محمدهادي پنجهشاهي بیش از 4 دهه تجربه کار و کارآفرینی دارد و در حال حاضر یکی از بزرگترین مجموعههای تولید نئوپان و انواع موکت را در کشور مدیریت میکند.
«برای رسیدن به قلههای موفقیت باید شبانهروز تلاش کرد؛ کار هشت ساعته یعنی تنها استفاده از یکسوم سرمایه موجود.» این جمله
کارآفرینی است که معتقد است «هیچ خدمتی بزرگتر از ایجاد شغل و زمینه تولید نیست»؛ محمدهادی پنجهشاهی بیش از 4 دهه تجربه
کار و کارآفرینی دارد و در حال حاضر یکی از بزرگترین مجموعه های تولید نئوپان و انواع موکت را در کشور مدیریت میکند.
او سال 1337 در تهران و در خانوادهای هفتنفره (چهار پسر و یک دختر) به دنیا آمد. او فرزند ســوم این خانواده مذهبی بود. پدرش از
بازاریان خوشنام تهران و از کسبه حوزه موکت و فرش ماشینی بود. او از همان کودکی به همراه پدرش به بازار میرفت و همین باعث شد
که از کودکی با کسب و کار آشنا شود و تجربههای زیادی از تجارت به دست آورد.
محمدهادی پنجهشاهی به خاطر فضای مذهبی خانواده به مدرسه اسلامی علوی میرفت که افرادی همچون شهید بهشتی و رجایی در آن درس میدادند و تا پایان دوران دبیرســتان را در همان مدرسه تحصیل کرد. او سال 1356 و درآستانه انقلاب دیپلم گرفت ودر کنکور دانشگاه ملی (شهید بهشتی) در رشته معماری و در کنکور دانشگاه علم و صنعت در رشته مکانیک پذیرفته شد ولی باتوجه به علاقهای که به ساخت و ساز و آرشیتکتی داشت به دانشگاه ملی رفت.
او در کتاب خاطراتش تعریف کرده اســت که بهترین هدیه پذیرفته شدن در دانشگاه را پدرش به او داده است که یک پیکان صدریرنگ
بوده و هنوز که هنوز اســت از خاطره آن روز به شگفت میآید. او در خاطراتش همچنین تعریف کرده است که روز شروع تحصیل در دانشکده معماری آداب خاصی داشته است: قوانین خاصی برای ورود به این دانشگاه وجود داشت. در ابتدا مورد مصاحبه پنج نفر قرار گرفتم. میگفتند برای ورود بایستی بیل را ببوسیم! دستهایمان را هم رنگی میکردند که همه بدانند ورودیهای جدید هستیم.
محمدهادی پنجهشاهی با پشتکار بسیار و علاقه به تحصیل در رشته معماری شاگرد اول دانشگاه شد. او در ابتدا تصمیم داشت برای ادامه
تحصیل به خارج از کشور برود ولی حال و هوای انقلاب منصرفش کرد. خود او گفته است:جزو انقلابیون نبودم و از آقای علوی رئیس مدرسه علوی یاد گرفته بودم که با وارد شدن به سیاست نمیشود خدمتی به جامعه کرد؛ باید به تحصیل و کسب دانش میپرداختم و از این راه تأثیر خودم را بر مردم و جامعه میگذاشتم.
به دلیل جو آن دوران دستور تعطیلی دانشگاهها داده شد، اما این دلیل متوقف شدن من نشد و در آتلیهای مشغول به تدریس شدم. اولین کسب درآمد از راه تدریس بود که مبلغ آن 2500 تومان بود.
او با پایان انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها تحصیل در رشته معماری را ادامه داد و در سال 1363 فارغالتحصیل شد.
از ورود به بازار تا تولید
او بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه باتوجه به فضای کشور که درگیر شدید جنگ بود و عمال ساخت و ساز و پروژههای عمرانی چندانی در
آن اتفاق نمیافتاد به کسب و کار خانوادگی روی آورد و مدتی را در مغازه پدرش مشغول شد تا اینکه باتوجه به نیازهای مردم و کمبودها
به فکــر راهاندازی مجموعهای تولیدی افتــاد. .
خیلی از تجربههای خــوب امروزم به همان مدت کوتاهی که نــزد پدر بودم برمیگردد. بزرگ اندیشــی را خوب یاد گرفته بودم و همیشه دوست داشتم یک تولیدکننده باشم. در همان زمینه شغلی پدر، یعنی موکت، تصمیم به تولید گرفتــم؛ راهاندازی مجموعه برای تولید موکت با تکنولوژی و علم روز دنیــا. 99 درصد مواد لازم برای تولید موکت در آن زمان، از خارج وارد میشــد و من توانستم در سال 63 شرکتی را برای این منظور تأسیس کنم. اولین همکاریام را با شرکت ظریف مصور داشتم چون ســهامدار آنجا هم بودم. تمامی دستگاههای مورد نیاز را وارد و شروع به کار كردم.
