اقتصاد ایران را دیگر نمیتوان با تفکراتی از جنس اقتصادی تحلیل کرد؛ هرج و مرج اقتصادی به درجهای رسیده که ریز و درشت برنامههای اقتصادی تحت لوای تصمیمات سیاستی دولت هدایت میشود و دیگر نه نگرشهای ساختاری اقتصادی خریداری دارد و نه میتوان با تفکرهایی از جنس اقتصادی آن را کنترل کرد.
ماهها میگذرد و ما همچنان از آشفتگیهای بازار ارز میگوییم. هنوز قیمتهای بازار با سطح قیمتهای انتظاری تفاوت فاحشی دارد و پذیرش قیمتهای اعلامی از سوی دولت تنها به یک توهم میماند. هرچند حال و هوای این روزهای بازار همانند روزهای پرشور و خروش سال گذشته نیست، اما تنها جنس آشفتگیها تغییر کرده و بازار همان بازار پرالتهابی است که از ماهها پیش ورای آن سخن میرانیم.
ریشهیابی مشکلات اخیر بازار ارز
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، اما شاید این روزها صحبتهایی که از مقامات میشنویم کمی تفاوت ایجاد میکند. بعد از ماهها پشت سرگذاشتن آشفتهبازار اقتصادی، مقامات دولتی به فکر ریشهیابی مشکلات ارزی افتادهاند و به دنبال بهرهگیری از دانش و تخصص صاحبنامان اقتصادی کشور هستند.
اما مگر میشود اقتصادی را که تمامقد با دستورهای سیاستی دولت هدایت میشود با تحلیلهای کلان اقتصادی نجات داد؟
این اولین بار نیست که از ناکامی سیاستهای دستوری در بازار سخن میگوییم و حتی خود دولتمردان هم به این موضوع واقف هستند که سیاستگذاریهایی که با دستور و کنترل همراه باشد، به آشفتگیهای بیشتر اقتصادی و فسادهای سیستماتیک میانجامد، اما با این حال دولت هربار خودش را به آن راه میزند تا بگوید راه درست را میرود و هرچه در توان دارد برای بهبود شرایط اقتصادی به کار میبندد.
اما چه میشود که بعد از گذشت ماهها اعمال سیاستهای دستوری در بازار و کنترل اوضاع اقتصادی با تصمیمات سیاستی و شکستخورده هنوز هم برای مقامات و دولتمردان روشن نشده که مشکلات از کجا نشات میگیرد و ریشهیابی مصائب چند وقت اخیر هنوز یک مساله حل نشده برای دولتمردان باقی مانده است؟
معاون اقتصادی رییسجمهور میگوید: اولویت دولت روحانی در ابتدای فعالیت خود، ثبات در شاخصهای کلان اقتصادی بوده است. دولت به دنبال ایجاد مجموعه فضایی بود که به شرایط رشد اقتصادی و کاهش تورم برسد که در این راستا نیز موفق عمل کرد اما در شش ماه گذشته این روند تغییر پیدا کرد و باید در شرایط حاضر توان علمی و تحقیقاتی را به کار بگیریم تا بتوانیم ریشه این تغییر جهت را بیابیم.
آنطور که نهاوندیان میگوید، هیچ عیبی ندارد دیدگاهها و مکاتب مختلف مدیریتی و اقتصادی در سطح کشور را داشته باشیم و دولت نیز از این موضوع استقبال میکند اما انتظار داریم این مکاتب، با تحلیلهای مناسب، نسخه قابل عمل برای مشکلات را داشته باشند.
اقدامات دیرهنگام دولت
اما به راستی برای پی بردن به ریشه مشکلات پیش آمده امروز کمی دیر نیست؟ آن هم بعد از این حجم از منابع ملی که در بازار ارز کشور به تاراج رفت و رانتهای میلیاردی را در اقتصاد موجب شد. هرچند ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، اما دیگر یوسف خوشنام ما قصد بازگشت ندارد و دیگر ارزهایی که میتوانست صرف بهبود اوضاع اقتصادی کشور شود، تنها به ابزاری برای پر کردن جیب دلالان و رانتخواران بزرگ دولتی تبدیل شد.
