اهمیت کارکرد نظام مالیاتی امروزه پدیده شناخته شدهای است. درواقع باوجود قدمت طولانی نظام مالیاتی در ایران، کارکرد نه چندان نامناسب این نظام به یکی از اصلیترین عوامل سردرگمیهای اقتصادی تبدیل شده است.
حسین راغفر-اقتصاددان
نظام مالیاتی کارکردهای متفاوتی دارد. علاوه بر تصحیح نابرابریها این نظام میتواند علامتهای مثبتی به فعالان اقتصادی ارسال کند و زمینه حضور سرمایهگذاران را درعرصه اقتصاد فراهم کند و درمقابل کارکرد نامناسب آن میتواند موجب فرار سرمایهها از کشور شود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از روزنامه ایران، بدین ترتیب بخشی از مشکلاتی که امروزه در کشور با آن روبهرو هستیم به کارکردهای نظام مالیاتی مربوط میشود. یکی از ویژگیهای این نظام توجه به عدالت است. افراد بر اساس توانایی خود در تأمین هزینههای عمومی جامعه سهیم هستند و کسانی که دراین امر سهیم نیستند جرم بسیار بزرگی را مرتکب میشوند.
درایران بهدلیل اینکه به طور سنتی درآمد دولتها از محل فروش نفت و گاز تأمین میشده است، کمتر به توسعه نظام مالیاتی پرداخته شده است.
عدم توسعه نظام مالیاتی درکشور یکی از مهمترین دلیل حضور برخی از نهادهای خاص در فعالیتهای اقتصادی است. درواقع این نهادها که وظایف مهمی نیز برعهده دارند به این دلیل که دولت از تأمین هزینههای آنها ناتوان است وارد فعالیتهای اقتصادی میشوند و همین حضور اختلالهای بزرگی در اقتصاد کشور ایجاد میکند. درواقع بسیاری از ناکارآمدیهای اقتصاد بخصوص در بخش خصوصی از ناحیه حضور این گونه نهادها در اقتصاد به وجود آمده است و فضای اقتصاد بشدت به زیان بخش خصوصی تبعیضآمیز شده است.
اگر قرار باشد تسهیلات بانکی اختصاص یابد سهم بخش خصوصی از این تسهیلات نسبت به این نهادها کمتر است. این درحالی است که وظیفه تأمین اعتبار این نهادها بر عهده نظام مالیاتی است و اگر نظام مالیاتی بتواند با جلوگیری از فرار مالیاتی و شناسایی تمام مؤدیان درآمدهای خود را افزایش دهد میتواند از طریق بودجه دولت هزینه این نهادها را تأمین کند و فضا را برای حضور بخش خصوصی بازتر کند.
اما هماکنون به دلیل فرار مالیاتی هنگفتی که وجود دارد درآمدهای مالیاتی دولت نیز کاهش یافته است. به همین دلیل بخش خصوصی نیز درچنین شرایطی راههای دیگری برای بقا پیدا میکند. این بخش ترجیح میدهد که وارد فعالیتهای اقتصادی نظیر خرید و فروش املاک و مستغلات شود که پنهان کردن اطلاعات آن ممکن باشد و پرداخت مالیات درآن نادقیق و ناچیز باشد. راه دیگری که برخی از خصوصیها انجام میدهند این است که وارد فعالیتهای زیر زمینی شده یا منابع خود را از کشور خارج میکنند. حال برای اینکه درآمدهای مالیاتی دولت افزایش یابد، یکی از مؤثرترین اهرمها شفافیت است.
درصورتی که نظام مالیاتی و دولت، محل و نحوه هزینه کرد منابع جمعآوری شده از طریق مالیات را برای مردم تشریح کنند و به اطلاع آنها برسانند خود بهترین تشویق برای مؤدیان خواهد بود. وقتی مردم به روشنی مشاهده کنند که مالیات آنها صرف امور عمومی کشور میشود با رغبت آن را پرداخت میکنند و درک بهتری از مالیات پیدا میکنند.
در کشورهای صنعتی فرار مالیاتی یکی از بزرگترین جرایم محسوب میشود. درواقع کسی که فرار مالیاتی دارد از اموال و منابع عمومی سرقت میکند و این درحالی است که این منابع عمومی قرار است صرف هزینههای عمومی مانند آموزش، سلامت و زیرساختهای کشور شود که به صورت مستقیم در تسهیل سرمایه گذاری، افزایش تولید و اشتغالزایی نقش دارد.
به همین دلیل دربسیاری از کشورها فرارمالیاتی نزدیک به جرمی همچون قتل قرار میگیرد. چرا که نپرداختن مالیات باعث محرومیت عدهای از مردم از آموزش، سلامت و اشتغال میشود و این افراد محروم به سمت جرم و خلاف کشیده میشوند.
برهمین اساس کسی که مالیات نمیپردازد در قتلی که توسط بزهکاران درآینده انجام میشود مشارکت دارد. درپایان باید گفت تا زمانی که نظام مالیاتی کارکرد واقعی خود را نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که اقتصاد ملی کشور به شکوفایی و عدالت برسد.