سايت  نساجي امروز -پرمخاطب ترين رسانه نساجي ايران - را با ارسال اخبار و گزارشهاي خود ياري فرمائيد.

امروز : چهارشنبه 13 تیر 1403
ورود به سیستم
ایمیل
رمز عبور
 
ثبت نام شرکت ها ثبت نام متخصصین
 
عضویت در خبرنامه
test
test2
آخرین شماره مجله

اندکی همت کافی‌ است!

تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۰/۲۲
مهندس علی سبحه- مدیرعامل شرکت فرش چهل تکه

به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، فعالیت در فرش دستباف، میراث پدری است که نسل به نسل منتقل شده است تا امروز که به گفته مهندس سبحه« باید بپذیریم نسل تغییر کرده و قرار نیست نسل جدید دنباله‌رو نسل قبلی باشد. نسل امروز دیگر فرش با اصالت لچک ترنج و امثالهم را نمی‌پسندد. نسل جدید در مقابل خرید فرش‌های ‌سنتی مقاومت می‌ورزد و خواهان طرح‌های جدید و متنوع هستند. جوانی که طبق مد روز دنیا، شلوار جین پاره می‌پوشد طبعاً قالی ساییده بر کف خانه‌اش پهن می‌کند پس به‌عنوان تولیدکننده باید نیاز و خواسته این قشر را نیز مدنظر قرار دهیم.»


وی پیشنهاد راه‌اندازی شهرک صادراتی فرش را مطرح می‌کند و می‌گوید« دولت باید فضایی در قالب شهرک صادراتی فرش راه‌اندازی نماید و انبارها را در اختیار تولیدکنندگان و تجار قرار دهد تا بتوانیم بدون دغدغه و نگرانی، کار کنیم و حضور موثری در بازارهای صادراتی داشته باشیم. آن قدر انبارهای متروکه در گمرگات کشور وجود دارد که مسئولان نمی‌دانند با این حجم چه کنند، بهتر است اداره این انبارها را به بخش خصوصی واگذار کنند تا با هزینه خود، شهرک صادراتی فرش تأسیس شود.» 

 

 

*نساجی امروز:بیوگرافی و مراحل تحصیلی و شغلی


متولد 1334 و دانش آموخته کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا هستم. فعالیت در صنعت فرش، حرفه پدری‌ام است و در حال‌حاضر همراه برادرانم به فعالیت ادامه می‌دهم، برادر بزرگترم نیز در آمریکا، مدیریت شعبه فرش چهل تکه را برعهده دارد. 


پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی و بازگشت به ایران، حرفه پدری را ادامه دادم و نخستین مجموعه‌ای در ایران محسوب می‌شویم که مجله فرش را در «اتحادیه صادرکنندگان فرش ایران» پایه‌گذاری کردیم و تمام تلاش خود را به عمل آورده‌ایم تا فرش دستباف را از حالت رکود خارج کنیم، در طی این مسیر آقای مهندس هاشمی طبا نیز همکاری‌های گسترده‌ای با ما داشتند و از حضور محققین خارجی جهت تحقیق و پژوهش در مورد فرش دستباف ایران حمایت به عمل می‌آوردند. 


متأسفانه فرش دستباف در ایران، بدون حامی است و کسی نیست فعالان این بخش را حمایت یا راهنمایی کند اما به‌نظر می‌رسد تولیدکنندگان فرش ماشینی موفق‌تر هستند زیرا به‌طور اساسی و موثر کار کرده‌اند‌؛ به همین دلیل در مقایسه با نمایشگاه‌های فرش دستباف، نمایشگاه‌های فرش ماشینی به مراتب پر رونق‌تر است. 

 

*نساجی امروز:در مورد فعالیت‌های پدری بیشتر توضیح می‌دهید؟ چگونه با توجه به رشته تحصیلی‌تان به فعالیت در فرش دستباف گرایش پیدا کردید؟


به‌دلیل علاقه بسیار به کارهای فنی، رشته مهندسی مکانیک را برای تحصیل انتخاب کردم اما فعالیت اصلی و خانوادگی ما فرش دستباف بود کما این‌که پدرم از دوران جوانی‌، مغازه تک‌فروشی فرش دستباف داشت و ما نیز از کودکی با فرش دستباف آشنا شدیم.

