سايت  نساجي امروز -پرمخاطب ترين رسانه نساجي ايران - را با ارسال اخبار و گزارشهاي خود ياري فرمائيد.

امروز : دوشنبه 3 دی 1403
ورود به سیستم
ایمیل
رمز عبور
 
ثبت نام شرکت ها ثبت نام متخصصین
 
عضویت در خبرنامه
test
test2
آخرین شماره مجله

مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت تشریح کرد: خودرو که آمد، نساجی به حاشیه رفت

تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۱/۱۷
«وقتی صنعت خودرو به این گستردگی در ایران وجود نداشت، نساجی، صنعتی مطرح در کشور بود.» این را گلناز نصراللهی، مشاور وزیر صنعت، معدن و تجارت می‌گوید.

 او معتقد است اوایل انقلاب اسلامی، همان سال‌های 57 و 58، اوج صنعت نساجی و پوشاک در کشور بود. گلایه دارد که چرا هنوز بسیاری از مسئولان به صنعت نساجی اعتماد ندارند. این گلایه را زمانی مطرح کرد که از او پرسیدیم، چرا فکری برای جلوگیری از قاچاق پوشاک به کشور نمی‌شود؟ تلویحا این‌طور پاسخ داد که برخی از مسئولان تصور می‌کنند اگر برندهای خارجی هم نباشند پس نیاز بازار داخل را چه کسی تأمین کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از وقایع اتفاقیه ، نصراللهی، سال‌ها در صنعت نساجی کشور فعال است؛ از بعد از انقلاب تاکنون. سال‌های رونق و رکود این صنعت را به‌خوبی به‌خاطر دارد. 

 


شواهد نشان می‌دهند از دهه 70 به بعد، صنعت پوشاک و نساجی، دیگر نتوانست روی پای خود بایستد؛ تا جایی‌که به باور بسیاری از دست‌اندرکاران، صنعت نساجی و پوشاک ورشکسته شده است. مقایسه واردات و البته قاچاق پوشاک در مقابل تولید داخلی، دلیل روشنی است برای اینکه بگوییم صنعت نساجی در کشور زمین‌گیر شده. شما به‌عنوان کسی که سال‌ها به عناوین مختلف، در حوزه پوشاک و نساجی فعالیت داشتید و درحال‌حاضر هم مشاور وزیر صنعت هستید، اوضاع این صنعت را چطور ارزیابی می‌کنید؟


اینکه به صنعت نساجی کشور بگوییم ورشکسته، دور از انصاف است. به‌هیچ عنوان معتقد نیستم که صنعت نساجی ما ورشکسته است. به‌یاد دارم که تا سال 76، همین صنعتی که حالا گفته می‌شود ورشکسته است، توانسته بود یکی از پویا‌ترین بخش‌های صنعتی در کشور باشد. 
اما این پویایی چندان دوام نیاورد؛ وام‌ها و تسهیلات خوبی به این بخش داده شد که به‌دلیل بهره‌وری پایینِ صنعت نساجی، نتوانست باعث رونق بلندمدت شود. همان دهه 70، در دولت اصلاحات، رقمی در حدود 500 میلیون دلار وام برای نوسازی ماشین‌آلات نساجی داده شد. این درحالی است که بعد از گذشت این همه سال هنوز صنعت نساجی از فرسوده‌بودن ماشین‌آلاتی رنج می‌برد که توان تولید را از آنها گرفته است و به‌نظر می‌‌رسد این روند ادامه دارد. 
بله؛ در دولت اصلاحات، حول و حوش سال 76 بود که قرار شد، وامی 500 میلیون دلاری برای نوسازی به صنایع کشور داده شود اما در آن زمان، همه این رقم مورد استفاده نساجی‌ها قرار نگرفت. 500 میلیون استفاده نشد؛ یعنی دولت، رقم 500 میلیون دلار را تخصیص داد اما فقط 300 تا 350 میلیون دلار از این رقم به‌وسیله واحدها استفاده شد. 


به چه دلیل واحدها نتوانستند از کل رقم استفاده کنند؟ بهره‌وری پایین بود؟ 


برای اینکه پاسخ دقیق‌تری به سؤال شما داده باشم باید قدری زمان را به عقب ببریم؛ به سال‌های قبل از 57 که صنعت در ایران حال‌وهوای دیگری داشت. در آن سال‌ها، صنعت در ایران به این گستردگی نبود. ما صنعت داشتیم اما صنعت نساجی، یکی از صنایع مطرح بود. اگر بخواهم آماری‌تر توضیح دهم باید بگویم، در آن مقطع ارزش افزوده نساجی در کل صنایع کشور، رقمی در حدود 18 تا 19 درصد بود. 


