محسن نیکخواه قمی- مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره کارخانجات نختاب فیروزان و شرکت زرین نخ شمال
به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، مدیرعامل شرکت نختاب فیروزان معتقد است:« مرجعی برای مدیریت، رسیدگی و کنترل روند افسارگسیخته افزایش قیمتها در صنعت نساجی کشور وجود ندارد و به همین دلیل بعضیها، سودهای بادآورده و بدون حساب و کتاب به جیب زدند، برخی هم مواد اولیه (الیاف، نخ، پارچه و...) را به 10 برابر قیمت از آنان خریدند و فشار واقعی به مصرفکننده نهایی وارد شد که شاهد گران شدن بدون منطق بسیاری از اجناس و کالاهای مصرفی بودند.»
نیکخواه واردات نخ و پارچهای که تولید داخلی دارند را ظلم بزرگ در حق تولیدکنندگان توصیف میکند که متأسفانه هیچ گوشی شنوای این درد نیست. وی میافزاید: «لطفاً به صنعت نساجی رحم کنید، صنعتی که سالهای متمادی با بحرانها و مصائب بسیاری دست و پنجه نرم کرده و بیشترین آسیب را از سوی همین واردکنندگانِ ابن الوقت دریافت کرده است، اجازه دهید در شرایط فعلی سر و سامانی به وضعیت خود بدهد و با مدیریت واردات رسمی و مهار قاچاق، دوران اوج و شکوفایی خود را احیاء نماید.»
* نساجی امروز: تا پایان سال حدود دو ماه باقی مانده است. تحلیل شما از وضعیت صنایع نساجی در سالجاری چیست و سال98 بر صنعتگران نساجی چگونه گذشت؟
سال گذشته با توجه به مسائل ارزی، تلاطمهای بسیاری در بازار به وجود آمد به طوریکه قیمت پنبه از کیلویی7 هزار تومان به کیلویی 33 هزار تومان افزایش پیدا کرد، همچنین قیمت نخ (نمره20) کیلویی 10-11 هزار تومان تا 42 هزار تومان هم رسید، نخهای نمره 30 و 40 هم تا 80 هزار تومان به فروش میرفت؛ این روند ادامه داشت تا با تثبیت نسبی نرخ دلار، یکباره نخ پنبه از 33 هزار تومان به 20 هزار تومان کاهش پیدا کرد، البته در این شرایط قیمت بعضی از کالاها خارج از عرف و منطق تا شش برابر گرانتر شدند و همین امر کسادی و رکود شدید بازار را به همراه داشت.
به اعتقاد من همیشه نباید دولت را در ایجاد شرایط نامساعد اقتصادی مقصر دانست کما اینکه برخی از همکاران پنبه را براساس دلار4200 تومانی وارد کردند اما آن را به قیمت 33-35هزار تومان در بازار به فروش رساندند. بعضی از کارخانههای گرفتار و فاقد کارت بازرگانی که بدهیهای معوق و مشکلات مالیاتی فراوان داشتند و با چنگ و دندان مجموعه خود حفظ کرده بودند برای تعطیل نشدن تولید، چارهای جز خرید پنبه با چند برابر قیمت واقعی نداشتند اما در نهایت تعداد بسیاری از آنان نتوانستند به اصطلاح گلیم خود را ازآب بیرون بکشند و تعطیل شدند.
دولت باید امکان بهرهگیری از دلار4200 تومانی را برای تمام صنعتگران نساجی فراهم میکرد تا هیچگونه تبعیض و رانتی میان واحدهای نساجی جهت دسترسی به مواد اولیه مورد نیاز شکل نمیگرفت اما این اتفاق رخ نداد و برخی واردکنندگان (در واقع سودجویانی که دلار4200 تومانی گرفتند اما محصول را به قیمت 33 هزارتومان فروختند) سودهای کلانی از این رهگذر به دست آوردند و معتقدند حرف اول را در صنعت نساجی ایران میزنند!