وی ما را بسیار تشویق می‌کرد که وارد فعالیت‌های مربوط به فرش شویم. به یاد دارم که در سن 15-14 سالگی، من و برادرانم را با مبالغ هنگفتی جهت خرید فرش به کرمان فرستاد و اطمینان خاطر داد که حتی در صورت خرید ناموفق، فرش‌ها را بدون سود می‌فروشد. دقت و تمرکز کامل را به عمل آوردیم تا در خرید فرش دچار مشکل و خطایی نشویم، خوشبختانه این کار با موفقیت انجام شد و توانستیم رضایت پدر را کسب کنیم. پدر همیشه مشوق ما بود و تمایل داشت در کنار وی کار کنیم و به صادرات فرش دستباف ایران نیز بپردازیم. همواره نصایح پدر را با جان و دل می‌پذیرفتیم و در انجام فعالیت‌های اقتصادی و تجاری به کار می‌بستیم.


پس از بازگشت به ایران همراه برادرانم، تصمیم گرفتیم صادرات فرش را در سطح گسترده انجام دهیم و سال 1378 به‌عنوان صادرکننده نمونه کشور شناخته شدیم. روند صعودی صادرات فرش ادامه پیدا کرد تا به‌دلیل کاهش حجم بازار و بروز مشکلاتی، فعالیت‌های صادراتی ما کمتر شد لذا به تکه‌دوزی روی آوردیم. به این ترتیب که قالی‌های قدیمی را جمع‌آوری، بخش‌های سالم آن جدا و سپس با تکنیک‌های خاصی قطعات سالم را به همدیگر وصل می‌کنیم. این نوع فرش‌ها در بازارهای جهانی، خریداران خاص خود را دارد و خوشبختانه ارز‌آوری قابل توجهی دارد.

 

*نساجی امروز:این اعتقاد وجود دارد که انجام فعالیت‌های سنتی مانند فرش دستباف، صنایع دستی و ... چندان مورد توجه اقشار تحصیلکرده کشور نیست و یکی از مشکلات موجود در بازار، کم بودن فعالان تحصیلکرده و دانشگاهی است. مجموعه شما در مقطهی از زمان متوجه کاهش حجم صادرات شد و به سرعت تغییر فاز داد و به موفقیت رسید؛ افراد مطلع و باتجربه که سال‌ها در نمایشگاه‌های معتبر خارجی شرکت می‌کنند و از نزدیک در جریان مسائل بین‌المللی هستند، درک صحیحی از این تغییر فاز دارند اما سایرین که دید تخصصی و علمی نسبت به بازار ندارند یا مشغول فعالیت دیگری می‌شوند و یا همچنان با درآمد و سود اندک به کارشان ادامه می‌دهند. تأثیر تحصیلات دانشگاهی و به اصطلاح «دنیا دیدگی» را در روند کار چگونه ارزیابی می‌کنید؟


قطعاً بی‌تأثیر نیست. باید بپذیریم که نسل تغییر کرده و قرار نیست نسل جدید دنباله‌رو نسل قبلی باشد. نسل امروز دیگر فرش با اصالت لچک ترنج و امثالهم را نمی‌پسندد. قالی کاشان سال‌های طولانی است که براساس نقوش و طرح‌های قدیمی و سنتی بافته می‌شود تا چه زمانی مردم، نسل به نسل باید این قالی را بپسندند و خریداری کنند؟ نسل جدید در مقابل خرید فرش‌های ‌سنتی مقاومت می‌ورزد و خواهان طرح‌های جدید و متنوع هستند. جوانی که طبق مد روز دنیا، شلوار جین پاره می‌پوشد طبعاً قالی ساییده بر کف خانه‌اش پهن می‌کند پس به‌عنوان تولیدکننده باید نیاز و خواسته این قشر را نیز مدنظر قرار دهیم. 


به تازگی قالی تمام ساییده، بازار بسیار پر رونقی پیدا کرده و به‌همین دلیل پاکستانی‌ها از ایران قالی ساییده شده می‌خرند و پس از رنگرزی به بازار دنیا ارائه می‌کنند. این حرکت را ما نیز شروع کرده‌ایم و طبق میل جوان امروزی به فروش می‌رسانیم. ما تاجریم و باید بدانیم از کدام راه مشروع می‌توان به ارزآوری برای مملکت پرداخت.

