همزمان با جهانی شدن صنعت نساجی و پوشاک، تجارت جهانی منسوجات نیز از اهمیت خاصی برخوردار شدند و این امر موجب شد تا طی دهههای گذشته کشورهای صنعتی برنامههای ویژهای را برای این صنعت استراتژیک در نظر گیرند و حضور در بازار پوشاک به اولویت اصلی بسیاری از کشورها بدل شد.
متولیان داخلی نیز از این قافله جا نماندند و هرچند دیرتر از سایر کشورها، همزمان با تدوین سند استراتژی توسعه صنعتی، صنعت پوشاک و نساجی را نیز در میان 11 پیشران صنعتی قرار دادند تا به این طریق شرایط برای رشد این صنعت در کشور فراهم شود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از خبرآنلاین، در این راستا و در اولین گام ممنوعیت واردات برندهای پوشاک که ثبت داخلی نشدهاند در دستور کار متولیان این بخش قرار گرفت تا به این طریق بازار برای تولیدات داخلی باز شود.
دومین گام متولیان این بخش به راهاندازی شهرک صنعتی نساجی باز میگردد که هر چند هنوز به مرحله اجرا در نیامده اما آنچه مسلم است اجرایی کردن این طرح میتواند به توسعه بخش صنعت سرعت دهد.
اقدامات صورتگرفته در کنار سایر طرحهای حمایتی که در دستور کار متولیان دولتی قرار گرفت هرچند موجب شد تا بازار از برندهای قاچاق جمع شود، اما هنوز گام اساسی در راستای برندسازی برای این صنعت برداشته نشده و آنچه مسلم است برای رسیدن به بازارهای جهانی باید در کنار تولید مقرون بهصرفه برندسازی نیز در دستور کار متولیان قرار گیرد.
در میان کشورهایی که طی دهههای گذشته گامهای بلندی برای رسیدن به بازارهای جهانی برداشته میتوان به ترکیه اشاره کرد. کشوری که حدود 80 سال پیش صنعت نساجی و پوشاک را با هدف ایجاد اشتغال و درآمد اقتصادی برای مردم انتخاب کرد، اما بهتدریج این صنعت در حدی رشد پیدا کرد که به ستون فقرات اقتصاد ترکیه تبدیل شد.
بر اساس آخرین آمار ترکیه در سال گذشته میلادی بالغ بر 29 میلیارد دلار صادرات منسوجات اعم از پارچه و لباس داشته است. در حال حاضر این کشور یکی از صادرکنندگان مهم پوشاک، چه از طریق رسمی و چه از طریق غیر رسمی به کشور ما است. حال اینکه چگونه این کشور به یکی از مهمترین قطبهای پوشاک منطقه رسیده دستمایه پژوهش مرکز پژوهشهای مجلس شده است.
در گزارش این مرکز میخوانیم که وزارت صنعت و تجارت ترکیه صنایع نساجی و پوشاک را به عنوان بخش منتخب برای ایجاد اشتغال و سرمایهگذاری انتخاب کرده و شهرهای استانبول و ازمیر را به عنوان قطب خوشههای نساجی، طراحی و تولید پوشاک برگزیده است.
صنعت نساجی ترکیه با تأسیس بانک توسعه دولتی برای ایجاد و گسترش این صنایع در حدود هشت دهه پیش پایهگذاری شد. در آن زمان هدف از انتخاب صنایع نساجی و پوشاک ایجاد اشتغال و درآمد اقتصادی برای مردم بود، اما به تدریج این صنعت در حدی رشد پیدا کرد که به ستون فقرات اقتصاد ترکیه تبدیل شد.
در دهههای 1980 و 1990 میلادی صنایع نساجی و پوشاک 40 درصد از درآمد ارزی صادراتی ترکیه را تأمین کرد و هماکنون نیز اولین بخش اقتصادی تأمینکننده خالص درآمد ارزی این کشور به شمار میرود.
