در مجموعههای صنعتیای که محمدعلی رجالی راهاندازی کرده است هماکنون بیش از 2 هزار نفر مشغول به کار هستند.
«یک وزنهبردار وقتی میخواهد کارش را شروع کند و وارد این ورزش بشود، از وزنه 150کیلویی که شروع نمیکند، وزنه دهکیلویی و بیستکیلویی میزند تا به وزنههای بالا برسد. حالا کارآفرینی هم اینشکلی است، باید از کارهای کوچک شروع کنید تا به کارهای بزرگ برسید.»
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از اتاق تهران، محمدعلی رجالی که حالا با داشتن بیش از 20 کارخانه و شرکت از جمله موکت ظریفمصور و پتروشیمی رجال به یکی از کارآفرینان بزرگ کشور تبدیل شده است، این جمله را میگوید و ادامه میدهد: «من وزنههای کوچک را از زمانی که بچهمدرسهای بودم شروع کردم به زدن. آن زمان بوفه مدرسه را اجاره کردم و توانستم پول دربیاورم و بعد از آن بود که کارهای مختلفی انجام دادم و تا حالا به کمک و لطف خدا بیش از 20 مجموعه راهاندازی کردهام.»
محمدعلی رجالی متولد سال 1324 در اصفهان و 72ساله است. او در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش از کاسبان معتمد بازار بود که دکان فروش قماش (پارچه) داشت. محمدعلی از کودکی تحت تاثیر پدرش بود و همین شد که خیلی زود و البته کنار تحصیل به فعالیتهای اقتصادی و کسب و کار رو آورد و البته شم اقتصادی قویای داشت و پرتلاش بود.
او کاسبی را در 9سالگی شروع کرد، زمانی که بوفه مدرسه را اجاره کرد. خود خاطرات آن دوره را در برنامه تلویزیونی «پایش» اینگونه تعریف کرده است: «کلاس سوم بودم که رفتم پیش آقای فیروزیانِ مدیر و فروشگاه مدرسه را اجاره کردم.
هر روز بعد از تمام شدن مشقها و درسهایم در خانه کتابچه درست میکردم و زنگهای تفریح کنار خوراکی به بچهها میفروختم. آن زمان اجاره از پیش نمیگرفتند و باید آخر هر ماه به مدیر پول پرداخت میکردم. الان فراموش کردهام که چقدر بود، فقط یادم هست برای شروع کار 30 تومان جنس خریدم و ریختم توی بوفه مدرسه و چند روزی بیشتر نگذشت که به سود رسیدم و سه سال این فروشگاه را داشتم.»
پدر محمدعلی رجالی که مذهبی بود و با مراجع ارتباط داشت، علاقه بسیاری داشت که از همان کودکی به محمدعلی کسب و کار اسلامی را آموزش دهد. خودش در برنامه «پایش» خاطرهای دراینباره تعریف کرده است: «یادم هست همان زمان که فروشگاه مدرسه را داشتیم یک سال با پدرم رفتیم قم پیش آیتالله بروجردی تا به قول پدرم تسویهحساب کنیم و خمس درآمدهایمان را به ایشان بدهیم. من فکر کنم 10، 11 سال بیشتر نداشتم. وقتی خمسم را دادم آیتالله بروجردی دستی به سر من کشیدند و برایم دعا کردند و از آن زمان تا حالا دیگر هر سال خمسم را به لطف خدا پرداخت کردهام.»
با پایان تحصیل در دوره ابتدایی محمدعلی رجالی به دوره متوسطه رفت و همزمان با آن کار در بازار اصفهان را هم به عنوان شاگرد مغازه پدرش شروع کرد و بیش از گذشته راه و رسم کسب و کار را آموخت تا اینکه بعد از چند سال و قبل از اینکه دیپلمش را بگیرد مغازهای در بازار اجاره کرد و کسب و کار خودش را راه انداخت. «در سن 17، 18سالگی در بازار یک مغازه پتوفروشی راه انداختم. میرفتم تبریز از آنجا پتو میخریدم، برای شستوشو و کرکگیریاش میبردم تهران و بعد هم پتوها را میآوردم اصفهان و میفروختم. سالها کارم این بود و در هفته یکی، دو شبی را در اتوبوس و بین این شهرها بودم، خیلی کار میکردم. البته قبل از این کار اولین شغل جدی من کار در فروشگاه کفش ملی بود. من از پدرم برای شاگردی در بازار روزانه 3 تومان میگرفتم، یعنی درآمدم ماهانه 90 تومان بود. ولی آن زمان کفش ملی فروشنده میگرفت با حقوق ماهانه 600 تومان و پورسانت هم برای فروش پرداخت میکرد. این شد که من رفتم و برای کار در فروشگاه کفش ملی اصفهان پذیرفته شدم و یک ماهی هم آنجا کار کردم و کلی هم کفش فروختم ولی حقوقم را درست پرداخت نکردند. این بود که آن کار را ول کردم و دوباره سرافکنده برگشتم مغازه پدرم.»
