به گزارش سایت نساجی امروز ۱۰تاجر و صنعتگر در پاسخ به «دنیایاقتصاد» در این خصوص عنوان کردهاند که شفاف نبودن روند مذاکرات، به بیثباتی در اقتصاد منجر شده و این موضوع، فعالیتهای اقتصادی را تا حدی قفل کرده است. بهگونهایکه نه صادرکننده و نه تولیدکننده، ریسک فعالیت در شرایط موجود را نمیپذیرند. به گفته آنها، اگرچه احیای برجام به نفع فعالان اقتصادی است، اما چنانچه قرار بر احیا نباشد نیز باید زودتر اعلام شود تا فعالیتهای اقتصادی از برزخ برجامی خارج شوند.
۱۰ تاجر و صنعتگر اعلام کردند که بازار بیثبات ناشی از روشن نبودن وضعیت برجام موجب اختلال در تعیین خطمشی بنگاه اقتصادی آنها و برنامهریزیهایشان شده است. فعالان اقتصادی که پیش از این بارها مراتب اعتراض خود به تصمیمگیریهای خلقالساعه در بدنه دولت را در مجامع رسمی و غیررسمی اعلام کرده بودند، این بار قاطعانه توضیح دادند اخبار متضادی که از منابع رسمی و ثانویه از احیای برجام به گوش میرسد، موجب پدیدار شدن آثار سوء در حوزه اقتصاد و بهخصوص کسبوکارها شده است. در ادبیات کشورهای پیشرفته، پیشبینیپذیر بودن سیستم اقتصادی، نشانه وضعیت متعادل و رو به بهبود روند سیاستگذاری و توسعه است و در طرف دیگر، غیرپیشبینی بودن سیستم اقتصاد، تصمیمات خلقالساعه، دستوری بودن آن و از همه مهمتر فقدان تعامل با کشورهای دیگر در دنیا، زنگ خطر را برای فعالان اقتصادی به صدا درمیآورد.
دولت قبل ۶ دوره تا خرداد ۱۴۰۰ در مذاکرات برجام شرکت کرد و هشتم آذرماه ۱۴۰۰، دور جدید مذاکرات در دولت سیزدهم آغاز شد. کارشناسان بینالمللی معتقدند که فرآیند برجام از مدتها پیش و از اسفند تا خردادماه سالجاری که ایران در کنفرانس دوحه شرکت کرد، قفل شده بود.
رسانههای بینالمللی، تنش و ناآرامی اوکراین را در وهله اول و عدمانعطاف طرف آمریکایی را در وهله دوم، اصلیترین دلایل توقف فرآیند برجام میدانند. البته کنفرانس دوحه هم گشایش خاصی برای دو طرف رقم نزد؛ اما دو هفته پیش و در نشست وین، اعضای ۱+۴، ایران و آمریکا حاضر بودند.
بهجز سه کشور بریتانیا، آلمان و فرانسه که کارشناسان خود را به این نشست فرستاده بودند، بقیه کشورها در سطح عالی حاضر شدند. کشورهای حاضر در نشست وین، تغییرات عمدهای در فرم و محتوای برجام اعمال کردند که موجب تغییر رویه تیم مذاکرهکننده دولت رئیسی در مذاکرات شد. دولت سیزدهم پس از این نشست برای نخستین بار اعلام کرد که مذاکرات در متن، پیشرفتهایی داشته است. سررسید پاسخ نهایی تیم مذاکرهکننده ایران به طرف خارجی، ساعت ۲۴ روز دوشنبه، ۲۴ مردادماه بود. وزیر خارجه ایران نیز همان روز و در جمع خبرنگاران اظهار کرده بود که شبدوشنبه، جمعبندی نهایی تیم خود را به هماهنگکننده اروپایی میدهد و اگر واکنش آمریکا با واقعبینی و انعطاف باشد توافق رخ میدهد و اگر آمریکا انعطاف نشان ندهد باید بیشتر گفتوگو کنیم.