مگر در سال‌های بعد، چه اتفاقی برای صنعت در کشور افتاد که حالا دیگر نساجی، صنعتی برتر و مطرح نیست؟ 


در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی، این تعداد از صنایع پتروشیمی و خودروسازی وجود نداشت. تا آمدیم به خودمان بیاییم هم درگیر جنگ تحمیلی شدیم؛ کارخانه‌ها از بین رفتند و دیگر صنعت زنده‌ای در کشور وجود نداشت. اتفاق دیگر این بود که در سال‌های بعد از جنگ، اکثر کارخانه‌های نساجی و پوشاک در کشور، مدیریتشان دولتی شد و دولتی‌ها اداره این کارخانه‌ها را به‌دست گرفتند. 


به‌خاطر سودآوری صنعت نساجی بود که دولتی‌ها دست روی کارخانه‌ها گذاشته و بخش خصوصی را وارد میدان نکردند؟ 


اوضاع آشفته‌ای بود؛ در آن سال‌ها، بسیاری از مدیران، کارخانه‌ها را رها کردند و از کشور خارج شدند. خیلی از واحدها بدهی به‌بار آورده بودند و به‌دلیل اینکه توان پرداخت این بدهی را نداشتند، از سوی بانک‌ها مصادره شدند. به‌همین ترتیب بود که بیشترین دولتی‌شدن در سال‌های بعد از انقلاب در صنعت نساجی کشور اتفاق افتاد؛ بنابراین با تعداد زیادی واحدهای نساجی رو‌به‌رو شدیم که مدیریتشان وابسته به دولت و نهادهای عمومی از جمله بانک‌ها و بنیاد مستضعفان بود.

جنگ هشت‌ساله تحمیلی هم شرایط بدی برای صنعت کشور رقم زد؛ محدودیت‌هایی در این دوران برای کشور ایجاد شد که ما را مجبور می‌کرد، با همان اندک امکانات خود بسازیم. اتفاقا در همان دوران جنگ توانستیم عمده‌نیاز داخل به پوشاک و نساجی را در داخل تأمین کنیم؛ بدون نیاز به واردات. این کار شدنی است؛ این تقاضاهایی که برای کارخانجات نساجی وجود داشت، باعث شد کارخانه‌ها شبانه‌روز در فکر تأمین بازار کشور باشند و یادشان برود که باید به‌روز شوند و ماشین‌آلاتشان را نوسازی کنند. مجالی هم برایشان نمانده بود. 


همه‌اش جنگ نبود؛ ما درکشور هشت سال دوران سازندگی را هم تجربه کرده‌ا‌یم. وضعیت صنعت نساجی در آن هشت سال چطور بود؟ 


در دولت سازندگی، وارد دورانی شدیم که کارخانه‌های جدیدی در همه بخش‌های صنعت ایجاد شد. درها به روی کشور باز شده بود. در آن زمان کارخانه‌ها با یک شرایط جدید اقتصادی مواجه شدند. در همان زمان ما قانونی را آوردیم به‌نام باز‌سازی و نوسازی صنایع که مشکلات خاص خود را هم داشت؛ به‌واسطه اجرای این قانون در همان مقطع، یکسری از کارخانه‌ها بازسازی و نوسازی شدند و اما یکسری، به‌هیچ عنوان برای اینکه مشمول این قانون شوند، توجیه اقتصادی نداشتند؛ آنها که توجیه اقتصادی نداشتند، کوچک‌سازی شدند. 


لطفا آماری بگویید که چند درصد از کارخانه‌‌ها به‌واسطه اجرای این قانون، نوسازی شدند؟ 


در آن زمان، توانستیم 30 تا 40 درصد از صنایع نساجی کشور را نوسازی کنیم. 


یعنی 60 تا 70 درصد از کارخانه‌های موجود، توجیه اقتصادی نداشتند؟ 


همین‌طور است؛ در سال‌های بعد، کارخانجات خصوصی، جایگزین آن کارخانجاتی شدند که کوچک‌سازی شده بودند. در آن مقطع که ما بحث بازسازی و نوسازی را انجام دادیم، شاید بالغ بر 60 درصد تولیدات، مربوط به بخش‌هایی بود که تحت پوشش نهادهای دولتی و نهادهای عمومی بودند.

 بعد از بازسازی و نوسازی یعنی الان، بالغ بر 90 درصد تولیدات صنایع نساجی مربوط به بخش خصوصی بوده که جزء یکی از امتیازهای خاص این قانون برای صنعت نساجی کشور است.  بعد از قانون بازسازی و نوسازی در صنعت نساجی، یک قانون تسهیل نوسازی صنعت نساجی انجام شد که در این سال‌ها صنعت نساجی، بازسازی و نوسازی‌های خود را انجام داد.


