روی شلوارش پاره است، بهقدری که زانوهایش معلوم است. چرا؟ چون مد امروز است. مانتویش دکمه ندارد و روی تیشرت جیغی که تنش است، نوشتههایی است که خودش هم معنیاش را نمیداند، چرا؟ چون مد امروز است.
رضا غنیلو، کارشناس آسیبهای اجتماعی میگوید: «فرهنگ ما شاخصههایی دارد که منطبق بر شاخصههای فرهنگهای دیگر خصوصا کشورهای توسعهیافته غربی نیست. کشورهای غربی مبتنیبر ارزشهای صرفا دنیایی برای ایجاد جذابیت از مباحث جذابیت برهنگی و نمایش بدن در تولیدات صنعتی مخصوصا در صنعت پوشاک خود استفاده میکنند و بهرهگیری از مد و مدلهای آنان در کشوری با فرهنگ اصیل اسلامی ایرانی، چالش فرهنگی ایجاد خواهد کرد.»
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از روزنامه فرهیختگان، خوشتیپ بودن و زیبایی لباس در هیچ کشور و قومی نهتنها بد نیست بلکه برای فرد امتیاز هم محسوب میشود. اما پوشش به نوعی نشاندهنده فرهنگ و سطح زندگی افراد است. وقتی در پوشش، فقط از مدهای جوامع دیگر استفاده کنیم، منجر به از دست دادن فرهنگ خودمان میشود که این هم حاصل بیاعتمادی به طراحی و تولیدات ایرانی خواهد بود.
علیرضا ابراهیمی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس میگوید: «وقتی شما لباس ملی و اسلامی را از دست دهید، لاجرم باید به لباسهای غربی روی بیاورید. وقتی روی به لباسهای غربی آوردیم خیلی از حوزههای درون کشور را دچار نابودی و ورشکستگی قرار میدهیم. از جمله بحث اقتصاد خانوادهها و بحث در درون کارگاهها و بنگاههای اقتصادی کشور؛ مضافا بر اینکه ما در حوزه فرهنگی هم ضرر خواهیم کرد.
این یک زنگ خطر است برای مدیریتی که در حوزه مد و لباس کشورمان وجود دارد و انتظار داریم این امر فرهنگسازی و حمایت شود تا اینها جای خودشان را در حوزه مد و لباس کشور پیدا کنند.» حالا که یک سوزن به جوانان زدیم یک جوالدوز هم باید به تولیدکنندهها بزنیم. چرا کشوری که سابقه دیرینه در تولید لباس دارد، طراحانش در بازار کمتر حرفی برای گفتن دارند؟ یعنی مدهای ایرانی مطابق سلیقه و نیاز مردم طراحی و تولید کردیم؟ اگر لباس سنتی هم داریم، چرا قیمتش آنقدر بالاست که مردم کمتر سراغش میروند؟
میترا کاکاوند، طراح لباس در این خصوص میگوید: «تولیدکننده ریسک نمیکند. شهامت ریسک را ندارد. مسلما رو به همان چیزی که امتحانش را در بازار پس داده است، میرود. حالا این امتحان ممکن است در تولید خارج از کشور خرج شده باشد یا شاید هم داخل کشور.
طراح داخلی با توجه به کمیها و کاستیهایی که خود جامعه اسلامی ایرانی ما دارد، همان طرح را میزند. البته طراحهای داخلی به سلیقه افراد خاص فکر میکنند و به عموم و اکثریت مردم، فکر نمیکنند. یکی از مشکلات این است که طراح خودش را با تولیدکننده هماهنگ نمیکند. به نظرم فاصلهای که بین طراح و تولیدکننده در حال حاضر وجود دارد مانع این میشود که تولیدکننده ما بخواهد با طراحان داخلی در ارتباط باشد.» ورود مدهای غربی گاها از سوی برندهای خارجی غیر قانونی در کشور صورت میگیرد.
