مهندس رضا الهوردی- رئیس هیئتمدیره شرکت پارس تکسان دانا و عضو هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی ایران
به گزارش سرویس خبر و گزارش نساجی امروز، مهندس اللهوردی اعلام میکند:« با بهرهمندی از 32 سال تجربه فعالیت تولیدی و صنعتی میخواهم بدانم چرا صنعت نساجی کشور هنوز قادر به انجام یک میلیارد دلار صادرات نیست؟ درحالیکه کشورهایی که سابقه مدیریتی ما را ندارند، همانند بنگلادش به بیش از 40 میلیارد دلار صادرات نساجی و پوشاک رسیدهاند؟ یا ترکیه در آستانه 30 میلیارد دلار صادرات بخش نساجی است.
شاید به این دلیل که اصولاً راهبرد و برنامهای جامع برای افزایش تولید و صادرات صنعت نساجی در کشور به خوبی عملیاتی نشده است.
عضو هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی ایران ادامه میدهد:« بیش از 30 سال سابقه ارتباط و تعامل مستمر با دانشگاههای کشور را دارم اما مسائل صنعت آخرین دغدغه فکری اساتید است و آنقدر درگیر تدریس و مطالعه و تحقیق میشوند که دیگه جایی برای حل مسائل صنعت باقی نمیماند و به این نتیجه رسیدهام که یکی از دلایل بسیار مهم که نمیتوانیم کار ماندگار و درخشان با دانشگاهها انجام دهیم همین موضوع است.»به گفته رئیس هیئتمدیره شرکت پارس تکسان دانا«اگر بخواهیم در کلاس جهانی حرف برای گفتن داشته باشیم باید درک درستی از قواعد بازی بینالمللی داشته باشیم و در گام بعد، خود را همقد بازیگران موثر و جهانی نماییم ولی متأسفانه صاحبان صنایع آنقدر درگیر مسائل روزمره هستند که حتی امواج این قبیل مسائل وارد مجامع و همایشهای تخصصی نساجی هم میشود.»
*نساجی امروز: در حال حاضر وضعیت تولید منسوجات بیبافت در دنیا و کشور چگونه است؟
بین گروههای مختلف صنایع نساجی، منسوجات بیبافت جوانترین بخش محسوب میشود و در کشور ما طی چند دهه اخیر اقدامات مثبتی در راستای رشد و توسعه این صنعتِ گسترده صورت گرفته است.
مدتی پیش طی مطالعه پیرامون 30 شرکت معتبر جهانی در حوزه منسوجات بیبافت، متوجه شدم بزرگترین شرکت فعال در این صنعت، شرکت آمریکایی لیدار با حجم فروش حدود3 میلیارد دلار است و در رتبه بعدی، شرکت فرودنبرگ آلمان قرار دارد. حجم فروش این 30 شرکت (عمدتاً آمریکایی و اروپایی) حدود 35 میلیارد دلار است و جالب است بدانید در میان غولهای منسوجات بیبافت جهان، هنوز چینیها جایگاه چشمگیری ندارند.
سال گذشته در نمایشگاه ایندکس سوییس (که در شهر ژنوبرگزار میگردد)، ایتالیا با 106 شرکت،ترکیه با 31 شرکت شرکت داشتند و از ایران فقط یک شرکت در این رویداد معتبر جهانی حضور داشتند.
نکته دیگر سایز شرکتهاست. یکی از شرکتهای ترکیه سال گذشته حدود 300 میلیون دلار فروش داشت یا حجم تولید شرکت دیگری از ترکیه که در زمینه منسوجات بی بافت فعالیت میکند 150 هزارتن میباشد. که این رقم نسبت به شرکتهای ایرانی با حجم تولید 5 تا 10 هزار تن، به خوبی بیانگر وضعیت موجود است.
یکی از بزرگترین شرکتهای منسوجات بی بافت ما در سال گذشته 25 هزار تن تولید داشته است ، یعنی یک ششم شرکت ترکیه ای ذکر شده.
زمانیکه این اعداد و ارقام را کنار همدیگر قرار دهید، متوجه پویایی و وسعت صنعت منسوجات بیبافت و کاربردهای متعدد آن خواهید شد.
