دکتر فرشاد مومنی در مراسم رونمایی از کتاب«قوانین اقتصادی»اثر دنی رودریک مطرح کرد:باید اقتدارهای مبتنی بر علم، جای اقتدارهای مبتنی بر پول را بگیرد.
روز پنجشنبه نشست موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد با موضوع مرزهای میان علم و غیرعلم در اقتصاد با رونمایی از کتاب قوانین اقتصادی (اثر دنی رودریک) با حضور فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، سمیه جعفری اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی، حسین رجب پور اقتصاددان و پژوهشگر اقتصادی برگزار شد.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از عصر اقتصاد، دکتر فرشاد مومنی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به فعالیت های ثمربخش انتشارات نهادگرا گفت: صمیمانه از جناب آقای ایزدخواه مدیر عامل انتشارات نهادگرا سپاسگزاری می کنم در این دوره زمانی به نسبت کوتاهی که از تشکیل انتشارات نهاد گرا می گذرد، ما شاهد هستیم که آقای ایزد خواه و همکارانشان در واقع آن تعهد اخلاقی و شرافت حرفه ای را در یک مرتبه قابل قبولی حفظ کردند و تمرکز خود را بر روی مهمترین خلأ های اندیشه ای در حیطه مسائل توسعه در کشورمان گذاشته اند.
وی ادامه داد: همیشه تلاش کردند که حتی نگاه اصلی را به نیاز فکری جامعه علمی و پژوهشی کشور باشد و استاندارد های مربوط به کسب درآمد در این زمینه کم اهمیت ترین دغدغه ایشان و همکارانشان است.
وی اضافه کرد: انشارات نهادگرا یکی از موسسه های جانبی موسسه مطالعاتی دین و اقتصاد محسوب می شود و این مایه مباهات است که ما این توفیق را داشتیم که با همکارانی کار می کنیم که وظایف اخلاقی، ملی و دینی را سعی می کنند به آب و نان نفروشند.
استاد دانشگاه علامه گفت: تمامی کتاب هایی که انتشارات نهادگرا طی دوساله گذشته منتشر کرده است را وقتی مرور می کنید، ملاحظه می کنید چقدر سعی شده با دقت آنچه که نیاز فکری جامعه ما است در اولویت قرار بگیرد و این کار ساده ای نیست.
وی خاطر نشان کرد: خاطرم هست آقای مطهری در نیمه دوم دهه 1330 در مقدمه یکی از کتاب های مهم خود مجبور شده بودند که از هم صنفان خودشان گله و انتقاد بی پروایی کنند، بر این مبنا که گویی شما یک چیزهای می نویسید، که نوشته باشد و مطرح بشوید، در آنجا قسم جلاله یاد می کنند به این که من در طول عمر فعالیتهای اجتماعی هرگز چیزی ننوشته ام برای اینکه نوشته باشم، بلکه سعی کردم تنها آن بخش از دانسته های خود را که معطوف است به جدی ترین و حیاتی ترین نیاز های فکری جامعه منعکس کنم.
وی ادامه داد: من از این زاویه دوست داشتم تقدیری کنم از همکار عزیزم آقای ایزدخواه و انتشارات نهادگرا که در یکی از سخت ترین و طاقت فرساترین شرایط تاریخی دنیای نشر در ایران و همچنان بر روی طاقت خود پافشاری کردند.
وی اضافه کرد: من با اطمینان مژده ظهور دو پژوهشگر ممتاز را در حیطه علم اقتصاد و به ویژه در مطالعات توسعه را به شما می دهم، جناب آقای رجب پور و سرکار خانم جعفری که آخرین مراحل دکتری خود را طی می کنند که انصافاً بر اساس تجربه شخصی خودم، بالغ بر ربع قرن تدریس در دانشگاه جزء امید های آینده اقتصاد و گرایش مطالعات توسعه در کشور هستند.