نخ لمه مورد استفاده در پارچه لباس مجلسی زنانه را کیلویی 27-28 هزار تومان تهیه میکردیم اما در حال حاضر 15-10 برابر گرانتر به دستمان میرسد یا کش 40 اسپاندکس را در مقطعی از زمان کیلویی 250 هزار تومان خریدیم در حالی که قیمت آن پیش از التهابات بازار، کیلویی 30 هزار تومان بود! این امر نه تنها قیمت تمام شده محصولات نساجی را چندین برابر افزایش داد بلکه بسیاری از معادلات بازار را به هم زد اما مشتریان هم نمیتوانند ماشینآلات و کارگران خود را تا تثبیت بازار، معطل نگه دارند لذا تحت هر شرایطی به خرید مواد اولیه ادامه دادند.
متأسفانه هیچ مرجعی برای مدیریت، رسیدگی و کنترل روند افسارگسیخته افزایش قیمتها در صنعت نساجی کشور وجود ندارد و به همین دلیل بعضیها، سودهای بادآورده و بدون حساب و کتاب به جیب زدند، برخی هم مواد اولیه (الیاف، نخ، پارچه و...) را به 10 برابر قیمت از آنان خریدند و فشار واقعی به مصرفکننده نهایی وارد شد که شاهد گران شدن بدون منطق بسیاری از اجناس و کالاهای مصرفی بودند.
در حال حاضر بازار حالت طبیعی خود را تقریباً پیدا کرده است و روند رو به ثبات خود را طی میکند برای مثال قیمت کش اسپاندکس 70-80 هزار تومان و نخ لمه 65-90 هزار تومان است.
شرایط فعلی بد نیست و مواد اولیه، فروش خوبی دارند اما مسأله اینجاست که در اکثر کارخانههای نساجی کشور، تولید نخ پنبهای تا نمره 30 بدون هیچگونه مشکل و محدودیتی انجام میشود، واردات منطقی نمرات بالاتر ضروری به نظر میرسد اگرچه به تازگی برخی از تولیدکنندگان با واردات ماشینآلات مدرن، نخ نمره 40 هم تولید میکنند اما براساس کدام منطق و توجیه اقتصادی، مجوز واردات نخ نمره 20 که پیچیدگی خاصی ندارد و نساجی ایران، توان تولید آن را دارد، ارائه میشود؟!
همکاران اعلام میکنند جلوی واردات رسمی و غیر رسمی نخ گرفته شده اما همین لحظه حاضرم شماره تلفنی برای سفارش نخ پنبهای 20 یکلا ترکمن، ازبک یا هندی در اختیارتان قرار دهم! نخ پلیاستر هندی و چینی هم به وفور در بازار ایران وجود دارند. قطعاً کیفیت برخی از مواد اولیه مذکور، مرغوبتر از مشابه ایرانی است زیرا بعضی از تولیدکنندگان نخ پنبهای در ایران برای کاهش قیمت تمام شده، از دوکهای مستهلک یا مواد اولیه درجه چندم استفاده میکنند. باید به این نکته هم اشاره کنم که کیفیت بسیاری از نخهای ایرانی، مطلوب و قابل مقایسه با نمونههای خارجی هستند.
به اعتقاد من با برخورد قاطعانه با واردات رسمی و غیر رسمی مواد اولیه و محصولات نساجی به شما اطمینان خواهم داد هیچ واحد تولیدی و کارخانهای را گرفتار و بحرانزده نخواهید دید. برخلاف پوشاک، واردات نخ به صورت چمدانی یا کالای همراه مسافر، امکانپذیر و عقلانی نیست زیرا 20 تن نخ، بار یک تریلی را تشکیل میدهد پس نخهای وارداتی به صورت قانونی وارد کشور میشوند اما مشکل اصلی، واردات نخهایی است که مشابه آن در ایران تولید میشوند در حالیکه اختلاف قیمت این دو بیشتر از دو هزار تومان نیست اما واردات چنین نخهایی، بازار را در هم میشکند و نابود میکند. بهتر نیست این واردات به سمت نخهای ظریفتر سوق داده شوند که تولید داخل ندارند و نیاز مبرم واحدهای بافندگی است؟!
* نساجی امروز:به زعم شما اختلاف قیمت نخ پنبهای تولید داخل و مشابه وارداتی، چندان بالا نیست،کیفیت نخهای ایرانی هم در بسیاری از موارد قابل قبول است، پس چرا تولیدکننده ایرانی ترجیح میدهد از نخ وارداتی استفاده کند؟
پاسخ این سوال در فرهنگ ما ریشه دارد. متأسفانه در خرید محصول ایرانی (که مواد اولیه مانند نخ را هم در برمیگیرد) تعصبی وجود ندارد و به خاطر منافع هموطن تولیدکننده خود، حاضر نیستیم نخ ایرانی که کیفیت و اختلاف جزئی در قیمت با نخ خارجی دارد را خریداری کنیم و بیشتر به دنبال کسب سود بیشتر هستیم.
