یک سخنرانی، قطعنامه یا یک مصوبه در دهههای گذشته توانسته به آسانی اقتصاد ایران را دچار نوسان و اختلال کند.
در طول این سالها کشور از این دست بحرانها زیاد پشتسر گذاشته و شوکهای اقتصادی ناشی از تاثیر سیاستهای خارجی و داخلی تاثیر زیادی بر زندگی اجتماعی و اقتصادی مردم داشته است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از گسترش صنعت، تابآوری اقتصاد در مقابل شوکهای مختلف یکی از شاخصهای مهمی است که میزان مقاومت اقتصاد کشور در مقابل تحولات سیاسی و اقتصادی خارجی و داخلی را نشان میدهد. برهمریختگی ساختار اقتصادی با نوسانات نرخ ارز، کاهش نرخ نفت، تحریمها و... نمونههایی است که آسیبپذیری اقتصاد کشور را نشان میدهد.
اهمیت تابآوری در دهه گذشته
مفهوم تابآوری و مقابله با مخاطرات برای جلوگیری از ایجاد بحران در یک جامعه، موضوعی است که بعد از بحران مالی سال ۱۳۸۷(۲۰۰۸میلادی) در حوزه اقتصاد به آن توجه بیشتری شد و محور مباحث اصلی مجامع بینالمللی اقتصادی همچون بانک جهانی، مجمع جهانی اقتصاد، گروه ۲۰ و اتحادیه اروپا قرار گرفت.
در حقیقت، تابآوری یکی از ویژگیهای توسعهیافتگی به شمار میرود و نبود آن باعث از بین رفتن دستاوردهای توسعه در صورت بروز مخاطره خواهد شد. به عبارت دیگر، زمانی یک نظام اجتماعی یا اقتصادی تابآور است که بتواند مخاطرات موقت یا دائم را جذب کند و خود را با شرایط به سرعت در حال تغییر، انطباق دهد بدون اینکه کارکرد خود را از دست بدهد.
توانایی اقتصاد در اجتناب از مخاطرات نخستین ویژگی اقتصاد تابآور است. هر اندازه در اقتصاد تنوع کالاهای صادراتی یا تنوع طرفهای تجاری کمتر باشد، توانایی اجتناب از شوکهای بیرونی کمتر خواهد بود و سیستم در برابر این شوکها آسیبپذیرتر است.
وابستگی به صادرات نفت باعث شده اقتصاد ایران در برابر نوسان درآمدهای ارزی حاصل از صادرات این کالا به شدت آسیبپذیر باشد. این موضوع در سالهای گذشته به واسطه تحریم فروش نفت و در شرایط کنونی با کاهش نرخ نفت بیشتر نمود یافته و اثرات آن مشخص است.
شرایط خاص ایران
با وجود تمام عوامل اقتصادی که در دنیا در زمینه تابآوری مطرح است، ساختار ایدئولوژیک و ژئوپلتیک ایران در منطقه و جهان باعث رفتار خصمانه قدرتهای جهانی علیه ایران شده است. از سوی دیگر، اقتصاد دولتی و مدیریت ناکارآمد نیز مزید بر علت شده تا آسیبپذیری و شکننده بودن اقتصاد ایران بیش از یک کشور معمولی در جهان باشد. برهمین اساس، ریشه تمام شوکهای اقتصادی در داخل و خارج را میتوان در شرایط سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار بر اقتصاد دنبال کرد.
مرتضی افقه، اقتصاددان و عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره دلایل شکننده بودن اقتصاد کشور، افزود: دو گروه عوامل خارجی و داخلی در شکننده بودن اقتصاد ایران نقش دارند که بخش قابل توجهی از متغیرهای اقتصادی تحت تاثیر عوامل خارجی است. به عبارت دیگر، در اقتصاد کشور نمیتوان انتظار ثبات بلندمدت از متغیرهای اقتصادی داشت و اغلب اقتصاد کشور تحت تاثیر عواملی است که کمتر دراختیار مدیران کشور است. بنابراین بخش زیادی تحت تاثیر تحولات خارجی است که قابل پیشبینی و کنترل نیز نیست.
التهاب در روابط سیاسی
افقه با اشاره به ساختار اقتصادی کشور گفت: ساختار اقتصادی کشور به شدت تحت تاثیر تحولات سیاسی جهان و روابط خارجی کشورها قرار میگیرد. دلیل آن هم وابستگی بیش از حد به تجارت خارجی و صادرات نفت است. بخشهای سهگانه اقتصاد از جمله صنعت، کشاورزی و خدمات به واردات کالاهای سرمایهای نیاز دارد و از آنجا که روابط ایران با برخی از کشورهای همسایه و امریکا پرتنش است (روابط سیاسی ایران مدام در حال التهاب است)، این مسئله بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است. تا زمانی نیز که در یک افق میانمدت به ثبات در سیاست خارجی نرسیم نمیتوانیم انتظار ثبات و مقاومت در برابر شوکهای اقتصادی را داشته باشیم.