صنایع نساجی و پوشاک نه تنها در نیمه دوم قرن بیستم میلادی و دهه اول قرن بیستویک میلادی موتور محرکه رشد اقتصادی ترکیه محسوب میشد که در حال حاضر هم به عامل توسعه اقتصادی مناطق جنوب شرقی و شرقی ترکیه مبدل شده است.
تجربه موفق کشور ترکیه در صنایع نساجی و پوشاک که در کشورهای آسیایی ژاپن، کره جنوبی، تایوانوچین نیز به وقوع پیوست و در کشورهای هند، ویتنام، بنگلادش و پاکستان نیز در حال تکرار است، الگویی از انتخاب درست مسیر توسعه اقتصادی و صنعتی همراه با سیاستگذاریها و اقدامات اجرایی پشتیبان متناسب محسوب میشود.
در این گزارش آمده است: جامعیت، انسجام، استمرار، انطباق و تغییر برنامهها و عملکردها در طول روند توسعه، موضوع مهم و کلیدی در سیاستگذاریها و اقدامات اجرایی پشتیبان دولت ترکیه از صنایع نساجی و پوشاک است.
حوزههای پشتیبانی و حمایت ترکیه از صنایع نساجی و پوشاک از تخصیص زمین برای احداث کارخانه و مشوقهای سرمایهگذاری تا تولید، نفوذ در بازارهای صادراتی، آموزش، بازاریابی و برندینگ را دربرگرفته است. به عبارتی دولت ترکیه حمایت از توسعه صنعتی را به صرف تأمین مالی جهت ایجاد کارخانه معطوف نکرده و به مراتب بیش از آن بر کمکها و پشتیبانیهای پیشران صنعتی متمرکز شده است. در مجموع ارتباط بین صنایع نساجی و پوشاک و اقتصاد ترکیه رابطهای دوطرفه است و اقتصاد ترکیه به مراتب بیش از آنچه به این صنایع تزریق کرده، از منافع، خروجیها و سرریزهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن بهرهمند شده است.
کارشناسان این مرکز در گزارش خود آوردهاند که بررسی روند توسعه صنایع نساجی و پوشاک کشور ترکیه و سیاستگذاریها و اقدامات دولتهای این کشور در پشتیبانی و حمایت از این صنایع در حوزههای مختلف، ضمن آنکه از نقطهنظرهای مطالعات روند توسعه صنعتی و بررسی و تبیین نقش و اهمیت دولت در روند توسعه اهمیت دارد، از سوی دیگر امکان استفاده از تجربیات و دستاوردهای ترکیه در اقتصاد و به خصوص صنایع نساجی و پوشاک ایران را فراهم میکند.
بخش اول معرفی صنعت نساجی ترکیه
1 . روند توسعه صنعت نساجی
تاریخ نساجی آناتولی به قرنها پیش بازمیگردد و کماکان در کاوشهای باستانشناسی ابزارهای باستانی متعدد برای تولید منسوجات کشف میشود. در طی قرنهای شانزدهم و هفدهم میلادی، بخش تولید نساجی پیشرفت کرد و در سراسر کشور گسترده شد. در واقع، در پایان امپراتوری، بزرگترین صنعت عثمانی نساجی بود که به وضوح نشاندهنده اهمیت فرهنگی و روابط تاریخی این بخش است.
تأسیس بانک دولتی سومر برای تولید محصولات متنوع نساجی، سنگ بنای مهمی برای توسعه صنعت نساجی در ترکیه بوده است با سرمایهگذاری این بانک اولین کارخانه نساجی ترکیه در سال 1935 میلادی توسط آتاتورک در کایسری افتتاح شد. پس از سال 1933 میلادی، همه کارخانهها و واحدهای تولیدی کوچک نساجی و پوشاک زیر چتر سومر بانک یکپارچه شدند.
