به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، با اطمینان اعلام میکند: «انسانهای موفق، منتظر نمیمانند. ما هم دنبال ناجی نیستیم و به حرکت ادامه میدهیم اما واقعیت این است که در یک بازه زمانی بسیار گسترده با هزار معمای لاینحل روبرو میشویم و تمام انرژی، توان و تفکر مدیران را میگیرد و اجازه نمیدهد مدیران براساس خلاقیت و توانمندی به هدفگذاری بپردازند.»
مهندس اخوان مدیرعامل مجتمع نساجی نگین در این گفتوگو ضمن بررسی مزیتهای صنعت نساجی و تحلیل مسائل و مشکلات آن، دیدگاه خود را پیرامون ممنوعیت واردات نخ نیز اعلام میکند.
وی خاطرنشان میکند: «امروز که بهعنوان یک تولیدکننده مقابل شما نشستهام با میلیونها مشکل دست و پنجه نرم میکنم در کشوری زندگی نمیکنیم که یک تصمیم را با سرعت و سهولت اجرایی کنیم بلکه امروز یک تصمیم میگیریم اما هزاران مانع و مشکل سر راهمان به وجود میآید که باید آنها را حل کنیم...» مشروح این گفتوگو از نظرتان میگذرد:
*نساجی امروز: بیوگرافی و شروع فعالیت در صنایع نساجی
متولد سال 1343 در شهرستان بروجن هستم. سال 1368 و پس از انجام مطالعات گسترده و کارشناسی، به این نتیجه رسیدم که تعداد تولیدکنندگان فعال کیسههای پلیپروپیلن انگشتشمار هستند؛ لذا صنعت نساجی را جهت سرمایهگذاری انتخاب شد. ماشینآلات مورد نیاز را از بهترین سازنده آن یعنی یک شرکت مطرح اتریشی وارد و در سال 1370 تولید را آغاز کردیم.
در ادامه مطالعاتی پیرامون تولید نخهای فیلامت پلیاستر نیز انجام دادم. در آن زمان فقط یک شرکت در کشور چنین نخهایی را تولید میکرد در حالیکه بازار نیاز مبرمی به این محصول داشت لذا سال 1375 شرکت نساجی نگین بروجن با هدف تولید نخهای مذکور راهاندازی شد. سپس ایده راهاندازی یک مجتمع نساجی به ذهنم خطور کرد تا در قالب کارکردهای مکمل یکدیگر فعالیت نماید در این راستا «مجتمع نساجی بروجن» پایهریزی شد که متشکل از چهار شرکت (با اشتغالزایی مستقیم برای 500 نفر) به این شرح است:
*شرکت نساجی نگین- تأسیس در سال 1375 : تولیدکننده نخهای POYوFDY با تولید روزانه حدود یکصد تن
*شرکت رنگین نخ نگین بروجن- تأسیس در سال 1383: تولیدکننده نخهایDTY وATY با تولید روزانه حدود یکصد تن
*شرکت پلی بهریس آفاق بروجن- تأسیس در سال 1389: تولیدکننده انواع نخهای رنگی با تولید روزانه 15 تن
*شرکت ابریشم بافت زاگرس - تأسیس در سال 1393 که بافندگی را در دستور کار قرار داده است.
یکی از خصوصیات واحد ما، توسعه روزافزون و چشمگیر است به طوری که سال 2018 از یکی از شرکتهای معتبر آلمانی به نام بارمگ، پیشرفتهترین تکنولوژی روز دنیای نساجی را با هدف تولید نخهای میکروفیلامنت خریداری کردیم. تا آن زمان در ایران تکنولوژیهای مدرن تولید نخ با 3 /0 DPF در ایران وجود نداشت اما پس از تهیه ماشینآلات مورد نیاز (که با صدها مشکل و مانع همراه بود و دو سال نصب آن به طول انجامید)، توانستیم تحول بزرگی در تولید نخهای میکروفیلامنت ایجاد و بازار داخل را نسبت به واردات بینیاز نماییم؛ البته متأسفانه واردات همچنان ادامه دارد درصورتیکه برای رفع واردات سرمایهگذاری سنگینی انجام شده و ماشینآلات مدرن و با تکنولوژی روز جهان خریداری و وارد کشور گردیده است.