روز گذشته بلومبرگ اعلام کرده که اروپا تا دو روز آینده پاسخ ایران را خواهد داد. اینطور که از مکتوبات رسانهها و اظهارنظرهای مقامات برمیآید، برجام دوباره سیر خوبی را در پیش گرفته، به طوری که روز دوشنبه، بازار ارز به اخبار برجام واکنش نشان داد و ۱۰درصد کاهش قیمت داشت. اخبار ضد و نقیض برجام تنها یک سوال را به ذهن مخاطبان متبادر میکند و آن هم اینکه اخبار گاه مثبت و گاه منفی برجامی، چه تاثیری بر صنایع داخلی میگذارد؟
مهراد عباد، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران میگوید: طولانیشدن فرآیند برجام و اخبار ضد و نقیضی که از روند آن منتشر میشود، بیثباتی در حوزه اقتصاد را افزایش میدهد. ما چند ماه است که منتظر اخبار تکمیلی در برجام هستیم و به طور اخص از فروردینماه، امیدواریم اتفاقات مثبتی در برجام رخ دهد. او ادامه میدهد: دلار روز دوشنبه، نسبت به روز قبل آن ۱۰هدرصد کاهش قیمت داشت. در هیچ کجای دنیا ارزش پول ملی تنها با یکخبر اینقدر تغییر نمیکند. به نظر من مهمترین مسالهای که با آن مواجه میشویم بیثباتی است؛ تولیدکنندگان و تجار باید تکلیف خود را بدانند. بسیار بهتر است که روابط ما مانند بقیه کشورها با دنیا عادی شود و بتوانیم تجارت بینالملل بیواسطه داشته باشیم؛ اما اگر قرار است برجام متوقف شود و سیاستهای کشور به آن سمت و سو میرود، ما نیز باید در جریان آن قرار بگیریم تا سیاستهای مجموعه خود را طبق آن شکل دهیم.
علی نقیب، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران نیز اظهار میکند: من از بعد صنعتی به این مساله نگاه میکنم. از نظر قیمتگذاری، حضور تولیدکنندگان در بازارهای بینالمللی و قیمت مواد اولیه در حوزه صنعتی، هر وقت اخباری راجع به احیا و انجام برجام میرسد، اثر خود را بر بازارها میگذارد و قیمتها کاهش پیدا میکنند. اگر قیمت ارز کاهش یابد، مسلما از قیمت مواد اولیه تولیدکنندگان نیز کاسته میشود.
وی ادامه میدهد: زمانی که برجام دچار اختلال میشود و قیمتها دوباره قفل میشوند، همهچیز گران میشود و اثرات منفی در اقتصاد پدیدار میشوند. بحث اصلی ثبات در تصمیمگیریها و رویههاست. وقتی در یک برهه زمانی تصور کنیم که برجام انجام میشود و یک روز دیگر خلاف این مساله در رسانهها و صحبتهای مسوولان بازتاب مییابد، باعث میشود سوءاستفادهگران، فرصت کافی برای احتکار مواد اولیه و ارز داشته باشند و متضرران اصلی افزایش قیمت مواد اولیه هم مصرفکنندگان نهایی یعنی مردم خواهند بود. در واقع تورم تولیدکنندگان به تورم مصرفکنندگان تبدیل خواهد شد. ثبات در رویه و تصمیمهای دولت، باید برنامهریزی شود تا از این ناهنجاریها ممانعت شود.
فاطمه مقیمی، عضو هیاترئیسه اتاق تهران در همین مورد بیان میکند: نابسامانی وضعیت بازار ناشی از فقدان ثبات در بازار است. به همین دلیل وقتی میخواهیم به عنوان تولیدکننده برنامهریزی درازمدت داشته باشیم، دچار مشکل میشویم. در واقع ما برای برنامهریزیهای کوتاهمدت خود هم دچار مشکلاتی میشویم. همان تورم افسارگسیخته قبلی که پیشبینیناپذیر بود بیش از پیش غافلگیرکننده شده است. اقتصاد ما اقتصادی وابسته است که نمیتوان برنامه راهبردی برای طولانیمدت آن پیش برد.