وی میگوید این موضوع که هم بخواهیم نرخ ارز دستوری نباشد و هم بخواهیم نرخ این ارز افزایش پیدا نکند قابل جمع نیست و پیشنهاد این است که دانشگاههای کشور در مسایل اقتصادی یک مجموعه منسجم راهحل را داشته باشند و به دولت ارائه دهند تا از نظریات آنها بتوانیم استفاده کنیم.
نهاوندیان به پدیدهای که در بازار ارزی کشور در دو سال اخیر مشاهده شده است اشاره و تصریح کرد: در دو سال گذشته بانک مرکزی مرتبا عملیات بازار آزاد با هدف ثبات بازار را پیگیری میکرد.
حال جای سوال است با اینکه مرتبا میزان عملیات بازار آزاد بانک مرکزی در حال افزایش بود و محاسبات نیز نشان از افزایش صادرات غیرنفتی و همچنین مثبت شدن تراز ارزی کشور در سالهای ۹۴ و ۹۵ برای اولین بار در تاریخ انقلاب را داشت؛ فشارهای وارد به بازار ارز و التهاب به وجود آمده در آن از کجا نشات میگرفت؟
اقتصاد نیازمند کار تیمی
از نظر معاون اقتصادی رییسجمهور، هماکنون وقت کار تیمی است و همه قوا باید با یکدیگر و در کنار هم و به طور واحد دولت را کمک کنند تا مسایل اقتصادی را پیگیری و مشکلات را حل کنند و ما نیز از قوای قضاییه و مقننه میخواهیم که در کنار یکدیگر جمع شویم تا بتوانیم مشکلات درازمدت اقتصادی را حل کنیم.
اینجا باید به این موضوع اشاره کنیم که وقتی رییس دولت راهکارهای اقتصادی را سیاهنمایی میداند، چگونه میتوان از دانشگاهیان و اقتصاددانان برای حل مسایل اقتصادی راهحل گرفت؟ واضح است در چنین شرایطی هر راهکار درست اقتصادی که پیش روی دولت قرار داده شود، دولت با تصمیمات سیاستیاش دست به تغییر راهکارهای کلان اقتصادی میزند و باز هم سعی میکند اقتصاد را با سیاستهای دستوری خودش هدایت کند.
جالب است در این شرایط که هنوز ریشه مشکلات چند وقت اخیر هنوز به طور دقیق برای مسوولان روشن نشده، تصمیم دارند روسای کل سازمانهای بزرگی همچون بانک مرکزی را تغییر دهند تا شاید راهی برای حل این بحرانهای ارزی بیابند. این در حالی است که تا زمانی که اقتصاد با تصمیمهای سیاستی دولتمردان هدایت شود، هیچ نتیجهای از تغییر صاحبان مقام گرفته نخواهد شد.
تشکیل بازار ثانویه ارزی
در کنار تمام اینها هم زمزمه تشکیل بازار ثانویه ارزی به گوش میرسد و گویی دولت پس از ماهها پافشاری بر سیاستهای تکنرخیاش در بازار ارز، اشتباهات سیاستیاش را در بازار پذیرفته و میخواهد بازار جدیدی برای ارز تشکیل دهد تا بتواند به تقاضای مازاد ارزی بازار پاسخ دهد. هرچند اگر بنا بر این باشد این بازار هم همانند آنچه در ماههای اخیر در بازار اتفاق افتاد با سیاستهای دستوری دولت هدایت شود، نمیتوان حتی به مثمرثمر بودن این سیاست جدی دولتی هم چندان دل خوش کرد.
