یکی از عواملی که تعیینکننده نرخ ارز است توان اقتصادی کشور در رویارویی با اقتصادهای دیگر است.
در این روند وقتی قدرت تولیدات و سهم ما در بازار جهانی افزایش پیدا کند پول ما جزو ارزهای معتبر جهانی خواهد شد و بسیاری از کشورها برای اینکه بتوانند کالاها و خدمات خود را تامین کنند وابسته به پول ما میشوند. در ادامه این روند نشاندهنده توانمندی اقتصاد ما است که در نهایت سهم ما در اقتصاد جهانی و به اصطلاح قدرت پول ما را مشخص میکند.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از صمت، بنابراین ما نمیتوانیم اقتصاد درونزا و غیرتعاملی با جهان داشته باشیم و مصرفکننده تولیدات جهانی باشیم و در مقابل بخواهیم سهم بسزایی از مبادلات جهان با پول ما باشد و بتوانیم در این بازار ایفای نقش کنیم. از آنجا که نرخ ارز نشاندهنده توان اقتصاد آن کشور است، بنابراین توان اقتصادی ما در صحنه بینالمللی این اجازه را میدهد که نرخ پولمان چقدر باشد و با چه نسبتی با پولهای دیگر دنیا مبادله کنیم.
با توجه به این موارد بحث این است که افزایش نرخ ارز چه تاثیری بر روی اقتصاد ما و توان تولیدی ما میگذارد. آیا این درست است که بخش تولیدی و واردات ما نخستین ترکشهای نرخ ارز را دریافت میکنند؟
مشکلات اقتصادی درونزاست
محمدقلی یوسفی، کارشناس اقتصاد درباره علل افزایش نرخ ارز در ایران گفت: چون در ایران در سالهای مختلف مشکلات اقتصادی در هم انباشته شدهاند به نوعی افزایش نرخ ارز را اجتنابناپذیر کرده است. در این سالها ما شاهد مشکلات درونی اقتصاد بودهایم به این صورت که هم نقدینگی و تزریق پول در جامعه زیاد شده و هم واردات بیشتر و تولیدات داخلی با مشکلات زیادی رو به رو شدهاند. اینها همه باعث شده که تقاضا برای ارز افزایش پیدا کرده در حالی که عرضه آن تعییری نکرده است. از آنجا که در این روند نه صادرات غیرنفتی بالا رفته و نه درآمدهای نفتی افزایش بلندمدتی داشته، درنتیجه فشار روی جامعه و افزایش نرخ ارز بیشتر شده است.
او در ادامه به مواردی دیگر از جمله شرایط روانی ناشی از بحرانهای بینالمللی، برجام و سخنانی که رئیسجمهوری امریکا بر آن میگذارد اشاره و اظهار کرد: عواقب افزایش نرخ ارز به طور حتم تاثیر بر تولید و واردات است. به بیانی دیگر، طبیعی است که هزینه تولید، فشار بر تولیدکننده و کالاهای وارداتی افزایش پیدا کند ضمن اینکه اثرات روانی خود را هم در اقتصاد بر جای میگذارد.
یوسفی درباره تاثیر افزایش نرخ ارز بر افزایش نرخ تورم نیز گفت: هرچند دولت یازدهم و دوازدهم تلاش کرده نرخ تورم را کنترل کند اما بحث این است که آیا به صورت بالقوه اقتصاد ایران با تورم عجین شده است یا خیر؟ امروز شرایط کشور به گونهای است که ما تورم را در بطن اقتصاد خواهیم دید. ویژگیهای اقتصادی نشان میدهد که تورم را خواهیم داشت، وقتی نرخ ارز تغییر کند به یقین باعث افزایش قیمتها شده و اثرات روانی را با خود به دنبال میآورد.
او درباره نقش دولت گفت: نرخ ارز را خود دولت تعیین میکند چراکه اقتصاد ما دولتی است و مهمترین عرضهکننده ارز هم دولت است بنابراین افزایش یا کاهش نرخ ارز همه به دولت بستگی دارد. البته دولت همواره سعی کرده مانع افزایش قیمتها شود. از این رو، با وجود اینکه نقدینگی افزایش یافته، ممکن است همین کار را بکند و خود به عنوان کنترلکننده قیمتها ورود کند. به هر حال واقعیت این است که دولت کمکی به اقتصاد کشور نمیکند و به زور نمیشود جلوی افزایش قیمتها را گرفت.