این بانک با سرمایهگذاری و آموزش نیروی کار به نیروی پیشران بخش خصوصی، از طریق تسهیم و انتشار دانش و فناوری انباشته شده در سرتاسر بخش خصوصی، تبدیل شد. با حمایت دولت، ظرفیتهای تولیدی نساجی قابل توجهی در طی سالهای 1923 تا 1962 میلادی در ترکیه ایجاد شد.
تولید گسترده پنبه در منطقه کوکوروا به توسعه بخش نساجی در سالهای بعد کمک کرد و منسوجات پنبهای به یک منبع مهم درآمد اقتصادی برای کشور تبدیل شد مابین سالهای 1962 تا 1972 میلادی، در تلاش برای ایجاد صنایع داخلی، دولت ترکیه سیاستهای جایگزینی واردات را اجرا کرد. در طول این اولین دوره برنامه توسعه اقتصادی کشور، بخش خصوصی تقویت شد و این برنامه نقش مهمی در تکوین خوشههای صنعتی ایفا کرد.
در سال 1972 میلادی اولین انجمن صنعت نساجی در بورسا به وجود آمد و در همین سال برای اولینبار ترکیه به صادرکننده خالص نساجی تبدیل شد. سیاستهای صادراتی تهاجمی در بین سالهای 1980 تا 1989 میلادی موجب شد که سهم منسوجات ساخت ترکیه در بازارهای خارجی افزایش پیدا کند. در سال 1990 میلادی، سهم نساجی و پوشاک به 37 درصد از کل صادرات و 54 درصد از صادرات تولیدات صنعتی ترکیه بالغ شد.
مرکز پژوهشها در ادامه گزارش خود میافزاید: صنعت نساجی و پوشاک ترکیه، از آغاز دهه 1980 میلادی تا اواخر دهه 1990 میلادی، ستون فقرات اقتصاد این کشور محسوب میشد.
در طول دهههای 1980 و 1990 میلادی این صنعت مهمترین منبع کسب درآمد ارزی در اقتصاد ترکیه بود. آزادسازی تجاری و سیاستهای صادراتگرا، تولید و صادرات نساجی و پوشاک را تحریک کرد و علاوه بر هزینههای پایین نیروی کار، وجود نیروی کار ماهر و مواد اولیه خام (پنبه) و انعطافپذیری بالا در واحدهای تولیدی رشد قابل توجهی را در این بخش صنعتی به وجود آورد. قارههای آسیا و اروپا از طریق ترکیه به یکدیگر متصل هستند و این موضوع از نقطهنظرهای هزینه حمل ونقل و زمان تحویل سریع، مزیت رقابتی حائز اهمیتی در برابر بسیاری از رقبا به ارمغان میآورد.
نظر به تشکیل اتحادیه گمرکی بین ترکیه و اتحادیه اروپا، ظرفیتهای تولید صنایع نساجی در طی دهه 1990 میلادی افزایش یافت. در این دهه شرکتها بهشدت درآمدهای خود را بر روی تهیه ماشینآلات سرمایهگذاری میکردند. در نتیجه ترکیه 3 / 7 درصد از ظرفیتهای ریسندگی چرخانهای پنبهای، 5 درصد از ظرفیتهای ریسندگی الیاف بلند و 1 / 5 درصد از ظرفیتهای بافندگی پشمی جهان، در سال 2008 میلادی را به دست آورد.
امروزه در حدود 7500 تولیدکننده صادرات نساجی از ترکیه را انجام میدهند.
واحدهای تولیدی عمدتا در استانبول، ازمیر، دنیزلی، بورسا، کهرامان مارش و قازیان تپ متمرکز شدهاند. هرچند که واحدهای تولیدی یکپارچه بزرگ هم فعالیت دارند، اما اکثر این واحدها شامل صنایع کوچک و متوسط هستند. محصولات نساجی پنبهای مانند الیاف، نخ و پارچههای تاری-پودی 24 درصد از صادرات نساجی را تشکیل میدهند. اقلام اصلی صادراتی نساجی عبارتند از: نخهای مصنوعی یکسره، پارچههای پنبهای تاری-پودی، پارچههای گردباف، قالی و کفپوشها و پارچههای مخمل.