بنابراین باید این را بپذیریم که تا زمانی که دولت به دنبال تغییر رویکردهایش در خصوص حل مشکلات اقتصادی کشور نباشد و بخواهد تنها با سیاستهای دستوری اوضاع را تحت کنترل خودش درآورد، نه میتوان به حل بحرانهای اخیر ارزی دل خوش کرد و نه میتوان امید به بازگشت دوباره آرامش از دست رفته بازار داشت.
بنابراین پیششرط اصلی حل مشکلات در چنین شرایطی این است که دولت کمر همت بندد و برای تغییر در نگرشهای سیستمی و چرخش سیاستهای بازاریاش گامهای بلندی بردارد تا شاید بتوان با نفوذ به بازار ارز آن را تحت کنترل درآورد و جلوی آشوبهای بیشتر در بازار را گرفت.
تغییر رویکردها به جای ترمیم کابینه
در همین حال محمد خوشچهره اعتقاد دارد که صرف تغییر افراد کابینه نمیتواند شرایط اقتصادی ایران را دستخوش تغییر کند.
این کارشناس برجسته اقتصادی میگوید: برای حل مشکلات اقتصادی باید عقبه مشکلات را شناسایی کرد. طبیعی است که نمیتوان با تقلیل راهحلها به ترمیم کابینه و... مشکل را برطرف کرد و لازم است با آگاهی عمیق نسبت به دلایل ایجادی بحران در کشور، نسخهای چندوجهی برای درمان تدوین شود.
وی با اشاره به اینکه درک ناقص از موضوعات بیتردید منجر به ارائه نسخههای نادرست برای رفع بیماری میشود، گفت: اگر تشخیص یک بیماری درست نباشد، ممکن است بیمار از دست برود، در این فضا برخی دچار اشتباه برداشتی میشوند و از ترمیم کابینه حرف میزنند و برخی دیگر نیز پا را فراتر گذاشته و کل دولت را به باد انتقاد میگیرند در حالی که باید دید چرا مشکلات امروز اقتصاد ایجاد شده است.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: رویکردها باعث ایجاد مشکلات شده است، به عنوان مثال ارز یا سکه و... امروزه با افزایش قیمت و... روبهرو هستند، حال باید دید چرا این مشکل به وجود آمده است، دلایل ایجادی آن چه بوده است؟ میبینیم به جای مدیریت تقاضا، مسوولان متوجه مدیریت عرضه بودهاند و با بالا بردن عرضه ارز و سکه، حتی تاکید کردهاند هر کسی میخواهد میتواند هر قدر ارز نیاز دارد بگیرد، در حالی که از اساس این برخورد اشتباه است.
خوشچهره ادامه داد: ارز کالا نیست بلکه ابزاری برای کنترل سیاستهای تجاری و بازرگانی است، در این میان درصد ارزی که مسافران و دانشجویان و... نیاز دارند نیز بسیار اندک است. بنابراین اگر ریشهها را درک نکنیم حرفهای عمومی میزنیم.
وی اضافه کرد: در مورد سکه نیز همین اشتباه صورت گرفته است، به جای تمرکز بر مدیریت تقاضا، عرضه را مدیریت کردهایم و حالا میگویند هفت میلیون سکه پیشفروش شده اما بازار متعادل نشده است، بعد هم از مردم میخواهند هجوم نیاورند در حالی که مردم اصلا در این جریان حضوری جدی ندارند، چه آنکه آنهایی که سکه پیشخرید کردهاند، مردم نیستند رقمهای اصلی متعلق به افراد خاصی است.
خوشچهره با تاکید بر اینکه انتقاداتی نسبت به مقامات حاضر در کابینه و بانک مرکزی و... دارد، اضافه کرد: تغییر رویکرد اهمیت بسیار بالایی دارد والا بدون تغییر رویکرد و صرفا با تغییر چند فرد نمیتوان به اصلاح و حل مشکل امید داشت.
وی در پایان مهمترین اقدام در شرایط کنونی را اتخاذ تصمیماتی دانست که بتواند فورا از کاهش ارزش پول ملی پیشگیری کرده و وضعیت را در این بخش بهبود بخشند.