به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، پدیده قاچاق را صرفاً یک عامل اقتصادی نمیداند و به تأثیر سوء فرهنگی و اجتماعی آن بر جامعه اشاره میکند. حسن فلکفرسایی که بیشتر با عنوان دسترنج در صنعت نساجی، چهرهای شناخته شده است، قاچاقچی را انسانی وطن فروش، خائن و بیتوجه به مصالح میهن خود توصیف میکند و ادامه میدهد: « یک قاچاقچی خارج از محدوده قوانین و مقررات، اقدام به واردات کالاهای مختلف میکند تا به سودهای کلان برسد ضمن اینکه به هیچ اصول قانونی پایبند نیست و برایش کوچکترین اهمیتی ندارد دستیابی وی به سودهای بادآورده، چه تعداد کارگر را بیکار و چه تعداد واحدهای تولیدی را متوقف میکند.»
به اعتقاد دسترنج، یک قاچاقچی یعنی علاقهای به کشور خود ندارد، به قوانین و مقررات اعتنایی نمیکند، فقط و فقط منافع مالی خود را در نظر میگیرد و میداند با این کار قوانین کشورش را زیرپا میگذارد پس از همین ابتدای مصاحبه، شخصیت یک قاچاقچی را شناختیم!
وی با اعلام این مطلب که ضرباتی که برخی اجناس قاچاق به کشور وارد میکنند؛ جبران پذیر نیست؛ گفت: برای مثال برای واردات بلبرینگ سراغ کشورهای عرضه کننده محصولات بیکیفیت و ارزان قیمت مانند چین میرود و با سوءاستفاده از نام برندهای معتبر و خوش نام بلبرینگ در ذهن بازار ایران همچون SKF و ...، بلبرینگهای بیکیفیت را به نام بلبرینگهای باکیفیت اروپایی وارد کشور میکند. یکی از مصارف این قبیل کالاهای بیکیفیت، صنایع خودروسازی است. پس از چندین بار رفت و آمد، اتومبیل دچار اختلال میشود و چه بسا جان خریدار و خانوادهاش مورد تهدید جدی قرار میگیرد. آن گاه از همدیگر میپرسیم دلیل این حجم بالا از تصادفات متعدد و نقص خودروها چیست؟!
دسترنج ادامه داد: در صنعت نساجی نیز بارها اتفاق افتاده یک قطعه مورد نیاز را با قیمت گزاف از بازار خریداری میکنیم اما پس از نصب به روی دستگاه، حداکثر عمر مفید آن قطعه، یک هفته بیشتر نیست! تصمیم میگیریم قطعات از یک برند دیگر را تأمین کنیم و بار دیگر مجبور به پرداخت هزینههای سنگین خرید قطعه جدید میشویم؛ ملاحظه میکنید که یک قطعه بیکیفیت تا چه میزان در پسرفت کار موثر است؟!
به گفته وی، یک قاچاقچی خارج از محدوده قوانین و مقررات، اقدام به واردات کالاهای مختلف میکند تا به سودهای کلان برسد ضمن اینکه به هیچ اصول قانونی پایبند نیست و برایش کوچکترین اهمیتی ندارد دستیابی وی به سودهای بادآورده، چه تعداد کارگر را بیکار و چه تعداد واحدهای تولیدی را متوقف میکند. به خوبی با مسیرهای غیرقانونی ورود کالا آشناست و اگر هم در مسیر خود با قانون مواجه شود؛ با عوامل مالی خود آن قانون را دور میزند. به این ترتیب کالای قاچاق بدون دردسر و مشکل خاص وارد میشود در حالیکه مشابه این کالا توسط واحدهای تولیدی و صنعتی در حال تولید است آن هم توسط تولیدکنندگانی که آب و خاک این میهن برایشان مقدس و ارزشمند است، دغدغه تأمین معاش کارگران خود را دارند، نمیخواهند سربار جامعه خود باشند و عشق به خدمت و اشتغالزایی در آنان ریشهدار است. این قبیل تولیدکنندگان و صنعتگران معتقدند «دیگران کاشتند و ما خوردیم حال ما بکاریم تا دیگران و نسل آینده بخورند...»
