در حال حاضر مواد اوليه نساجي از قرقره گرفته تا نخ، بدون كنترل وارد كشور ميشوند و قيمتها به شكل غيرواقعي افزايش پيدا كرده است.
از سنگ پا گرفته تا قرقره و چوب بستني، كالاهاي عجيب و غريبي هستند كه شايد به ذهنتان خطور نكند كه ايران جزو واردكنندگان اين كالاها باشد. البته در خصوص چوب بستني توليدكنندگان داخلي اقدام به توليد كردند اما با اين حال هنوز هم در ليست كالاهاي وارداتي اقلامي به چشم ميخورد كه شگفتآور است. چندي پيش در اخبار، واردات ميلياردي قرقره جلب توجه كرد و موجب شد تا در خصوص اين موضوع كند وكاو كنيم.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از قانون، از آنجايي كه صنایع نساجی در ایران دارای یک زنجیره تولید بلند است، پوشاک را میتوان آخرین حلقه این زنجیره در نظر گرفت و به نوعی آن را لوکوموتیو صنایع نساجی نامید؛ در اين ميان نخ و قرقره را بايد جزو حلقههاي ابتدايي آن دانست. چند سالی است که اوضاع صنعت نساجی کشور مساعد نیست و بسیاری از کارخانههاي این صنعت یا ورشکسته شدهاند یا حال و روز خوبی ندارند.
به عنوان مثال سال 94 سه کارخانه بزرگ ريسندگي در کشور ورشكسته شدند. اين موضوع به اذعان برخي كارشناسان به وضعيت توليد پنبه در كشور بازميگردد. خرداد سال گذشته وزير صنعت، معدن و تجارت اعلام كرد كه توليد پنبه كاهش پيدا كرده است و سالانه بايد 100 تا 120 هزار تن پنبه وارد كنيم.
ورشکستگی کارخانههاي بزرگ
24 اسفند 94 بود كه مصطفی رضایی، رییس اتحادیه صنف حولهبافان شهرستان خمینیشهر از ورشکستگی سه کارخانه بزرگ نخریسی کشور خبر داد و گفت: وضعیت فروش بازار حولهبافی نسبت به سال قبل، 50 درصد کاهش داشته است. حدود 15سال است که بحث انتقال کارگاههای حولهبافی از محله آدریان مطرح شده اما عملی نشد؛ هر چند در سال 92 کلنگ آن نیز در شهرک برق و الکترونیک به زمین خورد.
کمبود نقدینگی و افزایش چک برگشتی از دیگر معضلات در اين صنعت به شمار ميآيند. نخ پنبهای ماده اولیه حولهبافی است اما در سال 94 تعداد سه کارخانه بزرگ نخریسی کشور که یکی از آنها در استان اصفهان بود به ورشکستگی رسیدند.
دليل افول صنعت نساجي
صنعت نساجی یکی از قدیمیترین و مهمترین صنایع جهان به شمار میرود که به دلیل اشتغالزایی بالا و نقش صنعتی، اقتصادی و اجتماعی فوقالعاده، بسیار مورد توجه اغلب کشورها و اقتصادهای بزرگ دنیا قرار دارد. اين صنعت از يك زنجیره تولید عريض و طويل تشكيل شده که پوشاک، آخرین حلقه از این زنجیره به حساب ميآيد.