اما در کنار تولید موکت محمدهادی پنجهشاهی ایده دیگری هم در سر داشــت و آن ورود به صنایع سلولزی و تولید نئوپان در ایران
بود که بسیاری از صنایع نیاز جدی و فراوانی به آن داشتند ولی عملا بســیاری از کارخانههای تولیدکننده آن بعد از انقلاب تعطیل شده بودند.
خود او در کتاب خاطراتش تعریف میکند: در آن زمان صنایع سلولزی و تولید نئوپان در ایران وضعیت خوبی نداشت، به همین سبب وارد این کار شدم تا بتوانم رشد و پیشرفتی در آن ایجاد کنم. توجه به کمبودهای جامعه و سعی در بهبود شرایط یکی از بهترین نگرشها در ایجاد یک کسب و کار جدید است. افراد کمی در زمینه چوب فعالیت میکردند، به همین دلیل موقعیت خوبی به نظر میرسید و من وارد صنعت نئوپان شدم.
زمینی را به وسعت 50 هزار متر مربع در شمال (نشتارود مازندران از توابع تنکابن)خریداری کردم. به نظر میرسید ضایعات چوب در شمال زیاد باشد و همینطور هم بود. برای احداث یک خط تولید، نیاز به استفاده از دستگاههای پیشرفته بود به همین دلیل تصمیم گرفتم از نمایشــگاهی که در اروپا دایر شده بود، دیدن کنم.
اروپاییها با تعجب به ما نــگاه میکردند و باور نمیکردند که ایرانیها وارد تولید نئوپان شدهاند. به دلیل سرمایه کم مجبور به خرید
دستگاههای دست دوم شدم و نداشتن سرمایه کافی، دلیل بر منصرف شدن ما از کار و هدفی که در نظر داشتیم نشد.نمایشگاههای مختلفی ســالیانه یا چند سال یکبار دایر میشد، که از آنها بازدید میکردم و سعیام این بود که با خرید دستگاههای کاملتر، کیفیت و بهرهوری را بالاتر ببرم.
با احداث مجموعه صنعتی پارس (تولید موکت و نئوپان) یکی از دغدغههای اصلی محمدهادی پنجهشاهی جذب نیروی کار متخصص و آموزش نیروها بود؛ بنابراین او بعد از درج آگهی برای استخدام افراد واعمال حساسیتهای بالا برای این کار تصمیم گرفت تعدادی از پرسنل شرکت را باوجود محدودیتهای مالی برای کسب تجربه به کشورهای اروپایی بفرستد، اقدامی که بعد از راهاندازی مجموعه اثرات مثبت خود را در تولید محصولات باکیفیت و وجود دانش روز در شرکت نئوپان پارس نشان داد.خود او گفته همیشه یکی از خواستههایش در تولید کار کردن با نیروهای متخصص و حرفهای بوده است.
دردسرهای شروع کار
در کنار کمبود نیروی کار متخصص برای اشتغال در کارخانه نئوپان یکی از مشکلات مهم شروع کار کارخانه پارس، سست بودن خاک وزمین در شمال کشور بود زیرا تجهیزات و ماشین آلات تولید نئوپان بسیار سنگین است و همین موضوع احداث کارخانه در شمال را (که
مهد چوب در کشورمان اســت) با سختی فراوانی برای پنجهشاهی همراه کرد.
خودش در خاطراتش نوشته است: خاک و زمین شمال کشور اصلا توان تحمل وزن دستگاههای تولید نئوپان را، که به چند تن میرسیدند نداشت. به همین دلیل باید با زیرساختهایی محکم و مطمئن شــرایط را برای وارد کردن دســتگاهها آماده میکردیم. گودبرداری و مراحل مربوطه انجام و دستگاهها هم وارد و مستقر شدند.
کارخانه زیرزمینی ما ساخته شد و اولین تولید خود را جشن گرفتیم. شــبانهروزی کار میکردیم، یعنی 24 ساعته! با صحبت با کارکنانم و جلب رضایت آنها به صورت 24 ســاعته دستگاهها را روشن نگه میداشتیم. کارخانه پارس نئوپان در طول سال فقط سه روز تعطیلی
دارد و باقی روزها 24 ســاعته فعال اســت و رمز موفقیت کارمان در همین است.