رجالی در سالهای پیش از پیروزی انقلاب با توجه به ارتباط خود و پدرش با علمای اصفهان از فعالان سیاسی و انقلابیون اصفهان بود. او این سالها در کنار دکان پتوفروشی، تجارت هم میکرد ولی همیشه به دنبال راهاندازی کار بزرگ بود تا اینکه دو سال بعد از انقلاب پیروزی به دنبال اجرایی کردن ایده خود رفت و توانست اولین کارخانه تولید موکت در کشور را با نام ظریفمصور راهاندازی کند. او در برنامه «پایش» در این باره گفته: «انقلاب که شد تجارت را جدیتر گرفتم و بعد از چند سال هم وارد کار تولید موکت شدم و اولین واحد را راهاندازی کردم.
آن زمان سالهای جنگ بود و راهاندازی کارخانه به دلیل تحریمها خیلی کار سختی بود. یادم هست برای راهاندازی کارخانه یک میلیون و 200 هزار دلار ارز دولتی به ما دادند و نصف ماشینآلاتمان آمده بود که جنگ شد و جلوی مابقی کار را گرفتند که من خودم رفتم آلمان و با رئیس یک بانک آلمانی در هامبورگ صحبت کردم و ضمانت دادم تا مابقی کار هم پیش رفت و توانستیم کارخانه را راهاندازی کنیم. واحدی که تاسیس کردم سالانه یک میلیون و 250 هزار متر مربع موکت تولید میکرد و با توسعه کار در سالهای بعد الان تولید ما به لطف خدا به بیش از 50 میلیون متر مربع انواع موکت رسیده است.»
اما در کنار توسعه کارخانه تولید موکت، رجالی به فکر خودکفایی در تولید موکت هم بود و برای این کار شروع کرد همه کارخانههایی را که برای تولید مواد اولیه این صنعت لازم است راهاندازی کرد. «ما در گروه صنعتی ظریفمصور، در زمینه تولید موکت پلهپله آمدیم جلو تا به خودکفایی برسیم و هرچه را که لازم داشتیم خودمان راهاندازی کردیم: الیاف میخواستیم، 4 تا واحد تولید الیاف راهاندازی کردیم؛ رزین احتیاج داشتیم، واحدش را تاسیس کردیم و... تا اینکه در نهایت در موکت خودکفا شدیم و بعد از آن دیدم تنها چیزی که کمبود داریم مواد اولیه است، برای همین هم به فکر راهاندازی پتروشیمی افتادم و به این ترتیب اولین پتروشیمی بخش خصوصی ایران را در سال 1379 راهاندازی کردم و این واحد سال 1385 به بهرهبرداری رسید و چند سال بعد هم فاز دوم آن را تاسیس کردیم و ظرفیت این واحد به دو برابر افزایش پیدا کرد.»
محمدعلی رجالی از سال 1360 که با راهاندازی کارخانه موکت ظریفمصور به صورت رسمی وارد تولید شد تاکنون بیش از 20 واحد صنعتی و تولیدی راهاندازی کرده است. او جرئت و صداقت در کار، پشتکار، احترام به پدر و مادر، نماز اول وقت و امید به خدا را رمز موفقیت خود در کار و زندگی میداند. او در بسیاری از مصاحبههایش گفته آنچه باعث شده در توسعه کارخانههایش موفق باشد «کار گروهی» است: «آنچه در واحدهای ما میبینید من انجام نمیدهم؛ یک تیم هستیم که در کنار هم کار میکنیم.»
