم تریلیون گالن آب تازه برای رنگ زدن پارچهها استفاده میشود. آب رنگی دفع شده اغلب بدون هیچ گونه پروسه پاک سازی داخل رودخانه های نزدیک ریخته میشود و بعد هم به دریا می رسد و در نهایت در سراسر جهان پخش میشود. با استناد به گروه حمایت از محیط زیست دانشگاه ییل، کشور چین مسئول تولید بیش از ۴۰ درصد از این مواد شیمیایی است.
تکنولوژیهای جدید از جمله تکنولوژیهای رنگ بدون آب تولید شدهاند، اما هنوز در بسیاری از مکانهای تولیدی مورد استفاده قرار نمیگیرند. صنعت پارچه که صدها سال است مقادیر بسیار بالایی آب برای رنگ زدن محصولاتش استفاده میکند، ممکن است نخواهد این تغییر را قبول کند. بالاخره نصب کردن این تکنولوژی خرج بر میدارد و تنها روی پارچه هایی خاص کار میکند.
لباسی که خوب سفر کرده است
با وجود اینکه اکثر مراکز پوشاک دنیا در ایالات متحده واقع شدهاند، بیش از ۶۰ درصد لباس های دنیا در کشورهای در حال توسعه تولید میشوند. آسیا بزرگترین صادرکننده لباس است و بیش از ۳۲ درصد کل تقاضای دنیا را تامین میکند. چین در دنیا نخستین تولیدکننده و تامین کننده لباس است و نزدیک به ۱۳ درصد از کل صادرات دنیا را در دست دارد.
اما با بالا رفتن بهای تهیه و کار در چین، کمپانیهای لباس دارند به کشورهایی نقل مکان می کنند که تولید در آنها ارزانتر است؛ کشورهایی مثل بنگلادش، ویتنام، پاکستان و فیلیپین. این کشورها ممکن است مواد خام مورد نیاز را در اختیار نداشته باشند، برای همین این مواد از کشورهایی مثل چین، ایالات متحده و هند برای آنها صادر میشود. بعد از تولید، لباس ها در کانتینرهای حمل قرار داده میشوند و با استفاده از قطار، کشتیهای باربر و در نهایت با کامیون به دست فروشندگان میرسند. راهی برای ارزیابی اینکه چقدر سوخت برای ارسال لباس به سراسر دنیا مصرف می شود وجود ندارد، اما آمریکاییها سالی ۲۲ میلیارد قلم لباس جدید میخرند که تنها ۲ درصد از آن ها در داخل کشور تولید می شود. در کل، حدود ۹۰ درصد لباس ها هر سال توسط کانتینرها حمل و نقل میشوند.
با وجود اینکه نمی دانیم اقلام پوشاک چه درصدی از ۹ هزار کشتی کانتینری دنیا را تشکیل میدهند، این را می دانیم که یک کشتی حمل کانتینر می تواند در یک سال به اندازه ۵۰ میلیون ماشین، آلاینده هایی که باعث بروز سرطان و آسم میشوند تولید کند. سوختی که کشتی ها می سوزانند هزار برابر کثیف تر از سوخت دیزلی کامیون ها در بزرگراههاست. این کشتیها نه بر حسب گالن، بلکه ساعتی چند تن سوخت مصرف می کنند. آلودگی صنعت کشتیرانی که در ۲۰ سال اخیر رشد بسیار زیادی داشته، دارد روی سلامت کسانی که در مناطق ساحلی سراسر دنیا زندگی میکنند تاثیر می گذارد و با این حال هنوز هم قوانین زیادی برای میزان آلودگی کشتی ها تعیین نمی شوند.
لباس یک بار مصرف
در جهان اول، خرید به یک شیوه زندگی و یک علاقه هفتگی و برای خیلیها حتی یک اعتیاد شده است. پاساژهای خرید، مجلههای پر زرق و برق فشن و تبلیغ های اینترنتی ما را با فرصتهای سرگرمی برای پول خرج کردن بمباران میکنند. چیزی که سوخت این مصرف گرایی را تامین می کند الگوی فست فشن (Fast Fashion) است که طبق آن لباسها طوری طراحی می شوند که با سرعت هر چه تمام تر از مرحله نمایش در فشن شوها به مغازه ها برسند. فست فشن که تنها ۱۰ سال قدمت دارد، رهبر لباس های یک بار مصرف و دورانداختنی است و مخصوصا به این خاطر نگران کننده است که تقاضای بالایی برای لباس به وجود میآورد و بعد به سرعت و به طور مداوم مقادیر بسیار بالایی از لباس های ارزان را دور می اندازد که در نهایت باعث میشود میزان دی اکسید کربن تولیدی بالا برود و گرمایش جهانی تشدید شود.
با قیمت ۱۰۸ دلار برای یک تاپ سفید ارگانیک، آیلین فیشر یک فروشنده قیمت بالاست که در دسترس بیشتر مصرف کنندگان قرار ندارد. تعداد بسیار بالایی از مشتریان در مغازههای غول فشن خرید می کنند که بزرگترین تولیدکنندگان دی اکسید کربن هستند و بسیاری از آن ها هم در زمینه فست فشن تخصص دارند. غول سوئدی اچ اند ام و زارا بزرگترین برندهایی هستند که در زمینه فست فشن فعالیت می کنند.
