در روز 30دی ماه 1395ساختمان پلاسکو تهران در میان بهت و حیرت مردم فرو ریخت.
تهیه و تنظیم: احسان سلطانی
تا کنون این حادثه نزدیک به 100 نفر مصدوم داشته و رقم کشتهشدگان 20 کشته اعلام شده است. ساختمان پلاسکو نخستین ساختمان بلندمرتبه تمام فلزی ایران و همچنین آسمانخراش خاورمیانه بود که نیم قرن پیش توسط حبیب الله القانیان مالک کارخانه ی پلاسکو ایجاد شد.
ساختمان پلاسکو واقع در ضلع شمال شرقی چهارراه استانبول در سال1341 و در 16 طبقه ساخته شد. این ساختمان در زمان خود بلندترین بنا در ایران به شمار می آمد و مساحت زیربنای آن 29 هزار متر مربع بود.
هر چند که با سازه فولادی، عمر مفید ساختمان پلاسکو بیش از یکصد سال تخمین زده میشد، اما بارها قرار بود به بهانه نوسازی و بازسازی تخریب شود که با مخالفت مغازه داران و کسبه رو به رو شد.
طبقات پایینی این ساختمان به تدریج به فروشگاههای پوشاک مردانه و طبقات میانی و بالایی به کارگاههای تولید البسه مردانه (بیشتر پیراهن) و همچنین انبار پوشاک اختصاص یافته بود که اصلا با کاربری آن همخوانی نداشت. این مسئله در بسیاری از بافت های قدیمی از قبیل بازار تهران دیده می شود که با وجود انبوه مواد آتشزا هیچ گونه ایمنی و دفاعی در برابر خطرات آتشسوزی ندارند.
در حالی که مردم شاهد سوختن و نابودی ساختمان پلاسکو و مصدومیت و مرگ مأموران فداکار و از خودگذشته آتش نشانی و همچنین ساکنین زیر آوار آن بودند، عدهای پیدا کردن مقصرین را آغاز کردند. مقصرین در ابتدا کارکنان واحدی ذکر شدند که با بیاحتیاطی و سهل انگاری شروع آتشسوزی را رقم زدند و پس از آنها مالکین و کسبه ساختمان که به رغم ایمن نبودن وضعیت کماکان به فعالیت خود در شرایط پرخطر ادامه دادند.
در ادامه ماجرا قطعاً دستگاههای اجرایی ذیربط اتهامزنی به یکدیگر و جناحهای رقیب را آغاز خواهند کرد و چنان چه همواره اتفاق افتاده بدون انجام هر گونه اقدامات اساسی و ریشهای، پس از مدتی همه چیز فراموش
میگردد.
در این سانحه بیش از هر چیز باید بر جان آتشنشانانی با شهامتی تاسف خورد که زندگی خود را در راه انجام وظیفه از دست دادند. نابودی بیش از 400 واحد تولیدی توزیعی با از دست رفتن شغل دو تا سه هزار - نفر و از بین رفتن صدها میلیارد ریال سرمایه مردم از دیگر پیامدهای ناگوار این حادثه به شمار میرود.
در حدود نیمی از بازار تاریخی تهران به فعالیتهای توزیع منسوجات و پوشاک از قبیل پارچه، فرش و پوشاک و فعالیتهای وابسته اختصاص یافته است. کارگاههای کوچک تولیدی پوشاک در پیرامون و همچنین داخل بازار تهران در شرایطی کاملاً غیر استاندارد و غیر ایمن استقرار پیدا کرده و در همین راستا واحدهای جنبی و خدماتی خیابانهای مجاور را محل فعالیت خود قرار دادهاند. در کنار بازار تهران، بخش مهمی از تولیدکنندگان، توزیعکنندگان و خردهفروشان پوشاک در خیابان جمهوری اسلامی (حد فاصل بین سعدی تا فلسطین) استقرار پیدا کردهاند.
بررسیها و برآوردها نشان میدهد که بیش از 60 درصد از پارچه و نزدیک به 50 درصد پوشاک مصرفی کشور از طریق بازار تهران و خیابان جمهوری اسلامی توزیع میگردد که ارزش روز این حجم تجاری در حدود 50 هزار میلیارد ریال تخمین زده میشود.
علاوه بر این بیش از ۳۳ درصد پوشاک و کفش داخلی در این مناطق و پیرامون آنها تولید میگردد و ساختمانهای تجاری و مسکونی قدیمی و کهنه زیادی با شرایط ناایمن جهت انبار و تولید منسوجات و پوشاک اختصاص یافته است.
ساختمانهای تجاری اطراف ساختمان پلاسکو مانند فردوسی، کویتیها و همچنین واقع در محدوده بازار، خیابان جمهوری و شمالغربی چهارراه جمهوری ولیعصر از وضعیت پرخطر و ناایمن کاملاً مشابهی با ساختمان پلاسکو برخوردار هستند.
