(سرمایهگذاری مستقیم خارجی FDI) بیانگر میزان سرمایهای است که یک کشور برای امور تولیدی و خدماتی در هر دو سطح مصرف داخلی و بازار جهانی فراهم میکند.
(سرمایهگذاری مستقیم خارجی FDI) ابزاری است برای آوردن کالا و خدمات به بازار جهانی. هجوم سرمایه خارجی نهتنها نشاندهنده اعتماد سرمایهگذاران به شرایط تجاری و سیاسی کشور میزبان است، بلکه پیونددهنده اقتصادهای ملی نیز هست. سرمایهگذاری مستقیم خارجی هم برای کشور میزبان سودمند است و هم برای سرمایهگذار. چین کشوری است که در جهت به حداکثر رساندن این سرمایهگذاریها گام برداشته است.
براساس آمار وزارت بازرگانی چین، برای نخستین بار میزان FDI چین در سال ۲۰۱۰م از ۱۰۰میلیارد دلار فراتر رفت. در دسامبر ۲۰۱۰ FDI با افزایش ۴/۱۷درصدی به ۷۴/۱۰۵ میلیارد دلار رسید. چه عواملی سرمایهگذاری خارجی را به سمت چین هدایت میکند، معنای آن را برای سرمایهگذاران و همچنین اقتصاد چین واکاوی کنیم.
در دسترس بودن سرمایه
در ابتدای سال ۲۰۰۰، چین جای امریکا را بهعنوان بزرگترین جذبکننده سرمایه خارجی گرفت. (سرمایهگذاری مستقیم خارجی) به معنای میزان سرمایهای است که یک سرمایهگذار خارجی مایل است در یک منطقه به جریان و به خطر بیندازند. شرایط در بازار سرمایه جهانی و شرایط عمومی در اقتصاد نقش مهمی در سرازیر شدن سرمایهگذاری مستقیم خارجی به سمت چین دارند.
اقتصاد رو به رشد جهانی، بازار سرمایه و شرایط کسبوکار باعث ایجاد بخشهای بزرگی از سرمایه باقابلیت سرمایهگذاری میشود، که بخشی از آن تبدیل به سرمایهگذاری مستقیم خارجی میشود. میزان بالای سرمایه با قابلیت سرمایهگذاری که بهتناسب میتواند در نیازهای محلی سرمایهگذاری شود، باعث میشود موسسهها، شرکتها و افراد فعال شوند و سرمایه خود را در بازارهای رو به رشد و توسعه به کار بیندازند.
رقابتپذیری
جذابیت چین بهعنوان یک مقصد برای سرمایهگذاری مرهون توسعه زیرساختها، در دسترس بودن منابع فیزیکی و کارگر، بهرهوری و مهارت نیروی کار و توسعه زنجیره ارزش کسبوکار است. میزان بالای هرکدام از این عناصر باعث جذابیت بیشتر چین برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در مقایسه با کشورهای دیگر مانند هند شده است که با چین در رقابت به سر میبرند. یک اقتصاد پویا و رو به رشد نیازمند زیرساختها و منابع است تا فروش کالاها و خدمات را تسهیل کند. هزینههای پایین مبادله به خاطر عواملی که در بالا ذکر شد، باعث شده سرمایهگذاران بازگشت بالایی را هنگام سودآوری شرکتهایشان دریافت کنند.
جادهها، بزرگراهها، پلها و بقیه شکل زیرساختها باید آماده باشند تا بتوانند امنیت لازم برای انتقال کالاها و رفتوآمد نیروی کار را فراهم کنند. عامل دیگر برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در دسترس بودن نیروی کار ارزان و ماهر است که دارای استعداد لازم، تجربه و مهارت برای ساخت، تولید و فراهم کردن کالاها و خدمات قابلرقابت در بازار جهانی است.
قوانین و مقررات
وقتی یک حکومت ملی سیاستها و قوانینی را در راستای حمایت از شرکتهای دولتی به قیمت تضعیف شرکتهای خصوصی تصویب و به اجرا میگذارد، محیطی را ایجاد میکند که برای جذب سرمایهگذاری خارجی مضر است. همانطور که گفته شد مقررات در چین هم میتواند مشوق سرمایهگذاری مستقیم خارجی باشد و هم میتواند برای آن مضر باشد.
مقررات سختگیرانه باعث ایجاد مانع بر سر راه فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی میشود، چراکه مدیران و کارکنان باید وقت و پول بیشتری را در راستای همسویی با این قوانین و مقررات صرف کنند. اگر یک سرمایهگذار بخواهد یک واحد تولیدی در چین راهاندازی کند، مسائل حقوقی و بقیه مقررات دستوپا گیر ممکن است آن سرمایهگذار را تشویق به راهاندازی واحد تولیدی درجایی دیگر کند که در آنجا محیط تجاری دوستانهتری نسبت به صنعت و تولید وجود دارد.
انواع دیگر مقررات شامل مقررات سرمایهگذاری مشترک میشود که از سرمایهگذار میخواهد تجارت خود را با یکنهاد حکومتی یا یک شرکت محلی شریک شود. نظام قضایی که متمایل به حمایت از شرکتها و مقامات چینیای هستند که درگیر در فعالیتهای تجاری غیرمنصفانه، غیرقانونی و غیراخلاقی هستند نیز عاملی است که چین را تبدیل به یک مقصد کمتر جذاب میکند.