نکته جالب توجه این که دیدگاه جوانان دنیا به همدیگر متصل است؛ برای مثال یک جوان ژاپنی همان فرشی را می‌پسندد که جوان آلمانی و جوان ایرانی نیز آن را برای محل زندگی خود تهیه می‌نمایند. شاید دلیل عمده این تفاهم، شبکه‌های مجازی و کانال‌های ماهواره‌ای باشد که سلیقه جوانان دنیا را شبیه یکدیگر کرده است.


در مجموع با توجه به نظرات مصرف‌کنندگان به تجارت ادامه می‌دهیم و به این نتیجه رسیده‌ایم که دیگر مانند گذشته، قالی سنتی لچک ترنج و ... مورد پسند نسل امروز نیست و نباید به مصرف‌کنندگان ایرانی و خارجی را وادار به خرید فرش‌های قدیمی کنیم. 

 

*نساجی امروز:در تأثیر ماهواره و شبکه‌های اجتماعی بر شکل‌دهی سلیقه مصرف‌کننده، جای تردید نیست. سرعت تغییر و تحولات آن‌قدر بالاست که بسیاری از تولیدکنندگان جا می‌مانند! 


‌کاملاً درست است. جوان آمریکایی همان شلوار جین پاره‌ای را می‌پوشد که جوان ترکیه‌ای نیز استفاده می‌کند و بر پای بعضی جوانان ایرانی نیز دیده می‌شود. در فرش نیز همین روند وجود دارد و فعال عرصه تولید و بازار باید به چنین مواردی با دقت توجه کند و به‌دنبال رفع نیاز مصرف‌کنندگان باشد تا بتواند به تجارت خود ادامه دهد؛ در غیر این‌صورت تعصب غیرمنطقی بر ارائه محصول و کالاهای سنتی هیچ دستاوردی نخواهد داشت. 

 

*نساجی امروز:شاید بتوان بازار را تقسیم ‌بندی کرد. شاید فرش لچک ترنج همچنان مشتری خود را داشته باشد اما تعداد آن نسبت به گذشته کمتر شده است و امروزه به‌عنوان یک کالای لوکس شناخته می‌شود. یک تولیدکننده برای رفع خواسته این قشر باید مسائلی مانند قیمت، طرح و نقشه و رنگ را مدنظر قرار دهد. اگر بخواهیم طرح کالای لوکس را برای سایر اقشار (با قیمت مناسب‌تر) ارائه کنیم چه بسا با موفقیت روبرو نشویم پس با تقسیم بازار می‌توان محصولات مختلف براساس سلیقه و نیاز اقشار مختلف جامعه روانه بازار کرد. آیا در فرش دستباف می‌توان این تقسیم‌بندی را انجام داد یا خیر؟ 


صرف‌نظر از طرح و نقشه فرش دستباف، خود را به بازار اروپا و آمریکا محدود کرده‌ایم و به دنبال یافتن بازارهای جدید نیستیم. شاید بازارهایی در دنیا وجود داشته باشد که از محصولات قدیمی ما استقبال کنند و خریدار آن باشند. یک‌ بار در نمایشگاه تایوان حضور یافتیم؛ وضعیت مالی مردم این کشور بسیار خوب است و به اندازه فروش نفت ایران، به صادرات کفش کتانی می‌پردازند.

فردی به غرفه ما مراجعه کرد و یک قطعه قالیچه ابریشمی به قیمت 5 هزار دلار خریداری نمود. هنگام خروج از غرفه پرسید این قالیچه دستباف است یا ماشینی؟ پس برای وی فرقی نداشت چه نوع فرشی خریده است و فقط تصمیم گرفته فرشی خریداری کند و برود! قطعاً بازارهای بسیاری در دنیا وجود دارند که خواهان محصولات ما هستند منتها یک تولیدکننده به تنهایی نمی‌تواند در این بخش فعالیت کند و وظیفه یک نهاد و سازمانی است که بازارهای جدید را شناسایی و به تولیدکنندگان معرفی کند. در ایران 10 میلیون نفر از فرش دستباف ارتزاق می‌کنند و یک هشتم جمعیت کشور علی‌رغم نامساعد بودن بازار، به فرش دستباف وابسته هستند.