مومنی با اشاره به کتاب قوانین اقتصادی،گفت: این کتاب به سهم خودش در زمینه راهگشای جدی فکر برای کسانی که متقاضی فهم عمیق از علم اقتصاد هستند، یک کتاب بسیار ارزشمندی است و شخصا این توفیق را داشتم که از نزدیک شاهد ترجمه این کتاب و آن دقت ها سخت کوشی های مورد نیاز از سوی خانم جعفری باشم.
وی ادامه داد: ما در ایران با ضریب بالای 90 درصد مصرف کننده فرآورده های فکری عرضه شده در کشورهای پیشرفته صنعتی هستیم، یک نقص بسیار بزرگ در این ماجرای مصرف کنندگی وجود دارد و آنهم این است که نظام رسمی آموزش و پژوهش علم اقتصاد در ایران اهتمام بسیار اندکی به آموزش و ترویج روش شناسی علم اقتصاد دارد.
وی اضافه کرد: ما می دانیم که در همه ساحت های معرفت بشری گفته می شود روش شناسی ،کلید سهم مسائل به روش علمی است و اگر ما مجهز به بناهای روش شناختی این علم نباشیم که متاسفانه در شیوه کنونی نظام آموزش ما که عمدتا متکی بر حافظه است و اصلا نیازی به آموزش روش شناسی ندیده، آن وقت تئوری ها خیلی استعداد این را پیدا می کنند که به جای ایدئولوژی های بنشینند. یعنی این تلقی و انتظار از تئوری ها جای خود را می دهد به تلقی و انتظار از تئوری به مثابه ایدئولوژی.
وی تاکید کرد: بخش بزرگی از فاجعه های که در ربع قرن گذشته بر اقتصاد ایران تحمیل شده بازتاب همین واقعیت تلخ و غم انگیز است، که لااقل آنجایی که در چهارچوب اقتصاد سیاسی رانتی می خواستند یک کارهای جلو ببرند، که انشاالله با حسن نیت هم بوده، به کسانی وظیفه را دادند که شاید آنها خیلی هم تعیین کننده در اتخاذ جهت گیری ها نبودند، اما حداقل این ظلم بزرگ را به جامعه ایران کردند، که بزک علمی برای جهت گیری های ناقص و خانمان برانداز اقتصادی کردند.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: شما امروز می بینید که کسانی که از سال1368 به بعد با یک جزم اندیشی و تعصب خارج از حیطه علم و با کمال تأسف تا حدودی آغشته به منافع، از آزاد سازی اقتصادی و خصوصی سازی و دست کاری قیمت های کلیدی دفاع می کردند و الان بعد از نزدیک 30 سال که کشور این همه هزینه و خسارت پرداخته، تازه می گویند ما باید به مسئله نهاد ها هم توجه کنیم.
وی ادامه داد: وقتی هم به مسئله نهاد ها توجه می کنند، به یک شیوه این کار را می کنند که شخصا ناگزیر شدم در یک سخنرانی عمومی سال گذشته در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه ازآنها تقاضا کنم و بگویم، رویکرد نهاد گرای هنوز تتمه آبروی دارد اگر ممکن است شما همان رویکردهای سنتی خود را مطرح کنید، یا حداقل وقتی که می خواهید راجع به نقش نهاد ها و جایگاه نادیده آنها حرفی بزنید، تصریح کنید که در واقع نگاه به نهاد ها از زاویه بنیاد گرایی بازار است و نسبتی با دیدگاه های بنیانگذاران اصلی آن ندارد.
وی تاکید کرد: این نکته را چندین بار بیان کردم که ما سعی می کنیم رفتارهای آنها را درک کنیم علی رغم اینکه این صداقت را تاکنون از خود نشان نداند که بگویند ما آن زمان اشتباه می کردیم، بدون ذکر آن خطاهای پر خسارتی که برای کشور هزینه های سنگینی داشته الان می گویدکه به خارج از حیطه علم اقتصاد هم توجه کنیم، از جمله به نهاد ها، آرایش نیرو های سیاسی، توضیح قدرت و ثروت نگاه بکنیم.
