به گزارش سرویس خبرو گزارش نساجی امروز، مدیرعامل فرش ساوین معتقد است: « وقتی تولید کننده محصولات نساجی مثلاً فرشماشینی الیاف اکریلیک را حدوداً بین دو تا سه برابر قیمت قبلی و رنگ را حتی 5 برابر وارد کرده و فقط برخی از هزینهها چون برق و سوخت و بعضاً دستمزد کارگران را با همان نرخهای قبلی پرداخت مینماید چارهای جز افزایش قیمت محصول نهایی خود نخواهد داشت.»
جعفر حسینی اذعان داشت: « باید خوشبین و امیدوار به آینده با آموزش نسلهای جدید و انتقال تجربیات مفید به حفظ و تداوم و رشد و شکوفایی این صنعت پراشتغال کشور کمک و همه عزیزان در زنجیره تأمین و عرضه انواع محصولات نساجی اعم از مواد اولیه، تولید، توزیع و فروش را به آیندهای روشن بشارت دهیم»
مشروح گفتوگو با مدیرعامل فرش ساوین از نظرتان میگذرد. با این توضیح که وی فارغالتحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران است و سابقه فعالیت بهعنوان مدیر بازرگانی خارجی و مدیریت عامل شرکتهای نساجی رازی ابهر، فرتاب، ساوین تاب را در پرونده کاری خود ثبت کرده است.
*نساجی امروز: دیدگاه شما در مورد شرایط فعلی صنعت نساجی چیست و مهمترین معضلی که این صنعت با آن روبروست چیست؟
بیشک افرادی که وارد صنعت و یا حرفه خاصی میشوند مدتها کار مطالعاتی انجام داده و وضعیت آن صنعت را از زوایای مختلف با تأکید بر مزیتهای نسبی، محلی، منطقهای و بینالمللی بررسی و از سوی دیگر محدودیتها و تنگناها و تهدیدها را هم لحاظ کرده و با نگاهی به چشمانداز آتی آن صنعت تصمیم نهایی خود را اتخاذ می¬نمایند.
آنچه طی سالهای گذشته در بخش سرمایهگذاری و خرید ماشینآلات و انجام طرح توسعهای صورت گرفته فاقد پشتوانه و حمایت بلندمدت قانونی بوده است با این مفهوم که ابتدا دستگاههای دولتی اعلام کردند ارز خاص با شرایط ویژه در اختیار سرمایهگذار و کارآفرین قرار میدهند ولی بعد از مدتی با صدور بخشنامههای جدید تمامی آن اصول و ضوابط را بهم ریخته و استفادهکنندگان از تسهیلات را با حجم عظیمی از مشکلات و گرفتاریها مواجه می-نمایند و محصول این رفتار ایجاد و ترویج حس بیاعتمادی در بخش عظیمی از کارآفرینان و ایدهپردازان و سرمایه-گذاران در بخش صنعت کشور بوده است.
پس اعتمادسازی و غیرقابل تغییر نمودن قراردادها و مقررات و خلق الساعه نبودن دستورالعملها و بخشنامهها درکنار جامع و مانع بودن آنها مبنای اساسی در سرمایهگذاری در بخش ماشین آلات و احداث و توسعه کارخانجات میباشد که امیدوارم این مهم مورد توجه مقامات بلندپایه کشوری در هر سه قوه محترم قرار گیرد تا شاید در راستای اجرای فرمایشان مقام معظم رهبری مبنی بر نامگذاری سال 1397 به عنوان سال تولید ملی حرکت مثبتی داشته باشیم.
علیرغم همه مسائل مطرح شده خوشبختانه در صنعت نساجی کشور طی سالهای گذشته بویژه پس از برجام سرمایهگذاری خوبی انجام و در بخشهای مختلف این صنعت گسترده و فراگیر، ماشینآلات با آخرین تکنولوژی روز دنیا وارد و نصب و راهاندازی شدند قدرمسلم اینکه این ماشینآلات برای حرکت و تولید نیاز به مواد اولیه، مواد تعاونی و واسطهای دارند که بخش قابل توجهی از آنها از خارج از کشور باید وارد گردند با نگاهی به گذشته نه چندان دور میتوان گفت شوک ارزی قبلی بسیار بهتر از شوک ارزی فعلی مدیریت شد هر چند پس از آن شوک ارزی شاهد تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی فعال و خوشنام بودیم ولی در شوک ارزی فعلی با صدور دستورالعملهای بدون پشتوانه کارشناسی و همراه نکردن فعالان بخش خصوصی قطعاً صنعت را با مشکلات بیشتری مواجه نمودند که آثار مخرب آن بر صنعت و تولید به مراتب بیشتر از دوره قبلی خواهد بود.
