انتخاب عنوان امسال با نام «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» از سوی رهبر معظم انقلاب نشان داد معضل بیکاری باید با جدیت بیشتری مورد بررسی قرار گیرد. در همین رابطه وزیر صنعت، معدن و تجارت در راستای سیاستهای اقتصاد مقاومتی، «طرح اشتغال ضربتی» را آماده و به رئیسجمهوری تقدیم کرده است.
به گفته وزیر صنعت، معدن و تجارت باید در کشور اشتغال ضربتی بهوجود بیاوریم؛ اما اشتغال ضربتی که مفید باشد، چراکه بیشتر بیکاران ما نسل جوان و تحصیلکرده و تعدادشان بیشتر از متوسط است. نعمتزاده همچنین در این نامه پیشنهاد کرده است باید به نحوی این افراد را در بنگاههای اقتصادی، واحدهای صنعتی، معدنی و صنوف مشغول کار کنیم، مشروط بر اینکه دولت هم به کارفرمایان کمک کند.
در همین راستا از آنجایی که کشور از ظرفیت بالای نیروی جوان برخوردار است و همین امر یکی از عوامل اصلی در رونق اقتصاد دانشبنیان به شمار میرود، میتوان آن را راهکاری برای برونرفت از بحران بیکاری عنوان کرد و حالا این سوال مطرح است که اقتصاد دانشبنیان چقدر میتواند بر روند توسعه اشتغالزایی تاثیر بگذارد؟
ظرفیت بالای کشور در دسترسی به منابع انسانی
اشتغالزایی در کشورهای مختلف براساس ظرفیتها، امکانات و ذخایر متفاوت است. در این میان ایران با داشتن سیل عظیم نیروی کار و جمعیت تحصیلکرده، زمینه مستعدی برای رشد اشتغال با در محور قرار دادن اقتصاد دانشبنیان دارد.
براساس اطلاعات هیات وزیران کشور ایران بیش از ۳۳ میلیون نفر جمعیت جوان بین ۲۰ تا ۴۰ سال دارد و همچنین با برخورداری از یکی از بالاترین نرخهای تحصیلات دانشگاهی در جهان و پنجمین کشور از حیث دارا بودن فارغالتحصیلان مهندسی، ظرفیت بالای نوآوری در فضای مجازی از قبیل ضریب نفوذ تلفن همراه به ایران (به ازای هر ۱۰۰ نفر ۱۲۹ تلفن) و با بهرهبرداری از بیش از ۴۰ میلیون تلفن هوشمند، ظرفیت بالای خدمات و صنایع خلاق و بازار بزرگ ملی و منطقهای به ویژه در محدوده تمدنی ایران، زمینههای مساعدی برای استقبال از این اقتصاد در کشور فراهم شده است.
یک پله ارتقا، نتیجه ۱۲ سال تلاش
مدتها است که بحث اقتصاد دانشبنیان و ابعاد تاثیرگذاری آن بر جامعه در کشور مطرح شده است و هر روز صحبتهایی در حمایت از این نوع فعالیت در کشور به میان آورده میشود اما آمار منتشرشده نشان میدهد هنوز تا رسیدن به مراحل مطلوب فاصله محسوسی وجود دارد که باید با تکیه بر توان داخلی آن را برطرف کرد.
با استناد به آمار منتشر شده از سوی بانک جهانی در آخرین ارزیابی این نهاد در سال ۲۰۱۲ میلادی(۱۳۹۱) در شاخصی با عنوان اقتصاد دانشبنیان حدود ۱۶۰ کشور در سطح دنیا مورد ارزیابی قرار گرفت که جایگاه کشورمان در این فهرست در رتبه ۹۴ است.
در این شاخص مهمترین معیاری که مورد ارزیابی قرار میگیرد توان علمی موجود در یک کشور و میزان نوآوری و دستیابی به فناوری در جهت توسعه دانشبنیان آن کشور است که جایگاه ایران در این ردهبندی نشان میدهد با وجود برتری علمی، بخش عمدهای از توان علمی کشور به سمت نیازها و توسعه دانشبنیان کشور هدایت نمیشود که به نظر میرسد نبود حمایتهای مالی کافی نخبگان را به فعالیت در این عرصه ترغیب نکرده است.
نکته دیگر این است که در سال ۲۰۰۰میلادی(۱۳۷۸) که این رتبهبندی انجام شده تا سال ۲۰۱۲م کشورمان فقط یک رتبه در شاخص اقتصاد دانشبنیان ارتقا داشته در حالی که روند صعودی تولید علم کشور در مقطع زمانی سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۹۳ میلادی در جهان بینظیر بوده و ما را برتر از کشورهایی نظیر ترکیه و عربستان سعودی قرار داده است.