منسوجات و پوشاک اعم از طبیعی و مصنوعی قابلیت آتشگیری بالایی دارند و نگهداری و انبار کردن ابتدایی آنها جهت تولید، توزیع و فروش شب عید، شرایط را در ماههای پایانی سال به مراتب بدتر و زمینهساز و مساعد
هر گونه فاجعه دیگری میکند. بنابراین بافت فرسوده و تراکم هزاران تن مواد با قابلیت آتشگیری بالا ظرفیت بالایی برای بروز آتشسوزی دارد و باید منشاء اصلی حوادثی از قبیل ساختمان پلاسکو را در شرایط و ساز و کاری
دید که اجازه حفظ و استمرار وضعیت کنونی را داده است.
بهطور کلی پایتختهایی مانند تهران در عین مرکزیت سیاسی، مرکز تجاری کشور کشور نیز محسوب میشوند، لذا گرایش متداول به تمرکز بخش غالب توزیع کشور در تهران، امری اجتنابناپذیر است. همچنین تولید پوشاک با توجه به ارتباط نزدیک آن با مد و نیاز به فعالیت در نزدیکی بازارهای اصلی، تمایل به سمت استقرار در مرکز کشور دارد، چنان چه در شهرهایی مانند استانبول، سئول، لسآنجلس بخش مهمی از تولید و توزیع پوشاک کشورهای ترکیه، کرهجنوبی و آمریکا انجام میشود.
این کلانشهرها هم بیتردید با معضلات و مشکلاتی مشابه با تهران مواجه بوده و هستند. در این شهرها راهحلها و راهکارهایی از قبیل نوسازی و بازسازی نقاط اقتصادی تجاری مرکزی شهری، انتقال بخش مهمی از فعالیتهای تولیدی توزیعی به حاشیه شهرها، ایجاد پارکهای صنعتی و خردهفروشی، تعیین محدوده مناطق شهری جهت فعالیت بنگاهها تحت حمایت وکنترل و صنعتیسازی و نوینسازی زنجیره تامین در جهت ساماندهی و سازماندهی تولید و توزیع منسوجات و پوشاک و رضایت خریداران و مصرفکنندگان به کار گرفته شده است.
موضوع بسیار کلیدی دیگر که در جهت تشدید اوضاع کنونی تاثیر به سزایی بر جای گذاشته، عدم تغییر در شرایط و ساز و کار تولید و توزیع منسوجات و پوشاک در کشور و حفظ ساختار سنتی متکی به بازار است.
ضمن آن که تولید پوشاک در ایران به میزان کمی به صورت صنعتی انجام میشود، نظام توزیع (عمدهفروشی وخردهفروشی) منسوجات و پوشاک کشور کم و بیش بر ساز و کار نیم قرن گذشته استوار است.
در سطح جهان برندها و خردهفروشان تخصصی که محل فعالیت اصلی آنها در نقاط مرکزی شهری متمرکز نیست، تولید و توزیع پوشاک را اداره میکنند. در ایران دفاتر یا فروشگاههای متعددی (به اصطلاح پخش) با مدیریت غیرعلمی وسنتی بخش توزیع عمدهفروشی و تعداد زیادی کارگاههای کوچک (به اصطلاح تولیدی) با محیطهای کار به شدت نامناسب تولید پوشاک را بر عهده دارند (مانند ساختمان پلاسکو) و در بخش خردهفروشی چندصدهزار فروشگاه و بوتیک نامتشکل عرضه پوشاک به مصرفکنندگان نهایی را انجام میدهند.
معضل دیگری که ناکارآمدی وضعیت موجود را تشدید کرده، هزینه بسیار بالا و نامتعارف اجاره محل کار و فروشگاه است که موجب میشود بخش اعظم منافع حاصل از تولید و توزیع پوشاک نصیب صاحبان املاک تجاری در سطح کشور و به خصوص تهران گردد.
چنان چه ذکر شد در سطح جهان برندها و خردهفروشان تخصصی پوشاک مدیریت زنجیره تامین پوشاک را بر عهده دارند. آنها تولید پوشاک را مدیریت کرده و وظیفه توزیع و فروش و تامین مالی را انجام میدهند. برندها و خردهفروشان تخصصی پوشاک با طراحی و نوآوری محصولات و بررسی و برنامهریزی بازار، برندینگ، بازاریابی و خدمات پس از فروش، مجموعه خدمات ارزش افزوده (دانشبنیان) متنوعی را ارائه میکنند. در
ایران دفاتر و فروشگاههای پخش تامین، تولید و عرضه پوشاک (از قبیل ساختمان پلاسکو) را به عهده دارند.