بنابراین براي پرداختن به دلایل ورشکستگی کارخانههای نساجی و نخريسي بايد تمامي اين حلقهها (از كشت پنبه و نخريسي تا كارخانههاي توليد پوشاك) را مورد بررسي قرار داد. اغلب مشکلات اين صنعت در چند سال اخير عبارتند از: افزایش مستمر قیمت تمامشده منسوجات و پوشاک داخلی نسبت به واردات با توجه به افزایش هزینههای تولید و نرخ تبدیل ارز حقیقی موثر، قاچاق گسترده و واردات بیرویه به ویژه به عنوان کالای دارای نشان تجاری (با جعل نشانهای تجاری معتبر)، محدودیتهای بین المللی (تحریمها) در دسترسی به بازارهای صادراتی هدف (اتحادیه اروپا و آمریکا) و فقدان سرمایهگذاری خارجی و ارتباطات ضعیف فنی، مالی و تجاری جهانی، عدم سرمایهگذاری دولت در زیرساختهای مورد نیاز صنعت نساجی، عدم استفاده از نظرات بخش خصوصی واقعی در سیاستگذاریهای کلان دولت، فرهنگ استفاده از کالای خارجی و سهولت واردات آن توسط دولت، وجود فشارهای شدید بیمهای و مالیاتی، خروج بیرویه مواد اولیه از کشور، برخورداری رقبای بینالمللی از نشان تجاری، استفاده از ماشینآلات قدیمی و فرسوده در تولید، خلأهدفگذاری و چشمانداز در سطح بنگاههای صنعت نساجی و در آخر ميتواند به وضعيت توليد پنبه در كشور اشاره كرد.
صنعت پنبه ایران در سراشیبی
گزارشي كه وزارت جهاد کشاورزی در سال 96 منتشر كرد، نشان میدهد که سطح زیر کشت پنبه در این کشور از سال ۸۰ تا سال ۸۴ به کمتر از یک چهارم کاهش پیدا کرده است. سال گذشته ابراهیم هزارجریبی، مجری طرح پنبه وزارت جهاد کشاورزی گفته بود كه در فاصله این 14سال سطح زیر کشت پنبه از بیش از ۳۰۰ هزار هکتار به ۷۰ هزار هکتار رسیده و ایران که یک کشور صادرکننده پنبه بود به کشوری واردکننده تبدیل شد.
بهگونهاي كه تولید پنبه در سال ۸۰ بیشتر از ۴۱۲ هزار تن بود که در سال ۹۴ به ۱۵۴ هزار تن رسيد. البته تولید پنبه در سال ۷۵ حدود ۶۰۰ هزار تن بود که بخشی از آن صادر میشد.
دلیل افت شدید تولید نسبت به دهه ۸۰، از نظرمجری طرح پنبه وزارت جهادکشاورزی ، مسائل بازرگانی و قیمتی است. عمده مزارع تولید پنبه ایران در استانهای گلستان، خراسان رضوی، فارس و خراسان جنوبی قرار دارد و در استانهای دیگر نظیر اردبیل نیز پنبه تولید میشود.
در سالهای اخیر در استان گلستان که قطب اصلی تولید پنبه در ایران بوده، ۲۸ کارخانه پنبهپاککنی تعطیل شده است.گزارشها نشان میدهد که تکنولوژی کارخانههاي پنبهپاککنی ایران مربوط به پیش از انقلاب است و در سالهای گذشته، اقدامی برای بازسازی آنها صورت نگرفته است.
هزینههای بالای تولید پنبه
از سوي ديگر کارشناسان بازار کشاورزی میگویند پنبه محصولی است که هزینه دارد و برداشت آن بالاست و چون بخش عمده برداشت پنبه به صورت دستی انجام میشود، هزینه تولید افزایش مییابد. برای همین تعجبی ندارد که کشاورزان به جای پنبه، گندم بکارند که هم تولید آن آسانتر است و هم به صورت تضمینی خریداری میشود. بنابر گزارش گمرک ایران در سال 95 بیشتر از ۵۰ هزار تن پنبه به ارزش بیش از ۱۰۰ میلیون دلار از خارج كشور وارد شد.
هزارجریبی، واردات غیرمجاز و قاچاق پوشاک را یکی از دلایل زمین خوردن پنبه میداند و میگوید که پنبه از مواد اولیه صنعت نساجی است، اگر صنایع پوشاک ما نتواند با پوشاک خارجی رقابت کند، صنعت نساجی داخلی کمتر کار میکند و نیاز آن به پنبه کمتر میشود و اگر قاچاق پوشاک افزایش یابد، تقاضای کارخانههاي نساجی برای پنبه کمتر خواهد شد.
