سايت  نساجي امروز -پرمخاطب ترين رسانه نساجي ايران - را با ارسال اخبار و گزارشهاي خود ياري فرمائيد.

امروز : دوشنبه 1 مرداد 1403
ورود به سیستم
ایمیل
رمز عبور
 
ثبت نام شرکت ها ثبت نام متخصصین
 
عضویت در خبرنامه
test
test2
آخرین شماره مجله

رشد سرمایه اقتصادی وابسته به سرمایه معنوی

تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۱۱
از قرن ۱۶ میلادی به بعد تمام بحث‌ها این بود که ثروت، رفاه و سعادت وابسته به تامین سرمایه اقتصادی است. باور بر این بود که نیروی کار به شرطی ثروت می‌آفریند که پشت سر آن سرمایه اقتصادی وجود داشته باشد اما به‌تدریج این مفهوم تغییر کرده و می‌توان در کنار سرمایه اقتصادی از سرمایه انسانی، اجتماعی، نمادین و معنوی سخن گفت.

محسن رنانی درباره تاریخچه تعریف بشر از مفهوم سعادت گفت: همیشه پرسش فیلسوفان و مردم این بوده که سعادت چیست و چگونه می‌توانیم به آن برسیم. نخستین معناگرای بشری که اندیشه‌های او ثبت‌شده است، سقراط است. بعد از او بشر حدود ۲۵۰۰ سال مسیر خود را منحرف کرد و امروز به‌تازگی فهمیده که چه حرف‌های مهمی قبلا زده شده و چه دیدگاه عمیقی در این زمینه وجود داشته است.

این اقتصاددان ادامه داد: این پرسش که سعادت به چه معناست یک معنای نهفته دارد و آن اینکه اگر زندگی باسعادت همراه نباشد همه‌چیز بی‌معنا است. پاسخ‌هایی که در طول تاریخ، به این پرسش داده‌اند هم متفاوت بوده است. سقراط به عمل اخلاقی باور داشت اما بشر ۲۵۰۰سال خشونت ورزید و امروز فهمیده راه همان است که سقراط گفته است، البته پیام انبیا هم همین بوده است. 


این استاد اقتصاد با اشاره به سیر توجه به عدالت در طول تاریخ اظهار کرد: بعد از سقراط بشر بسیار زمین خورد و به بیراهه رفت. افلاطون نخستین بیراهه را رفت و گفت برای سعادت باید یک حکومت خوب داشته باشیم. وی حکومت خوب را با عمل خیر و پادشاهی فیلسوفان تعریف کرد. البته این یک خطا بود که فکر می‌کنند اگر آدم‌های خوب شاه بشوند، جامعه درست می‌شود. بعدها کمونیست‌ها از افلاطون ایده گرفتند و سعی کردند حکومت عادلانه را ایجاد کنند.


 وی ادامه داد: ۱۲ قرن، افکار این فیلسوفان حاکم بود تا اینکه کلیسا بر سر کار آمد. در این دوره عده‌ای برای آزادی و عدالت جنگیدند اما این آزادی‌خواهان، آزادمنش و آزاداندیش نبودند. عده‌ای با شعار عدالت چه بی‌عدالتی‌هایی انجام دادند! یک نمونه آن انقلاب‌های مارکسیستی و کمونیستی است که برای تحقق عدالت چه بی‌عدالتی‌ها که نکردند، حداقل اینکه ۱۰۰ میلیون نفر در انقلاب‌های مارکسیستی کشته شدند. 


رنانی با اشاره به تغییر دیدگاه بشر درباره مفهوم سعادت خاطرنشان کرد: از اواخر قرن ۱۵میلادی که با فروپاشی امپراتوری بیزانس یا روم شرقی شروع شد، نگاه‌ها هم عوض شد. در این دوره مطرح شد که سعادت اخروی را رها کن و به دنبال سعادت زمینی باش.

باور بر این بود ملتی سعادتمند است که ثروتمند باشد بنابراین عصر دریانوردی و استثمار شروع شد و تفکر سعادت به تفکر برده‌داری و جنگ‌های خونین تبدیل شد. وی ادامه داد: به‌تدریج این تفکر تغییر کرد و در قرن ۱۸ میلادی بشر برای سعادت به سراغ طبیعت رفت. مادر منافع، زمین دانسته شد و زمین مرکز ثروت شد.

این‌گونه مطرح شد که ملتی می‌تواند سعادتمند باشد که طبیعت غنی‌تری داشته باشد و بهتر بتواند از زمین بهره‌برداری کند. اما در نیمه دوم قرن ۱۸ میلادی تفکر دیگری جایگزین آن شد که بر نیروی کار تمرکز کرد. همچنین مطرح شد، ملتی می‌تواند به سعادت برسد که نیروی کار بهتری داشته باشد. بنابراین بشر بر تقسیم کار و تخصص تمرکز کرد.