این فعال صنعت نساجی به نساجی امروز یادآور شد: به دلیل قاچاق، بازار از محصولات ارزان قیمت استقبال بسیاری به عمل میآورد و در مقابل انبار کارخانههای کشور مملو از تولیدات به فروش نرفته میشود؛ تداوم این روند، تضعیف قوای تولیدکننده را به همراه دارد و چارهای جز کاهش تعداد کارگران و تقلیل شیفت کاری باقی نمیماند، به مرور درصد تولیدات خود را کم میکند از سوی دیگر باید مبالغ فراوانی به نامهای مختلف از جمله بیمه، مالیات، دارایی، حفظ محیط زیست و ... بپردازد؛ هزینههایی که قاچاقچی معاف از پرداخت آن است!
به گفته دسترنج، قاچاقچی با توجه به کسب سودهای کلان و بادآورده، انگیزه بیشتری برای گسترش فعالیتهای خود پیدا میکند و به فردی متمول و ثروتمندی تبدیل میشود که برای خانواده و فرزندان خود اتومبیلهای آخرین سیستم میخرد، در منازل لوکس زندگی میکند، راهی سفرهای دور اروپا و آمریکا میشود، میهمانیهای آنچنانی و مجلل برپا میکند و کارخانهدار و تولیدکننده را تمسخر و تحقیر میکنند که این همه زحمت میکشید اما فایدهای هم دارد؟! این قبیل افراد شیفته تعطیلات هستند تا به این بهانه به مسافرتهای طولانی مدت داخل و خارج کشور بروند. یک تولیدکننده که زمان و فرصتی برای رفتن به تعطیلات ندارد و آنقدر درگیر چک برگشتی و تهیه مواد اولیه، خرید قطعات، پرداخت حقوق و دستمزد کارگران و ... هستند که مجال و انرژی برای گردش و تفریح پیدا نمیکنند و اصولاً کار برای آنان بزرگترین تفریحشان است.
وی ادامه داد: طبعاً جوانان به دلیل تجربه اندک و روحیات خاص دوران جوانی، با مشاهده این زندگی لوکس و مرفه، به اصطلاح از تولید زده میشوند و راهی را انتخاب میکنند که در کمترین زمان، بیشترین سود را برایشان به ارمغان بیاورد؛ پس چه گزینهای بهتر از قاچاق! به همین سادگی جوانانی که میخواهند کسب و کار حلال داشته باشند و کشور خود را بسازند در مسیر نادرستی به نام قاچاق قرار میگیرند. پس قاچاق صرفاً یک پدیده اقتصادی نیست و ابعاد اجتماعی و فرهنگی را نیز در برمیگیرد.
به گزارش نساجی امروز، مدیرعامل کارخانجات دسترنج رضابافت تصریح کرد: وقتی کارخانهدار و تولیدکننده ضعیف شد، نسل بعدی علاقهای به تولید پیدا نمیکند و از آن دلسرد میشوند زیرا بسیاری از عوامل اجتماعی در جوانان به مراتب اثرگذاری سریعتر و عمیقتری میگذارد و کسب درآمد و رسیدن به تمول، موضوعی نیست که جوانان به آسانی از آن صرف نظر کنند. در گذشته نهایت سفر افراد به شهرهای اطرافشان بود اما امروز با توسعه تکنولوژی دنیا در تلفن همراه افراد است و اطلاعات یک انسان 9 ساله برابر اطلاعات یک جوان 35 ساله چهل سال پیش است. نسل امروز در زندگی سختی چندان نمیکشند و همه چیز در دسترسشان قرار دارد.
وی با طرح این پرسش که چگونه در کشور با چنین حجم گستردهای از قاچاق مواجهیم؛ اضافه کرد: مگر هدف ما اداره صحیحِ کشور نیست؟ مگر هدف ما این نیست که کشور را به نحوی صنعتی نماییم تا دانشآموختگان دانشگاههای دولتی و غیردولتی صاحب شغل و خانواده و آینده شوند؟ اگر هدف واقعی این است که باید هر چه سریعتر جلوی قاچاق گرفته شود.
