به دنبال پررنگ شدن دغدغههای زیست محیطی در جهان، مهم پنداشتن حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی در کشورمان نیز در این برهه زمانی از ضروریات انکارناپذیر عنوان میشود.
با آنکه سالهای گذشته متهم ردیف اول این آلایندگیها به مصرف سوخت خودروها باز میگشت اما حالا کارشناسان نظر متفاوتتر دیگری را ارائه میدهند و بر این باورند که باید از فعالیت صنایع فلزی در کلانشهرها جلوگیری شود؛ چرا که به اعتقاد آنها سهم صنایع و معادن در آلودگی هوا بهطور چشمگیر رشد پیدا کرده است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از تعادل، همچنین کارشناسان در تازهترین اظهاراتشان بعد از صنعت «خودروسازی» صنایع «معدنی» و «فلزی» مانند فولاد، پتروشیمیها، سیمان، مس، روی و... را متهم ردیف اول آلودگی هوا در حوزه صنایع معدنی میدانند.
تصمیمسازان بر این باورند که عمده این صنایع سازگار با محیط زیست نیست و صنایع باید برای رسیدن به استانداردها به تکنولوژی روز مجهز شوند. حال اگرچه آمارهای شفافی از سهم صنایع و معادن در آلودگی هوا مورد توجه پژوهشگران قرار نگرفته است اما باید اشاره کرد یکی از اصلیترین موضوعاتی که در حوزه فعالیت معدنی و صنایع معدنی چالشبرانگیز است، حوزههای زیست محیطی بوده است.
بر اساس برآوردهای انجام شده طی چند سال اخیر، متاسفانه سدی در برابر توسعه بخش معدن به واسطه موانع فراوان موجود در بخش محیط زیست کشور شکل گرفته است؛ بهطوری که مجریان نهادهای زیست محیطی، معادن و صنایع معدنی را از جمله اصلیترین منابع مخرب و عامل آلودگی محیط زیست عنوان کردهاند.
امروز یکی از جدیترین بحرانهای ایران، آلودگی هوا در شهرهای مختلف است که این آلودگی عمدتا در کلانشهرها مربوط به عوامل صنعتی و خودرویی است که میتوان نقش هر صنعت را در شهرهای مختلف، متفاوت توصیف کرد. از جمله شهرهایی که آلودگی هوای آن عمدتا بر اثر عوامل انسانی است و این روزها مرز هشدار را همچون همیشه رد کرده، تهران است که بر اساس نظر کارشناسان ۸۰درصد آلودگی موجود در این شهر مربوط به آلایندههای متحرک، موتورسیکلتها، خودروها، کامیونها و اتوبوسهاست.
اما سهم دیگری از این آلایندگی نیز به صنایع اطراف تهران باز میگردد که در این میان معادن هم جایگاهی دارند. در این زمینه محمدرضا بهرامن رییس خانه معادن ایران معتقد است که «در تهران نزدیک به ۴۰۰ واحد معدنی وجود دارد که اکثر آنها در حوزه مصالح ساختمانی مانند شن، ماسه، گچ و غیره هستند و گرد و خاک ناشی از استخراج است که در همان منطقه در زمان کوتاهی به زمین مینشیند در حالی که بر اساس تعاریف زیست محیطی ذرات زیر 2.5میکرون به عنوان ذرات آلاینده هوا خطرناک شناخته میشوند که در مورد معادن تهران نمیتواند، مصداق داشته باشد. »
به کارگیری فیلتراسیون در صنایع
حال در شرایطی که رییس خانه معدن، نقش معادن را در میزان آلایندگیهای هوا رد میکند که پژوهشگران بر اساس مطالعات انجام شده بر این باورند که در بررسی صنایع معدنی با نگاه زیست انسانی باید انواع آنها را به صورت صنایع فلزی، معادن و صنایع معدنی سبک مثل صنایع مصالح ساختمان، سنگبریها و صنایع کاشی وسرامیک و غیره از هم تفکیک کرد تا بتوان برآورد صحیحی از موضوع آلودگی در فعالیت معادن و صنایع معدنی ارائه کرد.