شایان ذکر است، تا سال 2020 توسعه واحد ما ادامه پیدا خواهد کرد زیرا سایر ماشینآلات مکمل در حال ورود هستند چون پس از تهیه ماشینآلات تولید نخ میکروفیلامنت، با نبود ماشینآلات مناسب DTY این نخهای ظریف روبرو شدیم! لذا در شرکت رنگین نخ بروجن در دو فاز اقدام به تهیه ماشینهای تکسچرایزینگ از نوع گودتدار نمودیم.
توان تولید سالیانه انواع نخهای فیلامنت پلیاستر در کشور با بیش از 38 شرکت و 969 وایندر، معادل 576 هزار و 529 تن است که کاملاً پاسخگوی نیاز بازار داخلی میباشد. همچنین در شرکتهای فوق حدود 5 هزار 226 نفر مشغول کار هستند و در کمیته نخهای فیلامنت انجمن صنایع نساجی ایران، تلاش میکنیم این رشته به رشد چشمگیر خود ادامه دهد و یا از تولید این محصولات باید صادر گردد.
بررسی مزیتهای صنعت نساجی
1- میزان سرمایهگذاری به نفر در رشته نساجی نسبت به سایر صنایع بسیار کمتر است.
2- صنعت نساجی نسبت به صنایع دیگر ضریب اشتغال بالاتری دارد.
3- محصولات تولیدی صنعت نساجی نسبت به صنایع دیگر دارای ارزش افزوده بیشتری میباشد.
4- به دلیل مزیت نسبی مواد اولیه باتوجه به وجود پتروشیمی¬ها توان رقابت با سایر رقبای بینالمللی وجود دارد.
5- در امر صادرات، امکان حضور در تمام بازارها حتی کشورهای اروپایی و وجود دارد.
صادرات غیرنفتی کشور 44 میلیارد دلار و سهم صنعت نساجی از آن 700 میلیون دلار است (معادل 2 درصد)، میزان اشتغال در صنعت، تقریباً سه میلیون نفر است که 13 درصد آن توسط صنعت نساجی تأمین میشود. پس صنعتی که دارای چنین مزیتهای نسبی قابل توجه و چشمگیری است، چرا مورد توجه دولتمردان قرار نمیگیرد؟ اصولاً در شرایطی که فروش نفت ایران به دلیل تحریم، کاهش یافته، با اتکا به کدام درآمد میخواهند کشور را اداره نمایند؟ با صنعت خودروسازی؟ آیا محصولات این صنعت جز در ایران خریدار دیگری دارد؟!! چرا منابع مالی کشور را در گرداب بدون ته خودروسازی میریزند؟
مزیت اشتغالزایی صنایع نساجی بسیار بالاست بهطوری که طبق بررسیهای صورت گرفته در سال95 ، ایجاد یک فرصت شغلی در صنعت نساجی 95 میلیون تومان سرمایه نیاز دارد در حالیکه این رقم در سایر صنایع به 360 میلیون تومان میرسد. ضمن اینکه محصولات نساجی قابلیت صادرات به دنیا را دارد.
نگاهی به روند حرکتی کشورهای توسعه یافته صنعتی مانند انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و .. نشان میدهد که ابتدا با صنعت نساجی وارد میدان صنعت شدهاند، سپس این صنعت پیش درآمد توسعه صنعتی در کشورهای آسیایی همچون کره جنوبی و ژاپن شد؛ سپس به ترکیه، چین، بنگلادش، هند و ... رسید. چین با اتکا به صنعت نساجی توانست برای بخشی عظیمی از جمعیت خود فرصت شغلی ایجاد کند. چنین پتانسیلی را در کدام صنعت سراغ دارید؟
متأسفانه در کشور ما به جای بها دادن به صنعت نساجی، آن را به گورستان ماشینهای دست دوم دنیا تبدیل کردهایم. چین و ترکیه ماشینهای دست چندم خود را به ایرانیان میفروشند غافل از اینکه اگر ماشینآلات مستهلک، کارآیی لازم را داشتند که صاحبانش آن را دور نمیانداختند! اصلاً قرار است چه محصولاتی با این ماشینآلات از رده خارج تولید شود که بتوان در بازارهای بینالمللی به رقابت بپردازیم؟
*نساجی امروز:بهاعتقاد شما مهمترین مشکلات تولید در بخش صنعت نساجی چه مواردی را در برمیگیرد؟
1. نبود ثبات رویه در قوانین و مقررات کشور که باعث عدم قدرت برنامهریزی میشود.