من یکی از مشکلات ریشهای را در عدم اعتقاد جامعه و مسئولان بلندپایه کشور به علم اقتصاد و علوم مدیریت می-بینم زیرا بسیاری از ما فقط علوم طبیعی و ریاضی را علم میدانیم و ورود و اظهارنظر در آن علوم را در حیطه و قلمرو متخصصان آن علوم تلقی مینمائیم مثلاً وقتی راجع به یک بیماری چشمی و یا قلبی صحبت میشود و ما تحصیلکرده آن رشته نباشیم نهایت تلاش خود را مینمائیم تا افراد متخصص و خوشنام و به قول برخی، پزشکان پنجه طلائی آن بخش را معرفی نمائیم ولی وقتی بحث مسائل اقتصادی و سیاسی پیش میآید همه افراد خود را صاحبنظر دانسته و به ندرت به نظریات اجرائی اقتصاددانان و مدیران تحصیلکرده اعتماد می¬کنند.
برای نمونه خدمتتان عرض میکنم حذف و قلم کشیدن روی بنیانهای اقتصادی و عوامل و زنجیرههای تأمین، تولید و توزیع عواقب بسیار بدی خواهد شد وقتی در یک تصمیم ناگهانی شرکتهای تجاری و بازرگانان از زنجیره تأمین حذف میگردند آثار آن بعد از چندماه بروز خواهد کرد و در مورد صنعت نساجی مسلم بدانید ظرف دو سه ماه آینده با کمبود شدید مواد اولیه و واسطهای در بازار مواجه خواهیم شد زیرا از یک سو دست تجار و بازرگانان و شرکتهای تجاری را در واردات کوتاه کردند و از سوی دیگر خود تولیدکنندگان را محدود نمودند که به موقع واردات انجام ندادند و اینجاست که دستهای پنهانی و نامرئی اقتصاد کار خودش را خواهد کرد.
کمبود عرضه و افزایش تقاضا قطعاً افزایش قیمت را دامن خواهد زد زیرا وقتی تولیدکننده زیان خواباندن و متوقف کردن ماشینآلات و اخراج کارگران متخصص خود را بسیار بیشتر از خرید مواد اولیه گران بداند به هر قیمتی مواد اولیه را خواهد خرید پس به طور مشخص کمبود مواد اولیه و افزایش چندبرابری قیمت آن ابتداییترین آثار تصمیمات و سیاستگذاریهای اخیر خواهد بود.
*نساجی امروز: سیاست آزادسازی نرخ ارز و آزادسازی قیمت مواد اولیه در بازار داخل چه تأثیری بر فعالیت بنگاههای کوچک و متوسط گذاشت؟
بنگاههای کوچک و متوسط همواره مشکل نقدینگی و سرمایه در گردش داشتند در سیستم اقتصادی که خریدها نقد و فروشها مدتدار بوده است قطعاً بنگاهها و شرکتها میبایست حجم عظیمی نقدینگی و سرمایه درگردش در اختیار داشته باشند اتفاقی که به دلیل آزادسازی نرخ ارز رخ داده سبب شده فروش مدتدار از گزینههای عرضه و فروش حذف گردد گرچه با نگاه اول این تغییر از جهاتی به نفع بنگاههای کوچک و متوسط بنظر میرسد چون در یک بازده زمانی مثلاً 15 روزه الی یکماهه کل وجوه ناشی از فروش را دریافت میکنند منتها در قسمت اول که همانا خرید و تأمین مواد اولیه است قطعاً با مشکل جدی مواجه خواهند شد زیرا اینبار باید مواد اولیه و واسطهای و کمکی و بستهبندی خود را سه برابر قیمت قبلی خرید و جایگزین نمایند گرچه بخشی از این دو یا سه برابر شدن را با افزایشی که روی قیمت فروش محصولات قبلی خود دادهاند تأمین میکنند ولی به هیچ وجه نمیتوانند محصول خود را عین دلار که سه برابر شده سه برابر نمایند و بفروشند.