چندماه پیش یکی از مشتریان طی تماس تلفنی به من اعلام کرد اگر نخ تولیدی خود را با قیمت مشابه خارجی به وی نفروشیم، نخ ترکمن خواهد خرید! اما پس از افزایش نرخ دلار و گران شدن نخ ترکمن، همان فرد جهت خرید نخ به ما مراجعه کرد! ابن الوقتانی که فقط به فکر سودهای کلان خود هستند، اهمیتی به منافع ملی کشور نمیدهند و با همین تفکرات، بازار را تخریب و تولیدکننده را متضرر میکنند.
* نساجی امروز:پس معتقدید باید واردات نخ به صورت حسابشده و منطقی انجام شود. واردات نخ مشابه تولید داخل، ممنوع و برعکس واردات نخهایی که امکان تولید آن در کشور وجود ندارند، هیچ اشکالی ندارد...
بله دقیقاً درست است. ضمن اینکه واردات از طریق مجاری رسمی و شناخته شده صورت گیرد نه دهها مجاری نامشخص و غیرمرتبط. در مورد پارچه هم همین شرایط مصداق دارد. اگر به یاد داشته باشید چندین سال پیش در مصاحبه با شما اشاره کردم قاچاقچیان، صبح زود مقابل درب مغازههای بازار پارچه فروشان، 4-5 عدل پارچه قاچاق قرار میدهند و میروند، تمام این پارچهها تا شب به فروش میرسند.
امروز همان صحبت را تکرار میکنم زیرا وضعیت تغییری نکرده است اما واردات نخ و پارچهای که تولید داخلی دارند، ظلم بزرگی در حق تولیدکنندگان است که متأسفانه هیچ گوشی شنوای این درد نیست... لطفاً به صنعت نساجی رحم کنید، صنعتی که سالهای متمادی با بحرانها و مصائب بسیاری دست و پنجه نرم کرده و بیشترین آسیب را از سوی همین واردکنندگانِ ابن الوقت دریافت کرده است، اجازه دهید در شرایط فعلی سر و سامانی به وضعیت خود بدهد و با مدیریت واردات رسمی و مهار قاچاق، دوران اوج و شکوفایی خود را احیاء نماید.
تولیدکننده خواهان دریافت پول و وام از دولت نیست بلکه میخواهیم مشکلات کوچک و بزرگی که هیچ نقشی در ایجاد آنها نداریم را برطرف نمایند. درد ما اینجاست که یکی از بانکهای ایرانی، به فردی در تاجیکستان برای راهاندازی خط ریسندگی با هدف تولید روزانه 20 تن نخ، وام داده بود اما بهدلیل عدم توانایی وی در پرداخت اقساط، خط تولید تحت تملک بانک قرار گرفته است.
سیستم بانکی ایران به یک تاجیکستانی در کشور خودش وام تولید میدهند اما برای ارائه وام جهت نوسازی و بازسازی خط تولید به صنعتگر ایرانی آنقدر موانع متعدد وجود دارد که عملاً امکان دریافت وام، غیرممکن به نظر میرسد. ببینید تولیدکننده ایرانی تا چه میزان مظلوم و بدون حامی است! مگر صنعتگر ایرانی قادر به تولید نخ نیست که وام کلان به یک خارجی برای احداث کارخانه ریسندگی داده میشود؟! پیشنهاداتی جهت مذاکره برای واگذاری این کارخانه با بنده صورت گرفته اما اگر امکان تولید نخ باکیفیت در این کارخانه و انتقال آن به ایران وجود داشته باشد، میتوان به این پیشنهاد جدیتر فکر کرد.
در مورد مالیات بر ارزش افزوده هم که بارها صحبت شده است، بیشترین بدهی واحدهای تولیدی به این بخش اختصاص دارد و رویکرد قانون نسبت به آن بسیار سختگیرانه است و جرایمی مانند ممنوعالخروجی، مسدود شدن کلیه حسابهای بانکی، قطع خطوط تلفن، ممنوعیت ثبت شرکت و محرومیت از دریافت کارت بازرگانی را به همراه دارد.