در این گزارش با اشاره به این نکته که مهمترین رخداد برای صنعت نساجی ترکیه در سال 1995 میلادی اتفاق افتاد میافزاید: توافقنامه سازمان تجارت جهانی در خصوص نساجی و پوشاک مستلزم حذف همه توافقنامههای الیاف چندگانه و همه موانع تجاری بر روی تجارت نساجی و پوشاک تا سال 2005 میلادی بود. این امر موجب ظهور چین به عنوان یک رقیب بزرگ در صحنه بینالمللی نساجی شد.
صنعت نساجی ترکیه که از نظر تاریخی موفق و سودآور بود، اکنون در حال عبور از یک دوران گذار است. از آنجا که فعالیت به عنوان یک تولیدکننده کمهزینه، دیگر برای کسب حجم صادراتی قابل ملاحظه کافی نیست، رقابتپذیری صنعت نساجی باید به صورت قابل توجهی ارتقا پیدا کند و برنامهریزی راهبردی شود.
2- تمرکز جغرافیایی صنایع نساجی و پوشاک
تولید پارچه و پوشاک ترکیه بر حسب میزان اشتغال، تعداد شرکتها و حجم صادرات، بطور عمده در سه منطقه جغرافیایی مرمره، اژه و کوکورو متمرکز شده است.
فعالیتهای نساجی منطقه مرمره در استانهای تکیرداغ، استانبول و بورسا تمرکز یافته است. منطقه مرمره بزرگترین خوشه نساجی در اقتصاد ترکیه است که 56 درصد از کل اشتغال نساجی ترکیه را شامل میشود. بر اساس آمار وزارت کار و تأمین اجتماعی ترکیه، این منطقه تقریبا 67 درصد از کل تعداد شرکتهای نساجی و 71 درصد از کل صادرات نساجی ترکیه را به خود اختصاص داده است. فعالیتهای عمده تولیدی نساجی این منطقه عبارتند از: تولید پوشاک، نخ، گردبافی و تکمیل نساجی.
منطقه اژه در منسوجات منزل، عمدتا حوله و لوازم حمام متمرکز شده است. این منطقه سهم 12 درصد از اشتغال نساجی، 10 درصد از صادرات نساجی و 11 درصد از کل تعداد شرکتهای نساجی ترکیه را دارد.
منطقه جنوب شرقی ترکیه با مرکزیت شهر آدانا در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی داشته است.
در جایی که قبلا فقط پنبه کشت میشد، هماکنون صنایع نساجی ایجاد شده و در حال رشد است. منطقه کوکوروا دارای سهم اشتغال، صادرات و تعداد بنگاههای به ترتیب 10، 12 و 5 درصد از کل صنعت نساجی ترکیه است. این منطقه در درجه سوم از نظر تمرکز صنایع نساجی قرار دارد، اما از سرعت رشد بالاتری در هر سه زمینه اشتغال، صادرات و تعداد واحدها برخوردار است. محصولات اصلی منطقه کوکوروا عبارتند از: فرش ماشینی، گلیم، نخ، بافندگی و تکمیل پارچههای پنبهای.
3- سرمایهگذاری در صنایع نساجی، پوشاک و چرم
بخش قابل توجهی از سرمایهگذاری در صنایع نساجی و پوشاک شامل ماشینآلات و تجهیزات تولیدی است. صنایع ساخت ماشینآلات نساجی و پوشاک ترکیه در چند سال اخیر مقداری رشد کرده است، اما تا قبل از سال 2010 میلادی میزان و تنوع تولیدات چندان قابل توجهی نداشت. بنابراین روند واردات ماشینآلات نساجی، پوشاک و چرم ترکیه میتواند به عنوان معیاری نسبتا دقیق جهت بررسی روندهای سرمایهگذاری در این صنعت استفاده شود.