در شهرستان‌ها با 150 هزار تومان، دار قالی برپا می‌شود و یک خانواده در کنار کشاورزی، به قالی‌بافی نیز می‌پردازند. چرا دولت از این بخش حمایتی نمی‌کند؟ متأسفانه در حال‌حاضر هر بافنده توانمندی، یک اتومبیل خریده و به مسافرکشی مشغول است! چرا؟ چون درآمدش به مراتب بیشتر از بافندگی فرش است و می‌تواند از عهده مخارج خود و خانواده‌اش برآید. حتی برخی بافندگان معتقدند اگر سر خیابان، سیگار بفروشند درآمدشان بیشتر است تا زمانی‌که سرمایه خود را به بافت قالی اختصاص دهند و هیچ خریداری نداشته باشد.

دولت باید از بافندگان فرش دستباف حمایت کند و به سخنان فعالان تولید و تجارت فرش توجه کنند نه این‌که نهادی با حضور افراد ناآشنا با فرش راه‌اندازی نمایند! بهتر است از تجار و اتحادیه‌ها کمک بگیرند و دست به دست هم دهیم تا بازارهای جدید صادراتی پیدا کنیم. تمام کشورهای فقیر (‌از نظر اقتصادی) ، بخش متمول و مرفه‌نشین دارند که توان مالی خرید فرش دستباف ایران را دارند؛ باید سازمانی وجود داشته باشد که به بازاریابی در این گونه کشورها بپردازد و حلقه واسط میان تولیدکنندگان و تجار ایرانی و مصرف‌کنندگان بازارهای نوظهور باشد. 

 

*نساجی امروز:با تکیه بر 20 سال فعالیت مطبوعاتی و تعامل با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی، صنعتی و تجاری به این نتیجه رسیده‌ایم که باید بر روی حمایت دولت، خط قرمز کشید زیرا نه با اصول حمایت از تولید آشناست و نه برنامه‌ای برای حمایت از تولیدکننده دارد و به‌دنبال فعالیت‌های دیگر است. تمام صنایع کشور با مشکلاتی که اشاره کردید دست و پنجه نرم می‌کنند. حمایت دولت شکل نمی‌گیرد چون 35 سال است که شاهد چنین حمایتی نیستیم؛ برخی طرح‌ها و قوانین موثر نیز آن‌قدر مورد دلالی‌بازی و واسطه‌گری قرار می‌گیرد که اصل موضوع لوث می‌شود! پس باید دور حمایت دولت خط کشید. به‌نظر می‌رسد تنها راهکار موجود را باید در انجمن‌ها و اتحادیه‌های مختلف جست‌وجو کرد. اعضای تشکل‌ها باید حرکتی شکل دهند و برای مثال در مورد نحوه گسترش بازار به همفکری با یکدیگر بپردازند...     


طی حضور در نمایشگاه فرش ماشینی و کف‌پوش تهران، برخی اعضای اتحادیه فرش ماشینی به غرفه ما مراجعه کردند و اظهار داشتند تکلیف خود را مشخص کنید که فعال فرش دستباف هستید یا فرش ماشینی!؟ این حرف بسیار طنزآمیز است. باید فعالان هر دو صنعت در کنار همدیگر حرکت کنند و این سنگ سنگین را از مسیر توسعه و رشد کشور برداریم. چرا باید مقابل پای هم سنگ‌اندازی کنیم؟ اگر در نمایشگاه شرکت نکنیم مگر امتیازی به فرش ماشینی افزوده می‌شود؟ ما فعالیتی انجام می‌دهیم که برای کشور ارزآور است. آیا این کار ایرادی دارد؟ دولت اگر کمک نمی‌کند حداقل به اصطلاح چوب لای چرخ ما نگذارد! چرا وزارت دارایی و سازمان امور مالیاتی فعالانی مانند ما را با قوانین دست و پاگیر و ضد تولید آزار می‌دهد؟ چرا هر روز باید در کمیسیون‌های دارایی فریاد بزنیم که صادرکننده نمونه‌ایم و از رئیس جمهور لوح تقدیر دریافت کرده‌ایم پس به داد ما برسید اما متأسفانه گوش شنوایی وجود ندارد. به این ترتیب تمام انرژی و زمان ما به جای یافتن بازارهای جدید جهانی، صرف کلنجار رفتن با سازمان‌های دولتی می‌َشود. 