*نساجی امروز: زمانی که پای صحبت بعضی از واردکنندگان مواد اولیه نساجی (عموماً نخ و پارچه) مینشینیم، معتقدند در صورت جلوگیری از واردات، تولیدکنندگان داخلی از انحصار ایجاد شده در بازار، نهایت سوءاستفاده را به عمل میآورند و محصولات خود را با قیمت بالا و کیفیت نه چندان مطلوب عرضه میکنند. در واقع بازار بدون رقیب خارجی، انگیزه برای رشد و پویایی را از تولیدکننده داخلی میگیرد...
خیر این طور نیست. تمام مشکلات ما اظهارات غیرکارشناسی و نادرست چنین واردکنندگانی است! واردکننده، نخ را برمبنای دلار 4200 تومانی وارد اما به محض افزایش قیمت دلار، همان نخ را به چندبرابر قیمت عرضه میکند اما اگر مواد اولیه مورد نیاز در موعد مقرر به دست تولیدکننده برسد، نمیتواند محصول نهایی خود را گرانتر از سایر همکاران بفروشد.
اگر بعضی از واردکنندگان معتقدند تولیدکننده در صورت عدم واردات، انحصار به وجود میآورند، پس سوال من به عنوان تولیدکننده این است چرا نخی که با دلار 4200 تومانی و نیمایی وارد میکنند به نرخ دلار آزار میفروشند؟ آیا این کار نام دیگری جز فساد دارد؟! ضمن اینکه کمیتهای برای نظارت قیمت نخ وجود ندارد...
* نساجی امروز:اما «شبکه اطلاع رسانی قیمت نخهای تولیدی شرکتهای عضو انجمن صنایع نساجی»، به طور هفتگی یا ماهیانه لیست قیمت نخ را اعلام میکند...
بله اما متأسفانه چندان موثر نیست و برخی از همین دوستان، هر صبح قیمت نخ را تا جایی که امکان دارند، بالا اعلام مینمایند!
* نساجی امروز:آماری (ولو تقریبی) از حجم تولید نخهای پنبهای در کشور و میزان نیاز واحدهای نساجی به این نخ را دارید؟
اجازه دهید ابتدا آماری از میزان تولید پنبه در ایران ارائه دهم و سپس به نخ پنبهای بپردازم. سالهای بسیار دور 80 هزار تن پنبه در ایران تولید میشد که 50 هزار تن آن مورد مصرف داخل قرار میگرفت و مابقی صادر میشدند. امروز تولید پنبه 50 هزار تن و میزان مصرف 150 هزارتن است که نیاز واحدها از طریق واردات تأمین میشوند البته امسال به دلیل بهبود وضعیت کاشت و برداشت پنبه در کشور، میزان تولید پنبه افزایش پیدا کرده و فکر می کنم به رقم 80 هزار تن رسیدهایم. همبن تناسب در مورد نخهای پنبهای وجود دارد و قطعاً نیازمند واردات نخهایی هستیم که شرایط یا امکان تولید در کشور (عمدتاً نخهای بالاتر از نمره 30) را ندارند.
* نساجی امروز:در حال حاضر وضعیت خطوط تولید و سطح تکنولوژی ماشینآلات مورد استفاده در واحدهای نساجی چگونه است؟ با توجه به تحریمها و افزایش نرخ ارز، خرید ماشینآلات مدرن نساجی از کمپانیهای معتبر اروپایی امکانپذیر میباشد؟
امکان خرید ماشینآلات مدرن و دور زدن تحریمها از طریق کشورهای ثالث وجود دارد اما واقعیت این است که برای صنعتگران ایرانی، خرید ماشینآلات مدرن و جدید از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست زیرا هزینه خرید دستگاههای اروپایی چندین برابر سالهای گذشته شده اما دستگاههای متعلق به سال 2014 در ترکیه وجود دارند که قیمتشان برای تولیدکنندگان ایرانی مناسب است.
