طبق آماری که چند روز قبل علیرضا رزمحسینی وزیر صنعت، معدن و تجارت ایران اعلام کرد صنعت نساجی ایران به عنوان صنعتی قدیمی در کشور اکنون حدود ۵۸۱۳ واحد فعال در سراسر کشور دارد که در این واحدها بیش از ۲۲۰ هزار نفر مشغول فعالیت هستند.
به گزارش سایت نساجی امروز با این حال و با تمامی ظرفیتهای بالقوهای که در این صنعت از نظر اشتغالزایی، ایجاد ارزشافزوده و ارزآوری به کشور وجود دارد، همزمان با چالشی نظیر گرانی و کمبود مواد اولیه، نایب رییس کمیسیون صنایع مجلس نیز هفته گذشته اعلام کرده صنعت نساجی از لحاظ واردات قاچاق به کشور رتبه سوم را دارا بوده و در حدود سالی پنج میلیارد دلار کالای قاچاق از این رهگذر وارد کشور میشود. در این رابطه و به منظور بررسی وضعیت صنعت نساجی و آمار و ارقامی که در خصوص این صنعت از سوی مسوولان ارائه میشود، جهان صنعت با علیرضا حائری عضو هیاتمدیره جامعه متخصصین نساجی ایران گفتوگو کرده که مشروح آن به شرح زیر است.
هفته گذشته نایب رییس کمیسیون صنایع مجلس اعلام کرد صنعت نساجی ایران در رتبه سوم واردات کالای قاچاق در کشور قرار دارد و سالی پنج میلیارد دلار کالای قاچاق نساجی به کشور وارد میشود. با توجه به محدودیتهای اعمال شده جهت واردات و نیز افزایش قیمت ارز، آیا این حجم از قاچاق در صنعت نساجی امکانپذیر است؟
عمده کالای قاچاق در صنعت نساجی مربوط به پوشاک است یعنی تقاضای قاچاق پوشاک در جامعه وجود دارد و زمانی که نرخ ارز در کشور پایین بود بنا بر آمارهای منتشر شده از سوی ستاد مقابله با قاچاق کالا، حدود ۵/۲ تا ۳ میلیارد دلار در سال قاچاق پوشاک در کشور وجود داشت. این رقم در سال ۹۸ بر مبنای آمارهای تقریبا رسمی به ۸/۱ میلیارد دلار قاچاق پوشاک و سایر اقلام نساجی رسیده است.
بنابراین از آنجا که امروز واردات نخ و پنبه به کشور صورت نمیگیرد، معتقدم چنین دادههایی ممکن است دارای درصدهایی از خطا باشد زیرا مشخص نیست این رقم ۸/۱ میلیارد دلار از کجا آمده است. در نتیجه فکر میکنم این رقم به صورت تخمینی باشد چرا که بعید به نظر میرسد بازار پوشاک ما این میزان کشش و تقاضا داشته باشد که رقمی بالغ بر پنج میلیارد دلار قاچاق در آن صورت بگیرد. همچنین به اعتقاد من با در نظر گرفتن منابع ارزی کشور دور از ذهن است که این مقدار ارز نیز در کشور وجود داشته باشد. وقتی گفته میشود ۲۰ میلیارد دلار سالانه قاچاق در کشور وجود دارد، سوالی که مطرح میشود این است که این رقم از کجا آمده است؟
این مبلغ تنها مربوط به ارز دولت نیست بلکه قاعدتا باید ارزهای مربوط به بخش خصوصی باشد. بنابراین از آنجا که این میزان صادرات غیرنفتی در کشور نداریم، منطقی نیست که پنج میلیارد دلار آن صرف واردات قاچاق پوشاک شود. از سوی دیگر با بالا رفتن نرخ ارز، آنچنان زمینه برای واردات قاچاق و تقاضای آن وجود ندارد. بنابراین معتقدم رقم ۵/۱ تا ۸/۱ میلیارد دلار واردات قاچاق نساجی و پوشاک در سال ۹۸ معقولتر باشد. همچنین در سال جاری این رقم اگر کمتر نشده باشد، بیشتر نیز نشده زیرا همزمان با مبارزه با قاچاق پوشاک، تقاضا و قدرت خرید مردم نیز به واسطه افزایش نرخ ارز کاهش یافته است.
شما در جایی گفته بودید که مشکل صنعت نساجی ما واردات پنبه نیست. منظور دقیق شما از این اظهارنظر چیست؟
در برنامهای که در خصوص صنعت نساجی در صداوسیما پخش شد، بحث این بود که ما در پنبه خودکفا نبوده و سالی ۵۰ تا ۶۰ هزار تن نیاز به واردات پنبه داریم. اعتقاد من این است که مشکل نساجی اکنون عدم خودکفایی پنبه و واردات آن نیست. اگر تولید پنبه در داخل کشور کم است، واردات ۵۰ تا ۱۰۰ هزار تن پنبه با تعرفه پایین پنج درصد به عنوان یک مشکل اساسی برای صنعت نساجی محسوب نمیشود هرچند اگر در این زمینه خودکفا باشیم بهتر است.