دستاورد قانون‌هایی که اجرا شد، درحال‌حاضر برای صنعت نساجی چیست؟ چرا با این همه اقداماتی که انجام شده، کالای قاچاق و وارداتی، بازار را در مشت خود گرفته است؟ 


دستاوردهای بسیاری داشته است. نساجی، اولین صنعتی بود که بحث تشویق صادرات برای آن گذاشته شد. آن زمان‌ها که بازسازی صنایع نساجی را شروع کرده بودیم، کل حجم صادرات پوشاک 250 تا 300 میلیون دلار بود. درحال‌حاضر، کل صادرات صنایع نساجی و کفش و پوشاک به سالانه حدود 850 تا 900 میلیون دلار رسیده است. 


ادعا نمی‌کنم به صددرصد اهدافمان در این صنعت رسیده‌ایم اما باید توجه داشت فعالیت همین چند کارخانه فعال، نتیجه همان بازسازی و نوسازی است. مهم‌ترین اثری که گذاشت، در صنعت نساجی آرام‌شدن فضای مدیریت دولتی و گسترش حضور بخش خصوصی در این صنعت بود. 

 


توضیح می‌دهید درحال‌حاضر چه تعداد کارخانه در حوزه پوشاک و نساجی فعال هستند؟ چند درصد در اختیار دولت و چند درصد در اختیار بخش خصوصی قرار دارد؟ 


درحال‌حاضر، کارخانه‌ای در صنعت نساجی که بودجه مستقیم دولتی دریافت کند، نداریم. فقط کارخانه گسترش بافت بلوچ است که به‌دلیل محل استقرارش، بودجه دولتی دریافت می‌کند. واحدهایی هم که در مدیریت نهادهای عمومی از جمله بانک‌ها بوده، 10 یا 15 کارخانه بوده و مابقی در دست بخش خصوصی فعال و توانمند هستند. 


درحال‌حاضر، در برنامه‌ریزی‌ها، پوشاک در اولویت قرار گرفته است یا نساجی؟ چون در بسیاری از کشورهای توسعه‌یافته، اولویت با پوشاک است. 


طبیعی است که پوشاک برای ما هم در اولویت است. پوشاک از ابتدا در اولویت‌های صنعت نساجی در ایران بوده است. با مطالعات تطبیقی‌ای که با بسیاری از کشورها انجام می‌دهیم، به این نتیجه رسیدیم که خیلی از کشورها، صنعت نساجی خود را از پوشاک آغاز کرده‌اند. مانند بنگلادش و اندونزی که از پوشاک شروع کردند و بعد صنعت را روی کالاهای بعدی مثل نخ، پارچه و... توسعه دادند. وقتی من به این صنعت آمدم، ریسندگی و بافندگی وجود داشت و پوشاک جزء اولویت‌های ما بود. 


برای توسعه صنعت پوشاک در کشور چقدر از راه را رفته‌ایم؟ 


مسیر، طولانی است و حرکت در این مسیر باید تداوم داشته باشد. ما برای حرکت، به حداقل دو یا 5/2 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری خارجی در یک دوره پنج‌ساله نیاز داریم، اگرچه من معتقد نیستم باید درها به روی واردات بسته شوند تا ما بتوانیم تولید داخلی خود را رونق دهیم. 


تا به امروز، چه میزان توانسته‌ایم سرمایه در صنعت نساجی جذب کنیم؟ 


در کل نساجی، بر‌اساس پروانه‌ها، مجموع سرمایه‌گذاری‌های ما حدود 90 هزار میلیارد ریال برای حدود 9 هزار و 800 واحد نساجی بوده است. این واحدها، توانسته‌اند برای 300 هزار نفر اشتغال ایجاد کنند. این میزان سرمایه‌گذاری، از رقم مطلوب، فاصله خیلی زیادی دارد. 


با معضل قاچاق چه کنیم؟ به نظر می‌رسد صنعت نساجی، خیال مبارزه با کالاهای قاچاق پوشاک را ندارد. با قاچاق مسئله‌ای ندارید یا اینکه از صنعت نساجی نا‌امید شده‌‌اید؟ 


من فکر می‌کنم بر‌اساس ضوابط ما، بحث جلوگیری از کالاهای نساجی هم مشابه مواردی که گفتیم، مثل موبایل و لوازم خانگی در یک ردیف اولویت قرار دارد. صنعت نساجی پراکنده است، قاچاق زیادی دارد و همت بیشتری را می‌طلبد زیرا آنچه صنعت پوشاک از آن رنج می‌برد، قاچاق چمدانی به‌وسیله مسافران است که به‌راحتی نمی‌توان با آن برخورد کرد. 