مشکل اساسی وقتی چهره خود را عیان خواهد کرد که یک کارخانه متوسط که حدوداً 2000 تن مواد اولیه در کارخانه داشته با تبدیل آن به کالا و محصول نهایی پس از مدتی فقط میتواند حداکثر 1000 تن مواد مشابه جایگزین نماید حال با این 1000 تن بجای بهرهبرداری از کل خط تولید فقط میتواند 50 درصد خط تولید خود را روشن نگه داشته و خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... و اینجاست که وقتی بعد از چندماه سراغ برخی از آنها را میگیرند به راحتی به شما میگویند مگر خبرنداری مدتی است تعطیل کردهاند، سه ماه پیش در کارخانه را بستند و رفتند و ... .
اخیراً شنیدم در این روزهای خاکستری در وزارت صمت بسته حمایتی برای صنعتگران تدارک میکنند در جلسهای، خدمت عزیزان در هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی اعلام کردم این بسته حمایتی محتوی چه چیزی میتواند باشد بیش از یک لیوان آبمیوه خوشرنگ برای کسی که تمامی مجاری تنفسیاش را بسته و قلب و معدهاش را با یک جراحی بدون برنامه توسط پزشک غیرمتخصص عمل کردهاید و یا دادن بادبادک رنگی به کودکی که به دلیل بیمهارتی پدر در رانندگی هر دو پایش را قطع کردهاند....
و جمله آخر اینکه مسلم بدانید سیستم بانکی کشور به دلیل اتخاذ سیاست انقباضی و کاهش حجم پول و نقدینگی در بازار، قطعاً از دادن وامهای قابل توجه که تولیدکننده کوچک و متوسط بتواند سرمایه درگردش مورد نیاز یکساله-اش را تأمین نماید به لطایف الحیل اجتناب خواهد کرد لطفاً حتماً یادداشت نمائید و آخر سال کنترل کنید.
*نساجی امروز: دیدگاه شما در مورد نرخ تورم و اثر آن بر صنعت ( و در سطح خُردتر صنعت نساجی ) چیست؟
افزایش قیمت در بخشهای مختلف اقتصادی و روی کالاها و محصولات مختلف معمولاً پس از یک دوره زمانی خاص روی میدهد در گذشته نه چندان دور که سیستم اطلاعرسانی و شبکههای اجتماعی خیلی قوی نبودند سیستم عرضه و تقاضا با یکدیگر تلاقی و قیمت را معلوم میکردند ولی اندکی زمانبری داشت تا به سایرکالاها سرایت نماید به عنوان مثال با افزایش دلار در کمتر از 24 ساعت، سکه قیمتش را تطبیق میداد ولی روی محصولات تولیدی کارخانجات یک هفته و بعضاً دو هفته تا یک ماه زمان میبرد و روی مسکن شاید دو ماه و کمی کمتر و یا بیشتر ولی امروزه گسترش سریع اخبار و اطلاعات و افزایش توانایی افراد در تجزیه و تحلیلهای اقتصادی آثار افزایش نرخ ارز روی تمامی کالاها و خدمات به سرعت عملی میگردد.
بطور قطع وقتی تولید کننده محصولات نساجی مثلاً فرشماشینی الیاف اکریلیک را حدوداً بین دو تا سه برابر قیمت قبلی و رنگ را حتی 5 برابر وارد کرده و فقط برخی از هزینهها چون برق و سوخت و بعضاً دستمزد کارگران را با همان نرخهای قبلی پرداخت مینماید چارهای جز افزایش قیمت محصول نهایی خود نخواهد داشت و از همین رو ما در یک بازه زمانی کوتاه شاهد افزایش قیمت محصولات نساجی خواهیم شد ولی این حقیقت را باید مطرح کنم که این افزایش قیمت تازه اول مشکل ماست زیرا بلافاصله با رکود تورمی مواجه خواهیم گشت به عنوان نمونه همین فرش ماشینی که برای اقشار متوسط و پایین جامعه از نظر سطح درآمدی تولید میشود قشری که بخشی از قدرت خریدش را از دست داده بود و فقط میتوانست کالای ضروری و مایحتاج اولیه خود را بخرد حال با این تورم سی چهل درصدی و ثابت بودن درآمد و دریافتیها قطعاً دیگر توانی برای خرید این کالا و کالاهای هم خانواده نخواهد داشت. مبل و رومبلی و پرده منزلش را سالها تعویض نخواهد کرد وقس علیهذا ...
