9 روز بیشتر به پایان سال باقی نمانده و تب و تاب در بازار ارز برای تامین نیازهای سفر دوچندان شده است.
مراجعات مردم به صرافیها بیش از قبل شده اما نیمی از خریداران هنوز موفق نشدهاند توشه سفر خود را با خرید ارز ببندند. محدودیتهای بازار ارز هم هر روز بیشتر از قبل میشود و صرافیها هر بار قانون جدیدی برای عرضه ارز در بازار اعلام میکنند تا صفها برای خرید ارز طولانی تر شود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، اما همه خریدارانی که پشت در صرافیها صف میبندند برای تامین نیاز سفرشان نیست که راهی بازار شدهاند. نیمی از اینها سفته بازانی هستند که در پی آنند دلار را با نرخهایی که دولت اعلام میکند بخرند و در بازار سیاه با قیمتهای بالاتر بفروشند. در همین چند هفته اخیر فعالیتهای دلالانه در بازار بیشتر از هر زمانی شدت گرفته و سودهای چند برابری را به جیب دلالان بازار سرازیر کرده است.
نرخهای چندگانه برای ارز دلار همچنان برقرار است؛ نرخ ارز در همین چند هفته آنقدر نوسان داشته که نمیتوان گفت کدام قیمت واقعی است. نرخهای مبادلهای ارز در بازار نیز که هر بار اوج میگیرد و با این افزایشها هر روز یک گام از سیاست یکسانسازی ارز در بازار دور میشویم.
این آشفتگیها را میتوان دستاورد سیاستهای غلط دولت و بانک مرکزی در این چند ماه دانست؛ سیاستهایی که هر بار اعلام شد به جای آنکه به فروکش کردن نوسانات کمک کند آتش آن را شعلهورتر کرد.
این سیاستهای غلط آنقدر در بازار تکرار شده که حتی جای نقد هم باقی نمیگذارد و به جایی رسیده ایم که دیگر باید هر آنچه در این روزهای بازار ارز اتفاق میافتد را کنار بگذاریم و اجازه دهیم چه دولتمردان و چه مردم راه خود را بروند تا بالاخره یک جایی بازار راه خود را بیابد و دست از این همه سیاه نمایی در بازار بردارد.
اما مگر میشود قیمتها تا این حد در بازار بالا و پایین شود و چشم خود را بر این واقعیت ببندیم که چه آینده بیثباتی در حوزه اقتصادی خواهیم داشت اگر تلاش برای به آرامش رساندن بازار به جایی نرسد.
مقامات اما گویی چشم خود را بستهاند و نمیخواهند تدبیری برای این روزهای سرشار از آشفتگی بیندیشند. سیاستهای غلط در چند ماه گذشته اگر به طریقی درست اجرا میشد اکنون مجبور نبودیم دست به حراج ذخایر ارزی کشور بزنیم و منتظر بمانیم تا شاید روزی قیمتها در بازار متعادل شود و دیگر صفی برای خرید ارز در بازار باقی نماند.
سوال این است که آیا دولتمردان نمیدانستند در روزهای پایانی سال تقاضا در بازار اوج میگیرد که هر بار با خیال راحت اعلام میکردند بازار به آرامش رسیده و جای نگرانی وجود ندارد؟
این در حالی است که نگرانی برای تامین ذخایر ارزی سفر برای مسافران نوروزی تشدید شده است و جمع زیادی از مردم هنوز نتوانسته اند برنامهای برای سفرهای نوروزی شان پیاده کنند. اکنون مقامات یا قانونگذارانی که ادعا میکردند ثبات به بازار ارز رسیده کجا هستند تا پاسخگوی وضعیت بی ثبات خریداران ارز باشند؟
دیروز هم بانک مرکزی سیاستهای جدیدی برای بازار اعلام کرد که محدودیتها برای خرید ارز را بیشتر کرد. در شرایط جدید برای فروش ارز، خریداران برای خرید دلار باید اصل پاسپورت و کارت ملی، اصل عوارض خروج، اصل بلیت و ویزا به همراه داشته باشند و به هر نفر هم تنها ١٠٠٠دلار تعلق میگیرد. همچنین برای کشورهایی که نیازی به ویزا ندارند به هر نفر ۵٠٠ دلار داده میشود.
این شرایط در حالی اعلام میشود که در گذشته تنها ارائه کارت ملی برای خرید ارز کافی بود. اگرچه هدف از این سیاست میتواند این باشد که دست دلالان از بازار کوتاه شود و صف خرید متقاضیان برای ارز کاهش یابد، اما میتواند صرافیها را باز هم در مسیری قرار دهد تا خود آغازگر دوباره دلالی و فعالیتهای سفته بازی در بازار باشند هرچند اکنون نیز سفته بازی از سوی این صرافیها همچنان برقرار است و کسی نتوانسته جلوی این فعالیتهای سوداگرانه صرافیها در بازار را بگیرد.
کاملا روشن است راهکارهایی همچون امنیتی کردن بازار هم نمیتواند جوابگوی تلاطمهای اقتصادی باشد؛ چه آنکه سیاستها و مشکلات اقتصادی، راه حل اقتصادی دارند و چنین سیاستهای دستوریای نمیتواند بازار را به آرامش برساند.
در طول این مدت هر بار که بازار دچار نوسان شد هریک راه خود را رفتند. دولت بانک مرکزی را وادار به اعمال سیاستهای دستوری کرد، صرافیها با دور زدن قانون ارزها را در پستوی خود پنهان کردند تا با تشدید تقاضا آن را در بازار سیاه با قیمتهای بالاتری بفروشند و دلالان بازار هم در سبزه میدانها با افراد زیادی که دور خود جمع میکردند قیمتهای متفاوتی برای خرید و فروش در بازار اعمال میکردند. جالب است که هنوز هم با وجود گذشت سه ماه این شرایط همچنان بر بازار حاکم است و هنوز عدهای در بازار به خرید و فروشهای جدید میپردازند و نوسانات بازار را چند برابر میکنند.
روز گذشته نیز همانند روزهای قبل تابلوی صرافیها یک قیمت را در بازار نشان میدادند و قیمتهای اعلامی از سوی صرافیها چیز دیگری بود. تابلوها قیمتهای 4400 تومانی را نشان میدهند اما برای خرید و فروش قیمتها تا مرز 4800 تومان نیز بالا رفته است. سکه نیز که همچنان رکورد میزند و تا قیمتهای نزدیک به یک میلیون و 600 هزار تومان پیش رفته است.
به نظر میرسد دولتمردان به کل خود را از بازیای که خودشان شروع کردند کنار کشیدهاند و دیگر نمیتوانند چارهای برای مهار التهابات بازار بیندیشند. بنابراین نباید انتظار داشته باشیم که به زودی التهابات بازار مهار و قیمتها وارد مسیر کاهشی شود.
تنها چارهای که میتوان اندیشید این است که باید نظاره گر این تراژدی تاریخی از بازار ارز ایران باشیم تا شاید بازار قیمتها خود کوتاه بیاید و از موج افزایشی که بر آن سوار شده خارج شود و آن وقت شاید بتوان به مهار نوسانات و به آرامش رسیدن بازار امیدوار بود.