پیام باقری، رئیس هیاتمدیره سندیکای برق نیز توضیح داد: صنایع کشور و بهخصوص صنعت برق به طور اخص، نیازمند توسعه روابط بینالملل هستند. هم در بخش استفاده از مواد اولیه و کالاهای واسطهای و واردات آنها که در کشور تولید نمیشود و هم در بخش انتقال تکنولوژی و فناوریهای جدید و همچنین حوزه صادرات، نیازمند توسعه روابط پایدار بینالمللی هستیم. برق یک صنعت پیشرفته در حوزه صادرات کشور است. به هرحال در صورتی که توافق برجام رخ دهد، برجام باعث گشایش درهای بینالمللی به سوی کشور میشود.
او اضافه میکند: ما چنین تجربهای را در دولتهای گذشته نیز داشتیم که بلافاصله پس از توافقات، موانع اقتصادی از بین میرفت و شکلگیری روابط بینالمللی ملموس بود. در چنین شرایطی، فضای اقتصادی کشور متعادلتر میشود و ما برای حل مشکلات و مسائل خود از روشهای معمولتر استفاده میکنیم. همچنین، انرژی خود را صرف دور زدن تحریمها نمیکنیم. ما در دوران تحریمها مجبور به اعمال روشهایی برای دور زدن تحریمها هستیم که تاکنون هم از همین روشها استفاده میکنیم اما چنین اقداماتی، باعث افزایش قیمت تمامشده محصول نهایی میشود. فعالان اقتصادی برای نقل و انتقال پول، گشایش اعتبار و اخذ ضمانتنامه در بازارهای هدف مجبورند از مسیرهای هزینهزا به مقصد بروند.
وی یادآوری میکند: اگر برجام به سرانجام برسد، گشایشهایی در کشور رخ میدهد که در اقتصاد کلان کشور و صنعت برق نیز به طرز مشهودی تاثیرگذار خواهد بود. اخبار ضد و نقیض اثر خود را بر صنایع میگذارد؛ چنین اخباری تاثیر نخستین خود را بر بازار ارز میگذارد و صنایع کشور هم به نرخ ارز وابستهاند. اولین انتظار یک بنگاه یا فعال اقتصادی، قابل پیشبینی بودن فضای کشور است و قابلیت پیشبینی برای سرمایهگذاری، برنامهریزی و ایفای تعهدات از بین میرود.
سجاد غرقی، عضو هیات نمایندگان اتاق تهران نیز اظهار میکند: عمده مسائلی که ما در بخش معدن داریم با قوانین و شرایط داخلی مرتبط است. ما در دو سطح این مسائل را تحلیل میکنیم. یکی سطح کلان است که در آن سطح نرخ ارز، امکان دسترسی به سیستمهای بانکی و کالاها و خدماتی که نیازمند واردات آن هستیم، مطرح است. آنچه به طور به خاص در بخش معدن رخ داده، عدمدسترسی ما به نمایندگیهایی است که تجهیزات و تکنولوژی بخش معدن را تولید میکنند. ما دسترسی رسمی در حوزه تکنولوژی، قطعات و ماشینآلات نداریم.
غرقی تصریح میکند: اخباری که به گوش میرسد تنها گمانهها و شنیدههاست. بحث مهم این است که بتوانیم دوباره از نمایندگیهای بزرگ در داخل کشور استفاده کنیم. اکنون ماشینآلات ما فرسوده است، در حوزه تامین قطعات نمایندگی وجود ندارد و در حوزه سرویس نگهداری هم وضعیت به همین صورت است. به همین دلیل ۳۷هزار دستگاه داریم که عمری بیش از ۲۰سال دارند. به دلیل عوارض صادراتی، صنایع معدنی خیلی در بازارهای بینالمللی حضور ندارند؛ اما در خصوص تامین قطعات و ماشینآلات مشکلات زیادی داریم.