اقدامات اولیه را انجام داده‌ایم. کمک ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را هم داریم که بتوانیم این بخش را نیز ساماندهی کنیم. باید بتوانیم بر ‌اساس دستورالعمل‌های موجود، کالاهای نساجی را شناسه‌دار کنیم و کد رهگیری بدهیم؛ البته چون ممکن است رانت عده‌ای در راستای مبارزه با قاچاق پوشاک قطع شود، سنگ‌اندازی‌هایی هم صورت گیرد. 


راه دشواری در پیش داریم. من فکر می‌کنم وزارت صنعت، معدن و تجارت در حدی که لازم بوده کار خودش را انجام داده است. بارها به تشکل‌ها و انجمن‌ها گفته‌ام آنها هم باید کارهایی را پیگیری کنند؛ در جاهایی که لازم است آمار و اطلاعات در اختیار ما قرار بدهند و توانایی‌‌های صنعت نساجی را به دید عموم بگذارند. متأسفانه، برخی از مسئولان ما هنوز به این اطمینان‌خاطر نرسیده‌اند که صنایع نساجی می‌تواند نیازهای داخل بازار را تأمین کند. 


درحال‌حاضر، خیلی از کالاهای نساجی داخلی با برندهای خارجی معرفی می‌شوند که نشان می‌دهد خیلی‌ها به تولیدات داخلی باور ندارند. اینجا کالا را می‌سازند و مارک ترک و آلمان می‌زنند. ما در بحث قاچاق نباید کوتاه بیاییم. اگر کوتاه بیاییم، سرمایه‌گذاری در صنعت نساجی دچار مشکل می‌شود. کار مشکلی است. باید با کمترین تنش‌ها انجام بشود. الان بیشترین کار را باید انجمن‌ها و تشکل‌های ما به عهده بگیرند، مرتب همه را پیگیری کنند و از همه سازمان‌ها بپرسند و ببینند چه کسی از انجام وظایفش کوتاهی کرده است. آقای نعمت‌زاده، وزیر هم گفته‌اند صنعت نساجی می‌تواند گسترش پیدا کند. 


اما به نظر می‌رسد آقای وزیر به صنعت خودرو علاقه بیشتری نشان می‌دهند. این‌طور نیست؟ 


به هر حال، صنعت خودرو، خیلی گسترش یافته و تعداد زیادی را استخدام کرده است و نمی‌توان به‌راحتی از آن گذشت. توجه به نساجی، فقط نباید از طریق وزارت صنعت باشد بلکه وزارت کار و وزارت امور اقتصادی هم باید به آن توجه کنند. در نساجی، قاچاق زیاد مطرح است، مثلا به‌صورت چمدانی ولی خودرو اصلا قاچاقی ندارد که همین باعث می‌شود سوددهی صنعت خودرو خیلی زیاد باشد. فضای کسب‌وکار هم طوری است که سود خودرو بالاتر بوده؛ بنابراین سرمایه‌گذاری در خودرو بیشتر است.

بحث قاچاق و واردات، توجه‌نکردن به کیفیت، رنگ‌آمیزی و طراحی مد و خواسته‌های بازار موجب شده واردات در پوشاک بالا و حاشیه سود در نساجی کمتر باشد. وزارت صنعت، معدن و تجارت به همان اندازه خودرو از صنعت نساجی هم حمایت می‌کند.

ما موردی نداشتیم یک سرمایه‌گذار مثلا در بخش ریسندگی کمک مالی خواسته باشد و ما حمایتش نکرده باشیم. تسهیلات ریالی و ارزی‌ای به آنها پرداخت می‌کنیم. به‌هرحال، ما 300 هزار نفر به‌صورت مستقیم در نساجی‌های دارای پروانه مشغول به‌ کار داریم.

همین مقدار یا کمی بیشتر در واحدهای صنفی داریم. آمار می‌گوید در پوشاک، کمی از اشتغال را از دست دادیم و قاچاق چقدر اشتغال و سرمایه‌گذاری ما را کمتر کرده است. در سال‌های اخیر، در صنعت نساجی، سرمایه‌گذاری لازم انجام شده ولی دقیق نمی‌دانم. در صنعت نساجی باید خیلی بیشتر سرمایه‌گذاری می‌کردیم.

در سال‌های خوبمان، 300 تا 350 میلیون سرمایه‌گذاری ماشین‌آلات داشتیم اما اخیرا یک مقدار سرمایه‌گذاری‌مان کمتر شده است. اخیرا، یعنی در چهار تا پنج سال اخیر، این عدد روی 200 تا 250 میلیون دلار آمده، سرمایه‌گذاری‌هایمان باید بیشتر شوند.

ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال
گالری صدا
گالری ویدئو
شرکت دنیز تک دیبا
شرکت دانش‌بنیان شیمیایی سلیس
شرکت بهینه پویان کیمیا
شرکت جهان اروم ایاز
شرکت ثمین صنعت جولا
فصلنامه علوم و فناوری نساجی و پوشاک