دسترنج در پاسخ به این سوال نساجی امروز که جلوی قاچاق را چه کسی باید بگیرد؛ قاطعانه پاسخ داد «دولت و مسئولین» و ادامه داد: سختگیری اولین و شاید موثرترین راه برای مهار قاچاق است. باید در مقابل یک رفتار نادرست یا روند غیرمنطقی و مضر، قاطعانه برخورد کرد و پس از یک بار تذکر، در صورت تکرار آن کار اشتباه، شدیدترین عکسالعمل را نشان داد در غیر این صورت، تذکر متعدد و بدون مجازات، فرد خاطی را جسورتر و جریتر خواهد کرد. همه ما این این داستان قدیمی را شنیدهایم که فردی در کودکی، از همسایگان تخم مرغ میدزدید. پس از چند سال به یک سارق حرفهای تبدیل شد تا جایی که دستگیر و محکوم به اعدام شد. آخرین خواسته وی پیش از اعدام، ملاقات با مادرش بود. هنگامی که خواسته او را اجابت کردند و مادرش را برای ملاقات آورند؛ وی زبان مادر خود را برید و گفت« اگر در همان دوران کودکی مرا از دزدی نهی میکردی و در مقابل این کار نادرست، سکوت اختیار نمیکردی، امروز سرنوشتم طناب دار نبود.» چگونه صدها کشور در دنیا، با قاچاق مقابله میکنند اما ما توان انجام چنین کاری را نداریم؟ چگونه یک قاچاقچی در شهرهای خوش آب و هوای کشور، ویلا میسازند و حتی یک لحظه هم به وضعیت دشوار تولید و تولیدکننده فکر نمیکنند. حتی در کمال گستاخی به صنعتگر فخر میفروشند که ما در بهترین شرایط زندگی میکنیم و شما در سولههای کارخانه درگیر کارگر و ... هستید!
از وی سوال میکنیم در مورد قاچاق بیرویه و افسارگسیخته دو گمانه وجود دارد؛ نخست اینکه مافیای واردات آنقدر قدرتمند است که دولت، یارای مقابله با آنان را ندارد و یا «برخی» از مدیران دولتی، همنوا با قاچاقچیان هستند و در مقابل کسب منافع بالا، چشمان خود به روی واردات کالا میبندند؛ دسترنج در این مورد گفت: وقتی فردی در سیستم بانکی، صدها میلیون تومان اختلاس میکند اما این همه ساختمان عریض و طویل بانکهای متعدد و کارشناسان آن چه کاری انجام میدهند که قادر به مقابله با اختلاس نیستند؟ مگر در سیستم بانکی، قانونی برای پرداخت سرمایه در گردش وجود ندارد که یکباره و بدون نظارت و تحقیق کارشناسان، چندین میلیارد تومان به آسانی در اختیار فردی قرار میگیرد؟ با این اوصاف به اصطلاح یک جای کار میلنگد! اگر «بخواهیم»، مهار قاچاق امکانپذیر خواهد بود.
وی ابراز داشت: چطور کار به جایی رسیده که فرش اصیل، ارزشمند و کمنظیر فرش ایران دوران افول خود را طی میکند و تمام تاجران و بازاریان فرش ایران تبدیل شدهاند به فروشندگان پوشاک بیکیفیت و بنجل چینی؟! بارها و بارها این قبیل موضوعات را با مدیران وزارت صنعت، معدن و تجارت و افرادی که فکر میکنیم میتوانند اثرگذار باشند؛ در میان گذاشتهایم اما دریغ ....
به گزارش نساجی امروز، دسترنج ادامه داد: باید از سوی مقامات ارشد حاکمیت، دستور برخورد قاطعانه و صریح با واردات غیرقانونی و قاچاق صادر شود و متخلفین تحت اشد مجازات قرار گیرند تا قاچاق به مدینه فاضله جوانانمان تبدیل نشود و تولیدکننده و صنعتگر بدون نگرانی و دغدغه به میدان تولید بازگردند. همه به یاد داریم تا چند سال پیش، بستن کمربند ایمنی یک اقدام فانتزی به نظر میرسد و رانندگانی که کمربند ایمنی میبستند مورد تمسخر قرار میگرفتند اما قانون قاطعانه و صریح وارد عمل شد و جرایم سنگین برای عدم بستن کمربند مدنظر قرار گرفت تا جایی که امروز، بستن کمربند نخستین اقدامی است که تمام رانندگان آن را انجام میدهند. پس در زمینه مبارزه با کالای قاچاق، باید قانون را اجرا کنیم البته اگر «بخواهیم»!