مومنی اضافه کرد: حتی ما این کم صداقتی را هم در همین حد شکرگزاریم و می گویم حالا که فهمیدند آن طوری که برایش جانفشانی می کردند، بوق و کرنا راه انداخته بودند و کشور را گرفتار کردند. همین که واقعا این موارد را فهمیدند ما خدا را شکر می کنیم و می گوییم این یک گام به جلو است.
مدیر موسسه دین و اقتصاد گفت: برداشت ما این است که دامن زدن به مباحث حیطه روش شناسی علم اقتصاد که خوشبختانه انتشار نهادگرا اهتمام ویژه ای به آن داشته از این نظر مورد توجه است که نهاد علم به مثابه یک نهاد اجتماعی فرصتی را برای یک گروه اندیشه ورزان و دانشمندان فراهم می کند که آنها با تکیه بر منابع عمومی دیده بانی کنند از سرنوشت کشور در حیطه تخصص خودشان و این یک مسئله استانداردی است که شما هرجا اثری از توسعه می بینید جدی گرفته شده، این به معنای این است که نهاد علم باید پاسخگو باشد هم در برابر جهت گیری و سیاست هایی که توصیه می کند و هم در برابر آن انتظارات استانداردی که از نهاد علم می رود.
وی ادامه داد: انتظار جامعه از اینکه منابع خود را آزاد کند و در اختیار کسانی قرار دهد که هیچ نقشی به صورت مستقیم در تولید ملی نداشته باشند و فقط مصرف کننده باشند، این است که اینها وظیفه سه گانه ارائه تبیین های عالمانه از مسائل اساسی کشور و ارائه پیش بینی های عالمانه و ارائه تجویزهای عالمانه را جدی بگیرند.
وی اضافه کرد: سال گذشته در دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی همایش بررسی دستاوردهای نظام آموزش و پژوهش علم اقتصاد در ایران برگزار شد، منطق برگزاری این همایش این است که ما گفتیم در یک اقتصاد سیاسی رانتی گویی یک توافق نا نوشته ای میان ساختار قدرت و نهاد های آموزشی و پژوهشی وجود دارد، که آنها می گویند شما به کارهای ما کاری نداشته باشید و ما هم متقابل به کارهای و فعالیت های شما کاری نداریم، بنابراین مشاهده می کنید که به نام آموزش علم اقتصاد در ایران گاه مطالبی عرضه می شود که نسبت آن با مسائل و نیازهای جامعه بسیار ناچیز است.
مومنی گفت: متاسفانه یک عده تندرو های هم پیدا شدند که به جای اینکه اشکال خود را برطرف کنند یعنی مطالبه این را کنند که مثلا در رشته اقتصاد مطالبی مانند روش شناسی، فلسفه علم اقتصاد، تاریخ اقتصادی، اقتصاد سیاسی و جامع شناسی اقتصادی و... آموزش داده شود. متاسفانه تندرو ها که فقط می تواند تخریب کنند این را مستمسک قرار می دهند برای یک ماجرا های دیگری که در چند سال اخیر چقدر درکشور ما بحران سازی کرده. آنها به این بهانه اصل نهاد علم را می خواهند در کشور زیر سوال ببرند و آن را به سمت تعطیلی بکشند. آنها بطور طبیعی یک عنایت ویژه ای به سمت علوم انسانی دارند.
وی ادامه داد: شاید یکی از دلایلی که باعث می شود بسیاری از همکاران من در این زمینه حرف های صریح نمی زند این است که نمی خواهند خود را درگیر برخورد های خشن و غیر متعارفی کند که متاسفانه هر روز بیشتر از گذشته دارد سکه روز می شود.