2. اخذ مالیات غیرمتعارف از بخش صنعت در قالب عملکرد و ارزش افزوده
3. وجود قاچاق که میشود گفت امروز قاچاق سنگ پیش پای تولید و یا بهتر بگویم رقیب اصلی تولید شده است.
4. عدم استراتژی احداث واحدهای تولیدی با ماشینآلات جدید و تکنولوژی روز
5. نداشتن قدرت صادرات به دلیل بالا بودن قیمت تمامشده که عوامل آن :
الف) نرخ بهره بالای بانکی
ب) نرخ تورم دو رقمی
ج) پیر بودن ماشینآلات
د) نداشتن نیروی انسانی مجرب و متخصص
ه) نداشتن مواد اولیه با قیمت ویژه (سوبسیدی) صرفاً جهت صادرات
و) واقعی نبودن نرخ ارز
«نبود ثبات و آرامش در برنامهریزی» یکی دیگر از مشکلات تولیدکنندگان است. مدیر برای اداره یک واحد تولیدی باید در بازه زمانی شش ماه تا یکسال برنامهریزی نماید ولی ما نمیتوانیم حتی برای فردا نیز برنامهریزی کنیم! هر روز مواد اولیه را با قیمت متفاوت میخریم، نرخ ارز هر روز تغییر میکند، قوانین صادرات نیز مشکلات خاص خود را دارد و سیستم بانکی هم توان پاسخگویی شرایط فعلی را ندارد؛ پس تولیدکننده در این شرایط چگونه برنامهریزی کند؟
«اخذ مالیات غیرمتعارف از صنعت» را به این فهرست طولانی اضافه نمایید. در تمام دنیا مالیات ارزش افزوده از کالای نهایی مصرفکننده نهایی اخذ میگردد ولی متأسفانه در ایران از کالای واسطه هم اخذ می¬شود که این امر به دلیل فرآیندهای بسیار زیاد و اخذ مکرر مالیات ارزش افزوده کالای نهایی بسیار گرانقیمت و غیر رقابتی میشود.
ناکارآمدی دولتها در مدیریت صنعتی و اقتصادی: تمام دولتهای ما ناکارآمد بودهاند. اساسا دولتها دارای چشمانداز برای صنایع کشور نیستند چون دولتمردان همیشه بر منابع حاصل از فروش نفت مدیریت کردهاند.
در واقع تبدیل به یک کشور مصرفگرا بدون نگاه تولیدی شدهایم و همیشه تولید در کشور فقیر بوده است و دولت، منابع مالی را جهت واردات کالاهای مختلف در اختیار تجار و بازرگانان قرار داده و صنایع در آستانه تعطیلی و توقف هستند.
تولید ناخالص ملی کشور 480 میلیارد دلار است که سهم صنایع 12 درصد و از این میان 4 درصد به صنایع نساجی اختصاص دارد. این سهم ناچیز یعنی دولتها برنامه خاصی برای ارتقای شرایط نداشته و ندارند و برای چشمانداز خود استراتژی مشخصی تعریف نکردهاند. ضمن اینکه به هیچ دستگاهی مأموریت اجرای برنامهها واگذار نشده تا بررسی نماید که اصولاً توان اجرای برنامهها در کشور وجود دارد یا خیر! جالب اینجاست که فقط از بخش صنعت میخواهند به هر نحوی که شده 60 درصد مالیات کشور را تأمین کنند. به این ترتیب به جان تولیدکننده میافتند و با تصویب صدها متمم و گرفتن هزاران ایراد، صاحب صنعت را درگیر میکنند تا بهعنوان مودی مالیاتی پول بیشتری از وی بگیرند.