حل مشکل مالی در گرو حمایت مردم
کارشناسان معتقدند یکی از علل شرکت گیری شرکتهای دانشبنیان ایجاد فرصتهای شغلی مناسب به منظور جلوگیری از خروج نخبگان بوده است که تا حدودی این مهم محقق شده اما صددرصد خیر. آرمان خالقی عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران با بیان اینکه رشد شرکتهای دانشبنیانی فرصتهای شغلی مناسبی برای قشر تحصیلکرده و به ویژه نخبگان فراهم میکند، به صمت گفت: دولت با توجه به رویکردی که کشور به سوی دانشبنیانی شدن دارد، در قانون برنامه ششم توسعه حمایتهایی برای صنایع دانشبنیانی درنظرگرفته است.
عضو هیات مدیره خانه صنعت، معدن و تجارت ایران در پاسخ به چرایی ضرورت ایجاد شرکتهای دانشبنیان به صمت گفت: نخست نیاز کشور به فناوری روز برای پیشرفت اقتصاد داخلی و ورود به بازار جهانی بوده است. درحقیقت دانشبنیانیها موتور محرکه اقتصادی هستند که قرار است در اقتصاد جهانی جایگاهی برای خود باز کنند. دومین ضرورت خروج نخبگان است. درواقع هدف آن بود که به واسطه تشکیل این شرکتها فضا برای تحقیق و تبدیل به محصول شدن ایده آنها فراهم شده و مانع خروجشان شود.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این اهداف محقق شده است، گفت: ایجاد این شرکتها با رکود، تورم و تحریمها همزمان شد، بنابراین آنطور که باید رشد مناسبی حاصل نشد در نتیجه در رسیدن به اهداف اولیه چندان موفق نبودیم. اما در سالهای آینده باتوجه به رفع تحریمها مسیر رسیدن به اهداف هموارتر خواهد شد.
خالقی همچنین درباره میزان فراهم بودن بستر رشد این قبیل فعالیتها گفت: با توجه به رویکرد کشور شرایط برای شرکتهای دانشبنیانی نسبت به شرکتهای غیردانشبنیانی مساعدتر است اما گره مشکل مالی تنها بهدست دولت باز نمیشود و باید با حمایت از جانب سرمایهگذارها و توجه مردم به محصولات دانشبنیان وطنی و خرید آنها این گره برای همیشه باز شود.
حمایتها گرفتار کاغذبازی است
فعالان حاضر در شرکتهای دانشبنیان معتقدند حمایتها با فرآیندهایی سخت، پیچیده و به کندی انجام میشود و همین امر سبب رغبت نداشتن فعالان این عرصه میشود. علی سرلک فعال در یکی از شرکتهای دانشبنیان این عرصه را یکی از مولّدترین مراجع اشتغال عنوان کرد و افزود: هر ایده جدید علمی و تولیدی، درگاهی جدید برای صنایع موجود و حتی صنعتی جدید است که علاوه بر بهبود بازارهای قبلی بازارسازیهای جدید به همراه دارد و در اشتغالزایی امری مهمتر از بهبود نیاز مصرفکنندگان و بازارسازیهای جدید نیست.
این کارشناس حوزه دانشبنیان در پاسخ به این پرسش که چه میزان فضا برای این نوع کسب و کار فراهم است، به صمت گفت: نخست اینکه بودجه تحقیقاتی برای شرکتهای دانشبنیان، متصدی مشخص و سقف مناسبی ندارد و مراکز تحقیقاتی که کمکهای علمی و مرجع دانشگاهی داشته باشند، بسیار محدود است، بنابراین پژوهشگران دانشبنیان تمام مراجع علمی خود را باید از خارج از کشور تهیه کنند. در واقع امکانات آزمایشگاهی و تحقیقاتی برای ما وجود ندارد.
وی در پاسخ به این پرسش که نیازهای اصلی این عرصه چیست، گفت: این قبیل فعالیتها برای توسعه نظام علمی و تولیدی، بودجه کلان تحقیقاتی نیاز دارد. همچنین مراکز علمی و تحقیقاتی قوی با امکانات بالا از دیگر نیازهای ما است. بین مراکز داخلی و نیز مراکز علمی دانشگاهی خارجی باید ارتباط مداوم علمی و دانشگاهی برقرار باشد.
اشاره میکنم که کوچکترین حمایتهای مرتبط با شرکتها و فعالیتهای دانشبنیان با فرآیندهایی سخت و پیچیده و نیز به کندی و با کاغذبازی زیاد انجام میشود به گونهای که صاحبان شرکت یا صنایع دانشبنیان پشیمان از این راه بازگشته و خود با هزینههای شخصی و موانع فراوان و تنها با عشق به علم و تولید ادامه میدهند.