محمود نجفی عرب، رئیس کمیسیون اقتصاد سلامت اتاق تهران و عضو هیات نمایندگان اتاق توضیح میدهد: بهعنوان فردی که در فضای کسبوکار هستم، از ابتدا تا امروز، دوست داشتم در حوزه برجام به نتیجه برسیم تا فضای کسبوکار در کشور به ثبات برسد. بالاخره تحریمها آثار سوئی در حوزه کسبوکار داشته است و امیدواریم دولت بتواند به نتایج دلخواه برسد و برجام را به نهایت برساند تا آثار آن در جامعه و اقتصاد به چشم بخورد. در این صورت آثار تورمی که ناشی از تحریمهاست، مهار میشود، روابط ما با دنیا برقرار میشود و در بخش سرمایهگذاریها پیشرفت کنیم. نجفیعرب بیان میکند: به اعتقاد من اگر برجام به جمعبندی برسد، میتوانیم در جذب و حمایت سرمایهگذاران خارجی موفق باشیم و این مهم، بهخصوص در خلأیی که با آن موجه هستیم حائز اهمیت است. چنین اقداماتی باعث رفاه و آسایش مردم و همچنین کاهش قیمت تمامشده کالاها خواهد شد. تعیینتکلیف مذاکرات برجام به ثبات بازار کمک میکند.
رئیس کمیسیون تسهیل کسبوکار اتاق تهران اما اعتقاد دارد بیشتر از اینکه برجام بر صنعت تاثیرگذار باشد، دخالتهای دولت در قیمت و مدیریت شرکتها و فروش با ضرر و زیان، از مشکلات جدی صنعت هستند. اگر برجام به سرانجامی برسد، ما نیز از آن استقبال میکنیم؛ زیرا طرف خارجی وارد کشور میشود، اما عمده مشکلات ما ناشی از مسائل داخلی است.
محمدرضا نجفیمنش، ادامه میدهد: به عنوان مثال، صنعت خودرو توانسته است مشکلات بینالمللی را با پرداخت قیمتهای بیشتر و راهکارهای مخصوص خود حل کند و اتفاقا از به انجام رسیدن برجام نیز استقبال خواهد کرد؛ زیرا هزینههای ما را کاهش و همکاریهای بینالمللی صنایع را افزایش میدهد؛ اما ۹۰درصد مشکلات ما ناشی از مسائل داخلی کشور است.
حسن فروزانفرد، رئیس کمیسیون قضایی و مبارزه با فساد اتاق تهران هم یادآوری میکند: به صورت کلی کاهش قیمت دلار، همواره یک سکه دورو است. این اتفاق بهخصوص در صنایعی که واردات و صادرات دارند حس میشود و همزمان زمینه برای کاهش قیمت در ورودیها و برخی مزیتهای صادراتی از بین میرود. بنابراین متغیر بودن قیمت ارز دورو دارد. به میزانی که صنایع به ورودیهای وارداتی وابسته باشند، دستهبندی میشوند که چقدر از کاهش قیمت تاثیر میپذیرند و ممکن است مزیتهای صادراتی خود را از دست دهند.
فروزانفرد اظهار میکند: ما در اقتصاد، معمولا با اقتصاد چسبنده مواجه هستیم؛ مخصوصا درباره کالاهای اولیه و مواد اولیه قابل استفاده. کاهش نرخ ارز برای صادرکننده هزینههای زیادی دارد، در صورتی که ممکن است در تولید تاثیر کمتری داشته باشد. وضعیت صادراتی ما به کشورهای مقصد صادراتی مهم مانند عراق بهواسطه فعالیتهای مدیریتی که کشورهای رقیب مانند ترکیه انجام دادهاند، به خطر افتاده است. ما وضعیت خوبی برای نگهداری از بازارهای مقصد صادراتی خود نداریم و در صورتی که کاهش نرخ ارز به همین روال ادامه یابد، گرفتاریهای صادراتی ما بیشتر میشود؛ زیرا وضعیت بهرهوری در طول برنامه ششم وضعیت نامناسبی بوده و قیمت تمامشده ما نیز بسیار بالاست.
