به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، شرکت تولیدی پارس از سال ۱۳۷۲ با تولید موکت فعالیت خود را آغاز نمود و محصولات خود را به بیش از ۲۰ کشور (برخی کشورهای همسایه و آمریکای شمالی) صادر نموده و سهم بزرگی در تأمین تقاضای بازار داخلی را دارد. این مجموعه صادر کننده نمونه کشور در سال ۱۳۸۳ و صادر کننده نمونه استان تهران در سال ۱۳۸۹ میباشد.
مهندس پنجه شاهی- رئیس هیأت مدیره شرکت- معتقد است «باید در شرایط سخت ، پروژههای سنگین را اجرا نمود. شاید اگر پروژههای مختلف در آن شرایط با موفقیت اجرا نمیشدند، امروز با مشکلات به مراتب بیشتری مواجه بودیم؛ ضمن اینکه به دلیل تنوع اندک محصولات، امکان چندانی برای رقابت در بازار پیدا نمیکردیم.»
وی میافزاید: «به هیچعنوان قبول ندارم که نساجی یک صنعت ورشکسته است و آن را بهعنوان یکی از پویاترین صنایع کشور میشناسم. در دوران اوج تحریمها ، نساجان کشور ماشینآلات مدرن و جدید خریداری و نصب میکردند و این امر باعث تعجب بسیاری از سازندگان ماشینآلات نساجی دنیا میشد. آنان میپرسدند چگونه صنعتگران ایرانی در این شرایط وخیم اقتصادی، پول نقد بابت خرید ماشینآلات میپردازند؟! به نظر شما این صنعت ورشکسته و بحران زده است؟»
*نساجی امروز: بیوگرافی و ورود به عرصه تولید و صنعت
متولد سال 1363 در تهران هستم و مدرک دیپلم را در ایران اخذ کردم، سپس به کانادا رفتم و تحصیلات دانشگاهی (مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد) رشته مهندسی شیمی را در دانشگاه تورنتو انجام دادم. از همان ابتدای اقامت در خارج کشور به بازگشت به ایران و فعالیت درصنعت فکر میکردم و در نهایت سال 1390 به ایران برگشتم.
فعالیت گروه تولیدی پارس در دو بخش صنعت نساجی و صنعت سلولزی تقسیمبندی میشود. در بخش نساجی شرکت تولیدی-بازرگانی پارس به تولید موکت (چاپی، کبریتی و سوپر و تافتینگ)، الیاف مصنوعی(پلیپروپیلن و پلیاستر)، فرش ماشینی (فریز) و نخ BCFمیپردازد. بخش سلولزی نیز بهعنوان تولیدکننده تخته نئوپان، تخته MDF ، روکش ملامینه و آغشتهسازی کاغذ برای ملامینه شناخته میشود.
در سال 1390 و پس از بازگشت به ایران، وارد بخش نساجی گروه تولیدی پارس شدم و اصول و مراحل مختلف کار در محیط تولیدی- صنعتی را فرا گرفتم. در این روند از تجارب ارزشمند پدرم ( آقای مهندس محمدهادی پنجهشاهی) در زمینههای مدیریتی و صنعتی بهرهمند شدم و توانستم دانش فنی و تخصصی خود را افزایش دهم.
ابتدای سال 90، سالهای دشوار کسب و کار و تولید بود اغلب فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان با تبعات بحران ارزی و تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران دست و پنجه نرم میکردند؛ در آن زمان گروه تولیدی پارس در حال انجام پروژههای بزرگی مانند نصب واحد تولید الیاف پلیاستر، استقرار دستگاههای چاپ برای موکت، جابجایی بخش نخ به محل اصلی کارخانه و نصب خطوط تابندگی و هیتست فریز بود و توانست جهش قابل توجهی در روند فعالیتهای خود ایجاد کند. در ادامه بخش تولید موکت تافتینگ به خط تولید کارخانه افزوده شد و تنوع موکتهای نمدی را بالا بردیم. در حال حاضر در گروه تولیدی پارس حدود 1400 نفر مشغول کار هستند که از این تعداد، 440 نفر در بخش نساجی به فعالیت میپردازند.