کشمکشهای سیاسی داخلی
عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز با اشاره به عوامل داخلی تاثیرگذار بر اقتصاد گفت: در داخل دو مشکل اساسی وجود دارد؛ نخست، همسو و همگرا نبودن تمامی ارکان نظام در زمینه مسائل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار بر اقتصاد است. منظور از ارکان نظام نیز تمام بخشهای تاثیرگذار بر تصمیمگیری اعم از شورای نگهبان، قوه مقننه، قوه مجریه، قوه قضاییه و سایر بخشهاست.
اختلاف نظر در تمام کشورها وجود دارد اما در ایران ساختار اجتماعی و سیاسی به گونهای است که دیدگاههای مختلف تاثیرگذار است و به کشمکش سیاسی منجر میشود و از دل آن تصمیمهای ضد و نقیض بیرون میآید. در نتیجه، سرمایهگذاران بیشتر در بخشهای زودبازده همچون دلالی، ارز، طلا و مسکن ورود میکنند.
تفکر اقتصاد آزاد مدیران
این اقتصاددان با بیان اینکه تفکر مبتنی بر اقتصاد آزاد مدیران باعث شده درباره مسائل اقتصادی در خلأ تصمیمگیری کنند، گفت: در طول ۴ دهه گذشته در تصمیمهای اقتصادی هیچگاه عوامل اجتماعی و سیاسی درنظر گرفته نمیشود به همین دلیل با هر تصمیم شاهد اثرگذاری شدید عوامل اجتماعی و سیاسی هستیم و نتیجه این تصمیمها منفی خواهد بود. بارزترین نمونه کاهش نرخ بهره بانکی بود که از نظر اقتصاددانان کاملا قابل پیشبینی بود که بازار ارز، طلا و مسکن دچار نوسان خواهد شد.
وی با اشاره به راهحلهای کاهش آسیبپذیری اقتصاد گفت: با توجه به عوامل بیانشده، راهحلی برای کوتاهمدت وجود ندارد اما ارکان مختلف نظام باید به یک اجماع بر سر متغیرهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی تاثیرگذار اقتصاد برسند. در روابط خارجی نیز با توجه به ایدئولوژی و نوع تفکر حاکم بر روابط ایران بعید است تغییر محسوسی ایجاد شود تا از آن دسته از تحولات سیاسی تاثیرگذار جلوگیری شود.
موقعیت جغرافیایی ایران
محمدعلی دهقاندهنوی، اقتصاددان و عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی عوامل سیاسی را بیش از هر چیز بر آسیبپذیری اقتصاد کشور موثر دانست و گفت: اقتصاد کشور تحت تاثیر ایدئولوژی و روش حاکمیت مبتنیبر جمهوری اسلامی است.
به عبارت دیگر، به دلیل دشمنیهایی که با این ایدئولوژی در سطح جهان وجود دارد کشور با دشمنان زیادی روبهرو است.دهقاندهنوی دومین عامل را مسائل ژئوپلتیک و منطقه جغرافیایی اعلام کرد و گفت: حضور ایران در منطقه جغرافیایی خاص جهان و منافعی که قدرتهای بزرگ در این منطقه دارند باعث شده ناآرامیها و مشکلات سیاسی بیش از حد در این منطقه وجود داشته باشد.
بنابراین عوامل سیاسی و جغرافیایی تاثیر زیادی بر آرامش اقتصادی کشور دارد. از این رو، شوکها و نوساناتی که به این اقتصاد وارد میشود بیش از یک اقتصاد معمولی در جهان است. در طول یک دهه گذشته شدت گرفتن تحریمها، مناقشههای منطقهای، جنگ سوریه و عراق و... اقتصاد ایران را به شدت زیر فشار قرار داده است.
ضعف بنیه اقتصادی
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی با اشاره به بنیه اقتصادی کشور در رویارویی با این شوکها اظهار کرد: اقتصاد هر چه بنیه قویتری داشته باشد در مقابل این تهدیدها مقاومتر است. متاسفانه به دلیل قرار گرفتن در معرض این هجمهها و از سوی دیگر، ناکارآمدی نظام مدیریت دولتی کشور در داخل طی ۴ دهه گذشته همه دست بهدست هم دادهاند و اجازه ندادهاند بنیه اقتصادی قدرتمندی در کشور شکل بگیرد.
