سوفی اسکاچ با تحصیل در رشته ریاضیات فنی، فشن آقایان و طراحی بافت به تحقیق در مورد ادغام مفاهیم علمی با صنعت نساجی پرداخته است.
ترجمه: آزاده موحد
به گزارش سرویس ترجمه نساجی امروز، منسوجات هوشمند توانایی حس کردن محرک های محیطی را دارا هستند برای مثال اندازه گیری ضربان قلب یا دمای بدن فرد. معمولا از این گروه از منسوجات که اخیرا رونق زیادی هم یافته اند در بخش های پزشکی یا محافظتی استفاده می شود ولی آن ها این قابلیت را دارند که رفتارهای اجتماعی افراد را نیز درک کنند و این موضوع تحقیق سوفی اسکاچ است.
اسکاچ ابتدا به تحصیل در مدرسه مد وین مشغول بود و سپس در دانشگاه فنی این شهر تحصیلات خود را در رشته ریاضیات فنی ادامه داد و پس از آن مجددا با تحصیل در دانشگاه هنرهای کاربردی لینتس به مد روی آورد و در آن جا مدرک کارشناسی خود را در رشته طراحی مد گرفت. او سپس به انگلستان رفت و مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته طراحی مد آقایان از کالج مد لندن دریافت کرد. پس از مدتی فعالیت در صنعت مد به دنبال تحصیل در مقطع دکترا به دانشگاه کویین مری لندن رفت.
او همیشه به ترکیب طراحی با مفاهیم علمی علاقمند بود و هنگامی که به عنوان یک طراح مد فعالیت می کرد، ریاضیات را در برش الگوها و طراحی بافت به کار می گرفت.
در حال حاضر اسکاچ در حال بررسی استفاده از منسوجات الکترونیک در علوم شناختی است. او در دانشگاه کویین مری لندن بخشی از گروه تحقیقاتی علوم شناختی و آزمایشگاه مواد بوده و به تحقیق در زمینه حس کردن منسوجات، تعاملات اجتماعی و رفتارهای غیرکلامی می پردازد.
اسکاچ می گوید: "ما در گروه تحقیقاتی علوم شناختی دانشگاه کویین مری به کشف و بررسی فناوری های جدید برای درک رفتارها و ارتباطات انسانی می پردازیم. وظیفه من استفاده از قابلیت حسگری منسوجات به عنوان روشی برای ضبط رفتارهای مثبتی است که در مکالمات نمود پیدا می کند. سایر اعضای گروه بر روی پردازش زبان و تعامل بین انسان و رایانه کار می کنند. یک گروه کوچک نیز به تاسیس آزمایشگاه مواد برای تحقیق در رابطه با فناوری منسوجات الکترونیک کمک می کند."
علاقه اسکاچ به علایم و نشانه های غیرکلامی و توانایی این نشانه ها در آشکار ساختن جزییات مهم در تعاملات اجتماعی باعث فعالیت او در زمینه علوم شناختی و منسوجات شده است.
او می گوید استفاده ما از حرکات بدن برای ایجاد ارتباط برای مثال ژست ها و اشارات، حرکات سر و جهت گیری پاها بسیار شگفت انگیز است. ما با استفاده از لباس خود می توانیم بر روی علایم غیرکلامی تاکید کنیم. مد و به طور کلی تر منسوجات لایه دیگری را به این علایم اضافه می کند.
اسکاچ با تجزیه و تحلیل یک مکالمه از لباس برای اندازه گیری حرکت بدن و کشف علایم رفتاری استفاده می کند. او برای این کار دانش خود از طراحی مد را با متدولوژی علوم اجتماعی ادغام کرده است.
به کارگیری حسگرها در صندلی
یکی از نخستین پروژه های اسکاچ بافت حسگرهای فشار در پارچه صندلی بوده است. ایده این کار از این فکر به ذهن او خطور کرده که کدام یک از اشیای مورد استفاده در زندگی روزمره ما می توانند به سطوح حسگر تبدیل شوند.
اسکاچ شرح می دهد که پوشاک تنها اشیایی نیستند که توسط آن ها می توان منسوجات را لمس کرد بلکه تقریبا هرچیزی در فضاهای داخلی مثل صندلی، فرش، رومیزی و غیره راه های ارتباطی ما با منسوجات هستند. منسوجات یک رابط بسیار معمول برای ما به شمار می روند و استفاده از آن ها به عنوان اشیای حسگر چیزی را به محیط آشنای اطراف ما اضافه نمی کند.
اسکاچ و همکارانش با دید فوق به این نتیجه رسیدند که صندلی شی مناسبی برای تحقیق آن ها می باشد چون حرکات بدنی زیادی روی آن انجام می شود که ضبط آن ها می تواند جالب باشد.