*نساجی امروز:در این شرایط به زعم شما دشوارِ کسب و کار، چطور توانستید پروژههای بزرگی مانند نصب خطوط تابندگی و ... را اجرا کنید؟
همواره شرایط سخت را به عنوان یک فرصت تلقی میکنیم و معتقدیم باید در شرایط سخت ، پروژههای سنگین را اجرا نمود. شاید اگر پروژههای مختلف در آن شرایط با موفقیت اجرا نمیشدند، امروز با مشکلات به مراتب بیشتری مواجه بودیم؛ ضمن اینکه به دلیل تنوع اندک محصولات، امکان چندانی برای رقابت در بازار پیدا نمیکردیم. در گروه تولیدی پارس، تمرکز بر طرحهای توسعه در اولویت نخست فعالیتها قرار دارد و از این موضوع حتی در سالهای اوج تحریم و مشکلات مالی و اقتصادی غفلت نکردیم.
*نساجی امروز:جدیدترین طرح توسعهای گروه تولیدی پارس چیست؟
تولید کفپوشهایPVC را در برنامه کاری خود قرار دادهایم. طبق بررسیهای صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که تمام تولیدکنندگان بزرگ کفپوش در دنیا، از تولید نخ تا تولید محصول نهایی (موکت) را در مجموعه خود انجام میدهند؛ ضمن اینکه رشد و توسعه خود را از تولید موکتهای نمدی و تافتینگ (Soft flooring) آغاز کردهاند و سپس به تولید کفپوشهای PVC، پارکت و لمینیت ( Hard flooring) پرداختهاند به همین دلیل گروه تولیدی پارس که بهعنوان یک مجموعه معتبر و باسابقه در بخش تولید کفپوش شناخته میشود نیز باید این روند توسعهای را طی کند.
طرح توسعه دیگری در بخش فرش ماشینی مدنظر قرار دادهایم تا با بهرهگیری از تکنولوژیهای مدرنتر بتوانیم فرش با قیمت مناسبتر و کیفیت بیشتر به بازار عرضه نماییم. گسترش بخش موکت تافتینگ نیز از دیگر طرحهای توسعهای گروه تولیدی پارس محسوب میشود.
بر این باوریم که در آینده صنعت تولید موکت، موکتهای نمدی سهم چندانی نخواهند داشت البته این نوع موکت جایگاه خود را تا حدودی حفظ میکند اما تقاضا برای خرید موکت لوکستر و باکیفیتتر افزایش مییابد همگام با رشد اقتصادی کشور و بر اساس این تقاضا، طرح توسعه خود را تدوین کردهایم.
*نساجی امروز:گروه پارس در زمینه صادرات هم فعال است؟
بله بخش عمده کالاهای صادراتی ما موکت است و کشورهای عراق، افغانستان، آذربایجان، ارمنستان، هند و پاکستان عمده بازارهای صادراتی گروه پارس را تشکیل میدهند. در بازار عراق و افغانستان، جز ایران کشور دیگری نمیتواند در زمینه صادرات موکت فعالیت کند زیرا موکت، کالای حجیمی است و ایران به دلیل همسایگی با این دو کشور و هزینه پایین حمل و نقل، توانسته جایگاه بسیار خوبی در بخش موکت پیدا کند. البته در زمینه صادرات به افغانستان با چین مشکلاتی داشتیم اما تولیدکنندگان ایرانی اجازه ندادند به اصطلاح پای چینیها به بازار موکت افغانستان باز شود.
*نساجی امروز:برای تکمیل زنجیره تولیدات گروه پارس برای تولید پارچه و یا پوشاک هم برنامهای دارید؟
معتقدیم هر صنعتگر و تولیدکنندهای باید متخصص در زمینه فعالیت خود باشد. تولیدکنندگان پارچه و پوشاک بسیاری در کشور وجود دارند که محصولات باکیفیت و قیمت مناسب ارائه میکنند و در بازار شناخته شده و خوشنام هستند پس دلیلی ندارد رقیبی برای همکاران و صنعتگرانی شویم که کار خود را به خوبی بلد هستند.