وی وابستگی به فروش نفت را یکی از مهمترین عوامل داخلی موثر بر آسیبپذیری اقتصاد عنوان کرد و افزود: در طول سالهای گذشته این وابستگی کمتر شده اما هنوز یک عامل موثر و مهم در اقتصاد به شمار میرود. یکی از شاخصهایی که قدرت اقتصاد را نشان میدهد تولید ناخالص داخلی است.
در طول ۴ دهه گذشته ایران نتوانسته رشد اقتصادی مطلوبی داشته باشد، متوسط رشد اقتصادی ایران در ۴۰ سال گذشته کمتر از ۴ درصد است. چنین اقتصادی نمیتواند کشوری را که ایدئولوژی خاصی در جهان در پیش گرفته است، نمایندگی و از آن پشتیبانی کند.
بهرهوری اندک
دهقاندهنوی با بیان اینکه سهم بهرهوری در همین رشد اقتصادی بسیار اندک است، افزود: سهم بهرهوری در رشد اقتصادی کشور گاهی منفی و صفر بوده است یعنی از همین امکانات محدود نیز نتوانستهایم به خوبی بهرهمند شویم. در این موضوع نیز مدیریت ناکارآمد دولتی، رانتجویی بخش خصوصی، نبود زیرساخت مقررات، ضعفهای نظام مالیاتی و... نقش دارند.
تشدید آسیبپذیری با اقتصاد دولتی
دهقاندهنوی با تاکید بر اینکه در کنار تمام این عوامل، اقتصاد دولتی آسیبپذیری اقتصاد را بیشتر کرده است، افزود: دولتی بودن اقتصاد سالهاست تاثیر منفی خود را بر کشور گذاشته است؛ چالش اصلی در این زمینه اندازه دولت نیست بلکه حضور دولت در بخشهای مختلف است، در جاهایی که دولت باید حضور قوی و اثرگذار داشته باشد مثل حمایتهای اجتماعی، آموزش، تامین اجتماعی، سلامت و... حضور دولت اندک است. این در حالی است که در بخش تولید، خدمات و بنگاهداری که دولت نباید حضور داشته باشد شاهد حضور پررنگ آن هستیم. به عبارت دیگر، ساختار دخالت دولت در اقتصاد، مناسب نیست.
توجه بر مزیتهای اقتصادی
دهقاندهنوی درباره راهکارهای افزایش مقاومت اقتصاد گفت: علاوهبر اصلاح روند در بخشهای پیشگفته، باید بر مزیتهای کشور توجه شود، مزیت کشور در پارامتری است که این روزها به عنوان مشکل از آن یاد میشود؛ نیروی جوان تحصیلکرده که امروز میزان بالای بیکاری آنها به یک بحران تبدیل شده است.
اگر از این نیرو بهترین بهرهبرداری شود میتوان یک تغییر بزرگ در تولید ناخالص داخلی ایجاد کرد. ظرفیتها باید به نحوی فعال شود که این نیرو وارد صحنه شود. از سوی دیگر، زنجیره بزرگتری از بهرهبرداری از مواد خام با تنوع بالاتر شکل بگیرد و تنوع محصولات صادراتی افزایش پیدا کند.
تقویت تابآوری با برونگرایی
عضو هیاتعلمی دانشگاه علامهطباطبایی افزود: تابآوری یک مفهوم درونی است اما برای تقویت آن باید برونگرا شد. اگر پیوندهای تجاری و مالی قوی با دنیا برقرار شود، دیگران از آسیبپذیری ایران آسیب میبینند بنابراین به سودشان است که به ایران آسیب وارد نکنند. در این زمینه باید در بخشهای مالی، بانکی، تولید، خدمات و... وارد عرصه جهانی شویم و با کشورهای مختلف دنیا پیوند بخوریم.
بنا بر این گزارش، با توجه به ساختار سیاسی ایران، لزوم افزایش مقاومت اقتصادی کشور در مقابل شوکهای اقتصادی و تقویت بنیه اقتصادی کشور نسبت به سایر کشورها از اهمیت بیشتری برخوردار است. موقعیت جغرافیایی و روابط بینالمللی ایران حکم میکند ایران بر شاخصهای تابآوری اقتصادی تمرکز بیشتری کند و عوامل موثر داخلی را به حداقل برساند.
تصمیمهای نسنجیده و بدون درنظر گرفتن پیامدهای اجتماعی و سیاسی، وابستگی اقتصادی به نفت و واردات کالاهای سرمایهای از جمله مواردی است که با اصلاح آن میتوان اقتصاد کشور را در مقابل شوکهای اقتصادی بیمه کرد.