در یک اقتصاد سالم که بنگاههای تولیدی در آن فعالیت میکنند، قوانین، دستورالعملها و چارچوبها کاملا مشخص است.
حسین ساسانی- کارشناس اقتصادی
بنگاه در آن چارچوبهای مشخص به فعالیت میپردازد، بدون آنکه مشکلاتی برای آن ایجاد شود. در چنین اقتصادی، بنگاههای اقتصادی حاضر هستند که به راحتی مالیات و بیمه خود را پرداخت کنند. چون قوانین دستوپاگیر، فساد، سوءاستفاده و کپی غیرقانونی محصولات وجود ندارد. همچنین واردات و صادرات در یک چارچوب کاملا مشخص صورت میگیرد. نظام تعرفه به درستی اعمال میشود. سپس در این اقتصاد، مدیران لایقی به امر تصمیمگیری میپردازند که تصمیمات آنها مشکلاتی را برای بنگاههای اقتصادی ایجاد نمیکند.
بنابراین در چنین اقتصاد کارآمدی بنگاهها مالیات خودشان را میپردازند، چون میدانند که پرداخت مالیات و بیمه به نفع خود بنگاهها و مردم است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از تعادل، اما در یک اقتصاد ناکارآمد مانند آنچه اکنون بر فضای اقتصادی ایران سایه افکنده است، توان رقابت از واحدهای تولیدی سلب میشود. مالیات و بیمه هم فشار مضاعفی است که تولیدکنندگان از پرداخت آن عاجز هستند و آشکار و نهان بیان میکنند که بیمه و مالیات آنها را از بین میبرد.
واقعیت آن است که اقتصاد ناسالم، هزینههای تولید را در ایران بسیار بالا برده است. تولیدکنندگان تنها بر سر موضوع مالیات و بیمه است که اعتراض خود را میتوانند نشان دهند، چرا که عملا نمیتوانند برای سایر موارد گفته شده، کاری از پیش ببرند. به عنوان مثال در یک اقتصاد سالم، وقتی تولیدکننده اقدام به تامین مالی برای بنگاه خود میکند، بهره بانکی یک نرخ بسیار پایین است، در حالی که در ایران این نرخ بسیار بالاست.
همچنین در حال حاضر اگر یک بنگاه اقتصادی برای انجام یک پروژه یا کار جدید قراردادی را ببندد، ۱۶٫۷درصد بیمه به این قرارداد تعلق میگیرد. این در حالی است که آن بنگاه اقتصادی حق بیمه خود را ماهانه پرداخت میکند.
لذا اخذ بیمه بابت قرارداد یک اجحاف است. این موارد طبیعتا برای بنگاه اقتصادی هزینه مضاعف ایجاد میکند. در چنین شرایطی بیمه و مالیات نیز یک فشار مضاعف است. از طرف دیگر معمولا مدیران توانمند، بنگاهها و کسبوکارهای ایران را اداره نمیکنند. در نتیجه در صورت وجود فشار و بحران قادر به ادامه فعالیت نیستند.
در زمینه ضعیف شدن بنگاههای اقتصادی در ایران و ارائه یک راهکار نمیتوان صرفا به بحث مالیات و بیمه اشاره کرد و سایر پارامترهایی که عرض کردم را نادیده گرفت. از اینرو باید یک دیدگاه سیستمی برای حل قضیه داشت.
با این توضیحات پرسشی که مطرح است، آن است که آیا بهتر نیست دولت به جای فشار بر تولیدکنندگان به دنبال جلوگیری از فرار مالیاتی باشد؟ در پاسخ باید گفت بله، قطعا باید این کار را انجام دهد.
اما تا زمانیکه شایستهسالاری در بدنه دولت صورت نگیرد و افراد شایسته زمام امور را بر عهده نگیرند، چنین امری رخ نمیدهد. اینکه دولت اعلام میکند فرار مالیاتی زیادی وجود دارد، اساسا باید از خود دولت سوال پرسید که چرا دولت چنین اجازهیی را داده است؟ مگر دولت برای این ایجاد نشده که جلو اعمال غیرقانونی را بگیرد؟