شاید برایتان جالب باشد که بگویم طی بازدید از یک کارخانه تولید موکت در دوسلدورف آلمان، مشاهده کردم 5 دستگاه موکتبافی فقط به تولید موکت خام میپردازد و هیچ دستگاه چاپ و. تکمیل.. در آن کارخانه نیست.
موضوع را با مدیر کارخانه در میان گذاستم وی گفت: «در این کارخانه فقط موکت خام تولید میشود و مراحلی مانند چاپ، تکمیل، بستهبندی و ... به سایر کارخانههای توانمند و حرفهای واگذار شده است. به این صورت صرفاً در بخش طراحی و بافت موکت متمرکز میشویم و تمام تلاش خود را برای تولید محصول باکیفیت به عمل میآوریم.»
*نساجی امروز:وضعیت تولید و بازار صنایع نساجی چگونه است؟ گفته میشود وضعیت بازار تولیدکنندگان فرش ماشینی بهتر از سایر فعالان صنعت نساجی است... دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
فرشهای تولیدی مجموعه ما، هزار یا 1200 ۱۰۰۰ شانه نیست. گروه پارس نخ پلی پروپیلن تولید میکند و به تولید و ارائه فرشهای فریز هیت ست و فانتزی میپردازد. طبق استراتژی و سیاست گروه پارس، تمام مصرفکنندگان ایرانی که حداقلِ حقوق وزارت کار را دریافت میکنند، باید قادر به خرید فرشهای این مجموعه باشند.
این استراتژی از یکسو کمک میکند تا پاسخگوی نیاز اقشار کم درآمد جامعه باشیم اما از سوی دیگر وقتی قدرت خرید قشر ضعیف جامعه به دلایل مختلف کاهش مییابد، به روی خرید کالایی مانند فرش نیز اثر میگذارد و ترجیح میدهند درآمد خود را به تهیه اقلام ضروریتر اختصاص دهند و خرید فرش را به زمان دیگری موکول نمایند؛ به همین دلیل با افت فروش فرش مواجه میشویم.
در صورت بررسی صنعت فرش ماشینی ترکیه، به این نتیجه میرسید که در شهر قاضیانتپ ( مرکز تولید فرش ماشینی ترکیه) بخش عمدهای از فرشها با شانه پایین تولید میشوند و تعداد ماشینهای هزار ، 1200 و 700 شانه انگشتشمار میباشد. حتی شنیدهام که برخی تولیدکنندگان، ماشینآلات هزار و 1200شانه خود را به ماشین 500 شانه تبدیل کردهاند تا قیمت نهایی محصولاتشان را کاهش دهند و مشتریان بیشتری به دست آورند.
به این ترتیب میتوان اعلام کرد فرش ماشینی با شانه بالا مختص بازار ایران است و صنعت فرش ماشینی دنیا به دنبال فرشهای کمشانه میباشد که برای مدت زمانی کوتاهی مورد مصرف قرار گیرد و سپس با فرش دیگری تعویض شود اما در کشور ما فرهنگ استفاده از فرش ماشینی با سایر کشورها، قدری متفاوت است.
ما فرش را میخریم تا آن را برای سالیان متمادی حفظ کنیم تعداد رج، شانه، تراکم و رنگ آن و برای اکثر مصرفکنندگان بسیار مهم است، حتی عامه مردم نیز به خوبی میدانند شانه فرش به چه معناست و فرش با تراکم بالا چه نوع فرشی است!