به گفته وی، در این شرایط آشفته تولیدکنندگان بلاتکلیف هستند؛ از یکسو بازار انتظار تولید محصولات رقابتپذیر با کالاهای خارجی را دارد و از سوی دیگر، آنقدر در مسیر تولید با موانع نهادهای مختلف دولتی مواجه میشود که عطای تولید را به لقای آن میبخشد!! کشورهای همسایه مانند ترکیه، مراحل رشد و ترقی را به سرعت طی میکنند اما ما چه میکنیم؟
این صنعتگر نساجی تأکید کرد: تا 40 سال پیش ترکیه در صنعت نساجی و پوشاک حرفی برای گفتن نداشت اما امروز طبق یک هدف مشخص، برنامهریزیهای خود را برای رسیدن به این هدف تدوین مینمایند ولی ما هدف مشخصی داریم؟ برنامههای ما در جهت رونق تولید و صنعتی شدن است؟ هدفمان چیست؟! و اصلاً مشغول چه هستیم؟! چرا در زمینه قاچاق به عارضه یابی نمیپردازیم؟
وی با اشاره به این نکته که دولت ترکیه اجازه نمیدهد کالای ساخته شده وارد کشورش شود؛ به نساجی امروز گفت: تعرفههای گمرکی برای واردات کالاهای خارجی در ترکیه به اندازهای است که واردات اصلاً مقرون به صرفه نیست؛ ضمن اینکه پیش از صادرات به ترکیه، باید در سیستم واردات این کشور ثبتنام نماییم تا کارشناسان به تحقیق در مورد کارخانه ما بپردازند و صحت و سقم فعالیتهای کارخانه را به دقت مورد بررسی قرار دهند و پس از تأیید آنان، صادرات امکانپذیر خواهد بود.
آیا نمیتوان چنین سیستمی را در کشور خود پیاده کنیم؟ نمیتوان کالاهای وارداتی را کنترل نمود تا متوجه شویم سازنده آن چه کشوری است و از چه طریقی وارد ایران میشود؟ فقط پرفورما را قبول داریم؟ به پرفورما که هر دلالی دسترسی دارد و دور زدن آن کاری ندارد! اگرچه در مورد واردات پوشاک، دستورالعمل ثبت فعالیت برندهای خارجی صادر شده اما تاکنون که اتفاق خاصی در این زمینه رخ نداده است و شاهد واردات بیرویه پوشاک به کشور هستیم.
دسترنج با یادآوری اشتغالزایی بالای صنعت نساجی خاطرنشان کرد: چرا به صنعت نساجی اهمیت نمیدهیم؟ چون نفت مهمتر است؟! مدتی پیش در جلسه آقای دکتر روحانی با فعالان اقتصادی، مسائل مختلف مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت. ایشان عنوان داشت که ما تاجر قدرتمند نداریم؛ حق با ایشان است ما واحد تولیدی قوی هم نداریم! یک واحد چاپ و رنگرزی را میشناسم که مدیرعامل جوان آن در بین خرید، نصب و راهاندازی ماشینآلات مدرن با سپردهگذاری سرمایه خود در بانکها، مردد بود. به وی گفتم پدر شما این کارخانه را با تلاش و مشقت فراوان، ساخت و به ثمر رساند؛ میتوانید چراغ این کارخانه را روشن نگه دارید و با توسعه روزافزون کارخانه، حجم تولید و تعداد کارگران را افزایش دهید و یا تولید را رها کنید و به سپردهگذاری در بانک و دریافت سود متکی شوید بدون اینکه ثمری برای کشور خو داشته باشید...
وی بار دیگر به اثرات منفی و مخرب قاچاق در جامعه پرداخت و گفت: آنقدر پیامدهای قاچاق، عمیق و ژرف است که باورش برایتان دشوار است اما یک تولیدکننده که تبعات آن را با گوشت و استخوان حس میکند، متوجه این بلای خانمانسوز است... فروشگاههای لوکس و بزرگ با ویترینهای جذاب و چشمگیر به ارائه کالاهای قاچاق میپردازند و مردم هم بدون توجه به کیفیت بعضاً نازل و بنجل این قبیل کالاها، فقط و فقط به فکر خرید کالای خارجی هستند و توجهی به این واقعیت ندارند که خرید کالای قاچاق یعنی از دست رفتن شغل هموطنی که ممکن است دوست، آشنا یا بستگان خودشان باشد...
به گزارش نساجی امروز، قاچاقچیان خائنان و وطنفروشانی هستند که دو پاسپورت دارند و برایشان مهم نیست چه بلایی بر تولید این مملکت میآورند و اگر روزی منافعشان به خطر افتاد، با پاسپورت دوم، از کشور خارج میشوند تا آبها از آسیاب بیفتد! کالای 5 دلاری را به قیمت 40 دلار می فروشند و مردم سادهدل هم با تصور خرید کالای اورجینال فلان برند اروپایی آن را میخرند.