ضربه به توليد با تعرفه ترجيحي
در خصوص وضعيت توليد پنبه موضوعي كه ميتوان آسيب زيادي به اين صنعت وارد سازد، واردات پوشاک با تعرفه ترجیحی است كه موجب کاهش رغبت کشاورزان به کشت پنبه ميشود. چندي پيش محمد حسین کاویانی، مدیرعامل صندوق پنبه، با اشاره به آخرین وضعیت تولید طلای سفید در سال گذشته،گفت: بنابر آمار تا پایان فروردین از مجموع 56 هزارتن پنبه حدود 29 هزارتن توسط صنایع نساجی خریداری و مابقی در کارخانههاي پنبهپاککنی موجود است.
به گفته او تا زمان برداشت پنبه در شهریور، باقی مانده پنبه تولیدی سال گذشته در اختیار صنایع نساجی قرار خواهد گرفت. سالانه 110 تا 120 هزارتن پنبه در صنایع نساجی مورد استفاده قرار میگیرد.
سال گذشته 65 هزارتن پنبه وارد کشور شد. بنابر آمار گمرک در فروردین امسال، چهار هزار و 200 تن پنبه وارد کشور شد که با احتساب نیاز 10 هزارتن صنایع نساجی و باقی مانده پنبه تولیدی در کارخانهها کسری نیاز کشور از طریق واردات تامین می شود.
واردات يك ميلياردي قرقره
آمارهای رسمی نشان ميدهد كه در فروردین امسال بیش از یک میلیارد و ۳۷ میلیون تومان دوک و قرقره وارد ایران شده است. چندي پيش ايسنا نوشت: در آمارهای گمرکی بندی با عنوان قرقره، ماسوره، دوک و تکیهگاههای همانند از خمیر کاغذ یا مقوا برای پیچیدن نخهای نساجی در نظر گرفته شده است. بررسی این بند گمرکی گویای آن است که در این بخش بیش از ۱۹۴ تن کالا وارد کشور شده است.
مبدأ اصلی این کالاها را میتوان چین، ترکیه، اندونزی، آلمان و سويیس دانست. اين در حالي است كه ايران در گذشته يكي از صادركنندگان اين بخش بود. طبق آمارهای گمرکی در این بخش تنها در فروردین امسال ۲۶۶ هزار و ۹۲۹ دلار کالا وارد کشور شده است که ارزش ریالی آن بالغ بر یک میلیارد و ۳۷ میلیون تومان می شود.
در صنایع نساجی، نخ را میتوان یکی از مهمترین کالاها به شمار آورد که بدون آن امکانی برای تولید انواع پارچه وجود نخواهد داشت؛ حال اینکه تا این اندازه قرقره و ماسوره و تکیهگاه نخ وارد میشود، میتواند نشانی از فعالیت کارخانههای فعال در این بخش باشد. طبق برنامه ششم توسعه به ۳۰۰ هزار تن نخ نساجی نیاز داریم و در چشم اندازه ۱۴۰۴ باید میزان تولید پنبه داخلی به ۲۳۵ هزار تن برسد.
توليدكنندگان داخل اطمينان و دورنمايي به آينده ندارند
سيدجواد مدنيپور، كارشناس صنايع نساجي كه در خارج از كشور مشغول فعاليت است، در خصوص وضعيت صنايع نساجي ايران، به «قانون» ميگويد: زماني كه حمايتي از توليدكنندگان وجود نداشته باشد، توليد صرفه اقتصادي پيدا نميكند.
در شرايط تحريمها، هرج و مرج بازار و عدم ثبات نرخ ارز، توليدكنندگان نميتوانند محصولاتي كه در دايره صنعت نساجي وجود دارد و همچنين در ساير صنايع را توليد كنند. بنابراين در اين زمينه واردات و قاچاق افزايش پيدا ميكند و كيفيت توليد به شدت پايين ميآيد. با اين وجود قدرت رقابت به طور كامل از توليد داخلي گرفته ميشود كه اكنون اين اتفاق افتاده است.
