صرف وضعیت اقتصاد مشکل مردم ایران نیست بلکه تبعیض و نابرابری، بی عدالتی و فساد است که به نارضایتی مردم منجر شده است.
مهدی پازوکی
ایران در شرایط فعلی به اصلاحات اقتصادی به طور مبرم نیاز دارد. دولت هم به تنهایی قادر به انجام این اصلاحات نیست و کل حاکمیت یعنی قوه مجریه، مقننه و قضاییه باید با هم این اصلاحات را در پیش بگیرند و اگر به چنین امر مهمی اهتمام نورزند، چالش های بزرگی پیش روی ایران قرار خواهد گرفت. صرف وضعیت اقتصاد مشکل مردم ایران نیست بلکه تبعیض و نابرابری، بی عدالتی و فساد است که به نارضایتی مردم منجر شده.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از اتاق تهران، با سوق اقتصاد ایران به سمت و سوی انضباط می توان تا حدی به وضعیت بهتری رسید و البته نباید از نظر دور داشت که اصلاحات اقتصادی و جراحی در اقتصاد بدون درد و خونریزی ممکن نیست و البته نباید با برخوردهای پوپولیستی داستان اصلاحات اقتصادی را به انحراف کشاند.
رویه های رادیکال هیچ گاه به راه حل نمی رسند و تنها کشور را به عقب می کشانند. در زمینه اصلاحات اقتصادی نمی توان با اتکا به این رویه ها به جایی رسید بلکه برخوردهای کارشناسی و علمی با مشکلات اقتصادی است که می تواند به بهبود وضعیت اقتصاد کمک کند. اکنون دو نمونه بارز از اصلاح اقتصادی و اتکای به رویه های رادیکال در جهان وجود دارد.
کره شمالی که تحت سلطه دیدگاه های رادیکال دنبال می شود امروز از عقب مانده ترین کشورهای جهان است اما کره جنوبی به دلیل در پیش گرفتن رویه ای متفاوت از 15 اقتصاد برتر جهان است و بسیاری از شرکت های بین المللی در این کشور فعالیت می کنند. این پیشرفت تنها مربوط به بحث good governess یا حکمرانی خوب است. حکمرانی که تعادل بخش های مختلف اقتصاد را در نظر می گیرد.
در لایحه بودجه ای که دولت به مجلس شورای اسلامی ارجاع داده، قیمت بنزین افزایش یافته است. براساس گزارش بانک مرکزی در چهارسال گذشته بطور متوسط در هر سال 10 درصد تورم داشتیم و این یعنی در چهارسال به 40 درصد تورم رسیدیم و این در حالی است که نرخ بنزین در این چهار سال به این میزان افزایش پیدا نکرده است.
اگر تورم صفر بود بدون تردید هیچ طرفدار تحول تدریجی به افزایش نرخ بنزین حکم نمی داد اما اکنون نرخ بنزین با تورم و دیگر جوارح اقتصاد همخوانی ندارد.
امروز بنزین از آب ارزان تر است و نرخ آن متناسب با تورم تعدیل نشده است. این در حالی است که قیمت ارز از 3700 تومان از شهریورماه تا 4 هزار و 400 تومان در دی ماه رسیده است اما قیمت بنزین تغییر نکرده است. نکته جالب تر که تلاش دولت برای گران کردن بنزین عملی به زیان طبقه آسیب پذیر جامعه قلمداد می شود.
سوال من این است که چه کسانی از بنزین استفاده می کنند؟ توسعه حمل و نقل عمومی، خطوط مترو و اتوبوسرانی در کلان شهرهایی مثل کرج، تهران، مشهد و ... به نفع ثروتمندان است یا طبقه آسیب پذیر؟ مخالفت ما با گران کردن بنزین به بهانه زیان طبقه آسیب پذیر ناشی از تفکر اقتصادی اشتباهی است که نتیجه ای جز عقبگرد نخواهد داشت.
یکی از شعارهای همیشگی در اقتصاد ایران کاهش وابستگی به نفت است. دولت تلاش کرده در لایحه بودجه سال 97 وابستگی کشور را کمتر کند. وابستگی بودجه در سال 96 به نفت 114 هزار میلیارد تومان بوده است.
این مبلغ در بودجه سال آینده به 101 هزار میلیارد تومان رسیده است یعنی 13 هزار میلیارد تومان کاهش وابستگی اقتصاد به نفت و البته این اقدام جای تشکر دارد. منبع دیگر درآمدهای دولت مالیات است که از رقم وابستگی به آن در لایحه بودجه سال 97، 128 میلیارد تومان در نظر گرفته شده در حالیکه در سال جاری 116 هزار میلیارد تومان بوده است.
اکنون با این میزان از افزایش درآمدها دولت با هزینه های بی شماری هم رو به روست. هزینه های مربوط به صندوق های کشوری و لشکری 60 هزار میلیارد تومان است و حقوق کارکنان دولت ده هزار میلیارد تومان هزینه می برد که البته همه این ها مشتی از خروار است.
از سوی دیگر دولت مجبور است براساس طرحی برای هدفمندی یارانه ها به مردمی که بخشی از آن ها به واقع نیازی به یارانه ندارند، 45 هزار میلیارد تومان یارانه بدهد درحالیکه یارانه صرفا باید به سه دهک پایین درآمدی جامعه اختصاص پیدا کند و افرادی که تحت پوشش سازمان های حمایتی مثل کمیته امداد و بهزیستی قرار گرفته اند.
در حال حاضر بالای 96 درصد از مردم ایران یارانه می گیرند درحالیکه سه دهک پایین درآمدی کشورمان 24 میلیون نفر از مردم را در بر می گیرد و 8.5 میلیون نفر از این جمعیت تحت پوشش سازمان های حمایتی قرار گرفته اند.
اکنون این سوال بزرگ وجود دارد که در کجای دنیا دولت ها به بخش بزرگی از مردم یارانه نقدی می دهند درحالیکه امور زیرساختی و طرح های عمرانی به جریان نیفتاده است؟ چرا فراموش کردیم پخش پول به معنی هدفمندی یارانه ها نیست؟
بنابراین تکه گمشده پازل بزرگ اقتصاد ایران انضباطی است که ماحصل فقدان آن چیزی جز توسعه تبعیض و فساد نیست. به طور حتم با تکیه بر برخوردهای علمی و کارشناسی در مواجهه با اقداماتی چون حذف یارانه بگیران یا گران کردن بنزین است که می توان توسعه یافتگی رسید نه اتکا به دیدگاه های مردم گرایانه ای که به جای منافع ملی، به نقطه ای دیگر چشم دوخته است.