دولت باید فضایی در قالب شهرک صادراتی فرش راه‌اندازی نماید و انبارها را در اختیار تولیدکنندگان و تجار قرار دهد تا بتوانیم بدون دغدغه و نگرانی، کار کنیم و حضور موثری در بازارهای صادراتی داشته باشیم. آن قدر انبارهای متروکه در گمرگات کشور وجود دارد که مسئولان نمی‌دانند با این حجم چه کنند، بهتر است اداره این انبارها را به بخش خصوصی واگذار کنند تا با هزینه خود، شهرک صادراتی فرش تأسیس شود. 
همان‌طور که ملاحظه می‌کنید راه‌های بسیاری برای حمایت دولت از صادرات وجود دارد فقط اندکی همت کافی‌ است!

 

*نساجی امروز:پس اگر دولت بتواند یکسری قوانین را تسهیل و تصحیح نماید به‌عنوان یک اتحادیه می‌توانید شهرک صادراتی فرش راه‌اندازی نمایید. 


بله؛ دولت می‌تواند امکانات لازم در اختیار ما قرار دهد و با تأسیس شهرک صادراتی فرش دیگر دغدغه مأموران شهرداری، مالیات، دارایی و ... را نخواهیم داشت زیرا در یک شهرک صادراتی با حضور صادرکنندگان معتبر و برجسته باید به‌دنبال بازارهای بین‌المللی باشیم نه پرداختن به مشکلاتی که این سازمان و آن نهاد دولتی برایمان به وجود می‌آورد! 


دولت پاکستان چنین حمایت‌هایی از صادرکنندگان فرش کشور خود به عمل می‌آورد و در نمایشگاه‌های خود برای مشتریان بلیت هواپیما، ویزا و ... ارسال می‌کند و تسهیلات بسیاری برای بازدیدکنندگان قائل می‌شود تا مشتریان سراسر دنیا راهی این کشور شوند و از پاکستان فرش بخرند. چرا دولت ما چنین اقداماتی انجام نمی‌دهد؟ فرش پس از نفت، درآمدهای بسیاری برای کشور به همراه دارد و 10 میلیون نفر از این طریق امرار معاش می‌کنند؛ بنابراین منطقی است تا دولت پای صحبت انجمن‌ها و اتحادیه‌های فرش بنشیند و به راهکارهای ارائه شده توسط تولیدکنندگان و تجار توجه کنند. ما از دولت پول نمی‌خواهیم فقط امکانات بلااستفاده‌ای که در اختیار دارد را به بخش خصوصی واگذار کند.

 
نکته دیگر این‌که صنف مبلمان و هم‌چنین تلفن همراه بازار گسترده‌ای در زمینه خرید و فروش برای خود راه‌اندازی کرده‌اند اما در زمینه فرش که یکی از اقلام مهم صادراتی به شمار می‌آید؛ هیچ همت و تلاشی در این راستا صورت نمی‌گیرد. 

 

*نساجی امروز:چرا اتحادیه‌های فرش دستباف چنین اقدامی انجام نمی‌دهند؟


در فرش دستباف جلودار نداریم اما در صنف مبلمان، فرد بسیار متمولی فعال است که این صنف را متحول کرد. اتحادیه فرش دستباف هم باید مشابه چنین فردی پیدا کند تا شاهد تحول تولید، توزیع و صادرات فرش دستباف ایران باشیم.

 

*نساجی امروز:در مقاله‌ای حدود 10 سال پیش عنوان شده بود که ارزش بازار فرش دستباف در کل دنیا 3 میلیارد دلار است که کمتر از یک میلیارد دلار آن متعلق به ایران می‌باشد. این رقم صحیح است؟


آمار دقیقی از این موضوع ندارم قطعاً به‌دلیل عدم حمایت از فرش دستباف سهم ایران در بازارهای جهانی کاهش یافته است. کشورهای متعددی مانند چین، هند، نپال و ... سرمایه‌گذاری‌های کلانی در فرش دستباف انجام می‌دهند و به سودآوری نیز رسیده‌اند اما ایران که روزگاری بازیگر اصلی فرش دستباف در دنیا بود، هر روز عقب‌‌تر می‌رود و بازارهای خود را به سایر کشورها واگذار کرده است. اگرچه هنوز هم دیر نشده و می‌توان دنبال بازارهای جدید رفت.

 

*نساجی امروز:البته آن زمان‌که صادرات فرش پس از نفت در رتبه دوم قرار داشت، سپری شده و امروزه سایر صنایع جای آن را گرفته‌اند. واقعیت این است که ارزش بازار فرش در دنیا نه تنها کم نشده بلکه افزایش چشمگیری یافته و در این میان سهم کشور ما کاهش یافته است.