وی اضافه کرد: بحث ما در دانشگده اقتصاد دانشگاه علامه این بود که اگر کسی از ما حساب نمی کشد، ما بیاییم از خود مان حساب بکشیم و یک فرصتی را فراهم کنیم که همه دانشگاه های که گروه اقتصاد دارند دعوت کنیم که با هم به گفتگو بنشینیم و نسبت این فعالیتهای که ما انجام می دهیم با نیاز های و مسائل جاری و آتی کشورمان چیست.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: شخصا این توفیق این را داشتم که در همایش سال پیش یک مقاله ای را ارائه کنم تحت عنوان اقتصاد سیاسی درستاورد طلبی از نظام آموزش و پژوهش علم اقتصاد در ایران در که بزودی بحث های آن چاپ خواهد شد و مورد قضاوت قرار خواهد گرفت. اما نکته کلیدی مقاله که به بحث ما مربوط می شود این است که بحران 2008 در بازارهای مالی جهان ایجاد شد، گسترده ترین آثار را بر روی نظام آموزش و پژوهش علم اقتصاد در دنیا گذاشته. گزارش های از کشورهای مختلف مانند انگلستان، امریکا، فرانسه و ... مطرح کردنند و یک نمونه را بیشتر مورد بررسی قرار گرفت و آن نمونه طرز برخوردی بودکه در انگلستان شده بود.
وی ادامه داد: با اینکه آنها در بالاترین درجه، احترام نهاد علم و دست اندرکاران نهاد علم را نگهداشتند. اما در عین حال از این شیوه سنتی و بسیار آموزنده استفاده کردند و گوش نهاد های مسئول در آموزس در علم اقتصاد پیچاندند، شکل و شمایل خیلی انسانی و اخلاقی بود اما حساب کشی در جای خود قرار داشتند. بعد از بحران 2008 ملکه انگلستان شخصا به حضور اهل علم رسید، در مدرسه اقتصادی لندن که یکی از قدیمی ترین موسسه های آموزش علم اقتصاد در دنیا است و بعد از تشریفات احترامی، ملکه به نمایندگی از حکومت و مردم رو به عرضه کنندگان محصولات آموزشی و پژوهشی علم اقتصاد بصورت کاملا نمادین اعتراض خود را خیلی مودبانه بیان کرد و گفت: من با یک مسئله کاملا خطیر و حادی روبرو شدم که باید شخصا آن را بیان کنم و آن این است که چرا اقتصاددانان اندکی توانسته بودند این بحران را پیش بینی کنند. شما راجع به زیبایی ها و شیوه حکومت داری در یک کشوری که تجربه توسعه را چشیده دقت کنید که در نهایت احترام یک مقام عالی شماره یک شخص با پای خودش به خدمت اهل علم می رسد. بحث این است که جامعه منابع خود را آزاد کرده که شما درگیر این فعالیت علمی باشید برای اینکه آن سه مسئولیت خود را انجام دهید و به ما توضیح دهید که چرا اختلالی در این کار ایجاد شد. بعد اینکه این حرکت نمادین انجام شد، حدود 40 پروژه تحقیقاتی عمیق از موضوع آسیب شناسی نظام آموزش و پژوهش علم اقتصاد انجام شد و به شکل نمادین دو نفر از اقتصاددانان انگلیس یک جمع بندی از این پروژه های تحقیقاتی کردند و نتیجه آن در قالب یک نامه خطاب به ملکه انگلیس انعکاس عمومی پیدا کرد و بیان کردند که شما وجدان اقتصاددانان را بیدار کردید و ما می دانیم که باید به جامعه پاسخگو باشیم و تذکر شما باعث شد که ما به بررسی عمیق بپردازیم و گزارش آسیب شناسی خود را از این ناتوانی ارائه می دهیم.
وی اضافه کرد: آن گزارشی که آنها ارائه کردند پیوند تمام عیار دارد با هدف کتاب “قوانین اقتصادی” کلید بحث در نامه دو اقتصاددان انگلیسی این بود، طی چند دهه گذشته یک گرایش افراطی به فرمالیسم یعنی کمی گرایی منفک از مناسبات اقتصادی، اجتماعی و اندیشه ای جامعه در نظام آموزش و پژوهش علم اقتصاد راه افتاده بود. آنها مدلهای خیلی زیبا و بسیار پیچیده و نیازمند محاسبه های خیلی غیر عادی را به فهم واقعیت ترجیح داده بودند و برای آنکه زیبای مدل هدف شده بود، فلسفه مدل سازی فراموش شده بود.