فناوری به کارگرفته شده برای این صندلی های حسگر نسبتا ساده است؛ منسوجات حسگر فشاری که درون روکش صندلی قرار داده می شوند. برای این کار از یک پارچه رسانا و فوم غیرهادی برای تهیه تکه هایی که در سرتاسر صندلی توزیع شده اند، استفاده شده است. در قسمت زیرین صندلی یک میکروکنترلر و باتری پنهان شده که در نتیجه آن هیچ مانعی در کل شبکه حسگر وجود نخواهد داشت. هرگونه تغییر فشار در واقع همان داده های جمع آوری شده در این روش است که تفسیر آن همان تغییر مقاومت ماده رسانا می باشد.
زمانی که به پارچه رسانا فشاری اعمال شود فوم جمع شده و مقاومت بین دو نمونه کوچک از پارچه کاهش پیدا می کند. این تغییر در مقاومت توسط میکروکنترلر اندازه گیری می شود.
اسکاچ تلاش کرد با استفاده از این داده ها به سوالاتی نظیر این که آیا این صندلی ها قادرند بین گوینده و شنونده تفاوت قایل شوند؟ یا اگر کسی بخندد صندلی ها متوجه آن می شوند؟ پاسخ دهد که پاسخ آن نیز مثبت بود.
او می گوید: "ما در ابتدا به دنبال حرکات آشکار بدن بودیم اما در نهایت به تغییرات جزیی فشار در قسمت های تحتانی بدن و به ویژه در قسمت باسن رسیدیم. افرادی که صحبت می کنند در مقایسه با آن هایی که شنونده هستند فشار کمتری در ناحیه باسن ایجاد می کنند."
از این فناوری برای مثال می توان در ارزیابی مخاطبان استفاده کرد. اطلاعات به دست آمده از این صندلی ها می تواند در ثبت حرکات موضعی و درک تعاملات مخاطب مورد استفاده قرار گیرد برای مثال در کلاس های درس یا در حین جلسات کاری.
شلوارهای حسگر
دومین پروژه اسکاچ استفاده از حسگرهای فشار در شلوار است که با نام "شلوارهای حسگر" شناخته می شود. نتایج به دست آمده از روکش های صندلی حسگر منجر به انجام این پروژه شده است. هدف از ساخت این شلوارها دریافت اطلاعاتی با جزییات بیشتر درباره حرکت پا و اثرات متقابل لمسی به منظور مطالعه رفتارهای اجتماعی بوده است.
یک ماتریس حسگر متشکل از 200 نقطه داده ای در قسمت ران و باسن شلوار قرار داده می شود که تغییرات فشاری را اندازه گیری می کند. برای انعطاف پذیری ماتریس حسگر آن را از یک پارچه کشباف استرچ تهیه می کنند تا به راحتی بتوان آن را درون شلوار به کار گرفت. تصور کنید شلوارمتوجه شود چه کسی آن را پوشیده یا حتی احساس او را درک کند. این اطلاعات با کشف مواردی همچون تکان دادن عصبی پاها یا گذاشتن دست بین ران ها و غیره می تواند نشان دهنده حالات عاطفی و علایم رفتاری شخص باشد و در واقع لباس ما را به یک لباس "آگاه از رفتارهای اجتماعی" تبدیل کند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داده است که پیشگویی این پارچه های حسگر قابل اعتماد می باشد.
تا کنون تنها نمونه های اولیه از این شلوار و صندلی تولید شده است تا کل شبکه حسگر مورد آزمایش قرار بگیرد. برای این که این نمونه ها به محصولاتی مناسب بازارهای بزرگ تر تبدیل شوند باید عوامل دیگری نظیر قابلیت شستشو یا قرار دادن باتری در منسوج و غیره نیز مورد توجه قرار گیرد. این چالش ها برای اسکاچ با توجه به سابقه فعالیتی که در صنعت نساجی و مد داشته، جذاب و جالب توجه است. او عقیده دارد که یک سری مشکلات در رابطه با فناوری های پوشیدنی از بیست سال پیش تا کنون همچنان وجود داشته است نظیر ایجاد ارتباط بین اجزای الکترونیکی سخت و منسوجات رسانای نرم و یا چگونگی تولید نیرو در لباس بدون وصل کردن باتری به آن.
رفع مشکلات فوق تنها با همکاری بین بخش های مختلف و به اشتراک گذاشتن مهارت های گوناگون مربوط به این موضوع امکان پذیر بوده و لازمه آن نگرش های بین رشته ای است.