صنایع بدون سیاستهای حمایتی نمیتوانند روی پای خود بایستند برای همین به انواع حمایتها نیازمند هستند. یکی از راههایی که صاحبان صنایع برای رشد واحد تولیدی خود در نظر میگیرند رفتن به سراغ بانکها و گرفتن وام از آنها است
اما در این بین اتفاقی که افتاد این بود که بسیاری از صنایع، منابع بانکها را دریافت کردند اما نه تنها نتوانستند روی پای خود بایستند و دستی در تولید داشته باشند بلکه به عنوان یک بدهکار بزرگ به بانکها تبدیل شدند. برخی از کارشناسان اقتصادی معتقدند؛ هر چند نظام بانکی ایرادهای زیادی دارد و در ارائه وامها موفق نبوده اما صنعتگران به خوبی کار نکردهاند. به عبارتی برخی از مشکلات بخش صنعت چندان به نظام بانکی ارتباطی ندارد و باید به روشهای دیگر حل شود.
مشکل اصلی این است که عدهای صنعتگر با نام صنعتگری و با وجود دریافت منابع زیاد به بهانه تولید نه تنها کمکی به تولید نکردند بلکه وامهایی را که به نام تولید دریافت کردند در زمین و مسکن سرمایهگذاری کردند و اقساط وامها را پس ندادهاند.
در مقابل برخی دیگر معتقدند که مشکل اساسی به سامانه بانکی ما مربوط میشود در حالی که باید پرسید با چه منطقی این حجم از منابع از سوی بانکها برای بخش صنعت و تولیدات در نظر گرفته شد و چطور باید تکلیف بدهیهای صنعتگران به نظام بانکی مشخص شود.
حل مشکل از سرچشمه
بایزید مردوخی، اقتصاددان در گفتوگو با صمت میگوید: درست است که میتوان صنعت را برای چنین اقداماتی ملامت کرد اما مشکل اساسی در سامانه بانکی ما است و بعد از بانک مقصر دوم؛ وامگیرنده است که به این سمت کشیده میشود.
وی اظهار میکند: گرفتن وام از سیستم بانکی به معنای گرفتن وجوهی است که مردم در بانکها سپردهگذاری کردهاند و اینها پول مردم است و بانکها که این پول را به وامگیرنده میدهند باید دقت کنند وام را برای مصرف معینی بدهند و همهچیز را شفاف کنند.
مردوخی ادامه میدهد: اگر بانکها هزینهها را برای مصرف معینی بدهند دیگر این مشکلات پیش نمیآید. این اقتصاددان با بیان اینکه صنعت به سرمایه در گردش احتیاج دارد، اظهار میکند: صنعتگر برای افزایش تولید خود به مواد اولیه نیاز دارد. از طرف دیگر باید کارگر را هم راضی نگه دارد و حقوق او را بهموقع بدهد برای همین به پول نیاز دارد. در این شرایط بانک باید از آنها بخواهد گزارش شفافی ارائه بدهند و بگویند برای این موارد وام میخواهند وگرنه با اینکه هرکسی وام بگیرد و هر طور که بخواهد آن را مصرف کند، کار درست نمیشود.
مردوخی خاطرنشان میکند: مشکل اصلی در توجیه وامی است که باید از سوی بانک اعمال شود. این مشکل را باید از سرچشمه حل کرد، وقتی بانک توجیه شد و برای کار معین صنعتی تعیین تکلیف شد (نه برای کار تجارت، خرید زمین و مسکن و سوداگری) آنوقت میتوان به تولید امیدوار بود.
تولید توجیه خود را از دست داده
اما محمدرضا نجفیمنش، عضو هیاتمدیره انجمن قطعهسازان تهران در توجیه بدهی تولیدکنندگان و صنعتگران به سیستم بانکی به صمت میگوید: روال کلی این است که صنعتگران درست کار کنند و اگر چند نفر در این بین خلاف میکنند و وامهایی را در جهت مسکن و کارهای غیرمولد دیگر هزینه میکنند، نباید آنها را جمع بست و به تمامی کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، بدبین بود.
وی تاکید میکند: بهتر است این ذهنیت را داشته باشیم که همه، کار خود را درست انجام میدهند ولی با خلافکار در هر جایی باید برخورد کرد.
نجفی منش با مقصر دانستن بانکهای کشور اذعان میکند: اگر بخش صنعت وام گرفته و برای بازپرداخت آن به مشکل برخورده است دلیل این است که سود بانکی خیلی بالا بوده و صنعتگر نتوانسته با این سود بالا به شکل رقابتی کار کند. وی تاکید میکند: سود بالای بانکی آدرس غلطی برای جامعه است زیرا بانکها افراد را به سمت کار غیرتولیدی سوق میدهند و باعث میشوند پول واحدها در جایی که نباید، هزینه شود.
رئیس گروه کسبوکار اتاق بازرگانی با پایین دانستن درآمد سرمایهگذاری در ایران اظهار میکند: درحالحاضر سرمایهگذاری درآمدی مانند سود بانکی ندارد زیرا شما دیگر درگیر بیمه، مالیات و حق کارگر نمیشوید. در این بین چرا باید تولیدکننده به سمت کار مولد برود در حالی که میتواند شرایط بیدردسرتری داشته باشد؟
نجفیمنش با اشاره به وضعیت سود بانکی در دنیا ادامه میدهد: سود بانکی در کشورهای پیشرفته ۱ تا ۳درصد است اما در کشور ما بسیار زیاد است. با اینکه عدد ۱۸درصد هم اعلام میشود اما سود برخی بانکها تا ۲۵ درصد هم میرسد. بنابراین با این سود دیگر تولید توجیه خود را از دست میدهد. وی به عنوان راهحل این مشکل میگوید: اگر بخواهیم این روش را اصلاح کنیم نخست باید سود سپرده را کاهش دهیم تا تولید بتواند به گردش خود ادامه دهد. بانک هم باید نظارت داشته باشد تا این پول در پروژه خاصی خرج شود و نه جای دیگر.
نجفیمنش در پاسخ به این پرسش که چرا برخی از کارشناسان معتقدند خودروسازان جزء صنایع با رقم بدهی زیاد به نظام بانکی هستند، ابراز میکند: متاسفانه در جامعه ضد خودروسازان سم پاشی میکنند. صنعت خودرو هیچ بدهی عقب مانده و معوقی ندارد، این صنعت حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان گردش مالی دارد.
صنعت خودرو تسهیلاتی گرفته و در حال گردش است و این را بدهی نمیگویند بلکه از آن به عنوان تسهیلات در جریان یاد میکنند. امروز اگر چیزی به نام بدهی خودرو داریم به معنی بدهی معوق نیست بلکه به این معنی است که اینها مواد اولیه میخرند، تولید میکنند و به طور طبیعی چون حجم تولید بالاست، حجم تسهیلات هم بالا میرود بنابراین ما بدهی معوقی نداریم.
کلام آخر
بانکها با سود بانکی بالا چندان رمقی برای تولید باقی نمیگذارند و باعث میشوند تولیدکننده نتواند به موقع بدهی و اقساط وام خود را پرداخت کند. بنابه باور کارشناسان برای قدرت گرفتن تولیدکننده باید سود سپرده را کاهش دهیم تا تولید بتواند به گردش خود ادامه دهد.
بانک هم باید نظارت کند تا این پول در پروژه خاصی خرج شود و نه جای دیگر. به این ترتیب مشکل پرداخت نشدن بدهی هم حل میشود. در این بین بانکها باید بتوانند وامها را برای مصرف معینی ارائه دهند و نظارت بر وامهای تحویلی خود را بیشتر کنند.