چرا مالیات از سایر صنوف مانند خدمات گرفته نمیشود؟ قوانین و مقررات ضد تولید در بخش مالیات که صنعت کشور را زمینگیر میکند و اجازه رشد به صنعتگر داخلی را نمیدهد. مالیات بر ارزش افزوده باید از مصرفکننده نهایی دریافت شود نه فقط تولیدکننده ملزم به پرداخت آن شود و سایرین به عناوین مختلف خود را معاف از آن بدانند! در سالهای گذشته سالی یکبار به سازمان مالیات مراجعه میکردیم اما در حال حاضر هر سه ماه ملزم به ارائه اظهارنامه مالیات بر ارزش افزوده، گزارش فصلی عملکرد هستیم و کارمندان ما هر روز در حال رفت و آمد به اداره مالیات هستند!
متأسفانه دستگاههای دولتی فضای کسب و کار را هم نامساعد و ناکارآمد کردهاند به این صورت که هر روز قوانین و مقررات جدید پشت دربهای بسته و بدون توجه به امکان اجرای آن ترسیم مینمایند.
برای مثال قوانین و مقررات ارزی کشور صدها مرتبه تغییر میکند؛ آیا یک تولیدکننده که مشغلههای فراوان فکری در زمینه تولید دارد؛ قادر است هر لحظه تغییر و تحولات قانونی را رصد نماید و نسبت به حجم فروش محصولات خود اطمینان داشته باشد؟ آیا اطمینانی برای تهیه به موقع و با قیمت مناسب مواد اولیه دارد؟
چالشهای دیگر تولید، قوانین و مقررات گمرکی است که به سرعت تغییر میکنند و تولیدکننده دائم درگیر این موضوع است. قانون کار هم نباید فراموش کرد. دلسوزترین و دردآشناترین انسانها در ارتباط با نیروهای انسانی، کارآفرینان هستند اما قوانین کار به نوعی تنظیم شده که کارفرما و کارگر در مقابل همدیگر قرار میگیرند و هیچ حقوقی هم برای کارفرمایان متصور نشده است.
به این نکته هم اشاره کنم که هر روز شاهد خلق سامانه جدیدی در کشور هستیم از بهینیاب گرفته تا سامانه جامع تجارت، سامانه انبارها، سامانه افق و ... آن هم توسط افرادی پشت دربهای بسته بدون آگاهی کامل و توجه به امکان اجرای آن.
به این ترتیب حدود بیست روز است که امکان حمل بار را نداریم چون اعلام شده مشتری باید علاوه بر کد اقتصادی و کد ملی، دارای کد انبار هم باشد! در حالیکه مشتریان ما، محصولات را مستقیم به کارخانه میبرند و هیچ جنسی وارد انبار نمیشود که ملزم به درج کد انبار شویم.
ضمناً دیپلماسی اقتصادی هم نداریم. یعنی اساساً مذاکرات مسئولین ما با دنیای خارج حول محور سیاست است و دولتمردان فقط به مسائل سیاسی توجه میکنند نه مسائل اقتصادی و تولیدی و صنعتی و اصولاً کشورهایی که اقتصاد سیاسی دارند در مسائل اقتصادی متزلزل و آسیبپذیر هستند و ثبات و امنیت اقتصادی ندارند.
پیش از انقلاب آقای لاجوردی کارخانه پلیاکریل، آقای برخوردار کارخانه فرش پارس، آقای ایروانی کارخانه کفش ملی و آقای خیامی کارخانه ایران ناسیونال را تأسیس کردند، آن زمان در دنیا اعتبار فراوانی داشتیم و بسیاری از بانکهای بین المللی برای همکاری با ایران در لیست انتظار قرار میگرفتند اما امروز به دنبال یک بانک کوچک جهت گشایش اعتبار میگردیم و به دلیل تحریم، هیچ بانکی تمایلی به مراوده با ایران را ندارند.
*نساجی امروز:با توجه به افزایش نرخ ارز، قاچاق کاهش پیدا نکرده است؟
متأسفانه قاچاق هم سنگ پیش پای تولید و یا بهتر بگویم رقیب اصلی تولید شده است و به اعتقاد من قاچاق در صنعت نساجی به یک بیماری بسیار مزمن تبدیل شده زیرا به هزاران روش از جمله کالای همراه مسافر و به صورت چمدانی منسوجات و پوشاک وارد می¬شود.