از محصولات بهداشتی کودکان و بانوان گرفته تا موارد صنعتی فیلتراسیون و ... اما واقعیت این است که در ایران کار اصولی با قواعد و چارچوبهای لازم دنبال نمیشود و مشخص نیست چرا در شرکتهای ایرانی همچنان تفکرات سنتی نسل یک و دو صنعتی حکمفرماست در حالیکه جهان در مرحله عبور از دوره چهارم صنعتی و ورود به دوره پنجم آن میباشد.
در این دوره بحت هزینههای تمام شده ، مصرف انرژی، مسائل محیط زیستی، توان رقابت جهانی و مقیاس تولید، توسعه متوازن ملی و جهانی، شبکهسازی در بازارهای جهانی و سایر موارد از اهمیت بسیار زیادی برخوردار میباشند.
اگر بخواهیم در کلاس جهانی حرف برای گفتن داشته باشیم باید درک درستی از قواعد بازی بینالمللی داشته باشیم و در گام بعد، خود را همقد بازیگران موثر و جهانی نماییم ولی متأسفانه صاحبان صنایع آنقدر درگیر مسائل روزمره هستند که حتی امواج این قبیل مسائل وارد مجامع و همایشهای تخصصی نساجی هم میشود.
به این نکته هم باید اشاره کنم که هر صنعتی در دنیا پرچمدار و رهبران مشخص دارد برای مثال در فرش دستباف، میناکاری، مینیاتور ایران پرچمدار جهان است اما در صنایع دیگر معمولا چند شرکت شرکت صاحب نام بهعنوان پیشگامان و ابرقدرتهای این صنعت به شمار میآیند و سایرین حرکات و برنامههای این شرکتهای پیشتاز را به دقت رصد و دنبال میکنند.
برای تصمیمگیری در مورد هر مسألهای به سه مولفه نیازمندیم.
نخست اینکه بدانیم میان وضع موجود تا وضع مطلوب فاصلهای وجود دارد و تشخیص به موقع آن، بسیار مهم است؛ درمواردیکه در دنیا سابقه یک محصول وجود دارد، ضروری است بهترین محصولات وسازندگان جهانی آن کالا به خوبی و با دقت کامل رصد شوند و محصولات آنها آنالیز گردد، آخرین محصولات آنها تهیه و در دسترس متخصصان و مدیران صنعتی ما قرار داشته باشد. برای مثال اگر ایران به تولیدخودرویی با موتور 1400 سی سی میپردازد باید بهترین تولیدکنندگان موتور 1400 سی سی دنیا را رصد نماید و در Show room خود قرار دهد تا متخصصین مجموعه در جریان جدیدترین تکنولوژی ساخت موتور قرار گیرند.
نکته دوم توانمندسازی محصولات خود است.
به عبارت بهتر برای کسب موفقیت در بازار باید بدانیم در دنیای تکنولوژی چه میگذرد و محصولات ودستاوردهای جدید خود را با آنها تطبیق دهیم.
*نساجی امروز:فکر میکنید چند درصد مدیران نساجی چنین تفکراتی دارند؟
عددی به عنوان درصد نمیتوانم خدمتتان بیان کنم ، لیکن این افراد در اقلیت کامل هستند . با بهرهمندی از 32 سال تجربه فعالیت تولیدی و صنعتی میخواهم بدانم چرا صنعت نساجی کشور هنوز قادر به انجام یک میلیارد دلار صادرات نیست؟ درحالیکه کشورهایی که سابقه مدیریتی ما را ندارند ، همانند بنگلادش به بیش از 40 میلیارد دلار صادرات نساجی و پوشاک رسیده اند ؟ یا ترکیه در آستانه 30 میلیارد دلار صادرات بخش نساجی است. شاید به این دلیل که اصولاً راهبرد و برنامهای جامع برای افزایش تولید و صادرات صنعت نساجی در کشور به خوبی عملیاتی نشده است.وزیر محترم صنایع و معادن وتجارت میبایست هنگام انتصاب مدیران مرتبط با صنایع نساجی و پوشاک این صورت مسأله را پیش روی آنان قراردهد . 860 میلیون دلار صادرات فعلی کل صنایع نساجی و پوشاک کشور ، برازنده این کشور نیست.