مومنی گفت: «پل کروگمن» اولین اقتصاد شناسی است که وقتی جایزه نوبل را گرفت کمیته نوبل علاوه بر مشارکت ها و پیشبرد های نظری که نیروی محرکه اعطای نوبل است، این عنوان را در توضیح انتخاب کروگمن آورده بودند، که کروگمن کسی است که بیشترین نقش را در ارتقاء فهم عامه مردم از مسائل اقتصادی داشته است.
وی ادامه داد: دلیل آن این است که کروگمن هر هفته یک سرمقاله در نیویورک تایمز می نوشت، برآورد می شود که بیش از 200 میلیون نفر نیویورک تایمز را مطالعه می کنند و این را یک امتیاز برای کروگمن می دانستند و بلافاصله بعد انتشار مقاله آن دو اقتصاد دان انگلیسی کروگمن در سرمقاله خود نوشت «انگلیسی ها به هوش آمدند، این هوشمندی در امریکا چه زمانی اتفاق می افتد ؟» بعد از سرمقاله کروگمن در نامه از حکومت امریکا هم مطالبه کردندکه بازنگری بنیادی در شیوه های آموزش و پژوهش اقتصاد و مهار افراطی گری در زمینه فرمالیسم و غفلت از بنیان های فکری و فلسفی اندیشه اقتصادی در دستور کار قرار گیرد، این نامه را 200 نفر از اقتصاد دانان که در آمریکا بودند امضاء کردن که حداقل 16 نفر آنها جزء برندگان نوبل اقتصاد بودند.
مومنی اضافه کرد: در کشورهای که نزدیک به دو سده از مرحله تولید انبوه عبور کردند و بزرگترین قدرت های اقتصادی دنیا هستند، ببینید در اثر بحران 2008 چطور از نظام آموزشی و کارشناسی حساب کشی می کنند.
وی افزود: در ایران تعداد بحرانهای بزرگ از شمارش بیرون رفته، ما بشدت نیازمند یک گفتگوی ملی در باره شیوه های آموزش، پژوهش و سیاست گذاری اقتصادی هستیم. در عصری که عصر تسلط و رونق بی سابقه نگاه بین رشته یا فرا رشته ای به امور معین است. از سال 1999 تا امروز حداقل 10 کتاب و طرح پژوهشی خارق العاده منتشرشده که بعضی از آنها حتی به فارسی ترجمه شده اند و از منظر آینده شناختی می گویند در قرن 21 آن چیزی که سرنوشت کشور ها را رقم می زند، در بالاترین سطح یکی مسئله فناوری و دیگری سیاست های اقتصادی دولتها است.
مدیر موسسه دین و اقتصاد تاکید کرد: یعنی این حرف را از نگاه تک ساحتی اندیشی و تک سبب بینی نمی زنند و می فهمند که در فرهنگ ، سیاست و اجتماع هم سمت گیری که در آن وجود دارد، نقش مهمی در عملکرد واحد های ملی، و از منظر ملاحظات سطح توسعه دارد.
در ادامه نشسـت سمیه جعفری بهعنوان مترجم این کتاب گفـت: یکی از نکات جالب این کتاب نگاه نقدگرایانه نویسنده کتاب است.
وی بـا بیـان اینکـه دنی رودریـک یـک اقتصـاددان تـرک تبـار اسـت کـه سـال ۱۹۸۵ بـرای ادامه تحصیل به آمریکا رفت،گفت تخصص او تجارت بینالملل، اقتصاد سیاسی و توسعه اقتصادی اسـت و در تمام کتابهایی کـه از ایشـان بـه زبان فارسی ترجمه شده است نگاه نقدگرایانه دارند.
جعفـری ادامـه داد: نویسـنده کتـاب بر این باور است که ما نمیتوانیم یک مدل جهان شـمول از اقتصاد ارائه دهیم و تمام اقتصادها را به واسطه یک مدل تبدیل به اقتصاد سرمایه گذاری با رویکرد بازارمحور کنیم.