*نساجی امروز:سال 1368 که نساجی را بهعنوان فعالیت حرفهای خود انتخاب کردید؛ قطعاً این صنعت دارای مزایا و نکات مثبتی بود که بهعنوان گزینه نخست سرمایهگذاری به سایر صنایع ترجیح دادید... آن زمان وضعیت و شرایط تولید در صنعت نساجی چگونه بود؟
آن زمان تهیه مواد اولیه پتروشیمی به راحتی امروز انجام نمیشد و به یاد دارم واردات پلیپروپیلن نساجی از اتریش و کانادا بسیار دشوار بود و اغلب خریدها به صورت یوزانس انجام میگرفت. یکی از مسائلی که ما را به سمت سرمایهگذاری و فعالیت در صنعت نساجی سوق داد، خلأ جدی در تولید کیسههای پلیپروپیلن بود. پس از ارزشیابی مزایا و بررسی نیازهای کشور، به این نتیجه رسیدیم که در تولید کیسههای پلیپروپیلن شرایط نسبتاً خوبی خواهیم داشت و امکان تولید و بینیاز شدن کشور از واردات کیسههای مذکور از کره جنوبی و ... وجود دارد.
پس از حدود 30 سال فعالیت صنعتی و مدیریت به این نتیجه رسیدهام واحدهایی که مدیران آن نوگرا، متفکر، برنامهریز، منظم و دارای دیدگاه صنعتی- مالی هستند و قدرت برنامهریزی و تدوین بودجه، تصمیمگیری به موقع و صحیح در زمان بحران دارند؛ موفق و ماندگار خواهند بود. موفقیت هر واحد را تحت هر شرایطی منوط به برنامهریزی، نوسازی و مدرنیزاسیون تکنولوژی میدانم و بر این اساس هر سال مجتمع نساجی بروجن را توسعه دادهایم.
*نساجی امروز:توسعه علیرغم تمام مسائل و تنگناهای مالی و اقتصادی و تحریمها؟
بله. سال گذشته در اوج تحریمها به سختترین شکل ممکن، از آلمان ماشینآلات وارد کردیم، نه تکنسین آلمانی به ایران میآمد، نه قادر به گشایش اعتبار بودیم و سازنده آلمانی نمیدانست چه عکسالعملی نسبت به خریداری نشان دهد که سیستمهای بیمه، بانک، حمل و نقل و .... آن تحت تحریم قرار دارد و عملاً امکان واردات ماشینآلات غیرممکن به نظر میرسید اما چون هدفمان مشخص بود باید برای رسیدن به این هدف، تمام موانع را از پیش رو برمیداشتیم.
امروز که بهعنوان یک تولیدکننده مقابل شما نشستهام با میلیونها مشکل دست و پنجه نرم میکنم در کشوری زندگی نمیکنیم که یک تصمیم را با سرعت و سهولت اجرایی کنیم بلکه امروز یک تصمیم میگیریم اما هزاران مانع و مشکل سر راهمان به وجود میآید که باید آنها را حل کنیم..
*نساجی امروز:اما به نظر میرسد مدیری نیستید که مانند برخی از همکارانتان، منتظر تسهیلات و کمکهای دولت بمانید و از زمان و زمین برای ناکامی گلایه کنید! خودتان از عهده مشکلات و چالشها برمیآید و علیرغم تمام سختیها، به توسعه میاندیشید...
چارهای جز این نیست! انسانهای موفق، منتظر نمیمانند. ما هم دنبال ناجی نیستیم و به حرکت ادامه میدهیم اما واقعیت این است که در یک بازه زمانی بسیار گسترده با هزار معمای لاینحل روبرو میشویم و تمام انرژی، توان و تفکر مدیران را میگیرد و اجازه نمیدهد مدیران براساس خلاقیت و توانمندی به هدفگذاری بپردازند و رسیدن به اهداف عالی در تولید و صنعت در بستر یک اقتصاد سیاسی مانند کشور ما که هر روز با یک مشکل جدید روبروست؛ امکانپذیر نیست.
برای تهیه یک قطعه، شبانهروز با شرکتهای خارجی در ارتباط هستیم. برخی که اصلاً پاسخگوی ما نیستند چون به دلیل قوانین بینالمللی مبارزه با پولشویی، نمیتوانید برایشان پول ارسال کنید. آنقدر باید در دنیا دور بزنیم تا قادر به تهیه یک قطعه ساده شویم!