به این مطلب هم باید اشاره کنم که سلامت کالا برایمان بسیار مهم است و معتقدیم استفاده از نخ یکسره در فرش ماشینی (مانند پلیپروپیلن که پرز نمیدهد) برای مصرف خانوار ایرانی بهتر و مفیدتر است و نخهای ریسیده شده (مانند اکرلیک و...) علیرغم تلاش فراوان تولیدکنندگان مبنی بر کاهش میزان پرزدهی، همچنان پرز میدهند. همانطور هم که میدانید فقط در کشور ما استفاده از نخ اکرلیک در فرش ماشینی بسیار پرطرفدار است در حالیکه در سایر کشورها، نخ پلیپروپیلن بهعنوان نخ رایج و مرسوم برای تولید فرش ماشینی مورد استفاده قرار میگیرد.
در مورد وضعیت تولید الیاف پلیاستر باید عنوان کنم که تا چند سال پیش وضعیت این بخش از نساجی بسیار خوب و قابل توجه بود اما متأسفانه صدور مجوزهای بدون حساب و کتاب به واحدهای تولید الیاف پلیاستر، این بخش را دچار مشکلات عمده کرد.
دولت وقت اعتقاد داشت ایران یک کشور کمونیستی نیست که مجوز تولید صنعتی را منحصر به چند نفر یا گروه نماید لذا متقاضیان دریافت پروانه بهرهبرداری میتوانند با مراجعه به نهادهای مرتبط، مجوز خود را دریافت کنند. به این ترتیب رقابت در بازار ایجاد میشود که در نهایت برای مصرفکننده مفید خواهد بود. این سیاست، منطقی و صحیح به نظر میرسد اما نباید در اجرای آن به صورت یک بام و دو هوا عمل کرد!
برای مثال با ترکیه قرارداد تعرفه ترجیحی منعقد میشود و واردات پوشاک ترک به ایران با سهولت انجام میشود اما از سوی دیگر هیچ مسئولی تلاش نمیکند سیاست نادرست آنتی دامپینگ ترکیه به روی الیاف پلیاستر ایران را مورد نقد قرار دهد و خواستار لغو آن شود امری که باعث شده نتوانیم الیاف پلیاستر را در این کشور با موفقیت به فروش برسانیم.
به این ترتیب اتخاذ یک سیاست اشتباه تجاری باعث شد نتوانیم صادرات الیاف پلیاستر (که مواد اولیه آن در داخل کشور تهیه میشود و واحدهای بسیار توانمند و معتبر تولیدکننده الیاف در کشور مستقر شدهاند) به ترکیه را ادامه دهیم. از این قبیل سیاستهای نادرست در کشور ما به وفور وجود دارند که مهمترین آن در نرخ ارز متجلی میشود.
مسئولان اعلام کردند به ایجاد اقتصاد آزاد اعتقاد کامل دارند اما برای دستیابی به این امر باید نرخ برابری ارز در کشور واقعی باشد. به این معنی که با احتساب نرخ دلار و اختلاف تورم داخلی و تورم جهانی، نرخ واقعی دلار باید 5 هزار و 700 تومان باشد. اما مسئولان این نرخ را به صورت تصنعی پایین نگه داشتند. به این ترتیب تمام مزیتهای نسبی ما برای صادرات و مهار قاچاق در کشور از بین رفت و دلیل اصلی توقف تدریجی واحدهای نساجی و پوشاک کشور همین موضوع است.
طبق آمارهای رسمی، ارزش قاچاق پوشاک به کشور 3 میلیارد دلار میباشد اما تقریباً کشوری در دنیا وجود ندارد که کالایی به جز مواد مخدر و اسلحه، قاچاق شود و تنها کشوری که با قاچاق فزاینده پوشاک، لوازم خانگی و ... روبروست؛ ایران است که دلیل آن را باید در غیرواقعی بودن نرخ ارز جستوجو کرد! با نرخ فعلی ارز در ایران، قاچاق بسیار مقرون و جذاب به نظر میرسد!
*نساجی امروز:اما برخی مسئولان معتقدند با افزایش نرخ ارز، امکان واردات مواد اولیه و ماشینآلات صنعتی برای تولیدکنندگان بسیار دشوار و غیراقتصادی خواهد شد...