بخشي از مواد پليمري و اوليه را ايران توليد ميكند اما اينكه آيا در حال حاضر شركتها در اين زمينه فعال هستند و مواد اوليه آن تامين مي شود يا خير، در اطلاع نيستم. ايران تكنولوژي لازم را دارد و متخصصان خوبي دارد اما بايد زمينههاي آن ايجاد شود. در كشورهاي ديگر كه تعادل قيمت ارز وجود دارد، قيمت تمام شده قابل كنترلتر است تا ايران.
در ساير كشورها بخش توليدي مانند ريسندگي و نساجي حمايت مالي شده و مواد اوليه آن تامين ميشود و قيمت تمام شده ارزانتر و تابع وضعيت بازار است. در ايران توليدكنندگان هيچگونه اطمينان و دورنمايي نميبينند كه مواد اوليه را تبديل به مواد نيمه ساخته ديگري كنند كه باعث رونق توليد شده و در نهايت به دست مصرف كننده برسد. در ساير كشورها توليد صرفه اقتصادي دارد و قاچاق و واردات بيرويه ديده نميشود.
اما در ايران تمام اينها وجود دارد. براي مثال اگر در كانادا ميوهاي مانند پرتقال را چند سال پيش دو دلار ميخريديم اكنون نيز به همان قيمت است. يعني ثبات اقتصادي وجود دارد و تورم نيست. تورم سبب آسيب ميشود و تحريمها به توليد داخلي فشار ميآورند. از سوي ديگر هرج و مرج بازار و رقابتهاي بينالمللي نيز بيتاثير نبودهاند و هر كدام تاثير بسياري را بر بدنه توليد كشور برجاي ميگذارند.
فكر نكنيد كه در خارج از كشور بهترين متخصصان و بهترين ماشينآلات با آخرين تكنولوژي وجود دارد و در ايران نيست.خير، اينگونه نيست. در ايران نيز تمام اينها وجود دارد اما بعد از تحريمها به مشكل برخوردند.
يك شركت ريسندگي كه ماشين هاي گلوگاهي دارد، بعد از تحريم به مشكل برميخورد و قدرت رقابت از آن گرفته ميشود. بنابراين يا به سمت مسائل قاچاق يا واردات پوشاك و نخ ميروند. در نهايت ما كالاهاي دست دوم از چين و كشورهاي همسايه وارد ميكنيم تا نياز داخلي تامين شود (البته واردات بيرويه نيز وجود دارد) كه منجر به ورشكستگي و تعطيلي كارخانهها ميشود.
حتي در شرايط خوب اقتصادي كه تامين نيازهاي توليدكنندگان صورت بگيرد، ميبينيم كه توليدكنندگان احتياج به حمايت دولت و تضميني از سوي مسئولان دارند تا با عشق و علاقه به فعاليت خود ادامه دهند و توليد باكيفيت و اشتغالزايي داشته باشند. توليد تنها به اين شكل نيست كه چند كارخانه احداث شوند و عدهاي در آن فعاليت كنند. بايد تمام مسائل جانبي آن از جمله مساله محيطزيست و... بررسي شوند.
واردات بدون كنترل نخ
از طرفي، يكي از نمايندگان اتحاديه پوشاك در پاسخ به وضعيت ريسندگي دركشور گفت: در حال حاضر مواد اوليه نساجي از قرقره گرفته تا نخ بدون كنترل وارد كشور ميشود و قيمتها به شكل غيرواقعي افزايش پيدا كرده است و نخي كه كيلويي هفت هزار تومان است، در حال حاضر در دست دو تا سه نفر است و به صورت انحصاري و با قيمت 25 هزار تومان فروخته ميشودكه اين موضوع باعث شده كه عدهاي تشويق به قاچاق نخ و مواد اوليه شوند.