در این میان، بعضی از تولیدکنندگان تمایلی به توسعه و گسترش مجموعه خود ندارند و ترجیح میدهد وضعیت موجود را حفظ کنند، کسانیکه تفکرات توسعهای و دلی در گروی پیشرفت کشور دارند؛ در مسیر فعالیتهای خود با بنبستهایی روبرو میشوند که به راستی همچون دالانهای هزارتوست که راه خروج آن مشخص نیست اما گریزی نیست از ادامه راه با اتکا به توانمندیهای خود زیرا دولت که هیچ حمایت و کمکی نمیکند و تولیدکننده بخش خصوصی خودش باید راهی پیدا کند. باید تلاش کرد، امیدوار بود و جنگید، چارهای جز این نیست...
*نساجی امروز:تا چه میزان با ممنوعیت واردات نخ موافق یا مخالف هستید؟ برخی بر این باورند که این کار به نفع تولید داخلی است اما منتقدان میگویند تمام نخهای مورد نیاز واحدهای نساجی در کشور تولید نمیشود؛ ضمن اینکه تنوع تولید نخ در کشور ما پایین است....
هم موافق و هم مخالف هستم! واردات نخهایی که در کشور تولید نمیشوند، اشکالی ندارد اما باید جلوی واردات نخهای مشابه تولید داخلی، گرفته شود. برای مثال در تولید نخهای فیلامنت که تولیدکننده با دردسر فراوان، ماشینآلات مدرن وارد کرده و هیچ مشکلی در تولید نخهای باکیفیت ندارد، اگر رانتی وجود دارد و کسی میتواند نخ ارزانتر وارد کند باید منع شود تا صنعتگر داخلی به تولید ادامه دهد زیرا اغلب مشتریان کیفیت نخهای خارجی را بهتر میدانند در حالیکه کیفیت بسیاری از نخهای ایرانی قابل رقابت است ولی اصولاً نخهای خارجی دارای مشابه داخلی، با توجه به فقدان سیستم کارشناسی دقیق و منسجم گمرکات، به صورت بداظهاری و کماظهاری ترخیص میشوند. آیا این قبیل واردکنندگان حاضرند نیروهای جوان واحدهای تولیدی را بیکار کنند و انبارها مملو از نخهای فروش نرفته شود اما کارخانههای چین و هند را توسعه دهند؟!
تمام کشورها در این شرایط برای حمایت از توان تولیدکننده داخلی، سیاست ضد دامپینگ را اجرایی مینمایند برای مثال در ترکیه کالاهای وارداتی باید گرانتر از تولیدات داخل قیمتگذاری شوند وگرنه اجازه ورود پیدا نمیکنند. زمانیکه یک کالا در کشور با کیفیت و قیمت معقول انجام میشود، تحت هیچ شرایطی هیچ دولت مقتدری در هیچ رشتهای نباید اجازه واردات بدهد اما پشت پرده قاچاق، مافیایی وجود دارد که اجازه ورود کالا به قیمت پایینتر از مشابه داخل را میدهد.
در مجموع در مواردی که توان تولید داخل وجود دارد، به شدت مخالف واردات هستم زیرا حمایت از تولید داخل و ایجاد فرصت شغلی برای جوانان در اولویت نخست قرار دارد ولو اینکه با قیمت گرانتر به دست مصرفکننده برسد کما اینکه در تمام کشورها اینگونه است و اگر جایی کمبودی وجود دارد باید واردات به صورت کارشناسی شده و طبق برنامه و اصول انجام شود نه بیرویه و بدون حساب و کتاب!
مدافعان واردات معتقدند که رقابت عامل رشد است پس در این صورت اجازه دهند با واردات خودرو، صنعت خودروسازی کشور رشد کند! چطور سایر رشتههای صنعتی در صورت واردات، به رشد و توسعه دست مییابند اما باعث اختلال بازار خودروسازی میشود؟!!! اگر در کنار خودرو داخلی، خودروی فرانسوی یا ایتالیایی با نصف قیمت و بهترین کیفیت وارد شود، مجالی برای ادامه تولید خودروهای بیکیفیت پیدا میکنند؟! این فلسفه یک بام و دو هوا که هیچ منطق ندارد! ضمن اینکه نخهای ایرانی از نظر کیفی، هیچچیز کمتر از نخهای خارجی ندارند ولی در خودرو ساخت داخل، نقاط ضعف فراوانی به چشم میخورد.