نوسانات بازار ارز و طلا تمامی ندارد و تلاطمها روزبهروز بیشتر میشوند. این در حالی است که رییس کل بانک مرکزی مدعی شد از شوک شدیدتر به بازار ارز پیشگیری کردهایم.
نرخ دلار در اولین روز از پاییز سالجاری با رقم سه هزار و ۸۹۳ تومان کار خود را آغاز کرد اما اکنون و در اولین فصل از زمستان نرخ دلار کانال 4400 تومان را نیز درنوردیده است و حکایت از این دارد که نرخها فراتر از این نیز خواهد رفت.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، طی چند ماه اخیر به دلایل گوناگون بازار ارز و طلا ملتهب شده است. در گیر و دار این التهابات بازار بانک مرکزی تنها به یک رویکرد قدیمی متوسل میشود آن هم اجرای سیاستهای دستوری در بازار اما نکته قابل تامل این است که اگر قرار باشد بانک مرکزی با این اقدام از جهش شدیدتر نرخها در بازار جلوگیری کند، دلیل افزایشهای مجدد نرخها در بازار چیست؟
میتوان گفت دولت یازدهم که مهار تورم را در اولویت سیاستهای اقتصادی قرار داده بود مهار نوسانات ارزی یکی از آیتمهایی بود که به آن توجه ویژهای داشت چراکه اگر بار دیگر نوسانات به بازار بازمیگشت قطعا دستاورد تورمی دولت زیر سوال میرفت.
حال با آغاز به کار دوره دوم ریاست دولت روحانی سیاستهای اقتصادی دولت که به تعمیق رکود دامن زده بود تغییر کرد و همین امر سبب شد دولت فنر نرخ ارز را هم رها کند و در حال حاضر افزایش 400 تومانی نرخ دلار در سه ماه را طبیعی بداند.
البته ناآرامیهای داخلی هم بیتاثیر نبود و به التهاب بازار ارز و طلا دامن زد این بار اما نوسانات گویی تمامی ندارد و تلاش مقامات برای در دست گرفتن بازار به جایی نمیرسد.
در پی این ناآرامیها بار دیگر بانک مرکزی به سیاست پولپاشی در بازار متوسل شد تا بتواند التهابات بازار را مهار کند اما گویی بانک مرکزی فراموش کرده این رویکردها دیگر قدیمی شده و نمیتواند کمکی در راستای حفظ ثبات بازار باشد و تصمیمهای یکشبه فقط اوضاع را بدتر میکند.
اواخر شهریورماه بود که بانک مرکزی با فشارهای زیادی برای کاهش نرخ سود بانکی مواجه شد و ابلاغیه کاهش نرخ سود بانکی را به همه بانکها ابلاغ کرد. همین موضوع دلیل بر آن شد که پولها و سپردهها به سمت بازار سکه و ارز سرازیر شود و نتیجه آن ایجاد التهاب در بازار و افزایش ناگهانی قیمتها در بازار بود.
بانک مرکزی برای مقابله با این افزایشها از طریق بانک کارگشایی اقدام به حراج سکه در بازار کرد با این تصور که میتواند نوسانات شدید بازار را تحت کنترل خود بگیرد. در ظاهر امر نوسانات مقداری کاهش یافت اما این حراج تنها برای مقطعی توانست جوابگوی التهابات و نوسانات بازار باشد و فقط فضا را برای دلالان باز کرد تا به نوسانات دامن بزنند.
اما در این میان نکته جالب توجه آن است که ولیالله سیف اعتقاد دارد به دلیل وسواسی که بانک مرکزی برای تعدیل نرخهای سود بانکی متناسب با تورم داشته نرخ سود بانکی را کاهش داده است.
در واقع رییس کل بانک مرکزی اعتقاد دارد کاهش نرخ سود بانکی می توانست روند مثبتی بر بازار داشته باشد چراکه اگر این کار انجام نمیشد بازار با التهابات و نوسانات شدیدتری مواجه میشد.
به نظر میرسد بانک مرکزی نیز که با ناتوانی خود از در دست گرفتن قدرت بازار مواجه شده در پی آن است که خود را از این قضیه تبرئه و اقدامات اخیر خود را توجیه کند، این در حالی است که تناسب و تعادل همه نرخها در دست بانک مرکزی است و اگر بانک مرکزی قرار باشد خود را از این قضیه کنار بکشد، باید انتظار داشته باشیم که نوسانات بازار را چه کسی کنترل کند؟
نکته جالبتر این است که سیف باز هم برای تبرئه کردن بانک مرکزی از التهابات موجود در بازار، آن را به شرایط نسبت میدهد و ادعا دارد که به دلیل قرار گرفتن در پایان سال میلادی این انتظار برای افزایش نرخها طبیعی است و هر سال در این مواقع شاهد اوج گرفتن نرخها بودهایم بنابراین هیچ گونه نگرانی در این خصوص وجود ندارد.
در این بین گویا دولت نیز از افزایش نرخها در بازاز ناخرسند نیست چراکه تاکنون واکنشی در رابطه با نوسانات بازار از خود نشان نداده و گویی میدان را در اختیار بانک مرکزی قرار داده تا هر گونه تلاطم در بازار را به بانک مرکزی نسبت دهد اما بانک مرکزی نیز از قبول مسوولیت آن شانه خالی میکند و ناتوانی خود را به دوش بازارهای خارجی میاندازد.
در خصوص این ادعای رییس بانک مرکزی باید گفت این نگرانی تنها به مقطع خاصی مربوط نمیشود چراکه طی چند ماه گذشته این نوسانات برای چندمین بار بازار را با خود همراه کرده است. این موضوع موید آن است که مقامات بانک مرکزی توانایی کنترل بازار را ندارند و حتی اقدامات انجام شده از سوی بانک مرکزی نتوانسته نرخها را در سطح ثابتی نگه دارد.
از سوی دیگر بازار دلالان و صرافیها در حاشیه این نوسانات بازار ارز و طلا داغ شده و حتی بانک مرکزی توانایی نظارت بر آنها را نیز نداشته است؛ چراکه در حال و هوای افزایش نرخها در بازار صرافیها فرصت را برای خود مناسب میبینند تا از آب گلآلود ماهی بگیرند و با خودداری از عرضه ارز و سکه در بازار، قیمتها را به نفع خود افزایشی و جیب خود را از فعالیتهای سوداگرانه پر کنند. طی چند هفته اخیر شاهد شلوغیهای گستردهای در صرافیهای فردوسی بودیم و دلیل آن هم عدم عرضههای صرافیها بود.
البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که بخشی از عدم تمایل صرافیها برای اعلام یک نرخ ثابت در بازار، به تلاطمها موجود در بازار برمیگردد چراکه تا زمانی که ثبات به بازار برنگردد، اعلام نرخ از سوی صرافیها در واقع برابر است با پرداخت ریسک ناشی از تغییرات نرخ در بازار از جیب صرافیها.
بنابراین باید گفت اگر بانک مرکزی اعتقاد دارد توانایی حفظ ثبات در بازار را دارد و حراج توانسته ثبات را به بازار بازگرداند، دلیل ادامهدار شدن افزایش نرخها در بازار چیست و تا کجا باید شاهد افزایش نرخها در بازار باشیم.
ظاهر امر این موضوع را نشان میدهد که دستهای پشت پردهای وجود دارند که از به ثبات رسیدن بازار جلوگیری میکنند؛ اینجاست که باید بانک مرکزی ورود کند و با نظارت بر بازار این دستهای پشت پرده را شناسایی کند تا از جهش رو به جلوی نرخها جلوگیری شود.