تونس، مصر، یونان، ونزوئلا، ترکیه و برزیل؛ این کشورها میتوانند آینه عبرت ما در سیاستگذاری و اداره کشور باشند. وجه مشترک این ۶ کشور، غلتیدن در بحرانهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی است.درسهای این کشورها برای ما چیست؟
محسن جلالپور - کارشناس اقتصادی
تونس و مصر:
تاوان سیاستهای نادرست اقتصادی۶ سال پیش، خودسوزی جوانی جویای کار در تونس منجر به شکلگیری اعتراضهای گسترده در این کشور شد و پس از آن، آتش انقلاب در چند کشور عربی را شعلهور کرد. مصر یکی از این کشورها بود که به دلیل شورش جوانان جویای کار در عرض ۳ هفته پس از آغاز اعتراضها سقوط کرد. انقلاب در تونس و مصر در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱م در شرایطی رخ داد که درآمدهای نفتی ایران به بالاترین سطح رسیده بود.
یونان: تاوان هزینههای نادرست
یونان به دلیل عضویت در اتحادیه اروپا در یک دوره طولانی به منابع مالی ارزان قیمتی دسترسی داشت. کشورهای قدرتمند اتحادیه اروپا با هدف حمایت از اقتصادهای کوچک، وامهای ارزانقیمت به کشورهایی مانند یونان پرداخت میکردند. این منابع مالی در راستای جلب رضایت عمومی، به شکلی نادرست هزینه شد.
در ایران هم در یک دوره طولانی، انبوهی درآمد نفتی به اقتصاد سرازیر شد و دولت وقت به جای اینکه درآمدها را صرف سرمایهگذاری کند، خرج واردات انواع کالا کرد. یونان درآشفتگی سیاسی و اجتماعیای فرو رفت که هنوز نتوانسته از آن خارج شود، اما تاوان اشتباهات دولت ایران، فرو رفتن در رکودی عمیق بود که چند فصل پیاپی ادامه پیدا کرد.
ونزوئلا: تاوان پوپولیسم
ونزوئلا را از جهاتی میتوان شبیهترین کشور به ایران دانست. این کشور البته درحالحاضر آشفتهترین اقتصاد نفتی جهان است اما زمانی که نرخ نفت کاهش پیدا کرد، ونزوئلا بیشترین صدمه را متحمل شد. پیش از سقوط جهانی نرخ نفت، تورم در ونزوئلا حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد بود اما درحالحاضر به مرز ۸۰۰ درصد رسیده است.
وجه مشترک ونزوئلا و ایران، سوءمدیریت درآمدهای نفتی است. هر دو کشور در دوره وفور درآمدهای نفتی به بدترین شکل ممکن، منابع حاصل از فروش نفت را هدر دادند. درحالحاضر اوضاع در ونزوئلا به معنای واقعی بحرانی است. ارتش، کنترل فروشگاهها را برعهده دارد و دولت قادر به پرداخت حقوق کارکنان خود نیست.
ترکیه: تاوان سیاستهای غلط دیپلماسی
برای سالهای طولانی، ترکیه بهترین مثال برای رشد اقتصادی و توسعه بود. در ایران، خیلی از صاحبنظران وقتی میخواستند مدلی از توسعه را نشان دهند، انگشت اشاره را به سمت ترکیه میگرفتند. از سال ۲۰۱۱م به این سو، ترکیه سیاستهای نادرستی در روابط بینالملل در پیش گرفت.
اردوغان که رویای بازسازی امپراتوری عثمانی را در سر داشت، به دلیل دخالتهای نادرست در منازعات داخلی سوریه و حمایت از داعش، کشورش را وارد یک بحران جدی کرد. دهه ۱۹۸۰ ترکیه خیلی به دهه ۱۳۹۰ ما شباهت دارد و این روزهای ترکیه هم بیشباهت به اواسط دهه ۱۳۸۰ ما نیست. باید امیدوار باشیم که فردای ما به امروز ترکیه شباهت پیدا نکند.
برزیل: تاوان فساد و اختلافات سیاسی
از دو سال پیش نام برزیل به فهرست کشورهای بحرانزده اضافه شده است. تحلیلگران، ۳ دلیل عمده را در بحرانی شدن اوضاع برزیل دخیل میدانند. دلیل نخست، افزایش قابل توجه هزینههای دولت بهویژه پس از برگزاری بازیهای المپیک بوده است. دومین دلیل به تشدید اختلافات سیاسی در این کشور برمیگردد و فساد گسترده دولتی، به عنوان سومین دلیل مطرح است.
میشل تمر که به جای دیلما روسف قدرت را در دست گرفته، قول داده هزینههای دولت را کاهش دهد و تنشهای سیاسی را به حداقل برساند. از میان عارضههای کشور برزیل، تشدید اختلافات سیاسی و مسئله فساد به نوعی در ایران هم مطرح است.
درسهای سیاستگذاری
بحران مصر و تونس را جوانان جویای کار رقم زدند. یونان به دلیل خطا در هزینهکرد درآمدهای نفتی اسیر بحران شد. ونزوئلا به دلیل کاهش درآمدهای نفتی در بحران اقتصادی و سیاسی فرو غلتید. ترکیه به دلیل محاسبات غلط منطقهای به بحران رسید و اکنون برزیل به دلیل اختلافات سیاسی و فساد اقتصادی دچار بحران شده است.
فراموش نکنیم که ایران به نوعی در معرض همه این عارضهها قرار دارد. ما هم از کاهش درآمدهای نفتی لطمه دیدهایم و باز هم ممکن است لطمه ببینیم. دیپلماسی غلط و ماجراجویانه ممکن است ما را در مسیر ترکیه قرار دهد و تشدید اختلافات سیاسی و بیتوجهی به فساد هم میتواند ما را همچون کشور برزیل دچار مشکل کند.
پس ضرورت دارد با ایجاد همدلی و همکاری بیشتر و در پیش گرفتن سیاستهای معقول در روابط بینالملل و تقوای مالی در مدیریت، خود را از گرفتاریهایی که ممکن است مشکلات سیاسی و اجتماعی برای ما ایجاد کند، دور نگه داریم.