کشور باید برنامه های جامع و شفاف برای جهشهای متوالی در این صنعت را داشته باشد و اعلام عمومی کند.این صنعت دارای بالاترین ارزش افزوده در زنجیره تولید و یکی از بالاترین پتانسیلهای اشتغال را دارد . کشورهایی مانند بنگلادش، چین، هند ، ترکیه و مکزیک ، صدها میلیون انسان را از فقر مطلق به واسطه این صنعت نجات دادند درحالیکه مواد اولیه و پلیمرهای مادر آن را وارد میکنند.
این در حالی است که ما درگیر پیش پا افتادهترین مسائل اقتصادی و صنعتی ، مالی و بانکی هستیم و هر بار در جلسهای حضور مییابیم، مسأله جدیدی پیش رویمان قرار میگیرد.برای مثال بهدلیل قطعی و اختلال در شبکه های ارتباطی باید دنبال سیستم اطلاعرسانی موازی باشیم تا بتوانیم مکاتبات و اقدامات خود رابه انجام رسانیم.
از سوی دیگر هزینه گاز کارخانجات ناگهان چند برابر میشود بدون اینکه متولیان امر متوجه شوند این اقدام تمام معادلات اقتصادی صنعت را بهم میریزد یا هزینه آب در شهرک صنعتی چند برابر میشود و به این ترتیب معادلات توجیه پذیر صنایع دچار آشفتگی میشود قطعاً چنین مسائلی قدرت ابتکار عمل و مانور را از مدیران و صاحبان صنایع میگیرد ، انرژی آنها را به هدر میدهد ، آنها را بیش از پیش درگیر مسائل حاشیهای میکند و کمتر مجالی برای خلاقیت و نوآوری باقی میماند.
این وضعیت در دانشگاهها و مراکز علمی کشور نیز وجود دارد. بیش از 30 سال سابقه ارتباط و تعامل مستمر با دانشگاههای کشور را دارم اما مسائل صنعت آخرین دغدغه فکری اساتید است و آنقدر درگیر تدریس و مطالعه و تحقیق میشوند که دیگه جایی برای حل مسائل صنعت باقی نمیماند و به این نتیجه رسیدهام که یکی از دلایل بسیار مهم که نمیتوانیم کار ماندگار و درخشان با دانشگاهها انجام دهیم همین موضوع است.
*نساجی امروز: سیستم فعالیت دانشگاههای خارج از کشور در ارتباط با مسائل صنعت چگونه است؟
الگوهای بسیاری از کشورهای مختلف را مورد بررسی قرار دادهام برای مثال در کشوری مانند مالزی، انکوباتورها بسیار قدرتمند هستند و بهعنوان عامل مهمی میان دانشگاه، موسسات تحقیقاتی، صنعت و بازار به شمار میآیند. نکته بعد اینکه در دنیا، بودجهها دانشگاه به صنعت متصل شده وبه عبارت بهتر دانشگاه برای اداره خود باید از صنعت پروژه دریافت و اجرا نماید.
به این ترتیب دغدغه واقعی صنعت یعنی افزایش بهرهوری، توسعه بازار و توسعه محصول به کمک مراکزنوآوری ، تحقیقات کاربردی برطرف خواهد شد.
اگر ما نیز به این نقطه متمرکز شده بودیم شاهد حل مسائل صنعتی میشدیم اما متأسفانه مسیر در کشور ما متفاوت است. اینکه از دانشگاه انتظار داشته باشیم مسائل صنعتی را به نتیجه برساند، توقع چندان منطقیای نیست چون مسئولیت دانشگاه صرفاً آموزش نیروی انسانی است.
*نساجی امروز:در عرصه توسعه بازار و صادرات، تحریمها در کدام بخش داستان قرار دارد و تا چه میزان دست و پای مدیران را میبندند؟
تحریم عامل مهمی است ولی شرایط تحریم یک کشور خودش یک موقعیت جدید است و باید این موقعیت را به درستی تجزیه و تحلیل کرد.
به اعتقاد من هر موقعیتی که انسان در آن قرار میگیرد فهرستی از فرصتها و تهدیدها به وجود میآورد به همین دلیل پاسخ به سوال شما ساده نیست.