نوع دیگری از مقررات نیز شامل حمایت دولتی از سرمایهگذاریهای خارجی، در قالب فراهم کردن حمایتهای مالی جذاب است، مانند تخفیفهای مالیاتی، اعطای مشوق و وامهای کمبهره دولتی و یارانههای دولتی که موجب میشوند یک فعالیت تجاری در مدتزمان کوتاهی سودآور شود.
ثبات
ثبات سیاسی و اقتصادی باعث سرازیر شدن سرمایهگذاری مستقیم خارجی میشود. ثبات عامل پیشبینیپذیری و ایجاد فرصت در جهت برنامهریزی برای آینده است. به طور متقابل، ناآرامیهای مداوم اجتماعی، شورشها و آشفتگی اوضاع جامعه برای رونق تجارت مفید نیست.
بیثباتی اقتصادی باعث ایجاد تورم فزاینده است که منجر به فرسایش ارزش پول ملی میشود. برای تشویق سرمایهگذاری مستقیم خارجی، شهروندان، کارکنان و فعالان اقتصادی باید در قبال قوانین و مقررات کشور چین احساس مسئولیت کنند. خشونت، بزهکاری، اخاذی، آدمربایی، جعل پول و تولیدات تقلبی همه مسائلی بودهاند که باعث کاهش سودآوری فعالیتهای تجاری در چین شدهاند. نظام قضایی نیز باید فرآیندهای موثری برای کاهش یا از بین بردن عناصر فاسد در نهادهای مجری قانون داشته باشند.
بازار محلی چین و محیط تجاری
مهمترین عاملی که در چین خودنمایی میکند اندازه بزرگ بازار و جمعیت است و افقی که برای رشد ایجاد میکند نتیجه این اندازههای بزرگ است. توانایی یک کسبوکار که بهوسیله سرمایه خارجی حمایت میشود، برای فروش در یک بازار محلی بسیار بزرگ، چین را به یک مقصد جذاب برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی بدل کرده است.
همانطور که اقتصاد چین به رشد، تکامل و بلوغ خود ادامه میدهد، صنایع با سود بالاتر مانند: خدمات بهداشتی، فناوری ارتباطات، مهندسی، رباتیک و کالاهای لوکس میتوانند جاپای بزرگتری را برای خود در بازار ایجاد کنند، همانطور که شرایط محلی، منابع و بقیه معیارهای برای جذب بیشتر سرمایه خارجی در حال بهبود است. علاوه بر این رشد اقتصادی و سرمایهگذاری مستقیم خارجی میتوانند باعث شروع دومینوی موفقیت اقتصادی شوند. هرچه جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بیشتر باشد، رشد اقتصادی بالاتر میرود و برعکس.
مسئلهای که مزیت بازار بزرگ چین را برجستهتر میکند، فرصتهایی است که برای فعالیت اقتصادی در حال حاضر و در آینده ارائه میکند. جذب بیشتر سرمایهگذاری خارجی باعث واکنش بیشتر زنجیرهوار اقتصادی میشود که باعث ایجاد آثار مثبت در جهت حفظ رشد مداوم اقتصادی است.
باز بودن بازار به روی تجارت محلی و بینالمللی
میزان باز بودن بازار نقش مهمی در جهت جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بازی میکند. اهمیت این مسئله در توانایی یک تجارت برای فروش کالاها و خدماتش در سطح محلی و بازار خارجی است. اگر کسبوکارهای چینی دسترسی محدود به بازارهای خارجی بهویژه امریکا، اروپای غربی، ژاپن و غیره داشتند یا به کل دسترسی نداشتند در آن صورت بازار محلی توان کافی برای تضمین سرمایهگذاری در بازار پول و انرژی نداشت. به موانع تجاری مانند تعرفهها به طور معمول مانند یک عامل بازدارنده که بهوسیله بقیه ملتها ایجاد میشود نگریسته میشود.
کالای امریکایی که شامل تعرفه بالا در چین میشود، خریدار کمتری در بازار چین به خاطر قیمت بالاترش دارد. اقداماتی ازایندست به طور معمول موجب اقدامات تلافیجویانه از طرف امریکایی میشود و یا در مواقع حادتر باعث ممنوعیت کامل ورود یک کالا یا خدمات خاص میشود.
برای سرمایهگذاری در چین، سیاستهای صادراتی دوستانه میتواند نقش اساسی بازی کند بهویژه برای آن دسته از شرکتهایی که میزان بالایی از سهم پیشبینیشده خود را در بازار بیرون از بازار محلی در نظر گرفتهاند.
در راستای ایجاد یک محیط تجاری دوستانهتر موافقتنامههای تجارت آزاد منطقهای و بینالمللی به طور معمول بهوسیله دولتهای طرفدار بازار آزاد ایجاد میشوند و بهعنوان یک مکانیسم معقول برای رشد و توسعه اقتصادی در نظر گرفته میشوند.
خلاصه
برای یک اقتصاد رو به توسعه مانند چین، سرمایهگذاری خارجی یک روش کلیدی برای افزایش توسعه و سوق دادن اقتصاد کشور به سمت رقابت در بازار جهانی است. گرچه برای جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی شرایط خاصی باید مهیا باشد.