برندهای خارجی غیر قانونی که یا از مسیر قاچاق سر از بازار داخلی درآوردهاند یا به صورت پنهان و دور از چشم مسئولان و ناظران قانونی، در پی تصاحب بازار ایرانی درآمدهاند.
حمید قبادی، دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس هم از برخورد با برندهای خارجی غیرقانونی، با تسهیل شرایط بهرهمندی برندهای ایرانی از تبلیغ ارزان خبر میدهد. وی با اشاره به فعالیت برخی برندهای خارجی در کشور میگوید: «ماده ۱ قانون ساماندهی مد و لباس صراحت دارد که یکی از وظایف کارگروه، کمک به مردم و برنامهریزی برای پرهیز از مصرف الگوهای بیگانه و غیرمانوس با فرهنگ و هویت ایرانی است.
پس هرچند متولی اصلی این کار، وزارت صنعت، معدن و تجارت است اما هم براساس برنامهها و اهداف وزارت فرهنگ و ارشاد و هم وظایف کارگروه، ما هم مکلفیم موضوع برندهای خارجی را بهطور جد پیگیری کنیم و سایر دستگاهها هم باید با وزارت صنعت، همکاری لازم را داشته باشند.» البته آستر طراحی مد و لباس ایرانی، چند وقتی است که با برپایی نمایشگاهها و جشنوارههای مختلف دوخته شده است. آستری که اگر با استقبال مردمی همراه شود، شاید قدم ابتدایی شود برای حل معضل مد و لباس در کشور.
حمید قبادی دبیر کارگروه مد و لباس در این باره میگوید: «نکته بسیار مهم این است که اکنون این ظرفیتها شناخته شده است، انشاءا... با اعتمادی که مردم عزیزمان خواهند داشت و برنامهریزی که توسط مسئولان امر صورت گرفته است، نواقص و موانع موجود به صورت حداقلی باشد و با نگاه گسترده به ظرفیتهای داخلی باور مردم و فعالیت مضاعف مطمئنا سرعت بیشتری خواهیم داشت و زمان رسیدن به آن ایدهآلمان به حداقل ممکن خواهد رسید.»
صنعت پوشاک و نساجی تنها شامل تولیدکنندگان نمیشود، این صنعت وقتی کامل میشود که کل زنجیره ارزشآفرینی با هم رشد کنند. تجربه ترکیه نشان میدهد که همه بخشها شامل کشاورزی و تولید پشم و پنبه، تولید پارچه، طراحی پارچه، طراحی مد و لباس، خردهفروشی، نمایشگاهها، بخش حملونقل، دانشگاهها و موسسات و دولت باید به صورت سیستمی به فعالیتهایی بپردازند که دارای همسویی با هم بوده و به تقویت تولید و صادرات منجر شود. نقش دولت در این میان به مثابه هماهنگکننده تمامی بخشهای زنجیره ارزش صنعت بسیار حائز اهمیت است.
مد و لباس ارتباط مستقیم با هویت فرهنگی دارد. البته همین موضوع میتواند فرصتها و تهدیدهای اقتصادی هم در پی داشته باشد. یعنی غیر از اینکه تولید لباسهای فاخر ایرانی میتواند چین و چروکهای فرهنگی را کمی اتو و صاف کند، از بعد اقتصادی هم میتواند دوخت و دوز تولیدکنندهها را دوباره راه بیندازد و اشتغال و مزایای اقتصادی زیادی برای کشور داشته باشد.
صنعت پوشاک ایرانی اگر خواهان جهانی شدن و پرش از بازار ایرانی به بازارهای بینالمللی باشد، ابتدا باید مسائل درونی خود همچون ساماندهی قواعدی مانند مد و طراحی را انجام دهد و با سبک و هویت ایرانی منطبق بر الگوهای جهانی، گامهای بلند خود را برای جهانی شدن بردارد.