صنعت مد بر اساس طبیعتی که دارد، به طور مداوم در حال تغییر با هر فصل است، اما فست فشن ممکن است هفتگی تغییر کند و خلاصه آن را می توان در تبلیغی که اچ اند ام منتشر کرده دید: «هر روز محصولات جدید از راه میرسند. پس چرا همان کار را نکنیم.» خیلی چیز عجیبی نیست که یک خریدار محصولی را یک یا دو بار بپوشد و آن را به خاطر استایل هفته بعد دور بیندازد و علاوه بر این، کیفیت ضعیف بسیاری از این لباس ها هم باعث می شود بعد از چند بار شسته شدن از هم وا بروند.
همه چیز فشن تصویرش است بنابراین بسیاری از فروشندگان اخیرا تلاش کردند تا تصویری سبزتر به نمایش بگذارند. اچ اند ام کمپینی برای پایداری محصولاتش به نام H&M Conscious دارد که قول می دهد اقلامی را به مردم ارایه کند که «برای مردم، سیاره و کیف پول شما خوب هستند»، اما ادعایش تا چه حد صحت دارد؟ این سوال پیش میآید که آیا این واقعا سبز کردن است یا فقط سبزشویی.
کارل-یوهان پرسون مدیر عامل اچ اند ام در گزارش پایداری سالانه خود گفت «برای اینکه تجارتی موفق باقی بماند، ما باید به رشد کردن ادامه بدهیم و در عین حال به مرزهای سیاره مان هم احترام بگذاریم.» مصرف گرایی شدید و نرخ تولیدی که برای رشد فست فشن مورد نیاز است نشانگر این حقیقت نیست که انرژی دارد گران و گران تر میشود و منابع محدود هستند. جهانی شدن و جستجوی بی پایان برای پایین ترین نرخ کار که باعث می شود آن جین ها ساخته شوند هم محدودیت های خودش را دارد.
پولیستر و نایلون که از مواد پتروشیمی ساخته میشود، از نظر زیستی تجزیه پذیر نیستند بنابراین طبیعت شان تجدیدناپذیر است. در حالیکه تولید هر دوی آنها نیازمند مقادیر بالایی از انرژی است، نایلون مقدار بسیار زیادی نیتروس اکسید تولید می کند که یک گاز گلخانهای است. تاثیر یک پوند اکسید نیتروس روی گرمایش جهانی تقریبا ۳۰۰ برابر بیشتر از همان مقدار دی اکسید کربن ، یعنی فراگیرترین گاز گلخانه ای است.
تخمین زده می شود که تنها برای تولید پولیستری که در کارخانهها هر سال مورد استفاده قرار می گیرد، حدود ۷۰ میلیون بشکه نفت مورد نیاز است. اما در حال حاضر پولیستر بازیافت شده که از محصولات پولیمر پلاستیکی دورانداختنی تولید می شود به عنوان انتخابی سبزتر دیده میشود چون برای تولید نصف این میزان انرژی مصرف میکند و محصولات پلاستیکی از جمله بطری های نوشیدنیها را از محل های دفن زباله دور نگه می دارد. اما پولیستر بازیافت شده هم نقاط ضعف خود را دارد. بطریهای استفاده شده پلاستیکی باید تمیز شوند و پیش از اینکه به فابریک پولیستر تبدیل شوند، لیبلهای روی شان به صورت مکانیکی برداشته شود. این پروسه تا حدود زیادی با دست انجام می شود و این به این معنی است که بطریهای پلاستیکی به کشورهایی فرستاده می شوند که نرخ کار در آن ها پایین تر است و برای ارسال این بطری ها از سوخت های فسیلی کثیف استفاده می شود.
بیشتر چیزهایی که به عنوان پولیستر بازیافت شده معرفی میشوند، در حقیقت محصولات سبزشویی شده هستند. ایالات متحده هنوز هم با ۶ درصد، سهم بسیار پایینی از بازیافت پلاستیک دارد. بنابراین تولیدکنندگان پوشاک که میخواهند برای لباس های «بازیافت شده شان» تبلیغ کنند، از کلی بطری های قدیمی استفاده می کنند. چون تقاضا بسیار از عرضه بالاتر است، بعضی از تامین کنندگان بدبین بطری های استفاده نشده را مستقیم از تولیدکنندگان می خرند تا بتوانند لباس های پولیستری تولید کنند که بتوان روی شان لقب بازیافت شده گذاشت.
نخی از امید
بعضی از طراحان برتر لباس در تلاش هستند تا صنعت فشن را اصلاح کنند. یک کمپانی از همین حالا بیش از ۸۵ درصد تولیدات پنبه خود را به پنبه ارگانیک و ۶۸ درصد تولیدات کتانش را به کتان ارگانیک اختصاص داده و با کاهش استفاده از آب و تولید دی اکسید کربن خود در تلاش است تا سال ۲۰۲۰، بتواند زنجیره خدماتی خود را تجدیدپذیر کند.
اما این تنها یک کمپانی است و با وجود اینکه بخشی از ماموریت او این است که بینش هایش را با دیگر تولیدکنندگان لباس به اشتراک بگذارد، تاثیر کلی یک کمپانی هنوز هم بسیار کوچک است. اما رئیس این کمپانی می گوید: «چون صنعت مد دومین آلاینده بزرگ دنیاست، من فکر می کنم که می توان یک نیروی بزرگ برای تغییر هم باشد. من امید دارم. می دانم تولید کردن لباس های پاک امکان پذیر است، اینکه بتوان آن ها را با روشی بهتر ساخت امکان پذیر است.»
اما تغییرات بزرگ و قابل رویت در صنعت پوشاک تنها در صورتی به وجود می آید که برندهای بزرگ و مقرون به صرفه بتوانند راهی برای تولید و فروش پوشاک تجدیدپذیر پیدا کنند. تا آن موقع، مصرف کنندگان می توانند با تغییر دادن مکان های خریدشان به این سیاره کمک کنند.