اگر دسترسی به مواد اولیه وتولید برای تولیدکننده مقرون به صرفه باشد، حاضر است دهها برابر هزینه کند تا ماشینآلات و مواد اولیه مورد نیاز را وارد کند، خطوط تولید را مورد نوسازی و بازسازی قرار دهد، وامهای بانکی را در موعد مقرر بازپرداخت نماید و ... ضمن اینکه با واقعی شدن نرخ ارز، ظرفیت واردات ماشینآلات صنعتی اشباع نخواهد شد.
اگر قرار باشد ماشینآلات مدرن وارد کشور شود اما مواد اولیه به اندازه کافی در اختیارش قرار نگیرد؛ نصب ماشینآلات متعدد چه فایدهای به حال صنعت خواهد داشت؟!
زمانی که تولیدکننده وارد میدان تولید میشود، شیفته سازندگی و خلق کالاست و از اینکه محصولاتش خریده و مورد استفاده مصرفکنندگان قرار میگیرد، بسیار خرسند و خوشحال میشود؛ همین امر انگیزه وی را برای تداوم فعالیت و افزایش خطوط تولید و ماشینآلات افزایش میدهد. اصولاً بهره پولی که تولیدکننده برای خرید و راهاندازی ماشینآلات صنعتی میپردازد؛ حجم بالایی از هزینه تمام شده محصولاتش را در برنمیگیرد.
در تمام کشورهای دنیا، سیاستمداران کشور هابا همترازان خود برای کاهش نرخ ارز خود با همدیگر میجنگند. به قول یکی از اقتصاد دانان، تمام کشورها هنگام رکود اقتصادی به دنبال کاهش ارزش پول ملی خود هستند زیرا این نسخه به سرعت جواب میدهد و به رونق صادرات مثبت نمودن تراز بازرگانی و مهار قاچاق منتهی میشود. ولی ما برعکس فکر میکنیم و اصرار داریم که ارزش پول ملی کم نشود. به دلیل همین تفکر معکوس است که با قاچاق 3 میلیارد دلاری پوشاک مواجهیم در حالیکه اگر این رقم در تولید سرمایهگذاری میشد باعث ایجاد اشتغال برای صدها هموطن در نساجی و پوشاک (بهعنوان کمسرمایه بر ترین و اشتغالزاترین صنعت) میشد.
*نساجی امروز:در زمینه تولید محصولات خود ( در بخش نساجی) با چه مشکلاتی روبرو هستید؟
یکی از مهمترین مشکلات، تهیه و تأمین به موقع مواد اولیه است. برخلاف بسیاری از دوستان و همکاران در انجمن صنایع نساجی ایران معتقدم که عرضه مواد اولیه پتروشیمی باید از بورس کالا خارج شود زیرا تولیدکننده نباید هر هفته نگران تأمین خوراک مورد نیاز خط تولید خود باشد.
برخی معتقدند در سالهای پیش از عرضه مواد پتروشیمی در بورس کالا، بازار سیاه شکل گرفته بود که با این نظر کاملاً موافق هستم اما در گذشته، محدودیت تولید این مواد در کشور وجود داشت و در برخی موارد به بسیاری از شرکتهای متقاضی، مواد اولیه نمیرسید ولی امروز صنعت پتروشیمی کشور دارای ظرفیت تولید و صادرات قابل ملاحظه است و نه تنها توان تولید آن بسیار ارتقا یافته بلکه قادر به صادرات نیز میباشد؛ پس محدودیتی در ظرفیت وجود ندارد که عرضه مواد اولیه پتروشیمی در بورس کالا را توجیه پذیر نماید.
پیشنهاد میشود مجتمعهای پتروشیمی با شرکتهای خریدار مواد اولیه پتروشیمی، قرارداد یکساله منعقد نمایند که بهصورت هفتگی میزان مشخصی از مواد اولیه و براساس قیمت فوب خلیج فارس در اختیار واحدهای متقاضی قرار گیرد به این ترتیب، مدیران کارخانه دغدغهای بابت تأمین خوراک خطوط تولیدی خود نخواهند داشت و به روی سایر مسائل تولید مانند بازاریابی، کیفیت، تحقیق و توسعه و ... متمرکز میشود.
