«در عرصه جهانی دوستان خوبی داریم. با این دوستان میتوانیم کار کنیم.» این جملهای است که مقام معظم رهبری در سخنرانی تلویزیونی اخیر خود بیان کردند درست وقتی درباره علاج تحریم سخن میگفتند و بعد از آنکه به موضوع اتکا به توان داخلی اشاره کردند.
ایشان تاکید کردند: «ظرفیتهای ما واقعا بیپایان است و هرچه پیش برویم ظرفیتهای جدیدی پیش میآید که با مدیریت جهادی و تدبیر واقعی به دست میآید. ما دوستان موثری در دنیا داریم، البته اینطور نیست که ما به دولتهای دوست خود تکیه کنیم، نه، تکیه ما به خدا و خودمان است.»
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، روشن است که منظور ایشان از دوستان موثر ما در دنیا روسیه و چین است. شاهد این مدعا نیز گامهای برداشته شده در جهت تقویت همکاریهای سه کشور و شکلدهی یک ائتلاف استراتژیک است. اراده موجود برای تفاهم یا قرارداد همکاری ۲۵ ساله با چین از یک سو و تمدید قرارداد همکاری ۲۰ ساله با روسیه نیز از سوی دیگر.
سفر اخیر محمدجواد ظریف به مسکو نیز نشانه دیگری بر عزم جدی ایران برای شکل دادن به این ائتلاف است؛ ائتلافی که از وجوه مختلف سیاسی و اقتصادی حائز اهمیت بوده و بر مناسبات بینالمللی اثرگذار است.
انگیزههای ائتلاف
به گفته کارشناسان امر این ائتلاف از یکسو قادر به رهانیدن ایران از تنگناهای اقتصادی کنونی است و از سوی دیگر هژمونی قدرت در دنیا را تغییر میدهد.
یکی از این کارشناسان علاءالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی در مجالس نهم و دهم است. او گفت: «همکاری ایران با روسیه و چین به هیچ وجه پدیده جدیدی نیست. اگر یک منحنی رسم کنیم خواهیم دید که این روابط در تمام سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سیر صعودی داشته است. سفرهای متعدد متقابلی بارها در سطح سران کشورها صورت گرفته است. هر سه کشور عضو خانواده شرق و به یک معنا آسیایی هستیم و با توجه به سابقه تاریخی روابط، این روابط پیوسته روابط خوبی بوده است.»
وی درباره اهمیت سیاسی این ائتلاف گفت: «با توجه به جایگاه سیاسی دو کشور به عنوان اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل در مقطع فعلی که آمریکای ترامپ با همه دنیا سر جنگ دارد، شرایط همکاریهای بیشتری را ایجاب میکند و انگیزههای بیشتری برای افزایش همکاری وجود دارد.»
این نماینده پیشین مجلس در پاسخ به اینکه آیا این ائتلاف میتواند ایران را از فشار تحریمها رها کند گفت: «این همکاریها در بعد اقتصادی روزبهروز بیشتر گسترش مییابد. به نظر من آمریکا عملا با تحریمهای خود و فشار بر اروپاییها دست به خودتحریمی زده است زیرا ما در طی سالهای گذشته هیچ وقت درمانده تحریم نبودهایم و هر قدر که اینها تحریم کنند، ظرفیت بیشتری برای همکاری با کشورهای چین و روسیه
خواهیم داشت.»
وی افزود: «با توجه به اینکه چین همه تکنولوژیهای مدرن دنیا را در اختیار دارد، بازنده اصلی جنگ تحریم خود آمریکا و اروپاست و ما شاهد گسترش روزبهروز همکاریهای سه کشور – ایران، چین و روسیه – در بعد اقتصادی خواهیم بود.» بروجردی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا این ائتلاف میتواند به سلطه دلار در اقتصاد دنیا خاتمه دهد گفت: «طبیعتا این همکاریها با توجه به ارادهای که دو کشور مهم روسیه و چین برای استفاده از ارز ملی دارند، در جهت تضعیف دلار حرکت میکند. اخیرا دو کشور تصمیماتی برای انجام بخش قابل توجهی از تعاملات با ارز ملی گرفتهاند و این به معنی حذف دلار از بخشی از همکاریهای اقتصادی است.»