وی خاطرنشان کرد: نویسنده این کتاب نمیخواهد اقتصاد را نقد کند زیرا اقتصاد هم موارد زیادی برای نقد کردن دارد و هم برای ستایش.
جعفری ادامه داد: نویسنده این کتاب میگوید دوستان و همکاران من نـگاهی داشتند کـه انگار اقتصاددانها پدیدههای اجتماعی را سـاده و بدون وابستگی بـه علوم دیگـر میدانند و اصلا به نقش علوم دیگر در اقتصاددان توجه نمیکنند.
وی افزود: اگر به آثار این نویسنده توجه کنید بیشتر آمار و ریاضیات را میبینید که مدلهای آنان اقتصادی شده است. جعفـری با تاکید بر اینکه نگاه نقادانه به اقتصاددانـان دارند، گفـت: او معتقد است مدلها خوب هستند اما اقتصاددانانی که فکر میکنند همه کارها با مدلهای آنـان پیـش میرود باید مورد نقد قرار گیرند. دنی رودریـک میگوید غیر اقتصادیها از اقتصاد فقـط بازارها، عقلانیت و رفتارخودخواهانه را میشناسند .
وی خاطرنشـان کـرد: درایـن کتـاب در مـورد مدلها توضیحاتی ارائه شده و سپس اقتصاددانان مورد نقد قرار گرفتهاند.
جعفـری خاطرنشـان کـرد: نویسنده در مقدمه ایـن کتاب بـه جنگ جهـانی دوم اشاره میکند که وزیـر خزانـهداری آمریـکا یـک نظـام مشترکی را طراحی میکند و به واسطه شرایطی که در آن قرار میگیرند، مدلهای مختلـف اقتصـادی را نیز اجرا میکنند که به همین دلیل در اقتصادهای پیشرفته و اقتصادهای در حال رشد موقعیتهای خوبی ایجاد میشود اما این روند تا 1970 ادامه پیدا میکنند و پس از آن وقتی که سفتهبازی سرمایه وارد بازی میشود؛ تمام معادلات بهم میریزد.
وی افـزود: دنی رودریک، جهانیسازی سرمایه و بازارهای مالی را مورد نقد قرار میدهد و با آن مخالف است.
جعفری ادامه داد: نویسنده این کتاب میگوید اقتصـاد علمی اسـت کـه از طریـق مدلسازی در آن میتوان بسیاری از مشکلات عمومی جامعـه را حل کرد بعنوان مثال در بررسی مساله فقـر در کشـور بـه این نتیجه میرسیم کـه بـا اجرای هدفمندسـازی یارانهها نمیتوانیـم فقـر را کاهـش دهیـم اما برنامههایی در کشورهای آمریکای لاتین اجرا شده است که بهجای کاهش فقـر تمرکز میکنند بـر اینکـه ایـن پـول را جهت سرمایهگذاری در بخش بهداشت و درمان و... در اختیار مادرهای خانواده قرار دهند.
وی ادامه داد: مدلها هم میتواننـد نقطـه قـوت اقتصـاد باشـند و هـم پاشـنه آشـیل آن و اگر آگاهانـه انتخـاب شوند میتوانند منبع غـرور باشند اما اگر بـه اشتباه انتخـاب شوند خطاهـای سیاستگذاری گرانبهایی را به همراه دارند.
در ادامـه حسـین رجبپـور کارشـناس اقتصـاد توسعه در خصوص ویژگیهای کتاب قوانین اقتصادی گفت: در این جلسه برای فهم بیشتر موضوع به یکی از فصلهای مهم این کتاب میپردازیم. در فصل ششم این کتاب، دنی رودریکچند نقدی را که به اقتصاد و اقتصاددانان وارد شده را بیان میکند و در ادامه به دنبال پاسخ دادن به آن است. یکی از این نقدها این است که مدلهای اقتصادی ساده و انتزاعی است و جهان واقعی را مورد توجه قرار نمیدهند. نویسنده کتاب در پاسخ میگوید ساده بودن فروض در اقتصاد یک اشکال نیست بلکه یک ویژگی است و کمک میکند که اصلیترین متغیرها را ببینیم.