بر اساس دادههای سازمان تجارت جهانی و گمرک ترکیه، در طی سالهای 1962 تا 1972 میلادی، واردات ماشینآلات نساجی، پوشاک و چرم ترکیه بین 10 تا 50 میلیون دلار در سال (متوسط 24میلیون دلار در سال) در نوسان بود. در بین سالهای 1972 تا 1983 میلادی، واردات این ماشینآلات افزایش یافت و به میانگین 130 میلیون دلار در سال صعود کرد. از سال 1984 میلادی به بعد واردات ماشینآلات نساجی، پوشاک و چرم ترکیه به تدریج افزایش یافت و در سال 1993 میلادی به 1/1 میلیارد دلار و پس از آن در سال 2003 میلادی به 35/2 میلیارد دلار (مقام دوم جهانی پس از چین با میزان 8/4 میلیارد دلار و 2 / 3 درصد از کل واردات کشور ترکیه در سال 2003) صعود کرد.
در طی بیست سال منتهی به سال 2016 میلادی، میانگین واردات ماشینآلات نساجی، پوشاک و چرم ترکیه برابر با 5 / 1 میلیارد دلار در سال بود. به عبارتی در دو دهه اخیر فقط 30 میلیارد دلار در ماشینآلات وارداتی جهت صنایع نساجی سرمایهگذاری شده است که با سرمایهگذاری های انجام شده در زمین، ساختمان، تأسیسات برقی و مکانیکی، اداری و ماشینآلات داخلی، مجموع سرمایهگذاری دو دهه اخیر صنایع نساجی، پوشاک و چرم ترکیه به مراتب بیش از این مقدار برآورد میشود. بر اساس آمار وزارت توسعه ترکیه، از مجموع 567 میلیارد دلار سرمایهگذاری انجام شده در طول سالهای 1990 تا 2011 میلادی، فقط 105 میلیارد دلار در زمینه نساجی و پوشاک بود که پس از آن بخش حملونقل با 91 میلیارد دلار قرار داشت.
در مجموع در دوره 2015 - 2001 میلادی سهم کشورهای چین، ترکیه، هند و امریکا از مجموع واردات ماشینآلات نساجی و پوشاک جهان، به ترتیب 21، 7، 7 و 5 درصد است و پس از چین، ترکیه با سهم کمی بیش از هند، دومین سرمایهگذار جهانی در ماشینآلات وارداتی نساجی و پوشاک محسوب میشود.
بر اساس دادههای فدراسیون جهانی تولیدکنندگان نساجی، در سال 2014 میلادی، ترکیه با دارا بودن 1/7 میلیون دوک ریسندگی الیاف کوتاه (سهم 3 درصد از کل جهان)، 775 هزار دوک ریسندگی الیاف بلند (7/5 درصد از کل جهان) و 720 هزار روتور ریسندگی چرخانهای (8/8 درصد از کل جهان)، پس از چین و هند از سومین توان تولیدی جهانی در زمینه ریسندگی انواع نخ برخوردار بود.
تا پایان سال 2013 میلادی، ترکیه دارای ظرفیتهای نصب شده 45 هزار ماشین بافندگی بیماکوی پنبهای (سهم 4/3 درصد از جهان) و 6250 ماشین بافندگی پشمی (سهم 1/5 درصد از جهان) بود. در مجموع دوره 2014 - 2005 میلادی، 10500 ماشین گردبافی (سهم 5 / 3 درصد از جهان) و 13300 ماشین تختبافی (سهم 4 درصد از جهان) در ترکیه نصب شد.
4- سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنایع نساجی و پوشاک
بر اساس گزارشهای وزارت اقتصاد ترکیه در مجموع دوره 2016 - 1954 میلادی، تعداد 679 واحد صنعتی نساجی و پوشاک با سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ترکیه ایجاد شدکه 10.2 درصد از کل تعداد این نوع واحدها در صنعت را به خود اختصاص داد.