در این رابطه مثال بنگلادش میتواند جالب توجه باشد. این کشور با رشد اقتصادی ۸ تا ۹ درصدی طی دو سال گذشته بالاترین نرخ رشد اقتصادی در جهان را داشته است آن هم در شرایطی که علاوه بر در اختیار نداشتن نفت، گاز و مجتمع پتروشیمی، حتی برق، بندر و زیرساخت مناسبی هم ندارد. با این حال اکنون سالی ۴۰ میلیارد دلار صادرات نساجی و پوشاک دارد و همزمان نیز سالی یک میلیون تن پنبه وارد میکند یعنی تمام نیاز خود به پنبه را از طریق واردات و صرف رقمی بالغ بر یک میلیارد دلار تامین میکند اما در ازای آن ۴۰ میلیارد دلار از طریق صادرات پوشاک ارزآوری دارد.
بنابراین به اعتقاد من چندان ایرادی ندارد کشوری پنبه نداشته باشد و سالی یک میلیون تن پنبه وارد کند. اتفاقا معتقدم واردات مواد اولیه خیلی بهتر است تا واردات کالای ساختهشده زیرا واردات مواد اولیه قابلیت ارزآوری، ایجاد ارزشافزوده و نیز اشتغالزایی دارد.
شما نگاه کنید ویتنام امروز یک میلیون تن و ترکیه نیز ۷۰۰ هزار تن در سال پنبه وارد میکنند ولی در ازای آن صادرات پوشاکشان ارزآوری قابل توجهی برای این کشورها به همراه دارد. بنابراین صرف واردات پنبه نمیتواند اتفاق نامیمونی باشد به شرطی که بتوانیم از آن ارزشافزوده به دست آوریم و لازم هم نیست که یک برنامه یک ساعته در تلویزیون را نیز به معضل واردات ۵۰ هزار تن پنبه در سال اختصاص دهیم.
لازم است خاطرنشان کنم امروز چین سالی دو میلیون تن پنبه وارد میکند و تجارت پنبه در جهان نیز دایر است. مهم این است که واردات پنبه تبدیل به محصول نهایی شده و از محل فروش این محصول نهایی برای کشور درآمد ارزی ایجاد کنیم.
برخی اظهارنظرها حاکی از این است که ایران ظرفیت صادرات سالانه پنج میلیارد دلار محصولات نساجی را دارد. آیا برای ما واقعا چنین امکانی وجود دارد؟
بله ما در صنعت نساجی امکان صادرات پنج میلیارد دلاری در سال را دارا هستیم. طبق برنامه راهبردی که برای این صنعت تدوین شده، قرار بود تا سال ۱۴۰۴ صادرات نساجی ایران به سه میلیارد دلار برسد. البته این برنامه مربوط به زمان وزارت آقای نعمتزاده بود و تا امروز هم چندان طبق آن پیش نرفتهایم. امروز صادرات صنعت نساجی ایران حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون دلار در سال بوده و بعید است که ظرف چهار سال آینده این رقم به سه میلیارد دلار برسد.
با این حال در صورت حمایت از صنعت نساجی چنین قابلیتی برای ایران جهت افزایش صادرات وجود دارد. امروز فرش ماشینی ما به تنهایی قادر است سالی دو میلیارد دلار ارزآوری برای کشور داشته باشد زیرا ما در این بخش بهترین کیفیت، نقشه و آخرین مدل ماشینهای تولیدی را در اختیار داریم. همچنین در بخش پوشاک به راحتی میتوانیم به رقم صادراتی یک میلیارد دلار در سال برسیم. در مورد سایر اقلام مانند الیاف پلیاستر و گرانول پلیپروپیلن هم توان صادراتی داریم که اگر حمایتهای لازم صورت گیرد به راحتی رقم پنج میلیارد دلار صادرات در سال امکانپذیر خواهد شد.
در این رابطه متاسفانه نگاه مسوولان صنعت نساجی بر مبنای ارزآوری نیست بلکه آنها فکر میکنند اگر صنعت نساجی بتواند نیازهای داخلی را رفع کند، کافی خواهد بود. بنابراین مادامی که نگاهها به این سمت و سو باشد، رشد صنعت نساجی ما نیز با کندی صورت میگیرد.
دورنمای صادرات پوشاک و محصولات نساجی برای بنگلادش و ویتنام سالانه ۶۰ میلیارد دلار است و ترکیه امروز ۷۵ میلیارد دلار از محل صادرات پوشاک و نساجی خود درآمد ارزی دارد. بنابراین اگر قرار باشد در افق ۱۴۰۴ ما در منطقه اول باشیم که البته با شرایط کنونی بسیار بعید به نظر میرسد، باید از این کشورها پیشروتر باشیم. در این رابطه است که معتقدم با یک برنامه چهار یا پنج سالانه قادر خواهیم بود هدف پنج میلیارد دلار صادرات در محصولات نساجی را محقق کنیم.