پس از چین، آمریکا دارای دومین بازار بزرگ منسوجات در جهان است ولی تنها حدود ۱۵ درصد از زبالههای نساجی جمعآوری شده در این کشور بازیافت میشود. با توجه به حجم بالای ضایعات نساجی برنامه مناسبی برای بازیافت مورد نیاز است.
در مقیاس جهانی، مصرف منسوجات در ۳۰ سال گذشته بیش از دو برابر شده است که عمدتا به دلیل رشد جمعیت جهان، افزایش سهم شهروندان با درآمد متوسط، و تبدیل شدن مدهای سریع کمهزینه به جریان اصلی بوده است. امروزه، ایالات متحده دومین مصرفکننده بزرگ منسوجات پس از چین است و تقریبا ۱۵ درصد از کل بازار را در اختیار دارد که تقریبا ۱۲۰ میلیون تن است. جالب اینجاست که ایالات متحده دومین مصرف سرانه نساجی (پوند منسوجات مصرفی برای هر نفر) را در بین تمام کشورهای جهان دارد. تنها قطر، با جمعیت کمی کمتر از ۳ میلیون نفر، دارای نرخ سرانه بالاتری است.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از دنیایاقتصاد، این بدان معناست که علاوه بر برندها و خرده فروشان، مصرفکنندگان در ایالاتمتحده یکی از محرکهای کلیدی بازارهای نساجی جهانی هستند و قدرت و نفوذ قابلتوجهی بر صنعت دارند. با توجه به اینکه استفاده از پوشاک (یعنی تعداد دفعات پوشیدن لباس قبل از دور انداختن آن) در دو دهه اخیر رو به کاهش بوده ، به این معنی است که کشورها ضایعات نساجی زیادی دارند که باید با آن برخورد مناسبی صورت گیرد. در حالی که استفاده از این فرصت کار سادهای نیست، اما میتوان با استفاده از درسهای کلیدی آموخته شده از نحوه تبدیل شدن بازیافت کاغذ به جریان اصلی در چند دهه اخیر، بار آن را تا حدودی کاهش داد.
طبق گزارش سازمان حفاظت محیط زیست ایالاتمتحده، کل زبالههای جامد شهری تولید شده در سال ۲۰۱۸، ۲۹۲ میلیون تن بوده است که تقریبا یک چهارم آن کاغذ و مقوا بوده و پس از آن مواد غذایی و سایر مواد آلی قرار دارند. جالب توجه است که زبالههای نساجی ۶ درصد از کل زبالههای تولید شده را تشکیل میدهند.
با اینحال، در حال حاضر بیش از دو سوم ضایعات نساجی تولیدشده، دفن میشود، حدود ۱۵ درصد معمولا با بازیافت انرژی سوزانده میشود، در حالی که باقیمانده، همچنین حدود ۱۵ درصد، معمولا به اقلام کم ارزش مانند برف پاککنها و عایق بازیافت میشود. تخمینهای شتابدهنده چرخشی نشان میدهد که ۳۵ درصد از زبالههای نساجی که به محل دفن زباله و سوزاندن منحرف میشوند، به راحتی قابل بازیافت هستند (متشکل از پنبه خالص، پلیاستر خالص، یا مخلوطهای پلی پنبه با بیش از ۵۰ درصد پنبه) و ۴۵ درصد دیگر بهطور بالقوه قابل بازیافت هستند. فناوریهای بازیافت تجاری شده و فرصتی برای ایجاد ارزش به وضوح از دست رفته است.
دفن زبالههای نساجی در محل دفن زباله مشکلساز است زیرا تجزیه یک لباس ممکن است بیش از ۲۰۰ سال طول بکشد که به الیاف استفاده شده و روشهای تولید و پرداختهای مختلف روی پارچه بستگی دارد. علاوه بر این، در حالی که این لباس در حال تجزیه است، گازهای گلخانهای تولید میکند و میتواند مواد شیمیایی سمی و رنگها را به خاک و آبهای زیرزمینی وارد کند. دفن زبالههای نساجی یک راهحل بلندمدت نیست و اگر بتوان مواد را جداسازی و بازیافت کرد، حجم دفن زبالهها کاهش مییابد و استفاده طولانیتر از مواد را تشویق میکند و نیاز به مواد اولیه را کاهش میدهد.
