صنایع چرم و محصولات چرمی ایران به عنوان یک صنعت قدیمی که شمار قابل اعتنایی از فعالیتها مختلف را به خود اختصاص داده است، امروز علاوه بر مشکل قدیمی خامفروشی، درگیر موضوع تورم، دشواری حفظ بازار و مشکلات تهیه مواد اولیه به دلیل گران شدن نرخ ارز و موانع واردات است.
این وضعیت سبب شده تولیدکنندگان وابسته به صنعت چرم با چالشهای مختلفی مواجه شوند. در این میان طبق آمارهای موجود کارگاههای تولیدی و فعالان این صنعت اگر دچار تعطیلی نشده باشند، بخش عمدهای از آنها با ۲۵ درصد ظرفیت مشغول به کارند، آن هم به این دلیل که تنها بتوانند صنعت خود را تا آنجا که ممکن است سرپا نگه دارند.
داستان تکراری خامفروشی
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از جهان صنعت، در همین راستا و به منظور پیگیری وضعیت این صنعت، علیاصغر رستمپور عضو هیاتمدیره انجمن صنایع چرم ایران ، شرایط امروز آن را اینگونه تشریح میکند: بخش تولیدی صنایع چرم ایران به دو قسمت سبک و سنگین تقسیم میشود. در بخش سبک، حدودا ۱۶ میلیون جلد کشتار و استحصال به منظور ورود به چرخه تولید در سال داریم که شوربختانه ۹۰ درصد این مقدار به طور تقریبا خام و سالامبور از کشور خارج و به بازارهای هدف عرضه میشود. در واقع به طور کلی بیش از صد سال است که این اتفاق در حال رخ دادن است و از آنجا که ساختار مناسب در این زمینه وجود ندارد، مساله خامفروشی این محصولات همچنان ادامه دارد.
در این راستا، نکته جالب این است که در اواخر دهه ۱۳۴۰ شمسی کارخانههایی مانند چرم شیراز، چرم لرستان، چرم مغان و… در کشور افتتاح شد که دقیقا در مراکز دام سبک قرار داشتند تا بتوانند پوستهای استحصال شده را در همان منطقه فرآوری و تبدیل به چرم و محصول نهایی کنند. متاسفانه در طول چهل سال گذشته این کارخانجات با تغییر نگرش و مدیریت دولتی یا با تغییر کاربری و فروش ماشینآلات مواجه شد و یا اینکه به اصطلاح تبدیل به لانه کبوتر شدهاند. در واقع از همان اواخر دهه ۱۳۴۰ سیاستگذاری بر این مبنا بود که پوست و چرم با ارزشافزوده بالا فرآوری شده و از خامفروشی آن جلوگیری شود که متاسفانه این امر هنوز که هنوز است محقق نشده است.
در مورد چرم سنگین نیز ما در سال حدود ۳/۲ میلیون جلد تولید داریم که در بازار امروز برای مصرف داخلی کم است.
با این وضعیت کمبود، قاچاق معکوس را نیز شاهد هستیم. یعنی پوست دام بدون طی مراحل قانونی به خارج از کشور قاچاق میشود. در این شرایط با توجه به اینکه تمامی ماشینآلات صنایع چرم کشور نیز مربوط به ۵۰ سال گذشته بوده و فرسوده هستند، طبق آمارهای دولتی از سال ۵۳ تا ۹۳ میزان ارزشافزوده این صنعت از ۴۰ درصد به ۵ درصد کاهش پیدا کرده است.
تاثیر کمبود مواد اولیه روی واحدهای تولیدی
رستمپور در بخش دیگری از سخنان خود، یکی دیگر از مهمترین چالشهای صنایع چرم کشور را مساله تامین مواد اولیه وارداتی دانسته و توضیح داد: در مورد صادرات سالامبور یک مرحله کار روی آن صورت گرفته و با تبدیل شدن به کنسرو به خارج از کشور صادر میشود. اما در مورد چرم که فقط پوست آن تولید داخل است، به منظور فرآوری نیاز به مواد اولیهای داریم که ۸۰ درصد آن وارداتی است. به همین دلیل است که کمبود مواد اولیه و گران شدن آن روی صنعت چرم کشور بسیار اثرگذار بوده است. در واقع کمبود این مواد خود به خود به تورم دامن زده و تولیدکننده را برای تهیه مواد اولیه و شیمیایی گرانقیمت دچار مشکل کرده است.