رجالی در بیش از 5 دهه فعالیتهای اقتصادی و صنعتی و به خصوص در سه دهه گذشته به پاس تلاشهای بسیار بارها مورد تشویق قرار گرفته است و به عنوان صادر کننده نمونه و واحد صنعتی نمونه کشوری و استانی (سالهای 1376، 1377، 1378، 1381، 1382، 1383 و...) و کارآفرین نمونه کشور (سالهای 1385و 1387) انتخاب شده است. او با وجود 74 سال سن همچنان پرتلاش است. به گفته خودش معمولا 12 ساعت در روز کار میکند، صبحها ساعت 7:30 از خانه بیرون میرود و برای کارهای بانکی به شعب مختلف بانکها مراجعه میکند، بعد، معمولا ساعت 9 صبح در دفتر اصلی شرکتش در اصفهان حاضر میشود و هر هفته سه روز به تهران میآید و هر 15 روز هم یک روز را برای سرکشی به ماهشهر و پتروشیمی میرود.
یکی از مدیران مجموعه صنعتی ظریفمصور درباره میزان کاری که محمدعلی رجالی انجام میدهد، در برنامه «پایش» گفته: «حاجآقا ساعت کار در زندگی ندارند، خیلی وقتها بوده 6 صبح به شرکت یا کارخانه آمدهاند و تا 11، 12 شب سر کار بودهاند. به نظرم اصلا حاجآقا رجالی خستگی را احساس نمیکنند.»
در مجموعههای صنعتیای که محمدعلی رجالی راهاندازی کرده است هماکنون بیش از 2 هزار نفر مشغول به کار هستند. او سه سال پیش گفته بود: «ماهانه بیش از 500 میلیون تومان حقوق پرداخت میکنم و خدا را شکر که سر سفره کارخانهجات ما بیش از 10 هزار کارگر و اعضای خانوادههایشان حضور دارند.»
هماکنون محصولات مجموعه صنعتی ظریفمصور به بیش از 7 کشور صادر میشود. رجالی با اشاره به اینکه در تمام سالهای فعالیتش یک ریال بدهی بانکی، بدهی به تامین اجتماعی و چک برگشتی نداشته، در یکی از مصاحبههایش گفته است: «امام علی (ع) میفرمایند اگر ملتی آب و خاک داشته باشند و از آن نتوانند استفاده کنند خداوند آنها را از رحمت خودش محروم میکند. ما در این کشور همهچیز داریم: دومین ذخایر گاز و سومین منابع نفت دنیا در اختیار ماست، جوانهای بااستعداد داریم، در نقطه استراتژیک قرار گرفتهایم؛ اما چرا باید از نظر درآمد سرانه هفدهمین کشور جهان باشیم؟ ببینید هرچه نعمت در دنیا هست و خداوند به کشورهای دیگر جداجدا داده، به ما همه را یکجا داده است ولی ما از آنها بهره نبردهایم. باید ریشهیابی کنیم که چرا نتوانستهایم از این سرمایهها به بهترین شکل استفاده کنیم. کشوری مانند کره با ظرفیتهایی بسیار کمتر از ما به نقطه کنونی رسیده است. 35 سال پیش شهردار کره به اصفهان سفر کرده و گفته بود کاش ما هم شهری شبیه اصفهان داشتیم.»
رجالی معتقد است برای اینکه توسعه در کشور شتاب بگیرد باید مسئولان کار را به دست مردم بسپارند. «دولت و دولتمردان تنها 30 نفر هستند ولی مردم ایران 80 میلیون نفرند؛ اگر ما میخواهیم جامعه را بسازیم و نقشه راه داشته باشیم باید از نظر کارشناسان داخلی و خارجی استفاده کنیم، من در واحدهای تولیدیام از کارشناسان خارجی استفاده میکنم.
یک زمانی به یک کارشناس خارجیای که به من در حوزه سرمایهگذاری مشورت میداد ساعتی 10 میلیون تومان پرداخت میکردم. دولت باید دست از دخالت در تولید بردارد و کار را به تولیدکنندگان بخش خصوصی و کارآفرینان واگذار کند. به نظرم مشکل ما تحریمهای خارجی نیست (که البته فشار بر واحدهای تولیدی میآورند و هزینه تولید را بالا میبرند)؛ چالش اصلی ما با تحریمهای داخلی است که کار را متوقف میکند.»