دسترنج، واردات ته لنجی، کولهبری، مناطق آزاد را هم در زمره نوعی قاچاق سازمان یافته دانست و گفت: فکر میکنیم با کولهبری، شغل ایجاد کردهایم اما واقعیت این است که مشاغل دیگر را به این ترتیب از بین میبریم! فارغالتحصیلان دانشگاهها مجهز به علم و دانش هستند اما زمینهای برای کار عملی و حضور در صنعت برایشان وجود ندارد زیرا اکثر کارخانهها به دلیل قاچاق، تعطیل شدهاند پس فارغالتحصیلان چگونه باید علم و دانش خود را به عمل تبدیل کنند؟ اگر دربهای کشور به روی قاچاق بسته و واردات قانونمند شود به تدریج کشور ساخته خواهد شد.
به گفته وی، صنعتگران با واردات قانونمند مشکلی ندارند، باید واردات به صورت کارشناسی مورد تحقیق و پژوهش قرار گیرد.
به گزارش نساجی امروز، با مهار قاچاق، هر کسی به کسب و کار خویش بازمیگردد، تنبلی و مفتخوارگی جای خود را به تحرک و پویایی میدهد، دیگر نه جادههای کشور هنگام تعطیلات شاهد ترافیک سرسامآور خواهد شد، نه قیمت املاک به صورت نجومی بالا خواهد رفت و نه شاهد تعطیلی کارخانههای تولیدی خواهیم بود. در این راستا، مدیریت صحیح و دستوری را موثرترین راهکار برای کنترل قاچاق میدانم.
دسترنج یادآور شد: در گذشتههای دور اشتباهات بزرگی پیرامون فروش محصولات ایرانی مرتکب شدیم که عواقب آن همچنان گریبانگیر تمام تولیدکنندگان داخلی است. به دلیل انقلاب و جنگ، درب های کشور به روی واردات کالاهای خارجی بسته بود. یکسری کارخانههای معظم پس از انقلاب، مصادره و مدیریت آن به سازمان صنایع ملی، بنیاد مستضعفان و ... واگذار شدند اما مدیران دولتی از عهده اداره این واحدها برنیامدند و صرفاً به تولید محصولات قبلی با کیفیت نازل پرداختند، مردم هم چاره و در واقع گزینه دیگری برای خرید نداشتند.
به گزارش نساجی امروز، سوال اینجاست که مگر کارخانهها نیازمند نوسازی و بازسازی نبودند؟ چرا هیچ تلاشی برای به روز رسانی این قبیل کارخانهها و ارتقای کیفیت تولیدات و افزایش تنوع محصولات آن صورت نگرفت؟ شاید مدیران دولتی تصور میکردند دربهای کشور تا ابد به روی بازار ایران بسته خواهد ماند و آنان با کالاهای بیکیفیت همچنان یکهتازی میکنند! اما همه دیدیم و میدانیم چه سرنوشتی نصیب کارخانههای مذکور شد... به تدریج دربهای کشور به روی کالاهای خارجی باز شد و مردم با محصولات متنوع و جدیدی آشنا شدند که برایشان تازگی داشت؛ به این ترتیب کالای تولید داخل در ذهن مردم بهعنوان محصول بیکیفیت و غیرقابل اعتماد نقش بست و همچنان این تفکر منفی (هر چند نه به قوت قبل) در اذهان مصرفکنندگان باقی است...
*واردات ماشینآلات دست دوم جز ضرر، دستاوردی ندارد
اشتیاق برخی صنعتگران به واردات ماشینآلات دست دوم، موضوع دیگری بود که در این گفتوگو مورد انتقاد دسترنج قرار گرفت. وی در این زمینه بیان داشت: ماشینآلات قدیمی و دست دوم، انرژی بیشتری مصرف میکنند، سرعت و بهرهوری کمتر و استهلاک بسیار بالاتری نسبت به ماشینآلات مدرن دارند، طبعاً قیمت تمام شده محصولی که توسط این ماشینآلات تولید میشوند، بالا و غیرقابل رقابت است. متأسفانه دولت در این زمینه نیز عملکرد چندان خوبی نداشته به این معنی که مطالعات کارشناسی و دقیق پیرامون واردات ماشینآلات دست دوم صورت نمیگیرد.
وی اذعان داشت: ماشینآلات دست دوم یک دهم قیمت ماشینهای جدید و به روز است و خریدار تصور میکند به این ترتیب میتواند تولیدات باکیفیت با قیمت کمتر عرضه نماید در حالی که با زیان بسیار زیاد بابت خرید ماشینآلات دست دوم مواجه خواهند شد. ماشینهای دست دوم به جز ضرر، هیچ چیز دیگر برای تولیدکننده به ارمغان نمیآورد.