این اقتصاددان خاطرنشان کرد: بنابراین از قرن ۱۶ میلادی که بحث ثروت پیش آمد، پشت همه مباحث سرمایه اقتصادی پنهان بود. دوره‌ای طلا و نقره سرمایه اقتصادی به شمار می‌رفت و همه باور داشتند سعادت و رشد را تامین می‌کند و دوره‌ای هم تخصص و نیروی کار به سرمایه اقتصادی تبدیل شد. 


این اقتصاددان با اشاره به مفهوم سرمایه انسانی ابراز کرد: در نیمه نخست قرن ۲۰ میلادی بحثی به نام سرمایه انسانی پیش آمد و همه گفتند سرمایه انسانی مهم است. سرمایه انسانی همان نیروی کار است به آن شرط که دانش دانشگاهی، تخصص و تجربه داشته باشد. بنابراین تنها داشتن نیروی کار کافی نیست و به سرمایه انسانی نیازمندیم که دانش و تبحر داشته باشد.

وی تصریح کرد: اینکه در قرن ۲۰میلادی این همه کارخانه شکل گرفت و این‌همه دانشگاه تاسیس شد برای این بود که دو سرمایه یادشده تامین شود. 


رنانی در کنار سرمایه انسانی به تاثیر سرمایه اجتماعی در خلق ثروت تاکید و اظهار کرد: در اواخر قرن ۲۰ میلادی بشر متوجه شد با اینکه بسیاری از جوامع، سرمایه انسانی و اقتصادی دارند اما اوضاع خوبی ندارند، توسعه پیدا نکرده‌اند و به آرامش و رضایت نرسیده‌اند به همین دلیل بشر مفهوم سرمایه اجتماعی را کشف کرد. بنابراین مطرح شد جامعه‌ای می‌تواند از آن دو سرمایه قبلی به‌خوبی استفاده کند که انسان‌های آن بتوانند با یکدیگر کار و به هم اعتماد کنند. اگر افراد از هم متنفر باشند، خلاقیت آنها باهم ترکیب نمی‌شود و کار پیش نمی‌رود. آنچه دیگر سرمایه‌ها را تجمیع می‌کند، سرمایه اجتماعی است. 


وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی به معنی رونق ارتباطات است، وقتی ما با یکدیگر جمع هستیم چیزی در اختیار داریم که در غیر این صورت آن را نداریم. امید، نشاط و همکاری با یکدیگر همه به معنای سرمایه اجتماعی است. رعایت اخلاق بازی، دوستی‌ها و اصول رفتاری همه به معنای سرمایه اجتماعی است. در این بین اشعار حافظ، عاشورا، نوروز و سمن‌ها همه بین ما سرمایه اجتماعی ایجاد می‌کنند. 


این استاد اقتصاد تاکید کرد: اگر این موارد نباشند، سرمایه اقتصادی هم از بین می‌رود زیرا شریکان بعد از ۴ ماه کار کردن با کلی دعوا همه‌چیز را رها می‌کنند و هرکدام به سویی می‌روند. بعد، چند ماه کار می‌کنند تا دوباره کار جدیدی را ایجاد کنند، در حالی که کلی زمان گذشته و هزینه ایجاد شده است. پس اگر سرمایه اجتماعی و قواعد اخلاقی نباشد، سرمایه‌های اقتصادی خیلی زود مستهلک می‌شوند. 


وی با اشاره به اینکه بعد از ۲۵۰۰ سال در اواخر قرن۲۰ میلادی یعنی در دهه ۹۰میلادی به حرف سقراط برگشتیم، ادامه می‌دهد: سرمایه اجتماعی نوعی اخلاق بازی و روابطی است که باید وجود داشته باشد. بنابراین علت اینکه برخی از کشورها با وجود دارا بودن سرمایه اقتصادی و تاسیس دانشگاه‌ها توسعه پیدا نکرده‌اند، این است که سرمایه اجتماعی در آنها پایین است. بنابراین سرمایه‌های اقتصادی و انسانی به‌تنهایی نمی‌توانند منجر به همکاری و تولید شوند. اگر سرمایه اجتماعی نباشد، بقیه سرمایه‌ها هم می‌مانند. 


 رنانی سپساز اهمیت توجه به سرمایه نمادین سخن گفت و ابراز کرد: به‌تدریج در اواخر قرن ۲۰ بحث سرمایه‌های نمادین مطرح شد. پاسخ اینکه چه چیزی این آدم‌ها را دورهم جمع می‌کند و چه کسی اخلاق را رواج می‌دهد این است که به نمادهایی نیازمندیم. به‌طور نمونه جامعه باید حافظ و پل خواجو داشته باشد تا مردم دورهم جمع شوند.