*نساجی امروز: به اعتقاد شما تحریمهای بینالمللی تا چه میزان بر صنعت نساجی اثرگذار بوده ؟ توافق هستهای و تحقق برجام تا چه میزان در تعاملات بیناللملی ایران با دنیا موثر بود ؟
با توجه به قدمت صنایع نساجی در ایران و وجود انواع ماشینآلات در بخشهای صنعت ریسندگی، تکمیل، چاپ، رنگرزی، پوشاک، کیف و کفش ایران بازار بسیار خوبی برای بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی بوده و هست و در کنار ماشینآلات بخش عمدهای از مواد اولیه نیز از طریق آنها تأمین میگردد لذا با آغاز تحریمها متأسفانه تعدادی از آنها ارتباط کاری خود را با ایران قطع و به ناچار ما را به سوی محصولات کم کیفیت چینی و هندی و تایوانی و ... سوق دادند اگر چه در پارهای از موارد آنهم با شرایط خاص و پرداخت هزینههای اضافی و استفاده از کشور ثالث خریدهایی صورت میگرفت ولی هر خرید حکم یک پروژه سرطانی را داشت که از آغاز تا پایان، وقت و انرژی و توان تمامی مدیران شرکتها را میگرفت.
با توافق هستهای گشایش بسیار خوبی صورت گرفت و ضمن حضور مجدد نمایندگان و مدیران ارشد شرکتهای معتبر بینالمللی در ایران همه خواستار آغاز مجدد و تداوم همکاری شده و هزینه خرید نیز به مراتب کاهش یافت به گونهای که در پارهای از موارد فقط 250 یورو از وجوه حواله شده آنهم طبق ضوابط بانک گیرنده وجه، از مبلغ اصلی کسر و به فروشنده پرداخت میشد قدرت چانهزنی ما افزایش و دامنه انتخاب ما وسیعتر گردید.
متأسفانه با آغاز تحریمهای جدید و بازآفرینی مشکلات گذشته در شرایط بسیار بدی قرارگرفتهایم، تمامی تأمینکنندگان اعم از مواد اولیه، ماشینآلات بیشتر از خود ما به شرایط ما وقوف دارند و از درماندگی و ناچاری و نداشتن مواد اولیه مرغوب و کسری قطعات بخوبی آگاهند لذا در مقابل آنها به هیچ وجه قدرت چانهزنی نداریم هر آنچه میگویند باید بپذیریم و به هر نحوی میگویند باید پرداخت کنیم.
تازه این وضعیت شرکتی است که سالهای سال نمایندگان برخی از شرکتها از برخی کشورها را به دلیل پایین بودن کیفیت محصولات تولیدیشان به دفتر راه نمیداده است. قطعاً ورود ماشینآلات مدرن با تکنولوژی جدید و به روز دنیا تا زمان پایان تحریمها متوقف خواهد شد و چارهای جز کنار آمدن و تولید گرفتن از ماشینآلات خریداری شده قبلی نخواهیم داشت پس بیاییم صادق باشیم و بپذیریم که تحریمها در رشد و شکوفایی تولید و اقتصاد کشور بیاثر نخواهد بود لذا برای رفع آن چارهای بیاندیشیم.