برای مثال قیمت دو دستگاه کشش ریتر سال 2005 حدود 16 هزار دلار است در حالیکه قیمت روز همین دستگاه 160 هزار دلار میباشد ( حدود 10برابر بیشتر) لذا اغلب تولیدکنندگان به خرید دستگاههای دست دوم ترکیه روی آوردهاند زیرا در ترکیه قانونی تصویب شده که طبق آن هر تولیدکنندهای که قدمت ماشینآلات صنعتیاش بیشتر از 15 سال باشد، دیگر مشمول کمکهای بانکی قرار نخواهد گرفت و باید خطوط تولید را کاملاً بهروز نماید؛ لذا فروش ماشینآلات و قطعات یدکی دست دوم کارخانههای نساجی ترکیه به ایران و هند فروش بسیار خوبی پیدا کرده است.
* نساجی امروز:خرید ماشینآلات دست دوم را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا یک دستگاه، عمر مفیدی بیش از 15-20 سال دارد؟ اصولاً میتوان از ماشین دست دوم انتظار تولید محصولات باکیفیت و قابل رقابت داشت؟
الزام صنعتگران ترکیه برای تعویض ماشینآلات، فرصت خوبی برای تولیدکنندگان ایرانی فراهم کرده تا بخش عمدهای از خطوط تولید خود را از خطر استهلاک نجات دهند و به روز کنند اما باید نهایت دقت در خرید دستگاه از ترکیه را به عمل آورد زیرا بارها اتفاق افتاده دستگاهی را برای فروش نشان میدهند اما آنچیزی که در نهایت به دست خریدار میرسد، یک دستگاه دیگر است! برخی از تجار در این زمینه بهعنوان واسطه عمل میکنند و به اصطلاح طرف حساب ما آنها هستند که دستگاه را از ترکیه خریدهاند و در اختیار مشتری ایرانی قرار میدهند.
* نساجی امروز:در مورد تولیدات، فعالیتها و شرایط فعلی شرکت نختاب فیروزان هم توضیحاتی ارائه مینمایید؟
همانطور که میدانید «شرکت نختاب فیروزان» بهعنوان یکی از بزرگترین واحدهای ریسندگی و بافندگی استان آذربایجان شرقی، سال 1348 در زمینی به مساحت 9 هکتار راهاندازی شده و در حال حاضر تولیدکننده نخ پلیاستر نمرات 20 و 30، نخ پنبه -پلیاستر، نخهای چندلا و انواع پارچههای گردباف در سه شیفت کاری و با 70 درصد ظرفیت است. متأسفانه با مشکل تأمین قطعات یدکی مواجهیم که در صورت تهیه به موقع قطعات، قادر به تولید با تمام ظرفیت و افزایش تعداد پرسنل خواهیم بود. در بخش تولید پارچه گردباف، بازار بسیار خوبی داریم البته اگر با کمبود نخهای فانتزی و قطعات یدکی مواجه نشویم!
در سالهای گذشته قیمت یک سوزن ماشینگردبافی حدود 1200 تومان بود اما امروز همان سوزن را ده هزار تومان تهیه میکنیم. سوزنها به دلیل استفاده از نخ یا روغنهای بیکیفیت میشکنند و باید به اندازه کافی در انبار کارخانه، سوزن داشته باشیم کما اینکه مدتی پیش شش هزار سوزن یکی از دستگاههای گردبافی بهدلیل استفاده از روغن بیکیفیت، شکستند.
مجبوریم با مشقت، دردسر و پرداخت هزینههای فراوان از سازنده اروپایی، سوزنهای گردبافی تهیه کنیم... مشکلات و چالشهای بسیاری در روند تولید وجود دارد که به بخش عمدهای از زندگی روزمره یک تولیدکننده تبدیل شدهاند. جالب اینجاست تمام محاسبات مالیاتی و عملکرد نهادهای دولتی طبق سیستمهای سوئیس، منظم و بسیار دقیق اجرا میشوند اما در سنگاندازی و مانعتراشی برای تولید همچون عقبماندهترین کشورهای دنیا عمل میگردد!
* نساجی امروز:آیا به سرمایهگذاران و علاقهمندان به فعالیتهای صنعتی توصیه میکنید که در صنعت نساجی به فعالیت و سرمایهگذاری بپردازند؟
اگر توانمند و آشنا به قواعد و اصول بازار باشند، قطعاً توصیه میکنم در غیر اینصورت بهتر است به کار و سرمایهگذاری در سایر صنایع کشور فکر کنند!