اجازه دهید مثالی بزنم. در سالهای گذشته فروشگاههای لوازم صوتی و تصویری در انحصار برندهای خارجی بود اما در حال حاضر بازار در اختیار برندهای داخلی است در واقع صنعت لوازم خانگی ایران وارد موقعیتی شد که لیستی از فرصتها و تهدیدها در آن وجود داشت. آیا این صنعت نسبت به فضای قبل تحریم، میتوانست قد علم کند و در بازار داخلی عرض اندام نماید؟ سوال اینجاست اگر تحریم وجود نداشت، آیا برای صنعت لوازم خانگی فرصت چنین تحرک و رشدی به وجود میآمد؟
صنعت نساجی و پوشاک کشور نیز وارد تحریم شد اما باید تهدیدها و فرصتها را کنار هم قرار دهیم، به عنوان یک صنعتگر طرفدار تجارت آزاد هستم اما تجارت هوشمند، چون نمیتوان بخشی از محیط کسب و کار را آزاد بگذارید بعد به پای تولیدکننده سنگ ببندید و بخواهید در مسابقه دو شرکت کند و مدال هم بیاورد. نمیتوانید سیستم بانکی کشور را بدون امکان گشایش اعتبار و سوئیفت اداره کنید اما از تولیدکننده داخلی توقع رقابت با چین را داشته باشید.
در صنعت منسوجات بیبافت باید مراقب سیاست دامپینگ چین و ترکیه باشیم چون با شیوع کرونا سرمایهگذاری بسیار گستردهای در بخش منسوجات بیبافت سبک مانند اسپان باند و مت بلون در دنیا انجام شد اما بعد فروکش کردن کرونا این ظرفیت، مازاد و سرمایهگذاریهایشان مستهلک شده به همین دلیل سیاست دامپینگ را علیه ایران انجام میدهند.
*نساجی امروز:در مورد فعالیتهای پارس تکسان دانا هم توضیحاتی ارائه نمایید.
شرکت پارس تکسان در زمینه منسوجات فنی، منسوجات بیبافت ، پوشاک تخصصی ، پوششهای محافظ ، پروژههای طراحی و توسعه محصول و ایجاد خطوط تولید فعالیت مینماید. در پارس تکسان، چندین برند از جمله TEXO , LUXIM , CanDo , Pars TEXON را به ثبت رساندهایم .
تصمیم دارم کندو (Can do) را به جامعه علمی، محققین، استارتاپهای کاربردی و صاحبان دانش و تفکر هدیه کنم و به امید خداوند بنیانی بگذارم که نسلهای بعدی از آن بهرهمند شوند زیرا اعتقاد دارم درکشور ما تعادل منصفانهای میان کار و سرمایه وجود ندارد.
سهم سرمایه کاملً مشخص است و تمام قوانین کشور آنرا پشتیبانی میکنند ، لیکن سهم کار ِ، یعنی دانش فنی ، وقت و انرژی و مالکیت معنوی هرگز به رسمیت شناخته نمیشود و صاحبان ایده و کار همیشه مورد اجحاف قرار میگیرند. لذا دنبال آن هستم که به شیوههای معقول و قانونی ، تا آنجا که توان دارم دراین خصوص احقاق حق نمایمبرای جامعه علمی و فنآمران وصاحبان دانش کشورعزیزمان.
یکی از فعالیتهای خوب این شرکت انجام پروژههای کامل بوده است ، از مراحل طراحی مفهومی تا بهره برداری و آموزش در شاخه های مختلف منسوجات و پوششهای صنعتی. جمعآوری اطلاعات، دستهبندی و استخراج ، طراحی مفهومی، طراحیهای دیتیل، تهیه نقشههای ساخت، ساخت قطعات، مونتاژ تجهیزات و ماشینآلات و در نهایت کل مجموعه و یا خط تولید را در حوزههای مختلف تجربه نموده است .
فعالیت مهم دیگر ما، توسعه محصول، توسعه بازار و همچنین افزایش بهره وری در ابعاد فنی و عملکرد اقتصادی شرکتهای تولیدی بوده است که نتایج بسیار درخشانی داشته است.
مایل هستم درپایان این مصاحبه ، ضمن تشکر از شما بابت فرصتی که در اختیار ما قراردادید ، به این نکته اشاره کنم که خوب است ما تحولات اطراف خودمان را به صورت مسئله نگاه کنیم ، نه مشکل. درصورتیکه به صورت مسئله نگاه کنیم ، از فعالیتها و تلاشهایمان لذت میبریم بهخصوص وقتی میتوانیم راهحلهای خوبی برای این مسائل بیابیم. انسانهای تاثیر گذار، مسائل بیشتری تعریف و آنها را حل میکنند. موفق و دلارام باشید.