از دیگر آثار تحریمها میتوان به از بین بردن تفاوتها در مدیریتها اشاره کرد. مدیر یا مدیران مدبری که نهایت تلاش خود را بکار برده و ساعتها و روزها و ماهها وقت صرف کارسنجی، زمانسنجی، افزایش راندمان، استانداردسازی و صرفهجویی در مصرف انرژی و کاهش ضایعات و نهایتاً کاهش هزینهها کرده با برخورد یکی از این بخشنامههای تحریم به یکی از خریدها و تحمیل میلیاردها تومان هزینه اضافی، تمامی بافتههایش را رشته کرده و آنچنان ضربه فنی می-شود که تا آخر نمیتواند قد راست نماید زیرا از یک طرف به دلیل اعمال استانداردهای اصولی ( شما بخوانید سختگیرانه) و جلوگیری از ریختوپاشها و اجرای ریاضت اقتصادی در میان پرسنل و بعضاً همکاران محبوبیت خوبی برای خود ایجاد نکرده است و از سوی دیگر تمامی این صرفهجوییها در طرفه العینی به عنوان مابهالتفاوت نرخ ارز، کارمزد حواله در سیستم بانکی، کارمزد صرافی، تبدیل ارزها به یکدیگر برای گم کردن مسیر حواله و یا خرید ارز از «آقای نیما سنایی توافقی آزاد» دود شده و به هوا رفته که قطعاً ایشان را هم همراه همان دودها به هوا خواهد برد.
*نساجی امروز: بسیاری از صنعتگران و تولیدکنندگان، خودتحریمیها و تحریمهای داخلی را به مراتب مخربتر از تحریمهای خارجی میدانند، دیدگاه شما در این زمینه چیست؟
از مطالبی که از دوران تحصیل درسالهای 58 و بعد از آن بخوبی به یاد دارم بحث تئوری سیستمها بود که اساتید گرانقدر اعلام میکردند آخرین تئوری مطرح شده درمدیریت میباشد گرچه همان زمان نزدیک به 15 الی 20 سال از سابقه اجرای آن در کشورهای آمریکایی و اروپایی میگذشت.
دراین تئوری برای انجام هرکار به تأثیر آن روی ساب سیستمها و سیستمهای جانبی و فراسیستمها نگریسته شده و در صورت نداشتن آثار منفی قابل توجه روی آنها اجرائی میشد. مطلبم را با یک مثال بسیار آشنا در دارو مطرح میکنم وقتی داروئی برای قلب تهیه میگردد تمامی آثار جانبی (ساید افکت) آن روی گوارش، اعصاب، مغز و روان و ... تحت بررسی قرار میگیرد و اگر آثار جانبی و مخرب آن از حدی فراتر باشد آن دارو تولید نشده و به بازار عرضه نمیگردد.
اینک بعد از حدود چهل سال چگونه این ابتداییترین تئوری مدیریت مورد توجه سیاستگذاران اقتصادی قرار نمیگیرد چطور میشود بخشنامهای که سرنوشت و شرایط اقتصادی 80 میلیون انسان و هزاران واحد تولید و صنعتی بازرگانی و خدماتی را تحت الشعاع قرار میدهد بدون بررسی آثارعمده و کلان آن و بدون توجه به درصد حصول هدف نهایی صادر و سپس براساس اعتراضات و فشارهای گروههای دارای قدرت، اصلاح و محتوی آن کمکم عوض و حتی در جهت خلاف دستورالعمل اولیه عوض میشود.
گرچه من ایمان دارم در شرایط خاص، بخشنامهها و دستورالعملها نمیتوانند بصورت یکسان منافع و مقاصد تمامی افراد ذینفع را به طور کاملاً برابر و عادلانه فراهم نمایند ولی با تعیین اولویتها و درجه اهمیت آنها، تعیین تأثیر دستورالعملها برای بخشهای مختلف کار بسیار پیچیدهای نیست، اینجاست که متأسفانه سالهاست واژۀ خود تحریمی به فرهنگ لغات ما در بخش اقتصاد و صنعت و تولید اضافه شده است زیرا به ندرت با نگرش سیستمی در حل و فصل امور و ارائه راهکار برای مقابله با چالشها و تنگناها و تحریمها گام برداشتند.
دستورالعملهای صادره برای اعزام کارشناسان جوان و کمتجربه سازمان تعزیزات به واحدهای تولیدی و به تصویر کشیدن انبارهای آنها، مسائل مربوط به دریافت مابهالتفاوت نرخ ارز از کالای خریداری شده قبل از تک نرخی شدن ارز، محدودیتهای اعمال شده برای ترخیص کالا از گمرکات نمونۀ بارزی از این خود تحریمیهایی بود که پس از تحریمهای ناجوانمردانه خارجی به کمبود کالا در بازار و افزایش قیمتها و بهم ریختگی شرایط اقتصادی جامعه از جمله لوازم خانگی و برقی، منسوجات و تلفن همراه و لاستیک و .... دامن زد امیدوارم این ناخدایان مؤمن برای چندمین بار از یک سوراخ گزیده نشوند و وقتی برای مصاحبه در قاب سیاه تلویزیون حاضر میشوند حداقل برای ساعاتی هر چند اندک به آثار و پیامدهای اصلی و جانبی پیام¬های خود بیاندیشند انشالله .