من از صنف خودمان گلایه دارم، ما عملکرد خوبی نداشتیم. تولیدکنندگان فرش ماشینی و صنعتگران نساجی بسیار موفق‌تر از ما فعالیت کردند و به نتیجه هم رسیده‌اند. متأسفانه صنف فرش دستباف همچنان عملکرد سنتی خود را حفظ کرده و با تلاش و پیگیری بسیاری از همکاران، توانستیم سیستم کامپیوتری را در این صنف به جای چرتکه نهادینه کنیم!

اولین مجموعه‌ای هستیم که به جای عدل بندی، پالت بستیم و آن زمان، شرکت هواپیمایی لیفتراک مناسب نداشت تا پالت‌های ما را روی زمین قرار دهد به همین دلیل از خطوط هواپیمایی خارجی لیفتراک مخصوص قرض می‌کرد تا بتواند پالت‌های ما را جابجا و بارگیری کند؛ تمام این قبیل مشکلات ظرف 30-20 سال برطرف شد منتها هم بازار داخلی و هم بازارهای ما در آمریکا و اروپا اشباع شده است. 


تصور می‌کردیم با توافقات هسته‌ای و لغو نسبی تحریم‌ها، بازار فرش به اصطلاح تکانی بخورد اما متأسفانه هیچ رونقی در بازار به وجود نیامد و تأثیر مثبتی نداشت؛ از سوی دیگر شرایط اقتصادی و سیاسی دنیا نیز آشفته است و فرش به‌عنوان یک کالای لوکس پس از خوراک، پوشاک، مسکن و ... در اولویت‌های زندگی مردم دنیا قرار دارد. 


در تولید و صادرات فرش امکان مانور بسیاری وجود دارد، فرش کالایی است که می‌تواند مشکل‌گشای بازار باشد و روزهای اوج خود را تکرار کند. متأسفانه فرش دستباف ایران نفس‌های‌ آخر را می‌کشد و رو به موت است اما می‌توان از آن پرستاری کرد تا دوباره سرپا شود. آنقدر در صنف فرش دستباف با مشکلات مختلفی روبرو هستیم که حس می‌کنیم آخرین روزهای فعالیتمان فرا رسیده است و حتی فرزندانمان را به حضور در وادی فرش دستباف تشویق نمی‌کنیم. با ذلت به تولید می‌پردازیم، با ذلت می‌فروشیم، با ذلت پولمان را وصول می‌کنیم و بعد هم مورد آزار سازمان‌های دولتی از قبیل بیمه، مالیات، دارایی، شهرداری و ... قرار می‌گیریم.

در اغلب ادارات دولتی به چشم متهم ما را نگاه می‌کنند در حالی که صادرکننده نمونه، صاحب ایده و تفکر هستیم و بخشی از اشتغال جامعه را فراهم کرده‌ایم. اجازه دهید انرژی، انگیزه و توان خود را به روی فعالیت‌های تولیدی و اقتصادی متمرکز کنیم چرا هر روز باید برای رفع یک مشکل به سازمان‌های دولتی رفت و آمد کنیم؟! ما را خسته نکنید تا مانند بسیاری از همکاران، عطای تولید و تجارت را به لقای آن ببخشیم، سرمایه‌های خود را در بانک‌ها بگذاریم و با خیال آسوده و بدون دغدغه روزگار بگذرانیم؛ بدون اینکه به بیکاری هموطنان خود فکر کنیم. چقدر با تحریم‌های داخلی بجنگیم؟! مگر تاب و توان ما چقدر است... 

 


*نساجی امروز:مطلب نهایی

 


دست به دست هم بدهیم و با یکدیگر همفکری کنیم. دولت به نظرات تشکل‌ها و تولیدکنندگان توجه کند، امکانات موجود را در اختیار ما قرار دهد تا سرمایه‌ها در ساختمان‌سازی و .. بلوکه نشود و بتوانیم با بضاعت خود فعالیت‌های صادراتی انجام دهیم.   
  

 

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال
گالری صدا
گالری ویدئو
شرکت دنیز تک دیبا
شرکت دانش‌بنیان شیمیایی سلیس
شرکت اطلس تاب کاسپین
شرکت بهینه پویان کیمیا
شرکت جهان اروم ایاز
شرکت ثمین صنعت جولا
فصلنامه علوم و فناوری نساجی و پوشاک