بهرامن میگوید: یکی از اشتباهاتی که در حوزه زیستمحیطی میشود، این است که بیشتر از کاربرد استاندارد زیست محیطی به شعاع توجه میکنند یعنی وقتی صنعتی به عنوان صنعت آلاینده شناسایی میشود به جایی که بگویند باید استانداردهای زیستمحیطی را حتی تا حد همجواری با مناطق مسکونی رعایت کنند، به آنها گفته میشود که از شعاع تعیین شده برای شهرها خارج شوند و دیگر آن نظارت زیست محیطی سابق را ندارد.
رییس خانه معدن ایران میافزاید: در سالهای گذشته کارخانههای آسفالت و سیمان در کشور ما به عنوان آلایندههای جدی در محیط زیست انسانی در کلانشهرها مطرح میشدند که امروز با فیلتراسیونی که روی آنها انجام شده به یکی از صنایع بیضرر برای محیط زیست انسانی تبدیل شدهاند؛ بهطوری که امروز در کلانشهری مشابه تهران حتی در زمان تعطیلی معادن شن و ماسه و صنایع آلاینده استان همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند.
بهرامن در ادامه اظهار میکند: با وجود اینکه سهم معادن و صنایع معدنی در آلودگی هوای استان تهران تقریبا ناچیز است، این موضوع برای دیگر شهرستانها و استانهای کشور متفاوت است؛ از جمله صنایع آلاینده کشور میتوان به صنایع فلزی همچون صنعت فولاد و مس و سرب و روی اشاره کرد، چراکه این صنایع میتوانند با استفاده از تکنولوژیهای قدیمی موجب آلایندگیهای بالای زیست محیطی در محیط زیست انسانی شوند.
فعالان بخش خصوصی یکی از دلایل افزایش سهم صنایع در میزان آلایندگیها را استفاده صاحبان صنایع از تکنولوژیهای فرسوده میدانند.
کنشگران اقتصادی میگویند متاسفانه صنایعی مانند آلومینیوم، ذوبآهن و فولاد در صورت استفاده از تکنولوژیهای قدیمی باعث آلایندگی غیراستاندارد میشوند که در واقع سیاستگذاریهای اشتباه و بدون نگاه به آمایش سرزمین و استقرار این صنایع در کشور نگرانیهایی را برای جامعه انسانی ما به وجود آورده که امروزه از دغدغههای اصلی دولتمردان در کشور شده است.
از اینرو رییس خانه معدن با اشاره به این نگاه معتقد است که در شرایط کنونی عدم امکان دسترسی فعالان اقتصادی به ماشینآلات نوین، عدم حمایت دولت در خصوص تجهیزات مورد نیاز این صنایع برای کاهش آلایندگی زیستمحیطی مانند فیلتراسیون و غیره، نقش دولت برای حضور کامل با نگاه تشویقی برای گذر در این مسیر امری اجتنابناپذیر بوده و این تجربه برای تمام کشورهای در حال توسعه به صورت یک واقعیت در آن جوامع دیده شده است.
بر اساس این گزارش باید یادآور شد که سهم هر صنعت در بخش معدن در ایجاد آلایندگی در محیط زیست انسانی متفاوت بوده و بر همین اساس است که کارشناسان محیط انسانی برای فعالیت معدنی، نسخه مربوط به آن صنعت و محیط زیست همراه خود را تجویز میکنند و از اینرو جوامعی که از آن صنعت تبعیت میکنند، مشکلی برای فعالیت این صنایع در محیط زیست خود ندارند؛ این موضوع در حالی است که متاسفانه ما امروز در ایران نمیتوانیم 100درصد شاهد چنین باورهایی در جامعه صنعتی خود باشیم.
نقش آلایندگیها به تفکیک صنایع
معمولا در بخش سرب و روی، محیط زیست منطقه میتواند در صورت عدم استفاده از استانداردهای تعریف شده بیشترین تاثیرات منفی را از انباشت باطلهها و پسماندها که در حقیقت پسماندهای حاصل از عملیات فلوتاسیون، ذوب روی، سرب و فرآیند تولید کنستانتره است، داشته باشد. طبق بررسیهای کارشناسانه زیستمحیطی استخرهای تجمع پساب یکی دیگر از اصلیترین عوامل ایجاد خطر برای محیطزیست انسانی در مجاور فعالیتهای معدنی است.