دسترنج به نساجی امروز تأکید کرد: به یکی از مسئولان دولتی عنوان کردم برای صادرات، ماشینآلات کافی و مدرن در اختیار نداریم؛ آیا این امر برای کشور ما یک طنز تلخ نیست؟! بهعنوان مثال تولیدکننده نخ مصنوعی، به بازاریابی محصولات خود در بازارهای جهانی میپردازد و یکی از کشورها خواهان 10 کانتینتر در هفته نخ میشود اما این تولیدکننده ماشینآلات کافی در اختیار ندارد تا پاسخگوی مشتریان خارجی خود شود.
اغلب صنعتگران نساجی به خوبی اطلاع دارند که سایر همکارانشان چه نوع ماشینآلاتی در اختیار دارند آیا وزارتخانهای به بزرگی وزارت صنعت، معدن و تجارت نمیتواند چنین اطلاعاتی در اختیار داشته باشد؟ با وجود اطلاعات دقیق و صحیح میتوان به این نتیجه رسید که کدامیک از بخشهای نساجی نیازمند واردات ماشینآلات مدرن است و باید به کمک آنها شتافت تا ضمن رفع نیاز داخلی به صادرات نیز بپردازند.
دسترنج اظهار داشت: در بخش تکسچرایزینگ نساجی، واحد داخلی را نمیشناسم که 20 دستگاه به روز و مدرن داشته باشد؛ همانطور که واحد چاپ، رنگرزی و تکمیل مدرن و مجهز به ماشینآلات پیشرفته در ایران انگشت شمار هستند و اغلب دارای دستگاههای قدیمی و دست دوم هستند.
وی در پاسخ به این توجیه برخی صنعتگران که ماشینآلات مدرن و جدید، گرانقیمت هستند و در این وضعیت نامساعد اقتصادی، توان خرید آنها را نداریم؛ گفت: بله ماشین جدید، گران است پس ماشین دست دوم تهیه کنیم اما هزینه تعمیرات، نگهداری و تهیه قطعات یدکی ماشینهای قدیمی که چندین برابر یک دستگاه جدید است. چرا از این زاویه به موضوع خرید ماشینآلات مستهلک نگاه نمیکنیم؟!
*صنعتگر دیروز، بدهکار بانکی امروز
آیا مقصر واردات بیرویه و قاچاق یا رکود شدید اقتصادی کارخانهدار است؟ وزارت صنعت، معدن و تجارت بهعنوان متولی صنعت در کشور باید اطلاعات و آمار دقیق از ظرفیت تولید واحدها داشته باشد تا میزان نیاز به واردات ماشینآلات مدرن، سرمایهگذاریهای جدید، ظرفیتهای صادراتی و ... مشخص و بر این اساس برنامهریزیهایی در راستای حمایت از تولیدکننده و اعطای وام و تسهیلات بانکی تدوین گردد اما متأسفانه توجهی به این امر نمیشود و به همین دلیل یکباره در بازار مشاهده میکنید که دهها کارخانه به تولید یک نوع کالا و محصول میپردازند و به دلیل رقابت به شدت نابرابر و تنگاتنگ، سرمایههای خود و سیستم بانکی را به هدر میدهند و تبدیل به بدهکاران بانکی میشوند.
دسترنج به نساجی امروز اعلام کرد: چگونه و چرا شاهد بحران چکهای برگشتی هستیم؟ این امر نشان از کندی گردش اقتصادی کشور دارد، تمام کسانی که چک میکشند کلاهبردار که نیستند بلکه اکثر آنها نتوانستند به دلیل واردات بیرویه و قاچاق کالا، محصولات خود را بفروشند. معتقدم که نابرده رنج، گنج میسر نمیشود باید زحمت بکشیم، مفتخوارگی را کنار بگذاریم تا کشور در مسیر صحیح و سالم قرار گیرد، باید سودهای بادآورده را به باد بسپاریم! و با توکل به خداوند، تولید را ادامه دهیم. میگویند برو کار کن نگو چیست کار که سرمایه جاودانی است کار
به گزارش نساجی امروز، وی در مورد قاچاق الیاف و نخ هم گفت: عدهای از قاچاقچیان وطن فروش، اقدام به واردات نخهای بیکیفیت از چین، هند و ... نموده و با شگردهای مختلف از زیربار پرداخت تعرفههای گمرکی فرار میکنند تا درآمدهای بیشتری کسب کنند.