تقریبا از اوایل پاییز سال 1396 بود که روند صعودی نرخ سکه و دلار در بازار اغاز و در کمتر از 9 ماه به وضعیت غیر قابل پیش بینی امروز رسیده است.
علیرضا حائری- عضو هیأت مدیره جامعه متخصصین نساجی ایران
در طی این 9 ماه قیمت طلا و سکه 50 درصد و نرخ دلار و سایر ارزها تا صد در صد افزایش را تجربه نموده و به عبارت دیگر ارزش پول رسمی کشور تا نصف کاهش یافته است.
تقریبا از همان ایام هم بود که مسئولین اقتصادی دولت و رییس کل بانک مرکزی ایران این افزایش تدریجی نرخها در بازار را حباب و مصنوعی تصور میکردند و از همگان میخواستند که به قصد کسب سود در این بازارها سرمایه گذاری نکنند ، زیرا به زودی از این سرمایه گذاری پشیمان شده و متضرر میگردند.
اما کسانیکه به این توصیه بزرگان اقتصادی دولت گوش نکردند و به عقل خود رجوع کردند ، نه تنها متضرر نشده ، بلکه سودهای هنگفتی نیز نصیبشان گردید و برعکس افرادیکه به این اظهارات اعتماد نمودند و از سرمایهگذاری در این بازارها منصرف شدند ، الان بشدت پشیمان هستند و نیمی از ارزش سرمایه های نقدی خود را نیزاز دست داده اند.
این روند اظهارات مسئولین اقتصادی دولت همچنان در طی این مدت 9 ماه ادامه داشته و ایشان همچنان اعتقاد دارند که وضعیت ارزی و اقتصادی دولت مناسب است و بزودی این حباب خواهد ترکید و از آن طرف هم همچنان دلار و سکه در حال رکورد شکنی میباشد.
اتفاق دیگری که از همان 9 ماه پیش تا کنون افتاده است این است که مرتب مسئولین بلند پایه دولت اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی اظهار میداشتند که دولت تمام سناریو های احتمالی خروج آمریکا از برجام را بررسی کرده و همه جوره آمادگی دارد تا در صورت هرگونه تصمیم آمریکا و یا شرکای اروپایی آن ، روند توسعه و پیشرفت خودرا ادامه داده و دولت پیش بینی های لازم را انجام داده و تمهیدات لازم را اندیشیده و از همه نظر آمادگی مواجهه با این قبیل تصمیمات و تحرکات را دارد ، که آن هم متاسفانه به نظر میرسد که برنامه مشخصی در این زمینه وجود ندارد و اینطور نشان داده میشود که دولت بیشتر به دنبال تحولات میدود و نه جلوتر از آن.
متاسفانه مجلس نیز کمتر به نقش نظارتی خود بر عملکرد دستگاه های اقتصادی و تجاری دولت در جهت اجرای بدون تبعیض قوانین مربوط به برنامه های پنجساله اقتصادی و حتی بودجه ای دولت می پردازد و با خوشبینی به دنبال تعامل هرچه بیشتر با دولت در جهت تحقق برنامه های آن میباشد که البته تا کنون بی نتیجه مانده است . این امر اخیرا منجر به تذکر مقام معظم رهبری نیز گردیده است.
منظورم از تکرار این خاطرات نه چندان دور این است که بر اثر این پیش بینی های مکرر مسئولین و عدم تحقق آن در ماه های اخیر ، متاسفانه اعتماد عمومی نسبت به دولت و تیم اقتصادی آن بشدت لطمه دیده و در نتیجه فعالان اقتصادی و ایضا مردم کمتر به پیش بینی ها و برنامه های دولت اعتماد مینمایند و متاسفانه بر اثر این کاهش سطح عمومی اعتماد مردم ، حتی تصمیمات صحیح دولت و همچنین توصیه های صحیح دولت نیز که از قول این دولتمردان زده میشود با عدم اقبال عمومی مواجه شده وبا همراهی مناسبی از سوی مردم مواجه نمیشود، به همین دلیل است که برنامه های دولت بخوبی پیش نمیرود واجرایی نمیشود.
در چنین حالتی است که قبل از اتخاذ و اعلام هر گونه تصمیم تخصصی در حوزه های بازرگانی و اقتصادی در دولت ، بهترین گزینه ایجاد تغییرات اساسی در تیم اقتصادی دولت وهمچنین در آن گروه از مسئولینی است که مستقیما با مردم در تماس بوده و قول هایی از زبان ایشان به مردم داده شده که تحقق نیافته است وگرنه با حضور این افراد در تیم اجرایی و اقتصادی دولت ، حتی تصمیمات صحیح و اصولی دولت نیز با بی اعتمادی فعالان اقتصادی و مردم و عدم همراهی مناسب از طرف ایشان با شکست روبرو خواهد شد و وضعیت قابل بهبود نخواهد بود.