هرچند هم دولت سعی کند ورود کند باز ما شاهد افزایش نرخ ارز و کالاها خواهیم بود. این کارشناس اقتصاد در پایان با اشاره به لزوم اهمیت به تولید اظهار کرد: وقتی تزریق پول در جامعه ۹۰درصد و نقدینگی ۳۰ درصد افزایش داشته باشد چگونه میتوانیم تورم را کاهش دهیم؟! در این روند ما باید بتوانیم از طریق افزایش تولید تورم را کنترل کنیم.
اقتصاد غیرتعاملی ناتوان از ایفای نقش
محمد وطنپور، کارشناس اقتصاد با اشاره به عواملی که بر نرخ ارز میتواند موثر باشد گفت: یکی از عواملی که شاخص تعیینکننده نرخ ارز است توان اقتصادی کشور در رویارویی با اقتصادهای دیگر است. وقتی قدرت تولیدات و سهم شما در بازار جهانی افزایش پیدا میکند پول شما هم جزو ارزهای معتبر جهانی خواهد شد و بسیاری از کشورها برای اینکه بتوانند کالاها و خدمات خود را تامین کنند وابسته به پول شما میشوند. این مسئله در نهایت سهم شما در اقتصاد جهانی و به اصطلاح قدرت پول شما را مشخص میکند.
این کارشناس اقتصاد ادامه داد: نمیتوانیم اقتصاد درونزا و غیرتعاملی با جهان داشته باشیم و به اصطلاح مصرفکننده تولیدات جهانی باشیم و در مقابل بخواهیم که سهم بسزایی از مبادلات جهان با پول ما کار کند. از آنجا که نرخ ارز نشاندهنده توان اقتصاد کشور است، توان اقتصادی شما در صحنه بینالمللی این اجازه را میدهد که نرخ پولتان چقدر باشد و با چه نسبتی با پولهای دیگر دنیا مبادله شود. این شاخص تنها شاخص کمی نیست بلکه میتواند کیفیت محصولات و سهم شما در بازارها را هم پوشش دهد.
او افزود: بر این اساس، اگر قرار بود ما با اقتصاد منهای نفت وارد تعاملات جهانی شویم باید گفت که ریال ما ممکن بود در مقابل ارزهای دیگر دوامی نداشته باشد. شکننده بودن ریال به دلیل تکمحصولی بودن ماست که نمیتوانیم حرف زیادی در عرصه تجارت جهانی داشته باشیم و پول ما خیلی قدرتمند دیده نشود.
وطنپور درباره اینکه نرخ ارز بر این معادلات چه اثری میتواند داشته باشد، گفت: وقتی شما مصرفکننده کالاهای جهان هستید بیشتر مسائل به عنوان یک متغیر برونزا به اقتصاد شما تحمیل میشود. در این روند به طور مثال، اگر تا دیروز یک سبد میوه میدادیم و ۵ کیلو مواد ساخته شده صنعتی میگرفتیم حالا میتوانیم ما به ازای یک سبد میوه فقط یک کیلو کالای صنعتی دریافت کنیم. این نرخی که به اصطلاح، با آن مبادله میشود از مواردی است که به شدت نرخ تمامشده محصولات داخلی را که وابسته به فناوری و مواد اولیه است تحت تاثیر قرار میدهد.
او از عواقب تاثیرات نرخ ارز گفت: شاید گاهی به لحاظ مواد اولیه کالاهایمان دچار مشکل نباشند اما به لحاظ فناوریکی و مواد ساخته شده مدرن به شدت به بازارهای جهانی وابسته هستیم. در این روند اگر قرار باشد نرخ ارز تغییر معناداری داشته باشد به طور قطع بهای تمامشده کالاهای ما هم تحت تاثیر قرار میگیرد و میتواند فشار اقتصادی را افزایش دهد.