این اقتصاددان تصریح کرد: قبل از سرمایه اجتماعی به نمادهایی نیاز داریم که نام آنها سرمایه‌های نمادین است. این سرمایه ممکن است در قالب یک سیاستمدار، بازیگر، فوتبالیست، آیین و مکان خاص باشد. هرکسی که مردم دور او جمع شوند و از او الگو بگیرند می‌تواند در قالب سرمایه نمادین باشد. باید بدانیم سرمایه اجتماعی شکل نمی‌گیرد مگر اینکه نمادهای ما را دورهم جمع کند. 


وی کشوری را موفق دانست که سرمایه نمادین بیشتری تولید کند و برای سنین مختلف الگوهایی داشته باشد و سپس ادامه داد: جامعه‌ای که بتواند الگوآفرینی کند، می‌تواند مردم را دور هم جمع کند. بنابراین جامعه‌ای که حتی بزرگان سیاسی آن‌هم نتوانند الگو باشند، خیلی نمی‌تواند موفق باشد.


رنانی تاکید کرد: سرمایه اجتماعی کمک می‌کند که سرمایه اقتصادی و انسانی بتوانند باهم کار کنند و مهندسان و کارگران باهم روابط خوبی داشته باشند. 


وی خاطرنشان کرد: در ۵سال اخیر درباره مفهوم سرمایه معنوی سخن گفته می‌شود که نوع تازه‌ای از سرمایه را معرفی می‌کند. دراین‌بین می‌گوییم سرمایه‌هایی که درباره آنها سخن گفتیم وقتی شکل می‌گیرند که چیزی به نام سرمایه معنوی در بین افراد جامعه حاکم باشد. کسی که درون خود چیزی به نام سرمایه معنوی داشته باشد می‌تواند ما را دورهم جمع کند. 


این اقتصاددان اظهار کرد: اگر فرد سرمایه معنوی نداشته باشد، ثبات و استحکام هم ندارد که کسی دور او جمع شود. بنابراین باید کسی باشد که توانمند بوده و به مرز خلاقیت رسیده باشد. می‌توان گفت کسی توانایی‌اش بروز می‌کند که سرمایه معنوی داشته باشد.

بنابراین سرمایه‌های نمادین یا در ساختمان و نقاشی است یا درون خود فرد. این اقتصاددان ادامه داد: سرمایه‌های نمادین وقتی شکل می‌گیرند که آدم‌ها چیزی به نام سرمایه معنوی داشته باشند. کسی که سرمایه معنوی ندارد درواقع به مرز خلاقیت و نوآوری و عشق نرسیده است. خلاقیت جایی رخ می‌دهد که با محیط یگانه شده‌اید و به مرز عشق رسیده‌اید و بد کسی را نمی‌خواهید زیرا همه‌چیز در هستی است و شما هم عاشق هستی هستید. به این ترتیب بدون داشتن سرمایه معنوی، کسی وارد اقلیم عشق نمی‌شود و به مرز خلاقیت  نمی‌رسد. 


رنانی تاکید کرد: به نقطه‌ای رسیده‌ایم که متوجه شده‌ایم سرمایه‌ها وقتی شکل می‌گیرند که مردم درون خود سرمایه معنوی داشته باشند.


 قبل از اینکه وارد هر کاری شویم، معنی‌داری آن کار را بسنجیم. دو چیز نشانگر سرمایه معنوی است؛ یکی اینکه فرد احساس داشتن تکیه‌گاه محکم در هستی داشته باشد و دوم اینکه احساس ماموریت کنیم. هر چه سرمایه معنوی درونی ما بیشتر باشد، تصمیمات معنی‌دارتری هم می‌گیریم اما هر چه سرمایه درونی ما ضعیف‌تر باشد، مدام به دنبال جابه‌جایی شغل و کار می‌رویم. درحالی‌که سرمایه اجتماعی به فرد پرستیژ اجتماعی می‌دهد، سرمایه نمادین به فرد رتبه و جایگاه می‌دهد و سرمایه اقتصادی منفعت می‌دهد اما سرمایه معنوی به فرد جایگاه می‌دهد.

منبع : صمت
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال
گالری صدا
گالری ویدئو
شرکت دنیز تک دیبا
شرکت دانش‌بنیان شیمیایی سلیس
شرکت بهینه پویان کیمیا
شرکت جهان اروم ایاز
شرکت ثمین صنعت جولا
فصلنامه علوم و فناوری نساجی و پوشاک