هر چند که در طی سالهای 2008 تا 2013 میلادی تعداد واحدهای صنعتی نساجی و پوشاک با سرمایهگذاری مستقیم خارجی کاهش یافت، اما در طی سالهای 2015 و 2016 میلادی با به ترتیب 64 و 70 فقره سرمایهگذاری خارجی، صنایع نساجی و پوشاک سهم 8/13 و 5/16 درصد از کل صنعت را داشت.
بخش صنعت با 7/1 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سهم 25 درصد از کل این سرمایهگذاریها در سال 2016 میلادی از رتبه اول در بین بخشهای اقتصادی برخوردار بود.
هرچند که در خصوص جزییات سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنایع نساجی و پوشاک اطلاعات چندانی منتشر نشده است، اما گزارش شده که شرکتهای پوشاک ترکیه بین سالهای 2005 تا 2015 از 132/1 میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی برخوردار بودهاند.
5- برخی از شاخصهای صنایع نساجی و پوشاک
در طی دهه 1990 میلادی نساجی و پوشاک بزرگترین صنعت ترکیه به شمار میرفت. نرخ رشد متوسط سالانه این صنعت به میزان 2/12 درصد، بیش از دو برابر میانگین رشد اقتصادی کشور (2/5 درصد) در دهه 1990 میلادی بود. در سال 2001 میلادی، صنعت نساجی و پوشاک سهم 5/5 درصد از تولید ناخالص داخلی، 6/22 درصد از تولید ناخالص داخلی بخش صنعت و 21 درصد از اشتغال صنعتی ترکیه را بر عهده داشت.
بر اساس آمار موسسه تامین اجتماعی ترکیه، در سال 2016 میلادی 59 هزار شرکت در صنایع نساجی، پوشاک و چرم ترکیه فعال بودند که شامل 16 هزار شرکت نساجی و 31 هزار شرکت پوشاک میگردد. کل تعداد کارکنان در واحدهای رسمی بالغ بر یک میلیون نفر و برای کل واحدهای رسمی و غیررسمی نساجی و پوشاک و چرم حدود دو میلیون نفر برآورد میشود.
نظر به اشتغال تقریبا برابر بین واحدهای نساجی و پوشاک رسمی و میزان اشتغال 2 تا 3 برابری پوشاک نسبت به نساجی، بخش اعظم اشتغال غیررسمی صنایع نساجی و پوشاک شامل واحدهای خرد و کوچک پوشاک میشود.
بر اساس دادههای اتاق صنایع استانبول، در سپتامبر سال 2013 میلادی ظرفیت سالانه تولید انواع نخ (پنبهای، پشمی و ابریشمی (958 هزار تن، انواع پارچه تاری-پودی 56 / 1 میلیارد مترمربع و ظرفیت تولید انواع پارچههای تریکو 2/1 میلیون تن بود.
این مرکز در پایان چنین جمعبندی میکند: صنایع نساجی و پوشاک در ترکیه توسط وزارت صنعت و تجارت این کشور به عنوان صنعت منتخب راهبردی برای ایجاد اشتغال برگزیده شده است ضمن آنکه در بین رشتههای اقتصادی بالاترین نقش در توسعه اقتصادی کشور ترکیه را به عهده داشته، هماکنون نیز به محور توسعه مناطق کمتر توسعهیافته جنوب شرقی و شرق ترکیه تبدیل شده است. فرآیند توسعه در اقتصادها به خودی خود اتفاق نمیافتد و نیازمند سیاستگذاری و حمایت دولتها و به خصوص همکاری تنگاتنگ بین دولت و بخش خصوصی در جهت توسعه کشور است.
ضمن بررسی روند توسعه صنایع نساجی و پوشاک ترکیه ملاحظه شد، در طی یک روند هشتادساله دولت ترکیه به صورت مستمر به پشتیبانی خود از این صنعت ادامه داده است. این بسته جامع و کامل حمایتها، مشوقها و یارانهها در طول زمان تکوین و تکامل پیدا کرده و با ملاحظات و شرایط زمانی انطباق یافته است.
