«نصرالله دریابیگی» میگوید: در استان مازندران به خاطر بیکاری هزاران کارگر و تعطیلی شهرکهای صنعتی فاجعهای رقم خورده است.
نصر الله دریابیگی (دبیرخانه کارگر استان مازندران) ، درباه نگرانیها از وضعیت معیشتی و امنیت شغلی کارگران، گفت: در استان مازندران به خاطر بیکاری هزاران کارگر و تعطیلی شهرکهای صنعتی فاجعهای رقم خورده است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از ایلنا، وی افزود: برای نمونه نساجی مازندران که شامل چهار کارخانه بود و ۸ هزار کارگر در آن کار میکردند حالا کمتر از ۲۵۰ کارگر دارد و این کارگران چند ماه است که مزد دریافت نکردهاند و حتی سازمان تامین اجتماعی هم به خاطر عدم ارئه لیست از سوی کارفرما دفترچه بیمههای آنها را تمدید نمیکند لذا کارگران این واحد برای تامین هزینههای درمان خود به شدت به دردسر افتادهاند. سازمان هم میگوید تا زمانی که لیست بیمه ارائه نشود و حداقل ۹ درصد حق درمان کارگران پرداخت نشود، دفترچهها را تمدید نمیکند.
دریابیگی با بیان اینکه شهرکهای صنعتی به قبرستانی از ماشینآلات تبدیل شدهاند، گفت: اگر بخواهم تک تک کارخانه را نام ببرم، هر کدام دو ماه، یک ماه، چهار ماه و یک سال و... حقوق کارگران خود را پرداخت نکردهاند لذا ما وظیفهای جز آن نداریم که صدای این افراد خاموش و فراموششده باشیم. همین حالا به سبد هزینههای خانوارهای کارگری در ماه مبارک رمضان نگاه کنید، با ۳ تا ۴ میلیون تومان سرمیگذارد، خب چه کسی باید بیاید و میدانداری کند تا کارگران بیش از این زیر خط فقر نروند؟
دبیرخانه کارگر استان مازندران ادامه داد: البته مسئولان استان تلاشهای صادقانهای در این زمینه انجام دادهاند اما باید جدیتر به فکر باشند. آنها باید وضعیت کارخانهجات و نیروی کار را با دقت بیشتری رصد کنند. با این حال وقتی ما مصیبتِ رفته بر کارگران را یادآوری میکنیم، به به خاطر دفاع از کارگران به سیاسی کاری متهم شوند. کجای قانون اساسی نوشته است که حمایت از کارگرانی که به نان شب محتاج هستند و امنیت شغلیشان زیر صفر است، انتقاد از خصوصیسازی که به خصوصیخوری تبدیل شده است یا حمایت از بازنشستگان زجر کشیده، سیاسی کاری است. ایرادی ندارد اگر اسمش را سیاسیکاری میگذارید ما به کار سیاسی افتخار میکنیم.
دولت هیاتی ویژه بفرستد
وی با بیان اینکه بارها از دولت خواستهایم که برای پایان دادن به بحرانی که استان مازندران را آرام آرام در خود فرومیبرد، هیاتی ویژه بفرستند، گفت: اگر اشکال از نمایندگان کارگران است ما را ارشاد کنند، اگر کارفرما مشکل دارد به مشکلات وی پایان دهند اما انگار دوست دارند همه چیز در تعلیق نگه دارند، خب این چه منفعتی دارد که خود را به ندیدن و نشنیدن میزنیم؟
دریابیگی افزود: من دیروز انتقادی به یکی از مسئولان کردم. به وی گفتم که از کار تشریفاتی و در قاب عکس بودن و عوامفریبی دست بردارید و کار عملی کند. بروید و محیطهای کارگری استان را ببیند، سفرههای خالی کارگران را ببیند، بروید ببند که چقدر مردم درد، رنج و غصه دارند. همین کارها را میکنند، که کارگران معضلاتشان را در خیابانها فریاد میکنند؟
دبیرخانه کارگر استان مازندران با بیان اینکه اینها مشکلاتی است که باید واحد به واحد با گفتوگو آنها را حل کنند، اما طوری عمل میکنیم که در مسیر گفتوگو انسداد ایجاد شود و درنهایت فضا به التهاب کشیده شود، گفت: ما نباید اجازه دهیم تا مشکلات جاری کشور روی هم تلنبار و غیرقابل حل شوند. البته تحولاتی صورت گرفته و استاندار مازندران اقداماتی انجام داده است، اما همه مشکلات را یک نفر نمیتواند حل کند، عزم ملی میطلبد که ما نداریم. در نهایت این مهم است که کارگران شیرینی برخورداری از حداقلهای معیشتی را بچشند که نمیچشند!