وی همچنین درباره اینکه آیا میتوان همکاری ایران با چین و روسیه را یک ائتلاف استراتژیک نام نهاد، گفت: «فکر میکنم که اصل قضیه مهمتر از عنوان آن است. ما عملا در مسیر برداشتن گامهای بلند هستیم و مثلا همکاری ۲۵ ساله ایران و چین گام بلندی در جهت همکاریهای فیمابین است. در دو دهه گذشته نیز در شرایطی که اروپاییها حاضر نشدند نیروگاه اتمی بوشهر را تکمیل کنند، روسیه با وجود اینکه تکنولوژی اولیه از آن آلمان بود، موفق به تکمیل آن شد. به همین دلیل هم امروز روسها بوشهر را راهاندازی میکنند. در این راستا فکر میکنم که عملا اروپا و آمریکا ضررکننده اصلی ماجرای تحریم هستند و دست به خودتحریمی شرکتهایشان میزنند».
شرط موفقیت ائتلاف
برخی دیگر از کارشناسان نیز ضمن توجه به ابعاد و دلایل اهمیت این ائتلاف، موفقیت آن – خاصه برای ایران – را مشروط میدانند. مشروط به اینکه مقامات ایرانی ضمن تمرکز بر نگاه به شرق به منافع ملی توجه داشته و به نحوی بازی کنند که بیشترین برداشت ممکن را از این همکاریها داشته باشند.
پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل شبهقاره از جمله همین افراد است. او گفت: «واقعیت این است که ایران در شرایط فعلی باید یک فکر اساسی کند و نگاه خود را در مناسبات جهانی کاملا تغییر دهد. فشاری که آمریکاییها با تحریم به ایران وارد کردند، اقتصاد ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داد و مشکلساز شد. برای همین به نظر میرسد در ایران در حال تجدیدنظر در مناسبات بلندمدت خود با شرق و غرب است.»
وی با اشاره به تجارب قبلی نگاه به شرق گفت: «تجربه قبلی در دوران مرحوم هاشمی حاکی از این است که هر وقت ایران به همکاری با غرب امیدوار شود، نگاه به شرق آن کمرنگ میشود. بر اساس همین تجربه هم روسیه و چین در همکاری با ایران تردیدهایی دارند و به این فکر میکنند که اگر فرداروزی مناسبات ایران و غرب از حالت فعلی خارج شد تکلیف نگاه به شرق چه میشود.»
این کارشناس مسائل بینالمللی افزود: «از منظر ایران اگر نگاه کنیم، به نظر میرسد حاکمیت به این جمعبندی رسیده که دیگر نمیتوان بین شرق و غرب بینابین حرکت کرد و باید تکلیف خود را روشن کند. البته بسیاری از کارشناسان معتقدند که نگاه به شرق به تنهایی پاسخ مناسبی به ایران نمیدهد زیرا واقعیت آن است که روسها و چینیها به دنبال منافع ملی خود هستند و هرجا که همکاری با ایران با منافع ملی آنان همخوانی نداشته باشد، به راحتی ما را نادیده میگیرند.
در همین سالهای اخیر دیدیم که پای برخی قطعنامهها علیه ایران را امضا کردهاند. این نشان میدهد که باید نگاه واقعبینانهتری داشته باشیم و یک تناسبی در منازعات بینالمللی ایجاد کرد و ارتباط را با همه منابع قدرت جهانی حفظ کرد نه اینکه به سمتی برویم که آینده آن روشن نیست. مثلا اصلا معلوم نیست که اگر در نگاه چینیها بگنجیم، تکلیف چیست.
آنها دنبال پروژهای هستند که ایران، پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و ایالتی از چین در یک گروه قرار گرفته و همه این منطقه به توسعه پایدار برسد. آما اینکه واقعا توسعه پایدار رخ دهد یا وابستگی ایجاد شود بسته به این است که ایرانیها چطور بازی را ببینند. این مثل یک بازی شطرنج است و باید هوشمند عمل کرد که وجهالمصالحه قرار نگیریم زیرا تاحالا لااقل روسها از کارت ایران در مسائل خود با غرب استفاده کردهاند و ممکن است که چین هم همین نگاه را داشته باشد و از ایران در مناسبات خود با آمریکا استفاده کند. ما نباید این اجازه را به چین و روسیه و کشور دیگری بدهیم که به ما نگاه ابزاری داشته باشند.»
وی تاکید کرد: «اگر قرار است در یک مناسبات استراتژی با چین و روسیه قرار بگیریم باید حد و مرزها را مشخص کند و معلوم باشد که منافع در کجاها مشترک است و کجاها نیست.»