علاوه بر این جامعیت کافی از پشتیبانیها و حمایتهای دولتی در حوزههای متنوعی شامل سرمایهگذاری و تأمین مالی، معافیتهای عوارض و حقوق دولتی، موضوعات تجاری، نیروی انسانی، آموزش، تحقیقات، طراحی و مد، بازارسازی و بازاریابی و شبکهسازی و خوشهسازی وجود دارد.
موضوع قابل توجه این است که با وجود اینکه بخش مهمی از کمکها و پشتیبانیهای به عمل آمده از صنعت نساجی در قالب عام حمایت از صنایع کشور ترکیه بود، اما این صنعت بیش از دیگر رشتهها توانست تا از این کمکها و مشوقها استفاده کند. در یک جمعبندی کلی حمایتها و پشتیبانیهای دولت ترکیه از صنایع نساجی و پوشاک این کشور، به شرح زیر است:
1- عزم و اراده ملی و هدفگذاری راهبردی برای توسعه صنایع نساجی و پوشاک با هشت دهه روند مستمر و منسجم حمایت و پشتیبانی دولت،
2- اولویتدهی به صنایع نساجی و پوشاک به عنوان محور توسعه و تأسیس بانک دولتی برای رشد و گسترش صنعت نساجی،
3- تخصیص اعتبارهای مستقیم و غیرمستقیم از بودجه عمومی دولت،
4- کاهش تدریجی مداخلات مستقیم دولتی در صنعت و افزایش حمایتها و پشتیبانیهای مستقیم و غیرمستقیم دولتی،
5- تجهیز مجموعه متنوع و کاملی از سازمانها و نهادهای پشتیبان و ابزارهای سیاستگذاری برای پشتیبانی و حمایت از صنایع نساجی و پوشاک،
6- اخذ کمکهای مالی و فنی بینالمللی مانند اجرای پروژه خوشه مد و نساجی توسط اتحادیه اروپا،
7- تخفیف خاص و قابل ملاحظه مالیات ارزشافزوده تولیدات نساجی،
8- آموزش عالی و حرفهای، تأمین نیروی انسانی ماهر و تحقیق و توسعه،
9- امکان استفاده از طرحهای مشوق سرمایهگذاری در سطح عمومی و منطقهای
10- حجم سرمایهگذاریهای بالا و به خصوص در ایجاد ظرفیتهای تولیدی قدرتمند تجهیز شده
توسط ماشینآلات و تجهیزات با آخرین فناوریها، با حمایت از طریق مشوقهای متنوع سرمایهگذاری،
11- سرمایهگذاری مستقیم خارجی،
12- سرمایهگذاری گسترده در جهت تأمین مواد اولیه (پنبه) با کیفیت و قیمت رقابتی،
13-ایجاد مراکز صنعتی و ترویج خوشههای صنعتی نساجی و پوشاک و شبکهسازی مابین بنگاههای کوچک و متوسط و تأمین مالی خوشهسازی،
14- انجام سرمایهگذاریهای پشتیبان تولید مساعد برای محیط زیست، گسترش تحقیق و توسعه، توسعه محصولات، رشد مهارتهای نوآوری و نوسازی و بازسازی واحدها جهت صنایع نساجی و پوشاک، تأمین مالی خوشهسازی نساجی و تأمین مواد اولیه در استراتژی صنعتی 2014 - 2011 میلادی ترکیه،
15- اجرای برنامههای حمایتی خاص مانند «برنامه عمل استراتژیک برای صنایع نساجی، پوشاک و چرم» جهت واحدهای تولیدی با حداقل 30 کارکن که از مناطق توسعهیافته به مناطق با اولویت توسعه انتقال پیدا کنند، شامل تخفیف هزینه انرژی الکتریکی تا سقف 50 درصد، معافیت مالیات بر ارزشافزوده، معافیت حقوق و عوارض گمرکی، پشتیبانی تسهیلات بانکی، معافیت سهم کارفرمای حق بیمه اجتماعی، تخفیف مالیات شرکت، تخصیص زمین مجانی و سرمایهگذاری و اعتبار بانکی با بهره صفر،