وی میافزاید: مواد اولیه تولید داخل یک سری نمکهای قلیایی و بیکربناتها هستند که توسط پتروشیمیها تولید میشود. این امر هم با توجه به شرایط امروز بازار با کمبود مواجه است. در مورد مواد وارداتی نیز لازم به ذکر است که با توجه به مشکل واردات آنها به صورت سیستماتیک، شاهد کمبود و گران شدن آنها هستیم. البته فروشنده و بازرگان این مواد اولیه با توجه به وضعیت امروز طبیعی است که به فکر سود و نرخ ارز روز برای فروش محصول خود باشد. یعنی نمیتوانیم آنها را متهم به گرانفروشی کنیم. تازه در این شرایط هم گاهی اوقات هشت ماه طول کشیده تا سفارش مواد اولیه از مبدا به مقصد برسد.
فعالیت با ۲۵ درصد ظرفیت
این عضو هیاتمدیره انجمن صنایع چرم ایران همچنین درباره دشواریهای حفظ بازار برای تولیدکننده به سبب افزایش تورم و نیز موانع جهش تولید در سال جاری میگوید: اینجاست که مفهوم رکود تورمی مطرح میشود. تورم فعلی عامل رکود ۱۰۰ درصدی صنایع ماست. به عنوان مثال امروز در شهرک صنعتی چرم شهر ۸۵ درصد از کارخانجاتی که فعالیت میکنند با ۲۰ الی ۲۵ درصد ظرفیت مشغول به کارند. یعنی به اصطلاح عامیانه فقط درب کارخانه خود را باز نگه داشتهاند.
وی در مورد جهش تولید و فرصتی که برای افزایش تولید با توجه به کاهش واردات به وجود آمده نیز گفت: هر چند که مساله جهش تولید در تئوری مطرح و پیگیری شده، ولی عملا تاکنون به واسطه مشکلاتی نظیر واردات مواد اولیه و گران شدن قیمت آن به طور کامل محقق نشده و مانعی جدی نیز برای تولیدکننده ایجاد کرده است. معتقدم که امروز تولیدکننده تنها به واسطه عشق به کار و تولید است که مشغول فعالیت بوده و با تمامی مشکلات جاری با ۲۵ درصد ظرفیت همچنان در حال کار است، به این امید که شاید مشکلاتش به زودی مرتفع شود.
یک کتاب راهکار
رستمپور همچنین در خصوص راهکار خروج از این شرایط نیز توضیح میدهد: ما در طول سالهای گذشته آنقدر راهکار ارائه کردهایم که خود تبدیل به یک کتاب قطور شده است. مشکلات جاری صنایع کشور نیاز به یک عزم و نگرش ملی دارد.
تنها با ابلاغ یک سیاست هر چند هم کارشناسی شده باشد مشکلات بر طرف نخواهد شد، زیرا رفع آنها نیاز به ابزار و ساختار مختص به خود دارد. به همین دلیل به شخصه اکنون به واسطه مشکلاتی که دولت با آن دست به گریبان است، مایل نیستم هیچ درخواست یا راهکاری را مطرح کنم و تنها برای نمونه یک موضوع را خاطرنشان میکنم. در دولت هشتم یا نهم مالیاتی از صنف ما بابت صدور سالامبور اخذ شد که از همان تاریخ ما پیگیر این موضوع هستیم که این مالیات را به خود صنعت چرم بازگردانند تا تولیدکننده بتواند مشکلات خود را پوشش دهد.
این اتفاق عملا صورت نگرفت تا سال گذشته که از ۲۰۰ میلیارد تومانی که به عنوان مالیات از ما اخذ شده، تنها ۵/۶ میلیارد تومان به بانک کشاورزی اعتبار داده شد که وام ۱۲ درصدی به صنایع چرم سبک اختصاص یابد.
در این رابطه بیش از ۱۵ واحد را به بانک معرفی کردیم که تنها دو واحد توانستهاند مصوبه دریافت کنند. به همین دلیل است که طبیعتا با این شرایط سختی که بانکها برای اخذ تسهیلات دارند، تولیدکنندهای که دچار مشکل است نمیتواند حتی به فکر اخذ تسهیلات و رفتن زیر بدهی بانکها باشد.