هرچند بانک مرکزی متهم ردیف اول خلق پول در اقتصاد است؛ با این وجود آنچنان که به نظر میرسد بانکها گوی سبقت را از بانک مرکزی ربودهاند و با سیاستهای موسوم به پرداخت سود، نقش پررنگی در تزریق پول به اقتصاد داشتهاند.
در این بین چرخش سیاستهای سپردهگیری و پرداخت سودهای موهوم به سپردههای جذب شده، این روزها به کانون اصلی تزریق نقدینگی در اقتصاد تبدیل شده است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، اما هرچند بانکها در ایران، متولی اصلی تامین مالی طرحهای اقتصادی محسوب میشوند و عملیات تجهیز و تخصیص منابع بانکی، جزء لاینفک این نظام مالی محسوب میشود، با این وجود به نظر میرسد امروز بانکها بیش از آنکه به ایفای نقش اصلی خود در اقتصاد بپردازند، به دنبال راهی هستند که منابع مالی ازدسترفتهشان را جبران کنند.
بر این اساس با وجود ابلاغیه یک سال گذشته بانک مرکزی برای کاهش سه درصدی نرخ سود سپرده، بانکها در طول چند ماه گذشته پا را فراتر گذاشته و به رقابت بر سر جذب سپردههای بیشتر با ابزار پرداخت سود بالای سپرده پرداختهاند؛ رقابتی که به نظر میرسد امروز اقتصاد را با چالشهای جدیدی مواجه کرده و عدم نظارت بر این موضوع، مشکلات در هم تنیده نظام بانکی را شدت بیشتری میبخشد.
اما هرچند دلیل اصلی گرایش بانکها به پرداخت سودهای موهومی از کمبود منابع مالی آنان و برداشتهای بیرویه دولت از منابع بانکی ناشی میشود، با این وجود باید این پرسش را مطرح کرد که سودهای تزریقی به سپردههای بانکی به کدام سمت هدایت میشود؟
آنگونه که به نظر میرسد عدم نظارت بانک مرکزی و دولت موجب آن شده تا سودی که به سپردههای جذب شده بانکی تعلق میگیرد، به جای آنکه بتواند وارد حوزه فعالیتهای تولیدی و اقتصادی شود، به صورت نقدینگیهای سرگردان به سمت بازارهای موازی هدایت میشود و پراکندگی این حجم از نقدینگیهای خلق شده در اقتصاد، به نوسانات ارزی در بازار این روزهای اقتصاد دامن زده است.
بانکمحور بودن اقتصاد
از سویی بانکمحور بودن نظام اقتصادی کشور در کنار وابستگی کامل آن به درآمدهای نفتی، تیر خلاص به فعالیتهای تولیدمحور در کشور است، موضوعی که رکود عمیق فعالیتهای اقتصادی را موجب شده و دست فعالان بازار تولید را از انجام فعالیت تولیدی کوتاه کرده است.
اما سیاستگذار پولی با علم بر این موضوع که آزاد گذاشتن نظام بانکی در انجام عملیات خلق پول به صورت غیرمستقیم میتواند مشکلات گریبانگیر اقتصاد را افزون کند، باز هم در مقابل عملیات موهوم سوددهی بانکها سکوت اختیار کرده و چشم خود را بر عملیات مالی آنان بسته است.
چاره کار چیست
به نظر میرسد زمانی میتوان بانکها را از پرداخت چنین سودهایی در اقتصاد مبرا کرد که بانک مرکزی و دولت پیش از آن قادر باشند برای ترمیم منابع مالی از دست رفته آنان دست به عملیات اجرایی بزنند. از سوی دیگر شاید باید وابستگی اقتصاد را به منابع مالی بانکها کاهش داد و بانکمحور بودن نظام اقتصادی کشور را به گونهای درمان کرد.
با این اوصاف به نظر میرسد سکوت چند ماهه بانک مرکزی در مقابل عملیات سوددهی بانکها و همراهی کردن شعب بانکی برای جذب سپردههای بیشتر، میتواند به زودی در حرکت رو به سقوط نظام بانکی نمایان شود؛ موضوعی که به نظر میرسد اگر از سوی بانک مرکزی درمان نشود، آثار و پیامدهای آن بر کل نظام اقتصادی کشور چنبره خواهد زد.
بر این اساس به نظر میرسد امروز که بانکها متولیان اصلی تامین منابع مالی در اقتصاد هستند، نقش تسهیلاتدهی به واحدهای تولیدی و اقتصادی را نیز به فراموشی سپردهاند و تنها به دنبال جذب سپردههای بیشتر با ابزار پرداخت سود هستند؛ سودهایی که یکی از موثرترین عوامل در رشد نقدینگی در اقتصاد محسوب میشود و ادامه چنین مسیری به رکود بیشتر اقتصادی خواهد انجامید و باید منتظر تبعات و آثار تورمی پس از آن نیز باشیم.