16- پشتیبانی و تأمین کمکهای مالی جهت تحقیق و توسعه، تحقیقات بازار، آموزش، ایجاد اشتغال، ایجاد دفاتر خارجی، ثبت اختراع، افزایش بهرهوری، طراحی صنعتی و هزینه ثبت علائم تجاری، شرکت در نمایشگاهها، برندینگ تولیدات در بازارهای بینالمللی و کاهش هزینههای زیستمحیطی،
17- اتخاذ سیاست جایگزینی واردات و پس از آن توسعه صادرات،
18- سیاست تجارت خارجی هوشمند و کارشناسی شده با عقد قراردادها و توافقنامههای تجاری برای تسهیل صادرات منسوجات و پوشاک به کشورهای دیگر و در عین حال در صورت لزوم حمایت از تولیدات داخلی در برابر واردات،
19- تسهیل و توسعه صادرات نساجی و پوشاک از طریق ایجاد اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا، عقد توافقنامههای تجارت ترجیحی و استفاده از کلیه ابزارهای تجاری ممکن و از سوی دیگر دفاع تمام قد از صنایع نساجی و پوشاک در برابر زیانها و خسارات ناشی از واردات،
20- برنامههای حمایت از بازاریابی و برندینگ مانند برنامه تورکوالیتی با طیف گستردهای از حمایتها، کمکها و مشوقها (از هزینه ثبت برند تا فعالیتهای بازاریابی و روابط عمومی، از باز کردن فروشگاهها، انبارها، شعبهها، دفاتر و نمایشگاهها تا پرداخت هزینههای اجاره و مخارج غرفه در نمایشگاهها، از هزینههای دکوراسیون و حق امتیاز فروشگاهها و هزینه گواهیهای کیفیت تا همه هزینههای مربوط به فعالیتهای برندینگ).
افزایش ۲۸ برابری واردات ایران در سه سال!
از میان انواع حمایت های دولتی از این صنعت در ترکیه می توان به توافق های تجاری دو جانبه اشاره کرد. توافقنامه تجارت ترجیحی ایران و ترکیه مثالی واضاح از نقش حمایتی دولت ترکیه از صادرات نساجی و پوشاک است. طبق فهرست اقلام تعرفه ای توافقنامه، در صدر اقلامی که ترکیه امتیاز داده شد، منسوجات و پوشاک با ۳۲ قلم کالایی، ۲۶ درصد از کل، قرار دارد.
این توافق که در دیماه ۹۳ اجرایی شد، عملا به سود این بخش از صنایع ترکیه ای شد. در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ میلادی صادرات اقلام تحت پوشش توافقنامه در زمینه پوشاک با ۲۹۴ درصد رشد به ۲۸۳ میلیون دلار افزایش یافت.
عقد توافقنامه تجارت ترجیحی ایران و ترکیه که کاملا به زیان صنایع کوچک و متوسط ایران و به ویژه صنعت نساجی و پوشاک تنظیم شده بود، در تسریع صادرات ترک بسیار اثرگذار بود.
اجرای این توافقنامه موجب شد در سال های ۲۰۱۵ و ۲۰۰۱۶ میلادی از بالاترین میزان رشد صادرات نساجی و پوشاک به ایران برخوردار شد به گونه ای که در این دو سال از بالاترین میزان رشد صادرات به ایران برخودار شد. این امر سبب شد واردات ایران در رابطه با پوشاک ۶.۵ برابر افزایش یابد.
در مجموع این سه سال صادرات پوشاک ترکیه به ایران ۲۸ برابر افزایش از ۱۲ به ۳۴۱ میلیون دلار افزایش یافت.