در همین راستا، صنایع معدنی فلزی نیز خود دارای پسابهای مختلفی هستند که بهطور کلی پساب چنین معادنی بسیار اسیدی بوده و حاوی یونهای فلزی، اسید سولفوریک و مواد معلق هستند. اما درمورد زغالسنگ، پساب صنایع معدنی زغالسنگ مقادیر انبوهی مواد معلق ناشی از شستوشوی زغالسنگ دارند.
پساب صنایعی از قبیل: رس، سنگآهک، سنگ ساختمان و رس چینی معمولا حاوی مقادیر معتنابهی ذرات معلق است. در بسیاری از موارد با توسعه فعالیتهای معدنی بدون نگاه به مسائل زیستمحیطی در بعضی مناطق این امکان وجود دارد که آلایندگیهای ناشی از فعالیتهای معدنی روی ذخایر و کیفیت آب منطقه اثرات منفی داشته باشند هر چند بر اثر عملیات بهرهبرداری از معدن، پسابی نیز تولید نمیشود.
اما در بسیاری از مناطق دارای معدن، کیفیت آبهای سطحی و نیمهعمیق (بدون آنکه از معادن بهرهبرداری شود) با دیگر مناطق متفاوت است. بدینترتیب، تعیین اثرات مستقیم بهرهبرداری از معادن باعث بالا رفتن اسیدیته آبهای سطحی و نیمهعمیق در مناطق معدنخیز و اینکه آب این مناطق حاوی عناصر سنگین شده لذا، در کلیه طرحهای بهرهبرداری از معادن، قبل از اجرا باید تمام گسلها و درزهای سطحی منطقه از هر نظر مورد بررسی قرار گرفته شود.
همچنین کارشناسان محیطزیست معتقدند که، حتی معادن متروکه نیز میتوانند باعث آلودگی آبهای سطحی و زیرزمینی شوند. معمولا در چنین شرایطی، معادن متروکه باید به مدت 5 سال مورد پایش مداوم قرار گیرند و تمهیدات لازم برای جلوگیری از ایجاد آلودگی در آنها اعمال شود. به هر حال آنچه مسلم است، مدیریت و کنترل آلودگی معادن متروکه و هدایت آلایندههای مایع به لایهیی غیرقابل نفوذ از زمین است تا بدین طریق آبهای سطحی و زیرزمینی آلوده نشوند.
سهم صنایع بزرگ
از سوی دیگر مدیر ایمنی، بهداشت، محیطزیست و انرژی سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران درباره سهم صنایع و معادن در آلودگی هوا به «تعادل» میگوید: هر یک از شهرهای ایران از یک ظرفیت صنعتی و معدنی برخوردار است.
بهعنوان مثال در تهران 85درصد آلایندگیها به خودروها مرتبط میشود و 15درصد مابقی آلایندگیها طبق مطالعات جایکا (آژانس بینالمللی ژاپنی) که در زمینه زیستمحیطی در شهر تهران انجام داده به دیگر صنایع بازمیگردد.
همایون توفیقی توضیح میدهد که کارشناسان نیز سهم 15درصدی دیگر صنایع را در آلایندگیها مورد بررسی قرار دادهاند که از این میزان (15درصد) معادل 7درصد آن مربوط به سهم صنایع کوچک، بزرگ و متوسط از میزان آلایندگیهاست. مطالعات انجام شده نشان میدهد از میزان 7درصد نیز صنایع بزرگی همچون «سیمان»، «پتروشیمیها» و «فولاد» سهم 5درصدی را در آلایندگیهای هوا دارند و از سوی دیگر سهم صنایع متوسط و کوچک تنها به 2درصد میرسد.
به گفته پژوهشگران، موضوعاتی همچون «تغییر آب و هوا»، «وارونگیهوا» و تعهدات دولتها میتواند نقش بسزایی در کاهش آلایندگیها داشته باشد.
