تحویل کارخانه ریسباف به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با مصوبه هیات دولت در نهاد ریاست جمهوری در حالی انجام شد که این واگذاری با اماواگرهایی روبهرو بود.
تا آنکه سرانجام پس از سالها دستبهدست شدن و تصمیمگیریهای مختلف درباره سرنوشت ریسباف و پس از طی شدن جلسات متعدد از سوی نهادها و دستگاههای مربوطه، این کارخانه بهطور رسمی در سال گذشته تحویل میراث فرهنگی اصفهان شد. در این حال مساله قابلتأمل تغییر کاربری این کارخانه پرقدمت و تصمیم نهایی برای چنین موضوع مهمی است.
۷۴هزار مترمربع وسعت و۵۰هزار مترمربع زیربنای مجموعهای است که از آن با عنوان یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخی کشور نام برده میشود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از دنیای اقتصاد ، «ریسباف» کارخانهای است که راهاندازی آن به سال ۱۳۱۴ عصر پهلوی اول بازمیگردد آن زمان که ایران گامهای خود را بهسوی صنعتی شدن برمیداشت.
در سال ۸۱ به ثبت ملی رسید و همچنان در ردیف زیباترین و مهمترین بناهای صنعتی، تاریخی ایران بهشمار میآید. این مجموعه یکی از ۹ کارخانهای بود که در حوزه صنایع نساجی در اصفهان تاسیس شد؛ و البته ارزش و اهمیتش با توجه به سبک معماری و محل استقرار، گویا بیشتر از همتایانش بود.
اما ماجرای تعطیلی کارخانه ریسباف و واگذاری آن چند سالی است که بحث داغ رسانهها بوده و هر بار هم تصمیمی در جهت تعیین سرنوشت این بنای تاریخی گرفته شده است. بهویژه از زمانی که بانک ملی تملک بنای ریسباف را در اختیار گرفت تا آنکه بالاخره پس از مدتها دستبهدست شدن و تصمیمگیریهای مختلف درباره آن، ریسباف تحویل میراث فرهنگی اصفهان شد.
به گفته طغیانی، نماینده مردم در مجلس پیگیریها به اینجا رسید که درخواست استانداری به وزیر کنونی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و درخواست وزیر میراث فرهنگی به معاونت اول ریاست جمهوری، مبنی بر انجام این معامله فرستاده شد و درنهایت کمیسیون فرهنگی هیات دولت در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۲ مصوب کرد که این واگذاری انجام شود.
گفتنی است اگرچه اظهارات مقامات اشاره به واگذاری دارد اما از طرفی هم تاکنون از هیچ سندی مبنی بر انتقال رسمی مالکیت موزه ریسباف به میراث فرهنگی اصفهان رونمایی نشده است.
بهترین کاربری برای ریسباف؟
حالا پس از فرازوفرودهای فراوان برای واگذاری ریسباف به میراث فرهنگی بحث اصلی تصمیمگیری برای بهترین کاربری در این کارخانه است.
مسالهای که مسوولان و کارشناسان هرکدام با ارائه پیشنهادهایی، اهمیت این کارخانه را بیش از پیش نشان میدهند. عدهای بر این دیدگاهاند که بهترین کاربری برای چنین محلی، موزه آثار تاریخی و باستانی است.
برخی معتقدند موزه شدن حال و هوای صنعتی این کارخانه را از بین میبرد و بهتر است فعالیتی مرتبط با این حرفه و کاربری اصلیاش در آن شکل بگیرد. به عبارتی گفته میشود سنخیتی میان یک کارخانه نساجی قدیمی با موزه آثار تاریخی وجود ندارد.
سیدرضا مرتضوی، استاندار اصفهان در شهریور ۱۴۰۱ با اشاره به اهمیت تغییر کاربری کارخانه ریسباف و تبدیل آن به موزه در طرح تفصیلی شهر اصفهان اظهار کرده بود: پیشازاین مذاکراتی برای ایجاد یک موزه در حد و اندازههای شهر اصفهان انجام شده اما از طرفی پیشنهادهایی مبنی بر راهاندازی کارخانه نوآوری در اصفهان مطرح است.
قربانی، نایبرئیس شورای اسلامی شهر اصفهان نیز در خصوص اهداف تبدیل کارخانه ریسباف به موزه، اظهار میکند: توسعه گردشگری و استفاده بهتر از زمین کارخانه ریسباف برای حفظ کاربری تاریخی و فرهنگی آن از اهداف طرح تبدیل این کارخانه به موزه است.
وی تاکید میکند: اکنون اصفهان بهعنوان یک شهر تاریخی و فرهنگی موزهای با استانداردهای لازم ندارد. این شهر که بهعنوان شهر موزه شناخته میشود بدون موزه است، این دوره از مدیریت شهری مصمم است تا این نقص را در اصفهان رفع کند، به همین منظور محل کارخانه ریسباف بهعنوان موزه در نظر گرفته شده است.
وی میافزاید: اقدامات مقدماتی و توافقهای اولیه برای تبدیل کارخانه ریسباف به موزه انجام گرفته است تا این مجموعه به یک موزه ارزشمند برای شهر اصفهان تبدیل شود.