بانکها سود موهوم میدهند
در همین حال رییس کل اسبق بانک مرکزی معتقد است که پرداخت سودهای موهوم بانکها به سپردهگذاران، یکی از عوامل رشد نقدینگی است.
به گفته طهماسب مظاهری، پرداخت سود موهوم بانکها باعث افزایش نقدینگی مسموم شده و حتما باید کنترل شود و بر این اساس برای مهار نقدینگی باید جلوی سود موهومی بانکها که به سپردهگذاران میدهد، گرفته شود.
آنطور که مظاهری اشاره میکند، نتیجه چنین عملی سرکوب تورم در بازه یک یا دوساله شد اما بعد از این مدت تورم به طور ناگهانی جهش پیدا کرد و همین وضعی که هماکنون شاهدش هستیم به وجود آمد. بنابراین سرکوب تورمی و نگه داشتن تورم در سطح پایین با هر ابزاری جوابگو و چاره کار نیست.
بانکها پولهایی خلق کردند که وجود خارجی نداشت
یک کارشناس مسائل اقتصادی نیز در این خصوص معتقد است: نگران رشد تورمی هستیم و باید مجموعهای از اقدامات در کنترل رشد نقدینگی انجام شود.
به گفته حسین عبدهتبریزی، افزایش نقدینگی زمانی مساله است که متناسب با آن کالا و خدمات به صورت واقعی ایجاد نشود و وقتی نگرانی ایجاد میشود که نقدینگی بالا رود و واقعیتی در بخش اقتصاد نداشته باشیم.
به اعتقاد وی، وقتی تورم زیاد شود عامه مردم هستند که متضرر میشوند چون مردم حجم بیشتری از تورم را تحمل میکنند.
این کارشناس اقتصادی معتقد است: با افزایش وامهای بانکی هم نقدینگی افزایش مییابد. ما در سالهای آخر دولت دهم و دولت یازدهم نیز این وضعیت را داشتیم که بانکها پرداختهایی کردند که در توان بانک نبوده است و با خلق پولهایی که واقعیت نداشته بانکها در مجموع کم آوردند و دست به دامن بانک مرکزی شدهاند تا پایه پولی را افزایش دهند.
عبدهتبریزی درباره تامین نقدینگی واحدهای تولیدی بیان کرد: برای تامین موجودی اضافی باید سرمایه در گردش داشته باشیم. کسانی که به فکر صدمه زدن به کشور و تولید هستند معتقدند که باید تولید تعطیل شود اما وقتی تورم لجامگسیخته شود در چنین شرایطی تولید بیش از این آسیب میبیند بنابراین تولید باید از صادرات استفاده کند و ما باید هم صادرات را بالا ببریم و هم سرمایه در گردش را در تولید افزایش دهیم.
وی ادامه داد: دولت نیز امسال کسری خواهد داشت بنابراین اگر دولت بخواهد از محل کسری بودجه سرمایه در گردش را تامین کند مشکلساز خواهد بود. اگر سرمایه در گردش و کسری بودجه را از محل فروش ارز تامین کند خطر دیگری خواهد داشت که قیمت کالا و خدمات افزایش خواهد یافت و این افزایش قیمتها متوجه مردم خواهد شد.
عبدهتبریزی با بیان اینکه بانک مرکزی نمیتواند نقدینگی را که از سمت سود موهوم نقد کرده به سمت تولید ببرد، گفت: سیاست انبساطی نباید در مسیری باشد که پول تولید شود بنابراین باید مجموعهای از اقدامات در کنترل رشد نقدینگی انجام شود.
دولت تورم را سرکوب نکند
یک کارشناس مسائل اقتصادی نیز معتقد است نظریهای در اقتصاد حاکم است که موتور رشد نقدینگی، رشد پایه پولی است که اشتباه فهمیده شده است.
به گفته حسین درودیان، ایده فکری که در جریان اصلی تحلیل اقتصادی در جهان وجود دارد این است که میگوید نقدینگی زمانی رشد میکند که دولت از بانک مرکزی قرض میگیرد. اگر دولت به سمت بانک مرکزی نرود و نخواهد از بانک مرکزی قرض بگیرد، نقدینگی مهار و تورم کنترل میشود بنابراین رفتار دولت و بانک مرکزی باید کنترل شود.
آنطور که وی میگوید، با بالا رفتن سود سپرده، اقتصاد راکد میشود و رشد نقدینگی افزایش مییابد. از سویی رشد نقدینگی ما قابل مهار نیست و راهبرد درست، سوار شدن روی رشد نقدینگی است و باید نقدینگی به سمت وام و سرمایهگذاری اقتصادی برود.
درودیان خاطرنشان کرد که بانک مرکزی باید رفتاری انبساطی داشته باشد چرا که سرکوب تورم و رفتار انقباضی باعث میشود نرخ بهره بالا رود در نتیجه اقتصاد دچار رکود میشود.