بر اساس آمارها؛ انتظار میرود جمعیت آمریکا تا سال ۲۰۶۰ به طور متوسط ۱.۸ میلیون نفر در سال افزایش یابد و با این سرعت، تا سال ۲۰۵۸ از مرز ۴۰۰ میلیون نفر عبور کند. این روند به طور قابلتوجهی با سایر کشورهای توسعه یافته متفاوت است. در جهان، به ویژه در اروپا، که انتظار میرود جمعیت آن در دهههای آینده به سختی افزایش یا کاهش یابد. بنابراین، اگر عادات مصرف مصرفکنندگان در ایالاتمتحده در چند دهه آینده به طور قابلتوجهی تغییر نکند، بازار منسوجات افزایش خواهد یافت و به ناچار ضایعات نساجی بیشتری نیز تولید خواهد شد. بنابراین، جایگزینهای دفن زبالههای نساجی باید فورا و در مقیاس بزرگ اجرا شوند.
در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، بیش از ۸۵ درصد ضایعات کاغذ و مقوای تولید شده به محل دفن زبالهها ختم شد. در واقع پس از جنگ جهانی دوم، دفن زباله محبوبترین شکل دفع زباله بود. با این حال، زمانی که بستهبندی یکبار مصرف و پلاستیک به جریان اصلی تبدیل شد، محلهای دفن زباله شروع به سرریز شدن و کمبود فضا کردند. این، همراه با جنبش رو به رشد زیست محیطی، شاهد اولین تغییرات واقعی در صنعت بود. در اوایل دهه ۱۹۷۰، اولین سطل بازیافت کاغذ «The Tree Saver» مورد استفاده قرار گرفت و این روند ادامه یافت تا در سال ۱۹۹۵ ممنوعیت سراسری دفن مواد قابل بازیافت شامل لاستیک، ظروف آلومینیومی، کاغذ راهراه، فوم پلیاستایرن، ظروف پلاستیکی و روزنامه و همچنین زبالههای محوطه بود.
در حال حاضر، بخش کوچکی از ضایعات نساجی که در ایالاتمتحده بازیافت میشوند، به صورت مکانیکی از طریق برش، پارهکردن و خردکردن انجام میشود که طول الیاف نساجی (یک ویژگی ضروری مورد نیاز برای نخهای ریسیده شده قوی و با کیفیت) را با هر حلقه بازیافت کوتاه میکند. در حالی که بازیافت مکانیکی ضایعات نساجی به منسوجات جدید به صورت تجاری در دسترس است، الیاف بکر همیشه باید با الیاف بازیافتی مخلوط شوند تا نخهای قوی تولید شود. همانطور که گفته شد، نوآوری در حال وقوع است، برای مثال، بازیافت مکانیکی منسوجات نرم میتواند طول الیاف نساجی را حفظ کند و طول آن را تنها ۱۰ تا ۱۵ درصد کاهش دهد.
همچنین روشهای پیشرفتهتری برای بازیافت منسوجات در آینده وجود دارد، به ویژه آنهایی که از مسیرهای شیمیایی استفاده میکنند. در مقیاس جهانی، یک استارت آپ بازیافت منسوجات مستقر در کالیفرنیا، از فرآیند بازسازی مولکولی با آنزیمها برای تجزیه ضایعات نساجی به مولکولهای تشکیلدهنده آن استفاده میکند. پلیاستر احیا شده سپس از فرآیند استخراج، خالص سازی و به گلولههای درجه بکر بازسازی میشود.
استارتآپ دیگری از رویکرد کمی متفاوت به نام پردازش هیدروترمال استفاده میکند. در این فرآیند، از آب، فشار و شیمی برای جداسازی ضایعات نساجی پلیپنبه به بخش پنبهای استفاده میشود که میتواند جایگزین خمیر چوب حلشونده در ساخت الیاف سلولزی مصنوعی مانند ویسکوز و لیوسل و اسید ترفتالیک خالص شده شود که میتوان از آن برای ساخت الیاف پلیاستر استفاده کرد.