یکی دیگر از مشکلات، اجرای نادرست قانون مالیات بر ارزش افزوده است. این قانون بسیار مترقی میباشد و اگر دولت به درستی آن را اجرا کند، هیچ نیازی به مالیات بر عملکرد نخواهد داشت. اجرای صحیح یعنی به مردم اعلام کند کالای خریداری آنان 9 درصد گرانتر است زیرا دولت باید مالیات خود را اخذ کند. مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر مصرف است نه مالیاتِ تولید!
به اعتقاد من مشکل کشور تحریمهای داخلی است نه تحریمهای جهانی! عبور از تحریمهای خارجی امکانپذیر است و همواره از آن عبور کردهایم. تحریمها در زمینه صادرات به عراق و افغانستان مشکل خاصی به وجود نیاورد اما برای صادرات به کشورهایی مانند هند که پتانسیل خوبی در زمینه موکت داریم، با مشکلات جدی روبرو شدیم.
پنج سال پیش در دموتکس، مشتریان بسیار خوبی در بخش موکت پیدا کردیم اما به دلیل تحریم و محدودیتهای نقل و انتقال پول موفق به همکاری با آنان نشدیم. با تحقق برجام و توافق هستهای، شرایط تاحدودی بهتر شده و توانستیم از برخی بانکهای بینالمللی، پول خود را دریافت کنیم. برای تهیه و تأمین برخی مواد اولیه خارجی، تسهیلاتی مدنظر قرار گرفته است که در گذشته وجود نداشت. معتقدم که نمیتوان با دنیا جنگید اما انتظار صادرات موفق و مستمر داشت.
یکی از مشکلات ما با مشتریان خارجی این بود که در ابتدا از بردن نام ایران میترسیدند و باورشان نمیشد موکت را با قیمت تمام شده بسیار مناسب و کیفیت مطلوب تولید و صادر میکنیم. خوشبختانه برجام توانست این طرز تفکر منفی را تعدیل کند و بسیاری از مشتریان بینالمللی خواستار تعامل با ما بهعنوان یک تولیدکننده و صادرکننده معتبر ایرانی شدهاند.
برخی تولیدکنندگان معتقدند اگر به نحوی با سازمان مالیات و وزارت دارایی کنار بیاییم، با سازمان تأمین اجتماعی به هیچوجه نمیتوان کنار آمد! صندوقهای بازنشستگی به زودی باید پرداختهای بسیاری را به مستمریگیران اختصاص دهند و این امر مستلزم وجود منابع درآمدی بالاست؛ این امر در تمام کشورها وجود دارد و انجام میشود اما سن بازنشستگی در اغلب کشورها بالای 60 سال است اما در کشور ما سن بازنشستگی حدود ۵۵ سال میباشد و صندوقهای بازنشستگی باید از 50 سالگی مستمری بپردازند این موضوع هزینههای هنگفتی بر دوش صندوقها تحمیل میکند؛ مشکل اینجاست که مسئولان با مردم، صادق نیستند و موارد را به صورت صریح و شفاف با آنان در میان نمیگذارند.
به نظر می رسد در مورد افزایش نرخ ارز هم با مردم تعارف دارند و شاید از این میهراسند که با افزایش نرخ ارز، تورم سرسامآوری را تجربه خواهیم کرد اما این امر برای مدت کوتاهی بر تولیدکنندگان، صنعتگران، مردم و ... فشار وارد میکند و در نهایت دولت قادر به پرداخت بدهی پیمانکاران خواهد شد، پیمانکاران حقوق و دستمزد پرسنل خود را میپردازد و نیروهای انسانی به خرید محصولات مختلف میپردازند. به این ترتیب چرخه اقتصادی کشور به گردش سالم ادامه میدهد.