وی ادامـه داد: دومـین نقد این است که فروضی که اقتصاد دانان در این ساده کردنها به کار میبرند، فروض غیر واقعی است. در پاسخ دنی رودریک میگوید: اینکه فروض شما غیر واقعی باشد یک ویژگی است که به شما این اجازه را میدهد که روی مسائل اصلی تمرکز کنید.
رجبپور با اشاره به رویکرد فریدمن گفت: مهم نیست این فروض شما چقدر غیر واقعی باشد مهم این است پیشبینیها چقدر کاربردی هستند. وی ادامه داد: به اعتقاد نوسنده کتاب در هر نظریهای یکسری فروض بحرانی و بنیادی هستند که تعیینکننده بـودن مدل بـه آن بسـتگی دارد و باید میان واقعگرایی و ابزارگرایی یک مرزی وجود داشته باشد.
وی افزود: نقد بعدی که به اقتصاددانان وارد میشود این است که مدلسازی آنها غیر اجتماعی اسـت، در جواب میتوان گفت که در واقع اقتصاد یک علم راکد نیست و این مدلها میتوانـد بسـط پیـدا کنند و این موارد را در خود جای دهند و این مدلها میتواند بحث اجتماعی را در بر بگیرند بـه شرطی که اقتصاددانان علم خود را فیزیک اجتماعی نبینند و قائل به این باشند که مدلها مشهود و محدود است.
وی ادامه داد: اقتصاددانان تمایل دارند در همه موارد، راهکارهای بازار دوست را توصیه کنند، یعنی گرایـش ایدئولوژیکی در توصیههای سیاستی دارند و تمایل دارند بازار را به سیاستگذارها توصیه کنند. نویسنده کتاب یک تمایزی بین اقتصاددانان آکادمیک قائـل میشود و میگوید اقتصاددانانی که در بخش عمومی فعالیت میکنند از ظرافتهای علمی خود را جدا میکنند.
رجبپور بـا اشاره به آزمون ناپذیری گزارهها گفـت: ایـن نقـد بـه اقتصاددانـان وارد شده که نتایج مدلها چندان آزمون نمیشود، بنا بـه دلایل روش شناختی دنی رودریک در پاسخ این نقد میگوید این مدلهاست که در اقتصاد با هم رقابت میکنند و همدیگر را نقد میکنند و مدلهای جدید، مدلهای قدیمی را از بین میبرد و میتوان گفت مدلهای اقتصادی در شرایط خاص همان دوره و زمان ارائه شدهاند و موارد جدید را میتوان با مدل خاص و متفاوت آن توضیح دهیم.
وی ادامه داد: نقد بعدی این است که میگویند اقتصاددانان در پیشبنی ناتوان هستند. دنی رودریک در کتاب قوانین اقتصادی میگوید ما باید انطباق خارجی با مدلهای خود را مورد توجه قرار دهیم و با شناخت محدودیتها میتوان به پیشبینیهای درست دست یافت.
وی اضافه کرد: رودریک در بحث ارزشها بیان میکند که اقتصاد آمیخته با گرایشهای ارزش است و بازار ارزشهای خود را به وجود میآورد.
این اقتصاد دان ادامه داد: رویکرد دیگر این است که اقتصاددانان گرایش ایدئولوژیک دارند و از یک روش برای تحلیل استفاده میکنند ولی نگاه رودریک این است که قائل به کثرت روش شناختی نیست و قائل به کثرت نتایج است.
وی افزود: در نظریات مختلف مدلها در طول زمان با هم وارد جدال علمی شده و در طول زمان اصلاح میشوند اما در بحثهای روش شناختی وقتی که تفاوتهای راجع به هسته سخت نظریات است آنجا چندان گفتگو تاثیرگذار نیست و آزمون تاریخی تعیینکننده است.
وی در پایان گفت: وقتی اقتصادددانان از محیط علمی وارد محیط سیاستگذاری عمومی میشوند، توصیههای آنها محدودتر میشود و چندان وارد مسائل ظریف علمی نمیشوند.