در بیش از نود درصد موارد این دفاتر پخش یا اقدام به تولید پوشاک کمکیفیت با استفاده غیرقانونی از لیبل برندهای معروف جهانی یا واردات و قاچاق پوشاک درجه سه و چهار با برندهای تقلبی میکنند. طراحی و
نوآوری در حد تقلید ناقص از طرحهای طراحان جهانی است.
در بخش توزیع پوشاک جهانی، رویکردهای متنوعی شامل نوسازی و بازسازی نقاط تجاری (فروشگاهی) مرکزی شهر، ایجاد مجتمعهای فروشگاهی در حاشیه شهرها (برای کاهش هزینه زمین و انتقال بار ترافیکی) و
توسعه فروش اینترنتی اتخاذ شده است.
مسئله بزرگ و نکته کلیدی در اقتصاد ایران این است که بر خلاف اغلب کشورها که از توسعه متوازن و هماهنگ بخشهای مختلف برخوردار هستند، در ایران توسعه بیشتر معطوف به نوسازی سختافزاری و بدون
توجه به نرمافزارها و بخشهای خدماتی پشتیبان بوده است.
در حدود نیم قرن است که به خصوص با درآمدهای نفتی ماشینآلات و تجهیزات تولیدی وارد کشور شده و صنایع نوسازی میشوند، اما در مقابل بخش توزیع کشور در مجموع همان ساختار سنتی نامتشکل و ناکارآمد خود را حفظ کرده است.
در اینجا است که نقش و وظیفه دولت، دستگاههای اجرایی و بخش خصوصی مشخص میشود. در بخش دولت وزارت صنعت، معدن و تجارت با توجه به این که هم متولی هم بخش تولید و هم توزیع است، نقش اصلی
را دارد.
حداقل نیمی از تولید و توزیع پوشاک کشور در محدوده شهری شهرداری تهران انجام میشود، بنابراین شهرداری تهران هم نظر به وظیفه تمشیت امور شهری، در این راستا وظیفه مهم و کلیدی به عهده دارد. بخش
خصوصی که در قالب تشکلهای بخش خصوصی میتواند تاثیرگذار باشد، با بررسی و انعکاس حقایق و واقعیتها به دولت و جامعه، پیگیری مطالبات صنفی و همکاری در جهت اجرای برنامهها، از ایفای نقش خاص و مهمی
برخوردار است.
وزارت صنعت، معدن و تجارت اصولاً هدف و اولویت خود را توسعه صنایع بزرگ دولتی و شبه خصوصی متکی به رانت (به خصوص رانت منابع) از قبیل پتروشیمی، فولاد و خودرو قرار داده است، چنان چه در طی ربع قرن اخیر سهم این صنایع از حدود 35 درصد تولید ناخالص بخش صنعت به نزدیک 70 درصد در حال حاضر رسیده است.
متاسفانه بخش بنگاههای کوچک و متوسط (مانند تولید پوشاک و کفش) در حدی ضعیف و خارج از موضوع از سوی دولتها همواره دیده شده، که در دولت هشتم مدیریت بخش صنایع کوچک در شرکت شهرکهای صنعتی که وظیفه عمرانی داشت، ادغام گردید. هنگامی که دولتها و دولتمردان بخواهند آلوده بنگاهداری شوند و خود ذینفع باشند، بیتردید این مردم و فعالان بخش خصوصی هستند که به حاشیه رانده میشوند.
شهرداری تهران با تمرکز ثروتمندان و سرمایهها در شمال شهر و منافع عظیمی که در این میان وجود دارد، بخشهای مرکزی شهر (Downtown) را کم و بیش به فراموشی سپرده است، در حالی که با توجه به اهمیت و تاثیرگذاری اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نقاط مرکزی شهری، بازسازی، نوسازی و بهسازی این نقاط یکی از اولویتهای اصلی و همیشگی شهرهای بزرگ به شمار میرود.
در پایان با توجه به تجربیات جهانی در توسعه اقتصادی و شهری، در جهت برونرفت از معضلات و مشکلات کنونی و اجتناب از هزینههای اقتصادی، اجتماعی و انسانی حال و آینده، راهکارهایی به شرح ذیل ارائه
میشود:
1- نوسازی و بازسازی منطقه مرکزی تهران (از جمله مراکز تولید و توزیع پوشاک)
2- نظاممندی تولید پوشاک و کفش در تهران با تعیین منطقه شهری (توام با حمایت و کنترل)
3- ایجاد پارکهای پوشاک در مناطق مناسب نزدیک تهران (جهت توزیع پوشاک)
4- پشتیبانی از ایجاد واحدهای صنعتی پوشاک (در خارج از شهره)
5- حمایت از ایجاد و توسعه خردهفروشان تخصصی پوشاک و برندهای داخلی
6- پشتیبانی از توسعه تجارت الکترونیک در خردهفروشی پوشاک