تعطیلی 2هفتهای دقیقا با سرد شدن هوا همزمان بود. بهترین زمان فروش پوشاک زمستانه از دست رفت. اگر تصور کنیم بعد از این، مصرفکننده به بازار برمیگردد اشتباه کرده ایم؛ سبد خرید مصرفکننده بسیار کوچک شده و به همین دلیل خیلی تمایل به خرید ندارد و در چنین موقعیتهایی از خرید چشمپوشی میکند.
تهران از وضعیت قرمز خارج شد و طبق مصوبات ستاد کرونا مشاغل گروه ۲که تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک را نیز شامل میشود، به فعالیت بازگشتند.
به گزارشسایت نساجی امروز به نقل از همشهری، فعالان صنف پوشاک که 10ماه پیش بازار شب عید را هم از دست دادند، اعمال قرنطینه به شکل تعطیلی کامل اصناف را غیرعلمی و پیامدهای آن را غیرقابل تصور میدانند. این در شرایطی است که به باور بعضی دیگر، تعطیلی تنها گزینه برای توقف روند رو به رشد ابتلا و مرگومیر بود. با این حال زیانی که اصناف و کسبوکارها از این رهگذر دیدند قابل انکار نیست. مجید افتخاری، مدرس دانشگاه و عضو هیأت مدیره اتحادیه تولیدکنندگان و فروشندگان پوشاک تهران از دلایل مخالفت خود با تعطیلی اصناف و آسیبهای وارد شده به صنعت پوشاک گفته است.
2ماه از پاییز گذشته و بخشی از فصل خرید پوشاک گرم را پشت سرگذاشتیم، اثر قرنطینه اخیر بهطور خاص بر صنف پوشاک چه بوده است؟
این قرنطینه در زمان بسیار بدی انجام شد. این دومین بار است که در ابتدای فصل خرید، چنین اتفاقی رخ میدهد. ما در حال جابهجایی فصل هستیم، در انتهای تابستان و ابتدای پاییز از لحاظ روانی به سمت انتظار سرما میرویم و محصول تابستانه و سبک نمیخریم ولی برای خرید محصول زمستانه هم تا زمانی که سرما را لمس نکردهایم صبر میکنیم. این سرما اواخر آبانماه آغاز شد یعنی دقیقا همان زمانی که محدودیتها آغاز شد.
صنف پوشاک 2 هفته تعطیل نبود بلکه 4هفته با محدودیتهای ساعت کار تعطیل بودند. وقتی در این شغل ساعت کاری تا 6عصر کاهش مییابد عملا هر روز فقط 4تا 6عصر کار کرده است. مهرماه انتظار فروش بالا وجود نداشت و چشم همه به آبان و آذر بود که متأسفانه امسال صنف پوشاک بهشدت آبان ضعیفی داشت.
جبران این زیان در چندماه آینده امکانپذیر نیست؟
تعطیلی 2هفتهای دقیقا با سرد شدن هوا همزمان بود. بهترین زمان فروش پوشاک زمستانه از دست رفت. اگر تصور کنیم بعد از این، مصرفکننده به بازار برمیگردد اشتباه کرده ایم؛ سبد خرید مصرفکننده بسیار کوچک شده و به همین دلیل خیلی تمایل به خرید ندارد و در چنین موقعیتهایی از خرید چشمپوشی میکند.
ضمن اینکه امسال بهدلیل افزایش نرخ ارز خرید برای تولیدکنندهها نقدی شد، به این معنی که مواداولیه را به 2برابر قیمت قبل و بهصورت نقدی خرید و لباس زمستانه آماده کرد ولی کالای آماده شده به جای اینکه به فروش برود به انبار رفت.
الان فعالان بازار پوشاک نه پول دارند که برای فصل آینده یعنی شب عید جنس آماده کنند و نه توانستهاند جنس این فصل را بفروشند. پیامدش این است که تولیدکننده ناچار است محصولش را با تخفیف زیاد و زیر قیمت تمامشده بفروشد تا بتواند بخشی از هزینه مواداولیه را جبران کند که به معنی خودزنی است.
برآوردی از میزان خسارت به فروشندگان پوشاک در دوره تعطیلی اخیر دارید؟
پیشبینی و برآورد من این است که این تعطیلی و محدودیت دو سه هفتهای 50درصد به سبد اقتصادی صنعت پوشاک لطمه زد. اعداد و ارقام از فاجعه حکایت دارد. بهطور مثال رئیس اتحادیه پوشاک مشهد اعلام کرده 75درصد اعضا ورشکسته شدهاند. بخش عمدهای از افراد شاغل در تولید و توزیع پوشاک در مرز ورشکستگی قرار دارند و تنها دلیل آن نبود تدبیر در قرنطینه است. ما برای قرنطینه به مسئولان مدل پیشنهاد دادیم ولی توجهی به آن نشد.