او در جمعبندی سخنانش گفت: کاهش قیمت ارز در کوتاهمدت بیش از کاهش قیمت کالاهای وارداتی و کنترل تورم، به ایجاد مشکلات جدید منجر میشود و برخی از مزیتهای ما از دست میرود. اگر فرصتهای تفاوت نرخ صادراتی از دست برود ممکن است شاهد آثار منفی در کوتاهمدت باشیم تا پس از آن ببینیم حاصل امضای برجام برای کشور چیست و چه میزان دسترسی به بازارهای بینالمللی و منابع مالی بینالمللی و سرمایهگذاری بینالمللی به وجود میآورد.
محمدمهدی طباطبایی، عضو هیاتمدیره اتحادیه صادرکنندگان خشکبار ایران در این باره بیان میکند: هر فعال اقتصادی باید برنامهریزی و مسیر مشخصی داشته باشد. ضد و نقیض بودن اخبار، طبیعتا توان ما را برای برنامهریزی کم میکند. اگرچه صادرکنندگان و فعالان اقتصادی پیشبینیهایی میکنند اما چنین اختلافاتی، قدرت مانور در بازارهای بینالمللی را کاهش میدهد. چنانچه شرایط مشخص باشد، فعالان اقتصادی نیز میتوانند بهراحتی اقدام به صادرات کنند.
مرتضی میری، عضو هیاتمدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش نیز ضمن انتقاد نسبت به نبود شفافیت در اخبار برجام، اظهار میکند: تجار و فعالان اقتصادی، نیاز به برنامهریزی دارند. مهمترین مولفه برای برنامهریزی نیز وضعیت ارزی، نرخ تورم و روابط بینالملل کشور است.
او ادامه میدهد: در حال حاضر همه این مولفهها به برجام گره خورده و بلاتکلیفی ما به عنوان فعالان اقتصادی، مشهود است. نمیدانیم اقتصاد تا چه میزان در اساس ذهن مذاکرهکنندگان بر مسائل دیگر ارجحیت دارد. متاسفانه تیم مذاکرهکننده ما تقریبا اطلاعاتی درباره این جزئیات به ما نمیدهد. از آنجا که فرش دستباف ایرانی به طور مستقیم و پس از نفت جزو تحریمهای آمریکایی قرار میگیرد، صادرات ما دچار مشکلات اساسی شده است و از سوی دیگر هم بهترین بازار فرش ایرانی، بازار آمریکا بوده که حالا از بین رفته است. مشکلات دیگر مانند حملونقل کالا یا جابهجایی ارز نیز ما را دچار مشکل کرده است. تاکنون ۹۰درصد بازارهای فرش ایرانی از بین رفته است.
میری این زیان را ترسیم آماری میکند: پیش از سال ۹۷ که آمریکا از برجام خارج شد، میانگین دهساله صادرات در این حوزه ۴۱۶میلیون دلار بود که در این سالها به ۶۴میلیون دلار رسیده است. اگر برجام امضا نشود این مقدار تشدید میشود. به هر حال اینکه ما روی چه بازارهایی کار و سرمایهگذاری کنیم و چقدر جای مانور در کشورها داریم، به امضای برجام مربوط میشود. بهجز این باید در مراحل احیای برجام از شرایط برجام اطلاع داشته باشیم و مهم است که این اطلاعات از مجاری رسمی داخلی و تیم مذاکرهکننده به گوش ما برسد تا بدانیم در چه مسیری قدم برداریم.
وی هشدار میدهد: بلاتکلیفی واضح در حوزه اقتصادی موجب میشود سرمایه ما از بین برود و نهتنها نیروی انسانی ما راهحل مشکلات را در مهاجرت ببیند، بلکه نیروی اقتصادی هم ترغیب به مهاجرت شود. نیروی انسانی و ثروت فعالان اقتصادی از مهمترین سرمایههای کشور است. نباید شرایط به گونهای پیش برود که این سرمایهها مهاجرت کنند.