پیمانهای پولی دوجانبه به طور معمول یکی از راههای همکاری بینالمللی است که در شرایط تحریم بین دو کشور شکل میگیرد تا با بهرهگیری از آن راه فراری برای اقتصاد آن کشورها فراهم شود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از صمت، با بهرهگیری از این پیمان کشورها میتوانند بدون استفاده از ارزهای قوی و با استفاده از ارزهای ملی دو کشور به تجارت و مبادلات بانکی بپردازند.
درواقع براساس یک قرارداد، بانکهای مرکزی دو کشور توافق میکنند پرداختهای دوجانبه خود را با پولهای ملی خود انجام داده و وابستگی خود را به دلار کاهش دهند. این توافق میتواند به بهبود روابط تجاری و سرمایهگذاری دوجانبه دو کشور کمک کند.
اهداف پیمانهای متقابل به طور معمول آسانسازی مبادلات تجاری و حذف پول سوم بین مبادلات دو طرف است. برخی از کشورها مثل روسیه برای کاهش وابستگی خود به دلار به چنین پیمانهای پولی روی آوردهاند. بهطور مثال، این کشور پیمانهای پولی با چین، اوکراین، پاکستان بسته است.
برخی باور دارند که برای کاهش وابستگی به دلار ما هم به ناچار باید به دنبال راهحلی باشیم تا با شریکان اصلی تجاریمان یا شریکانی که به دنبال توسعه روابط اقتصادی با ما هستند از یک جایگزین دلار قابل اعتمادتری استفاده کنیم تا با نوسانات ریسکهای مرتبط با ارزهای معتبر مقابله کنیم.
پیمان دوجانبه میتواند بر کاهش وابستگی به استفاده از ارزهای جهانی مثل دلار و یورو موثر باشد و اقتصاد ما را پویا کند. در مقابل، برخی هم باور دارند که این مسئله چندان مهم و موفقیتآمیزی نیست و آنچه از همه مهمتر است بحث تکنرخی کردن ارز و رونق طبیعی بازار است. در همینباره با کارشناسان به گفتوگو نشستیم.
کاهش ریسکهای اعتباری و مالی
علی صادقین، کارشناس اقتصاد در گفتوگو با صمت اظهار کرد: با توجه به اینکه دلار و یورو بهعنوان ارزهای معتبر شناخته شدهاند و برخی از کشورها مثل ما که ریسک نوسانات نرخ ارز را میپذیرند، نظر به اینکه بسیاری از بازارهای بینالمللی برمبنای قیمتگذاری دلار هستند و درنظر گرفتن اینکه تحریمهای پولی در سالهای گذشته و هزینههای بالای نقلوانتقال در اقتصاد ایران باعث شده ریسک مبادلات افزایش پیدا کند در نتیجه ما به ناچار به دنبال راهحلی هستیم که با شریکان اصلی تجاری یا شریکانی که به دنبال توسعه روابط اقتصادی با ما هستند از یک جایگزین دلار قابلاعتمادتری استفاده کنیم تا با نوسانات ریسکهای مرتبط با ارزهای معتبر مقابله کنیم.
او ادامه داد: یکی از راههایی که کشورها در چنین شرایطی با شرکای اصلی تجاری خود اجرا میکنند، حذف مبادلات با ارزهای معتبر و ایجاد مبادلاتی بر مبنای پولهای داخلی یا به شکل تهاتری و کالا به کالا است. به طور مثال، امروز در روسیه میبینیم از منظر اینکه ما بتوانیم نفت را صادر کنیم بخشی را به صورت پول و بخشی دیگر را به شکل کالاهای روسی دریافت میکنیم.
ظرفیت افزایش حجم مبادلات ما با روسیه بین ۵ تا ۱۰ میلیارد دلار است اگر ما بپذیریم که وضعیت حوزه صادرات نفت ما به روسیه میتواند افزایش پیدا کند و روسها هم با توجه به وضعیت انحصاری که در حوزه انرژی در بازار اروپا دارندمی توانند موفقیتهایی داشته باشند بنابراین این امر میتواند بازار جدیدی را با توجه به شرایط بازار نفت ایجاد کند.
صادقین در ادامه به اهمیت کاهش ریسک و هزینه مبادلات اشاره کرد و گفت: این سیاست میتواند قابل اتکا باشد کما اینکه الگوی آن در بسیاری از کشورها پیاده شده به ویژه اگر توام با خطوط اعتباری و ورود کالاهای سرمایهای باشد. به این ترتیب ما میتوانیم آن را به عنوان یک سیاست قابل اتکا درنظر بگیریم.