نارضایتی عجیب و غریب معلمان حقالتدریس
وی در ادامه با اشاره به مشکلات معلمان مشمول قانون کار که در مراکز غیردولتی استان مازندران به صورت حقالتدریس کار میکنند، گفت: بیش از ۱۲ هزار نیروی تحصیل کرده و جوان را به عنوان معلم در این بخش داریم که نه تنها حداقل دستمزد را دریافت نمیکنند بلکه برایشان به صورت مرتب لیست بیمه رد نمیشود؛ این در حالی است که براساس بخشنامه وزارت آموزشوپرورش معلمانی که در مدارس و مراکز غیرانتفاعی ۲۴ ساعت در هفته کار میکنند، باید مطابق قانون کار حداقل دستمزد را دریافت کنند و لیست تمام عیارشان به سازمان تامین اجتماعی برود، اما حالا نارضایتی عجیب و غریبی در میان آنها وجود دارد.
دریابیگی افزود: در حال حاضر به این معلمان دستمزد ۴۰۰ و ۵۰۰ هزار تومانی پرداخت میشود. تازه ۳ ماه از سال را هم بیکار هستند و ریالی پول به آنها پرداخت نمیشود دولت، وزارت کار و سازمان تامین اجتماعی باید به داد اینها برسد.
خصوصیخوری بهجای خصوصیسازی
دبیرخانه کارگر استان مازندران با انتقاد از آنچه که آن را خصوصیخوری به جای خصوصیسازی مینامد، گفت: به نظر من در سیاستهای کلان ملی سازمان خصوصیسازی، وزارت اقتصاد و دارایی، وزارت صنایع باید به میدان بیایند و بر واگذاری واحدها اشراف کامل به خرج بدهند. صرف اینکه بگوییم یک واحد را به بخش خصوصی دادهایم تا به سود دهی برسد کافی نیست. اساسا چنین منطقی زیرسوال است و به خصوصیخوری میانجامد.
وی افزود: واحدی که پس از خصوصیخوری به مشکل اقتصادی برخورده است و کارگرانش ۵ ماه است که حقوق نگرفتهاند و از نظر وضعیت سودآوری و هزینه به نقطه سر به سری رسیده است را باید در ادبیات خود جنگزده و یا از جنگ برگشته قلمداد کنیم. ما یک کارخانه را به نااهل سپردهایم و در واقع فعل غلط اتفاق افتاده است و لذا ما عقلا و شرعا موظف هستیم، نهی از منکر انجام دهیم.
دریابیگی کارخانه روغن نباتی غنچه را مثال زد و افزود: روغن نباتی غنچه در یک دهه گذشته ۱۸۰۰ کارگر داشت اما در جریان خصوصیسازی به دو شخصیت غیرکارآمد بخش خصوصی واگذار شد و حالا تنها ۲۰۰ کارگر دارد. مشاهده میکنید که اکثر کارگران اخراج شدند و برای اعتراض به خیابانها آمدند. پیامد چنین اقدام نادرستی مسایل امنیتی است؛ چه کسی جوابگوست؟! اینها باید محاکمه شوند و آسیبشناسی دقیقی روی تخلفاتشان صورت پذیرد.
وی افزود: خریدار کارخانه نساجی یک خارجی بود که طبق گزارش نهادهای امنیتی جاسوس از آب درآمده است و حال حاضر در زندان است. اما در واقع قربانی اصلی این کار کارگران بودند که خانهنشین شدند و حالا هیچ درآمدی ندارند و سفرههایشان خالی است.
سفره های خالی
دریابیگی با طرح این پرسش که چرا در ماه مبارک رمضان سفره کارگران باید خالی باشد، گفت: این در شرایطی است که قرآن و احادیث پر از روایاتی است که حمایت از فقرا را خصوصا در این ماه تکلیف شرعی دانستهاند. پس عمل به تکلیف کجا رفته است؟ مدعیان مبارزه با فقر کجا هستند؟ چرا وقتی به آنها نیاز است پیدایشان نمیشود؟ اگر کل سال در کنار آنها نیستند خب حداقل همین یک ماه را بیایند و ببینند کارگری که ماهها حقوق نگرفته چگونه می خواهد پاسخگوی فرزندانش باشد.
وی با بیان اینکه ماه رمضان که ماه حمایت از محرومان و مستضعفان است به کام آنها تلختر از همیشه شده است، گفت: در گذشته در ماه رمضان کارخانهها به کارگران خود سبد کالا میدادند تا حداقل برای همین یک ماه هم که شده بخشی از قدرت خرید از دست رفته آنها جبران شود. اما حالا که بحران اقتصادی به همهجا سرایت کرده خبری از سبد کالا نیست.