هماکنون فعالیت گروه تولیدی پارس به دو بخش صنعت نساجی و صنعت سلولزی تقسیم میشود. در بخش نساجی شرکت تولیدی-
بازرگانی پارس به تولید موکت (چاپی، کبریتی، ســوپر و تافتینگ)، الیاف مصنوعی (پلیپروپیلن و پلیاســتر)، فرش ماشینی (فریز) و
نخ BCF میپردازد. بخش ســلولزی نیز به عنوان تولیدکننده تخته نئوپان، تختــه MDF ،روکش ملامینه و آغشتهســازی کاغذ برای
ملامینه شناخته میشود.
در ابتدای سال 90( اوج تحریمهای آمریکا و افزایش ناگهانی قیمت دلار) گروه تولیدی پارس با نصب واحد تولید الیاف پلیاستر، استقرار دســتگاههای چاپ برای موکت، جابهجایی بخش نخ به محل اصلی کارخانه و نصب خطوط تابندگی و... توانست جهش قابل توجهی در روند فعالیتهــای خود ایجاد کند.
در ادامه بخش تولید موکت تافتینگ به خط تولید کارخانه افزوده شد و تنوع موکتهای نمدی افزایش پیدا کرد. در حال حاضر در گروه تولیدی
پارس حدود 1400 نفر مشغول کار هستند که از این تعداد، 440 نفر در بخش نســاجی فعالیت میکنند. گروه صنعتی پارس با سه دهه فعالیت توانسته سهم بزرگی از بازار داخلی را تأمین و به بیش از 20 کشور انواع موکت و محصولات سلولزی را صادر کند. این مجموعه در
سالهای متعددی از جمله 83 و 89 به عنوان صادرکننده نمونه کشور انتخاب شده است.
محمدهادی پنجهشاهی معتقد است تحول در هر زمینهای نیازمند گذشت زمان است و همین موضوع باعث میشود در بسیاری از مواقع
وقتی محصول جدیدی وارد بازار میشود از سوی بازار پس زده شود ولی بعد از گذشــت مدتی با استقبال بسیار زیادی روبهرو شود.
او در کتاب خاطراتش که انتشــارات دانشگاه شــریف آن را منتشر کرده است، نوشــته: برای کارآفرینی نباید از اتفاقات و تجربههای جدید
هراسی داشــت و من این را در کارم درک کردم. اوایلی که ملامینه(نوعی از مدل چوب) را به کشــور وارد کردم، تمام مواد اولیهام را دور
ریختم، چراکه مورد پذیرش هیچکس نبود، اما بعد از سه سال چنان جایی در صنعت نئوپان باز کرد که امروزه 120 ماشین پرس ملامینه
در کارخانه ما در حال کار هســتند.
محصولی مانند MDF نیز مانند ملامینه نه شناخته شده بود و نه خواستاری داشت، اما بعد از مدتی امروز میبینید که یکــی از پرمصرفترین انواع محصول در صنعت نئوپان است
او میگوید که هیچ دســتاوردی بدون تلاش و پشتکار به دست نمیآید و فکر درست، نتیجه درست در پی دارد. «افتخار رسیدن به
ثروت، زمانی درست است که در جهت خدمت به انسان باشد وگرنه صرف داشتن پول، هیچ افتخاری ندارد.»
ورود نسل دوم
محمدهادی پنجهشاهی که خود از کودکی و در مغازه پدرش در بازار با کار آشنا شد و بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه هم کار را از مغازه پدرش کلید زد، زمینهای فراهم کرده است تا فرزندش به عنوان نســل بعدی وارد کار تولید شود و بخشــی از مدیریت مجموعه و کار تولید را برعهده بگیرد.
فرزند او متولد سال 1363 است. او بعد از گرفتن دیپلم برای ادامه تحصیل به کانادا رفت و تحصیلات دانشــگاهی خود را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته مهندسی شیمی در دانشــگاه تورنتو به پایان رســاند. او سال 1390 به ایران برگشت و باتوجه به تحصیلاتش وارد
بخش نساجی گروه تولیدی پارس شد و اصول و مراحل مختلف کار در محیط تولیدی- صنعتی را فراگرفت و از تجربیات پدرش بسیار آموخت.
محمدمیلاد هادی پنجهشاهی همچون پدرش سختکوشاست، او در مصاحبهای گفته است: همواره شرایط سخت را به عنوان یک فرصت
تلقی میکنیم و معتقدیم باید در شرایط سخت، پروژههای سنگین را اجرا کرد. همیشه تمرکز برطرحهای توسعه در اولویت نخست فعالیتها قرار دارد و از این موضوع حتی در سالهای اوج تحریم و مشکلات مالی و اقتصادی غفلت نکردیم.