قانون مشاغل سخت و زیانآور هم یکی از قوانین ضدتولید و دست و پاگیر است. این قانون برای مشاغل بسیار دشوار مانند کارگران استخراح زغال سنگ اجرایی میباشد اما نباید به تمام صنایع و کارخانهها تعمیم داده میشد و در حال حاضر موجب درگیری کارفرمایان و کارگران شده است زیرا کارگر تصور میکند پس از 20 سال بازنشسته خواهد شد در حالیکه کارفرما، کارگر حرفهای و توانمند خود را که طی 20 سال، نحوه کار با ماشینآلات و فعالیت در محیط صنعتی را به وی آموزش داده، از دست میدهد. این چه اشتباهی بود که مسئولان دولتی مرتکب شدند و هزینهای سنگین هم بابت اجرای آن میپردازد؟! باید اجرای قانون مشاغل سخت و زیانآور محدود به برخی صنایع خاص شود و سایر صنایع از شمول آن خارج گردند.
مطلب دیگر اینکه در فصول سرد سال، مصرف آب معدنی، نوشابه و ... کاهش مییابد و بنابراین بطریهای کمتری برای بازیافت و تولید مواد اولیه پلیاستر به دست میآوریم. از سازمان حفظ محیط زیست تقاضا کردیم که مجوز واردات بطری و پرک را از کشورهای همسایه به ما بدهند.
*نساجی امروز:به نظر میرسد تمام مسئولان مشکلات (صنعت نساجی) را میدانند و به نظر میرسد راهحل رفع مشکلات را هم میدانند. اما چرا هیچ اقدام عملی برای مهار مشکلات صورت نمیگیرد؟
اقدامی انجام نمیشود چون شجاعتی وجود ندارد. به اعتقاد من در صورت اصلاح نرخ ارز، بخش عمدهای از مشکلات تولید و صنعت کشور رفع خواهد شد اما شجاعت اصلاح نرخ ارز وجود ندارد! در سالهای دور برای تهیه الیاف پلیپروپیلن، چارهای جز واردات از بلژیک نداشتیم و گرانول پلی پروپیلن را از عربستان تهیه میکردیم. اما با راهاندازی و تقویت مجتمعهای پتروشیمی، تولید گرانول پلی پروپیلن در کشور امکانپذیر شد و نیاز به واردات این ماده اولیه از بین رفت. سوال اینجاست که چرا از ظرفیتهای صنایع بالادستی و پاییندستی به خوبی استفاده نمیشود؟ چرا با 3 میلیارد دلار قاچاق پوشاک در کشور روبرو هستیم؟ تولید پوشاک که تکنولوژی و دانش فنی خاص و پیچیدهای ندارد که قادر به تولید آن در کشور نباشیم.
برخی معتقدند صنایع نساجی در کشور ما مستهلک است اما بهتر است این قبیل افراد، بازدیدی از کارخانههای نساجی و پوشاک هند و بنگلادش و ویتنام داشته باشند تا با چشمان خود ببینند آنان با چه ماشینآلات کهنه و فرسودهای و در چه فضایی کار میکنند،
سرمایهگذاران و مدیران اصیل نساجی ایران نهایت دقت و حساسیت را برای خرید ماشینآلات و ایجاد فضای مناسب برای فعالیت کارگران خود به کار میبندند، مواد اولیه مرغوب و باکیفیت خریداری میکند، سرمایهگذاریهای اصولی و صحیح انجام میدهند و در مجموع، دلسوز و شیفته تولید هستند؛ پس نساجی یک صنعت قدیمی و فرسوده نیست که نوسازی و بازسازی آن امکانپذیر نباشد و صنعتگران و سرمایهگذاران آن دغدغه نوآوری و ارتقای تکنولوژی را نداشته باشند.