ستاد کرونا ازدحام در مراکز خرید را دلیل تعطیلی این مراکز اعلام میکند، شما با چه استدلالی این تصمیم را غیرکارشناسی میدانید؟
این حرف غلطی است که بگوییم پاساژها و مراکز تجاری بهدلیل مسقف بودن اجازه فعالیت نداشته باشند. مگر دیگر فروشگاهها روباز هستند؟ این حرف غیرکارشناسی است، کما اینکه به اعتقاد من بیشتر تصمیمات ستاد کرونا از همان ابتدا در مورد بسیاری از اصناف غیرکارشناسی بود. از این گذشته ما 2 مرحله تعطیلی قرنطینه را داشتیم که متأسفانه در بدترین زمان اعمال شد و به صنایع و اصناف لطمه زد. این تعطیلی اخیر میتوانست در مهر یا آبان و در شرایطی که آمار ابتلا و فوت در حال اوج گرفتن بود اجرا شود، نه در شرایط کنونی. اگر تصمیمگیری برای مشاغل با نگاه به کشورهای دیگر انجام میشود، این نکته را هم باید درنظر بگیرند که هر کشوری یک سری آفر و خدماتی را برای اصناف و مشاغل لحاظ میکند و بعد از آنها میخواهد که تعطیل کنند.
شیوه درست اعمال محدودیت از نظر شما چه بود؟
آمارها نشان میدهد بیشترین میزان آلودگی در سیستم حملونقل عمومی و ادارات دولتی است ولی با این حال میپذیریم که در جایی مثل بازار تهران با محیط کوچک، ازدحام وجود دارد. این امکان وجود داشت که برای عمده فروشها از خیلی وقت پیش محدودیتهایی اعمال میشد بهطور مثال در بازار محدودیتهایی مثل فعالیت یک روز در میان یا کاهش ساعت کاری اعمال میکردیم.
خرده فروش میتواند برای تهیه جنس مورد نیاز برنامهریزی کند و در روزهای معینی مراجعه کند اما برای مصرفکننده و خرده فروش نمیتوانیم این محدودیت را اعمال کنیم. این قابلقبول نیست که بخشی از جامعه برای مدتی درآمد نداشته باشند و هیچ تدبیری برای آن نشود. این بیماری به روایت دنیا 80درصد مسیرش را رفته و نهایتا تا تابستان سال آینده جمع میشود اما عملکرد مسئولان در کشور ما بهگونهای بود که بعد از پایان این بیماری ما با 70تا 80درصد صنوف ورشکسته مواجه میشویم. بخش عمدهای از اصناف در معرض نابودی هستند، اصناف گروه 3و 4تقریبا نابود شدهاند و کسانی که ماندهاند تماما افرادی هستند که مالک هستند. چطور میشود با 500میلیون تا یک میلیارد بدهی بهکار برگشت؟ بعضی از این افراد حتی ممکن است متواری شوند.
طی یک سال گذشته با افزایش شدید نرخ ارز مواجه بودیم، آیا این عامل توانست با کنترل ورود پوشاک به کشور به تولید داخلی کمک کند؟
با توجه به اینکه واردات رسمی پوشاک بیش از 2 سال است که ممنوع شده، افزایش نرخ ارز پیامد مثبتی برای تولید نداشت، بهطور کلی نرخ ارز اگر منطقی و در حد 30تا 40درصد افزایش یابد میتواند در کوتاهمدت محرکی برای اقتصاد باشد اما وقتی بیمعنا افزایش پیدا میکند دیگر تقاضا وجود ندارد. جریان نقدینگی کاهش مییابد و تولیدکننده با محدودیت در تولید مواجه میشود و از سوی دیگر توان خرید مصرفکننده هم پایین میآید که این به زیان تولیدکننده است.
هیچ جای دنیا شرایطی را که در کشور ما حاکم بود تجربه نکرد؛ هم کرونا، هم تورم و هم کاهش ارزش پول ملی به کمتر از نصف. ضمن اینکه بیتدبیری شدید باعث شد که مواداولیه صنعت پوشاک 3تا 4ماه در گمرک بماند و بنا بر سیاستی که دولت و بانک مرکزی داشت، در شرایطی که واردکننده تحریمها را دور زده بود و منبع مالی را هم تامین کرده بود، مواداولیه ما در گمرک ماند و تا همین الان که با شما صحبت میکنم مواداولیه مربوط به محصولات زمستانه از گمرک ترخیص نشده درحالیکه هیچ مشکلی ندارد و فقط منتظر تأییدیه بانک مرکزی است.
نتیجه این است که در این شرایط مواداولیه در بازار کاهش مییابد و آنچه هست با افزایش قیمت وحشتناک مواجه میشود که پیامد آن تشکیل حباب قیمت است. نظیر آنچه درباره قیمت مرغ بهدلیل کمبود و گرانی نهادههای دامی اتفاق افتاد در زمینه پوشاک هم رخ داد، حتی الان در زمینه ماسک هم سازمان حمایت اصرار به فروش عمده ماسک با قیمت 800تومان دارد درحالیکه قیمت مواداولیه آن دوباره 40درصد گران شده است.
انتخاب اقتصاد دستوری یا آزاد به طرز فکر حاکمان یک کشور برمیگردد اما اگر اقتصاد دستوری قرار است انتخاب شود باید موانع دولتی آن برطرف شود. متأسفانه در شرایط فعلی دولت از یک سو برای تولید مانع ایجاد میکند و از سوی دیگر یک سری تقاضا دارد.
این سیاست در صنعت پوشاک فاجعهبار بود؛ مواداولیه نبود، نرخ ارز افزایش یافت، پول نبود و کرونا تقاضا را دچار مشکل کرد و مجموع این عوامل بخش زیادی از فعالان صنعت پوشاک را در شرف ورشکستگی قرار داده است.