*نساجی امروز: پیشبینی شما از آینده صنعت نساجی ( تولید، توزیع ، فروش و مصرف منسوجات ) چیست؟
حتماً اطلاع دارید اتاق بازرگانی ایران به عنوان پارلمان بخش خصوصی اخیراً از یک گروه از متخصصان نظرسنجی انجام داده و قریب به 75 درصد شرکتکنندگان آینده صنعت را مبهم و تیره ترسیم کردند و بزرگترین مشکل را در سیاستگذاریهای ناصحیح در بخش ارزی، تغییر مستمر سیاستها و تصمیمات و عدم مشارکت فعالان اقتصادی در فرآیندهای تصمیمگیری عنوان کردند.
باید اذعان داشت این موضوع پدیده جدید و نادری نیست و فکر میکنم در طول 30 سال گذشته پس از پایان جنگ به ندرت از تجربیات و اقدامات مثبت بعمل آمده درسیاستگذاریها و مسائل مشابه گذشته استفاده کرده باشیم اگر شوک اخیر ارزی را سومین شوک بزرگ طی سه دهه قلمداد نمائیم کمتر کسی از نقاط قوت سیاستهای اجرائی دورههای قبلی برای کمرنگ کردن آثار شوک فعلی سخن گفته و یا استفاده کرده باشد لذا از همه مسئولان بلندپایه اقتصادی بویژه پولی و بانکی و علیالخصوص ارزی عاجزانه درخواست میکنیم سیاستهای مقابله با شوکهای ارزی ایجاد شده درکشور و سایرکشورهای دارای شرایط تقریباً مشابه با ما را مطالعه و در اتخاذ و اجرائی کردن سیاستها و برنامهریزیهای نهایی خود با نهایت دقت و حساسیت و جامعنگری عمل نمایند.
و اما مطلب آخر اینکه ارتباط انسانها با صنعت و دنیای نساجی از پیش از تولد انسان آغاز و تا آخرین لحظات حضور وی روی کره خاکی ادامه مییابد پس باید اذعان نمائیم یکی از مهمترین صنایع که هرکشوری حتی علیرغم نداشتن مزیت نسبی باید در آن دستی داشته باشد صنعت نساجی و پوشاک است.
حال که ما در این صنعت آمیخته با هنر و زیبایی و سازنده تنپوش و آرامشدهنده اشرف مخلوقات مزیت نسبی خاصی داشته و در جایجای میهن عزیزمان ایران کارگاهها و کارخانجات کوچک و بزرگی را بیش از 6 دهه قدمت برپا کردهایم باید خوشبین و امیدوار به آینده با آموزش نسلهای جدید و انتقال تجربیات مفید به حفظ و تداوم و رشد و شکوفایی این صنعت پراشتغال کشور کمک و همه عزیزان در زنجیره تأمین و عرضه انواع محصولات نساجی اعم از مواد اولیه، تولید، توزیع و فروش را به آیندهای روشن بشارت دهیم زیرا این صنعت با گوشت و پوست و استخوان تمامی عزیزان ما در سراسر ایران پهناور عجین شده است و این مزیتی است بسیار ارزشمند که تصویری بس روشن و زیبا از آینده این صنعت به ما میدهد.
آخر اینکه بسیاری از عزیزان هموطن انواع منسوجات و تولیدات صنایع نساجی و پوشاک کشور را به دلیل ایرانی بودن بر نوع مشابه خارجی آن ترجیح میدهند از کیف و کمربند و کفش گرفته تا جوراب، پیراهن، روپوش و مانتو، کتوشلوار و پرده و حوله و فرش ماشینی و فرش دستی و همین موضوع، مسئولیت ما دستاندرکاران این صنعت خوشنام و پرسابقه کشور را چندبرابر مینماید.
پس با امید و پرتوان به پیش برای حفظ و تداوم بقای این صنعت کهن.