او در ادامه سیاست جایگزینی دلار را یک نقطه تهدید دانست و اظهار کرد: ما در این نوع مبادلات باید جنبه رقابتپذیری را مد نظر قرار دهیم و فقط به ورود کالاهای مورد نیاز به ویژه سرمایهای و واسطهای بسنده کنیم. اگر این امر را به شکل افراطی اجرایی و رقابتپذیری را حذف کنیم یا بازارهایمان را فقط در اختیار آن کشور قرار دهیم این نوع مبادلات میتواند نقطه تهدید باشد ولی اگر بر پایه تراز تجاری در حوزه اقتصاد کلان، به صورت متوزان و مبتنیبر نیازها و با درنظر گرفتن مزیت رقابتی برای این تبادلات پیش برویم جنبه مثبت میتواند بر نقاط تهدید پیشی بگیرد.
صادقین تاکید کرد: بسیاری از کشورهایی که با ریسک مبادلات مالی روبهرو بودند از این مدل مبادله به طور معمول استفاده کردهاند از اینرو، این مهم میتواند نقطه قوتی برای کاهش ریسکهای اعتباری و مالی کشور باشد.
تقویت مبادلات با پیمانهای دوجانبه
علیرضا خیری، کارشناس مالی اظهار کرد: ارزهایی مثل دلار و یورو به دلیل مبادلات گسترده و حجم پول زیادی که جابهجا میکنند به عنوان ارزهای رایج شناخته شدهاند و همه کشورها از آن استفاده میکنند. همین دلیلی شده بر اینکه در مبادله کشورهای مختلف از این ارزها به عنوان یک کاتالیزور بهره گرفته شود.
او با اشاره به اهمیت پیمانهای پولی دوجانبه عنوان کرد: کشورهایی که با هم رابطه تجاری زیادی دارند و میخواهند ارز واسط را حذف کنند، میتوانند پیمانهای دوجانبه پولی با هم داشته باشند و مبادلات تجاری خود را تقویت کنند.
این کارشناس مالی با تاکید بر اینکه نحوه عملیاتی کردن این مهم کلیدی است، گفت: مسئله بیشتر تکنیکال است یعنی به لحاظ عملیاتی چقدر این قضیه امکانپذیر است. به طور معمول در این نوع پیمانها بانکهای مرکزی دو کشور با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند درحالی که در مبادلات آتی بانکهای مرکزی ورود نمیکنند و بانکهای تجاری دوطرف خریدار و و فروشنده طبق قوانین بینالمللی با هم وارد میشوند. او تاکید کرد: در بحث پیمانهای دوجانبه اگر دو طرف بتوانند به توافق مبتنیبر روش مشخصی برسند و به لحاظ عملیاتی و اجرایی مشکلی نداشته باشند مسئله خاصی پیش نمیآید.
خیری در ادامه به اهمیت تکنرخی شدن ارز اشاره و بیان کرد: جایگزینی ارز بیشتر در بحث تحریمها نمایان میشود ولی اکنون مسئله اساسی اقتصاد و بازار ارز ما این نیست. آنچه مهم است بحث تکنرخی کردن ارز است تا یک بازار کارآ به وجوداید و نرخ ارز در این بازار بتواند به صورت تعادلی تعیین شود. حال اینکه ما از چه ارزی استفاده کنیم و پیمانهای دوجانبه پولی را با چه کشوری داشته باشیم در اولویت بعدی قرار میگیرد.
او در پاسخ به این سوال که برای تکنرخی کردن ارز چه پیشنیازهایی لازم است، گفت: مهمترین پیش نیازی که باعث میشود ارز بتواند به صورت پایدار تکنرخی بماند این است که یک بازار کارآ، شفاف و رسمی برای تعیین نرخ ارز ایجاد شود که نرخ ارز در آن تعیین شود. بازاری که درحالحاضر داریم غیررسمی و غیرمتشکل است که قوانین پذیرفتهشدهای در آن هست که همه عوامل اقتصادی از جمله بانکها، موسسههای مالی بزرگ و دولت در این بازار داد و ستد میکنند.
خیری تاکید کرد: وجود یک بازار شفاف باعث میشود قیمتی که برای ارز بهدست میآید انعکاسدهنده عرضه و تقاضای همه فعالان بازار و نرخ منطقی اقتصاد باشد. ما درحالحاضر نمیدانیم نرخ ارز چقدر است، بانک مرکزی به صورت دستوری یک نرخی میگذارد و از طرف دیگر بازار غیررسمی نرخی دیگر که غیرشفاف است و مشخص نیست در آن به چه ترتیبی نرخ تعیین میشود.