بررسی سوخت ماشینها
در عین حال رییس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران درباره نقش صنایع و معادن در آلودگی هوای کلانشهرها به «تعادل» میگوید: براساس گزارشهای به دست آمده بیشترین سهم در آلایندگی هوا سوخت حاصل از ماشینآلات است؛ چراکه به اعتقاد ما معدنکاران هم خودروها و هم سوختهای مصرفی آنها مقصران اصلی آلایندگی بهشمار میروند.
بهرام شکوری در ادامه توضیح میدهد در خیلی از مواقع که شهر تهران آلوده است زمانی که دستگاههای مسوول طرح زوج و فرد را اجرا میکنند و نهایتا جلو خروج خودروها را از در منزلشان میگیرند یا زمانی که تعطیلات رخ میدهد ما شاهد مطلوب شدن شرایط جوی هوا هستیم. این مولفهها نشاندهنده این است که مصرف سوخت ماشینها استاندارد نیست و نهایتا خود ماشینآلات آلایندگیهای انبوهی را ایجاد میکنند.
در راستای این نوع اظهارنظر رییس کمیسیون معدن و صنایع معدنی اتاق ایران، باید گفت کارشناسان معتقدند که صنعت خودروسازی، فولاد، شن و سیمان نیز ازجمله صنایعی هستند در آلودگی هوا سهم بسزایی دارند.
بهکارگیری مدل اروپاییها
در مجموع به اعتقاد کنشگران اقتصادی نمیتوان آلایندگی بسیاری از واحدهای صنایع معدنی بهخصوص واحدهای صنایع فلزی را انکار کرد یا نادیده گرفت، اما این موضوع روشن است که راهحلهای استاندارد مشخصی برای تطبیق این صنایع با استانداردهای زیستمحیطی وجود دارد که صاحبان صنایع موظفند با رعایت آنها خود را به سطح استانداردهای جهانی برسانند.
رییس کمیسیون صنایع و معادن اتاق ایران درباره نقش معادن در ایجاد آلودگیهای هوا میگوید: اینکه معادن آلایندگی ایجاد میکنند در آن شکی نیست اما اکثر این معادن در مکانهایی جانمایی شدهاند که دور از شهرها و آبادانی است. بنابراین آلایندگی معادن خیلی نمیتواند در آلودگی هوای کلانشهرها موثر یا نقشی داشته باشد.
به گفته شکوری، زمانی که هوای کلانشهرها به مرز هشدار میرسد نخستین موضوعی که دولتمردان سراغشان میروند تعطیلی معادن شن و ماسه است. اما باید گفت که تعطیلی این معادن هوای شهر تهران را مساعد نمیکند.
پیشنهاد فعالان اقتصادی برای کاهش آلودگیها استفاده از دانش روز دنیا و بهکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته در بخش صنایع است؛ چراکه با مطالعات انجام گرفته بیش از نیمی از صنایع در بخش کلانشهرهای اروپا جانمایی شده که عاری از هرگونه آلایندگی است.
بخش خصوصی معتقد است که فعالان معدنی باید بتوانند فرهنگسازی در جامعه معدنی و خود طی یک برنامه مدون در کشور، ملزم به پیادهسازی قوانین کامل زیستمحیطی همراه با فعالیتهای معدنی شوند.
مطالعه اثرات زیستمحیطی و قوانین ارزیابی چگونگی اثرات آن در کشورهای معدنخیز و مقایسه تطبیقی آن با قوانین موجود در کشور ایران که دارای ساختار زمینشناسی خاص بوده، نشان میدهد که مقررات ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی کشور ایران از یک سطح کلی برخوردار بوده که متاسفانه تاکنون صرفا به مقوله ارزیابی اشاره داشته، در حالی که کشورهای اتحادیه اروپا ازجمله آلمان و همچنین کشورهای فرانسه و کانادا هر چند دارای نظامهای اداری و سیاسی متفاوتی هستند اما در اصل از یک قانون زیستمحیطی جامعی برخوردار بودهاند و مطالعات ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی را در کنار فعالیتهای صنعتی برای سرزمین خود از ضروریات میدانند.