آثار ائتلاف
ملازهی در پاسخ به اینکه آیا وضعیت کنونی روابط سه کشور یک ائتلاف استراتژیک را رقم میزند؟ گفت: «واقعیت این است که نشانههایی وجود دارد. هم ایران میخواهد به این دو قدرت نزدیک شود و هم آنها به دنبال این هستند چراکه یک رقابت جدی در دنیا بین آمریکاییها و چینیها وجود دارد و اصل دعوا نیز بر سر قدرت هژمون جهانی در قرن ۲۱ است. چینیها به سرعت جلو میروند و میخواهند با کنار زدن آمریکا به قدرت اول جهان تبدیل شوند و آمریکاییها نیز سعی میکنند مانع شوند. بنابراین تردیدی نیست که اگر ایران کاملا در سمت شرق قرار بگیرد و از غرب ناامید شود، در معادلات قدرت جهانی تاثیر دارد اما شرط آن این است که با نگاهی وارد شود که بتواند منافع ملی ایران را تامین کند نه اینکه وارد مسیری شود که در نهایت ببیند تفاوتی بین چینیها و مثلا فرانسویها نیست و هرکسی به فکر منافع خود است.»
و در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا ائتلاف استراتژیک ایران، روسیه و چین میتواند اثرات اقتصادی گسترده در جهان داشته و مثلا دلار و یورو را کنار بزند؟ گفت: «چینیها دنبال این هستند که یوآن را جایگزین دلار کنند و در این زمینه تلاش میکنند اما اینکه به زودی این اتفاق رخ دهد، بحث دیگری است و به نظر من تا وقتی که رقابت اصلی چین و آمریکا به جایی نرسد، چنین نمیشود. اما تردیدی نیست که این ائتلاف دلار را تضعیف میکند. این نکته را نیز در نظر داشته باشید که تضعیف دلار به این معنا نیست که دلار در اقتصاد جهان نقش نداشته باشد. آنچه اتفاق میافتد شکستن قدرت مسلط دلار است. یعنی مناطق مختلف دیگری در شرایطی قرار میگیرند که بتواند مناسبات منطقهای و جهانی را به نحوی تنظیم کنند که دلار حاکم نباشد.»
ملازهی تاکید کرد: « رفتن ایران به طرف چین و روسیه روند تضعیف دلار را تسریع میکند چون ایران جایگاه مهمی دارد و کشوری است که منابع گسترده انرژی را در اختیار دارد. به اضافه اینکه از نظر جغرافیایی نیز در یک منطقه حساس سوقالجیشی واقع شده است.»
این کارشناس مسائل بینالمللی در پاسخ به پرسش دیگری مبنی بر اینکه آیا این ائتلاف میتواند موجب تقویت روابط سیاسی سه کشور نیز باشد؟ گفت: « به نظرم میتواند. البته در یک پرانتز بگویم که ایران یک مشکلی دارد و آن، دوگانگی نگاه حاکمیت و بخش خصوصی به شرق است. حاکمیت، ضد غرب است اما بخش تعیینکنندهای از افکار عمومی نگاه به غرب دارد. روند تجارت ایرنیان را اگر نگاه کنیم به این نتیجه میرسیم که یک تاجر ایرانی خیلی راحت با آلمانیها کار میکند. حتی برخی کالاهایی که از اندونزی و مالزی وارد میشود از طریق آلمان خریده میشود اما روند تجارت با شرق اینطور نیست. مثلا اگر قرار به همکاری با چین باشد، احتمال اینکه سر تاجر ایرانی کلاه برود و آنها پایبند به قرارداد نباشند، وجود دارد. بنابراین نگاه جامعه و حاکمیت به شرق یکی نیست. این دوگانگی، قدری مشکل ایجاد میکند اما در مجموع این ائتلاف میتواند برای ایران مثبت و موثر باشد اما به شرط آنکه ایران با نگاه متمرکز بر منافع ملی کار کند.»
خلاصه کلام
خلاصه کلام آنکه مغضوبین آمریکا یک سو جمع شده و با یک ائتلاف کارگشا در مقابل این قدرت جهانی قد علم میکنند. چین و روسیه به عنوان دو کشور و قدرت مهم با توجه به چالشهایی که در روابط خود با آمریکا دارند با ایران که از هر نظر تحت فشار آمریکاست همراه شده و در سالهای اخیر در حوزههای اقتصادی و سیاسی به ما کمک کردهاند.
مواضع این دو کشور در جریان مذاکرات برجامی و چالشهای بعد از خروج آمریکا از برجام، شاهد این مدعاست.
به عبارت دیگر دشمن مشترک، سه کشور را به هم نزدیکتر و مقدمات افزایش همکاریهای استراتژیک را مهیا کرده است. حال باید منتظر ماند و دید که مقامات و مسوولان در ایران، چین و روسیه چطور بازی را پیش برده و از این ائتلاف تجربهای نظیر تجارب ناموفق نگاه به شرق در سالها قبل برایمان میسازند و یا با نمایش یک قدرت جهانی در مقابل آمریکا و متحدانش ایستاده و نظم موجود را به نحوی که مطلوب هر سه باشد، متحول میکنند.