*نساجی امروز:اشاره کردید که فرسودگی صنعت نساجی را قبول ندارید، بحران زدگی و ورشکستگی آن را چطور؟
به هیچعنوان قبول ندارم که نساجی یک صنعت ورشکسته است و آن را بهعنوان یکی از پویاترین صنایع کشور میشناسم. در دوران اوج تحریمها ، نساجان کشور ماشینآلات مدرن و جدید خریداری و نصب میکردند و این امر باعث تعجب بسیاری از سازندگان ماشینآلات نساجی دنیا میشد. آنان میپرسدند چگونه صنعتگران ایرانی در این شرایط وخیم اقتصادی، پول نقد بابت خرید ماشینآلات میپردازند؟!
به نظر شما این صنعت ورشکسته و بحران زده است؟ صنعت ورشکسته، صنعت خودروسازی است که فقط و فقط با حمایتهای تعرفهای و همه جانبه دولت پابرجا باقی مانده و در صورت قطع این حمایتها، حتی یک لحظه هم نمیتوانند روی پاهای خود بایستند!
صنعتگران نساجی بدون کوچکترین حمایت دولتی، در مقابل مشکلات ایستادگی کردند و به تولید ادامه دادند. تحریمها را دور زدند تا بتوانند مواد اولیه و ماشینآلات مدرن وارد کارخانههای خود کنند و کیفیت محصولاتشان را افزایش دهند. این صنعت به هیچ عنوان ورشکسته نیست و نخواهد بود، نساجی یک صنعت سازمان یافته و به قول معروف «استخواندار» است.
صنعت نساجی ایران، مدیرانی دارد که به کار خود عشق میورزند، دغدغه تأمین معاش نیروهای انسانی خود را دارند و مترصد ارتقای کیفیت محصولاتشان هستند. آنان به هر نحو که شده راهی برای رفع مشکلات خود پیدا میکنند و منتظر حمایت دولت هم نمینشینند! شاید برخی از ادامه کار بمانند اما بخش عمدهای از آنان میدان را به رقیبان واگذار نمیکنند و حتی در نمایشگاههای معتبری مانند دموتکس با تمام قوا و تجهیزات آماده میشوند تا نشان دهند صنعت نساجی ایران، قدرتمند، صادراتمحور و مستحکم است.
هنوز صادرات کشور به دشواری صورت میگیرد اما تعداد غرفههای ایرانی در دموتکس بسیار چشمگیر و قابل توجه بود. نساجان ایرانی به کار خود علاقه دارند و در آن میدرخشند. زیباترین، جذابترین و چشمگیرترین فرشهای عرضه شده در نمایشگاه اخیر دموتکس متعلق به غرفههای ایرانی بود.
شاید تا 5-4 سال پیش شرکتهای ترکیه حضور پر رنگی در دموتکس داشتند اما در دموتکس امسال، حضور ایرانیان بسیار قدرتمندانه و افتخارآفرین بود. فکر میکنم کیفیت فرش ماشینی در ایران بیهمتاست و این امر نشان میدهد صنعتگران فرش ماشینی، شیفته کار خود هستند و با اصول و قواعد تولید، صنعت، تجارت و صادرات آشنا هستند.
*نساجی امروز:مطلب نهایی
نعمت بزرگی است که واسطه روزی و امرار معاش عدهای از هموطنان خود هستیم و نباید این نعمت را فراموش کنیم. بازاریابی، برند سازی و اطلاع رسانی گسترده و صحیح در مورد محصولات خود به مخاطبان و مصرفکنندگان ارائه نماییم.
اطمینان دارم که تکتک صنعتگران نساجی کشور شیفتگی و علاقه خاصی به کارخانه و نیروهای انسانی شاغل در محیط صنعتی خود دارند و همین علاقه و دلبستگی باعث استمرار تولید در شرایط دشوار اقتصادی میشود.
ما نیازمند حمایت بی حد و حصر دولت نیستیم بلکه خواستار اجرای صحیح قوانین و مقررات و اخذ سیاستهای منطقی صنعتی و اقتصادی هستیم. سیاستهایی را اجرا نمایند که سایر کشورها با موفقیت آن را اجرا و ثمرات موثر آن را هم مشاهده کردهاند.