پیش از این نیز محمد مسعود، استاد معماری و شهرسازی دانشگاه هنر اصفهان اعلام کرده بود: اصفهان استانی است که از این نمونه کارخانههای نساجی بسیار داشته و پیشینه ارزشمند و روشنی در این زمینه دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، احیای چنین کارخانههایی با عظمت سابق و در میانه شهر تقریبا ناممکن به نظر میآید؛ اما با توجه به معماری صنعتی این فضا میتوان تغییر کاربری انجام داد که با فضای کهن و صنعتی این مجموعه همخوان باشد. در مجموع لازم به کاری دقیق و میدانی بوده تا بهترین جایگزین برای کاربری این کارخانه تعریف شود و از دیدگاه من موزه هم جایگزینی مناسب برای چنین فضای پرقدمتی بهشمار میرود.
همچنین سیدآرش امامی، مدیرعامل شهرک پوشاک اصفهان با اشاره به واگذاری کارخانه ریسباف اصفهان به میراث فرهنگی میگوید: درصورتیکه تلاشی برای این نقلوانتقال صورت نگرفته بود اکنون این کارخانه هم سرنوشت کارخانههایی مانند «بافناز» و صنایع پشم اصفهان را پیدا میکرد.
وی در ارتباط با کاربریهایی که میتوان برای چنین کارخانهای در نظر گرفت اظهار میکند: از اینگونه مراکز در بسیاری از شهرهای جهان وجود داشته و میتوان از چگونگی تغییر کاربریهای آنها الگو گرفت.
این مسوول میافزاید: نخستین موردی که میتوان برای کاربری جدید در این کارخانه در نظر داشت، تبدیل به موزه نساجی است. صنعتی که درگذشته در کشورهای اروپایی مانند آلمان و انگلستان هم بهطور وسیعی فعال بوده و اکنون آنها مراکز و حتی ماشینهای قدیمی نساجی خود را حفاظت کرده و تحت عنوان موزه نساجی نمایش میدهند.
قطعا ما نیز با توجه به پیشینه طلایی نساجی در اصفهان میتوانیم چنین کارخانه بزرگی را به موزه نساجی تبدیل کرده و تجهیزات و ماشینهای قدیمی نساجی را از هر نقطهای از کشور به این محل منتقل کنیم.
دبیر کمیسیون بازرگانی اتاق بازرگانی اصفهان ادامه میدهد: کاربری دیگری که میتوان برای این محل در نظر گرفت ایجاد یک کارخانه نوآوری است که در کشورهای درحالتوسعه مانند چین و هند از این نوع مراکز برای تجمع شرکتهای نوآور و دانشبنیان و افراد علاقهمند به چنین مقولهای، بسیار وجود دارد؛ و با ایجاد چنین کاربری برای ریسباف میتوان یک مرکز منحصربهفرد را در اصفهان به وجود آورد که جذبکننده توریست هم هست.
وی اظهار میکند: کاربری سوم هم موزهای برای زنده نگهداشتن نمانامهایی (برند) است که از گذشته تا امروز هرکدام صاحبنامی بوند اما با گذر زمان در معرض فراموشی قرار خواهند گرفت. حتی برخی هم از بین رفتهاند و البته با توجه به شخصیسازی نمانام (برند)هایی مانند دهش، رحیمزاده، کازرونی و... که در این شهر فراوان بوده و حفظ نام آنها برغنای ما میافزاید. و البته هر سه مورد این کاربریها نیز میتواند یکجا در چنین کارخانه بزرگی تلفیق شود و در این محل به نمایش گذاشته شود.
شاهین سپنتا، پژوهشگر میراث فرهنگی نیز میگوید: قرار است این کارخانه به موزه منطقهای تبدیل شود. به نظر میرسد بهترین تغییر کاربری برای ریسباف همان موزه باشد. وی اظهار میکند: در چنین موزهای آنچه مربوط به اصفهان، یزد، چهارمحال و بختیاری و درمجموع منطقه مرکزی ایران است به نمایش گذاشته خواهد شد. این فعال در ارتباط با نیاز اصفهان به چنین موزهای اظهار میکند: اصفهان دارای موزه بزرگی نیست. بهعلاوه طبق تجربه و شواهد اکنون دو موزه کلیسای وانک و موزه ملی اصفهان با استقبال خوبی از سوی علاقهمندان روبهروست؛ بنابراین استقرار یک موزه بزرگ در این شهر قطعا با مخاطبان زیادی هم مواجه خواهد بود.
همچنین اصفهان به دلیل وجود مراکز علمی -هنری مانند دانشگاههای هنر، دارای دانشجویان و دانشآموختگانی است که به چنین موزههایی علاقهمندند و به آن نیاز دارند.
وی میافزاید: از طرفی مهمترین دلیل برای وجود یک موزه بزرگ در اصفهان گردشگری بودن این شهر است. توریستهایی که از داخل و خارج وارد اصفهان میشوند با توجه به قدمت اصفهان، به دنبال بازدید از چنین مجموعههایی هستند که این مورد بیش از هر دلیلی لزوم انجام این کاربری را در ریسباف پررنگتر میکند.
وی یادآور میشود: به هر میزان تغییر کاربری ریسباف عامپسندتر باشد جذابتر هم خواهد بود؛ بنابراین لازم است موزهای با اشیا و آثار ارزشمند و تاریخی که برای همه جذابیت داشته باشد در این محل برقرار شود تا سرمایههایی هم که برای راهاندازی آن هزینه میشود بازگشت داشته باشد. چهبسا کاربریهای موضوعی مانند موزه نساجی نمیتواند با مخاطبان زیادی روبهرو شود.