بعضیها معتقدند تاریخ با خط آغاز شده است، اما ما معتقدیم تاریخ با پوشاک آغاز شده است.
در آغاز، انسانهای اولیه از پوست حیوانات برای خود لباس درست میکردند؛ آنها پوست حیوانات را جدا میکردند، فرآوری میکردند و سپس متناسب بدن انسان میساختند. از این روش هنوز هم در قطب شمال استفاده میشود. سپس، صنعت نساجی وارد میدان شد. نخستین بافندگان منسوجات را بهشکل پوست حیوانات میبافتند یا کرک سطح پارچه را بیشتر میکردند تا شبیه خز شود و پارچه گرم و نرمتر شود.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از دنیای اقتصاد، انتقال از عصر تهیه لباس از پوست حیوانات به عصر تهیه لباس از منسوجات در ادبیات کهن ما، از جمله حماسه گیلگمش، ثبت و ضبط شده است؛ شمهات مقدس به انکیدو خوراک و پوشاک داد و به این ترتیب او را که مردی وحشی بود و در دشت بینالنهرین زندگی میکرد، به موجودی متمدن تبدیل کرد. یهودیت، مسیحیت و اسلام، همگی، روایتشان از خاستگاه خود را با روایتی از لباسپوشیدن آغاز میکنند. آدم و حوا بعد از خوردن سیب از درخت ممنوعه باید بهشت عدن را ترک میکردند. خود را پوشاندند و شیوه جدیدی از زندگی را بر اساس دامداری و کشاورزی پیش گرفتند. قدیمیترین آثار بهجامانده از حککردن بافت پارچه روی گل مربوط به ۳۰هزار سال پیش است که بسیار قدیمیتر از کشاورزی، سفالگری یا ریختهگری است.
در قرن ۲۱، نام جاده ابریشم دوباره بهعنوان عبارتی کلی برای پروژهای زیربنایی و فوقالعاده سیاسی در آسیا سر زبانها افتاده است. جاده ابریشم نامش را از خاستگاه پرورش کرم ابریشم و گسترش آن -برای ساخت الیاف ابریشم- گرفته است. زنان چینی نقش ویژهای در پرورش کرم ابریشم داشتند. کشف الیاف ابریشم را به بانوی دربار، لین شی، معروف به لئیتسو، نسبت میدهند. در افسانهها آمده او زیر درخت توت نشسته بود که ناگهان پیله ابریشمی در فنجان چای داغش میافتد و کمکم باز میشود. در افسانهای دیگر آمده شاهزادهای چینی را برای برای ازدواج با پادشاه خُتن به ولایت خُتن میفرستند و او بود که با پنهانکردن تخم کرم ابریشم در موهایش ایده نوغانداری را از چین به ختن برد.
در زبان چینی معیار، sī (ابریشم) عموما همان *si در زبان چینی میانه است. تقریبا هزار سال طول کشیده تا کلمه silk از طریق آسیای مرکزی و ایران از چین به اروپای شمالی برسد، یعنی ۱۰هزار کیلومتر در هزار سال. در آسیای باستان، ابریشم ارزشمند بود و حتی قدرتمندان نیز مشتاق آن بودند. میگویند در اولین سال قبل از میلاد، چین ۳۰هزار توپ پارچه ابریشم، ۷۶۸۰کیلوگرم نخ ابریشم و ۳۷۰دست لباس به مهاجمان متعلق به مناطق شمالی داد و اختلافات را فیصله داد. در میان افرادی که از قدرت کمتری برخوردار بودند پارچه چهبسا ارزش بیشتری داشت.
در اسناد قانونی امپراتوری اویغورها (ترکستان چین که امروزه با نام سینکیانگ شناخته میشود) آمده که در قرن سوم و چهارم سرقت «دو ژاکت» ممکن بود موجب جنایت شود و ارزش «دو کمربند» آنقدر زیاد بود که در وصیتنامهها ثبت میشد. اهالی یونان و روم باستان هند را معدن لباس و پارچههای فوقالعاده میدانستند.
رومیها از زعفران هندی، ادویهای گرانبها و گیاهی رنگزا که رنگ زرد درخشانی به دست میدهد به شگفت آمده بودند. گیاه نیل از ارزشمندترین کالاهایی بود که از آسیا به دیگر نقاط جهان صادر میشد. فرمان دیوکلتیانوس مبنی بر تعیین حداکثر قیمت در سال۳۰۱ میلادی نشان میدهد ارزش۳۳۰گرم ابریشم خام معادل ۹سال دستمزد یک آهنگر بوده است. در روم، ابریشم تبدیل به نمادی از تجمل و انحطاط شد و بعضی آن را عامل فساد و ضد روم میدانستند.
همچنین میگویند کلئوپاترا لباسهای بسیار نامناسب چینی میپوشید؛ طوریکه سینههایش پیدا بود و همین نخوت و غرور او را آشکار میکرد که نشان از اخلاقیات ضعیف و حرص و طمع داشت. هرودین که معاصر امپراتور روم، الاگابالوس، بود او را با لحنی تحقیرآمیز توصیف کرده و نوشته فرمانروا از پوشیدن لباسهای سنتی رومی امتناع میورزید؛ زیرا از منسوجات نامرغوب تهیه شده بودند؛ فقط ابریشم «مورد تاییدش بود». فناوری بافت پارچه ابریشم تا مدتهای مدید معمایی تاریخی بود. کشف جدید باستانشناسان از محل تدفین زنی از سلسله هان مربوط به قرن دوم قبل از میلاد در منطقه چنگدو این معما را حل کرده است.
در قبر او یک دستگاه کوچک بافندگی با بافندههای عروسکی چوبی بود که پشت یک ماشین پارچهبافی نشسته بودند. این ماشین پارچهبافی چند میله بههمپیوسته و یک پدال برای تامین نیروی موردنیازش داشت. اروپاییها تا هزار سال بعد از آن نیز دستگاه بافندگی پدالی را که قدرت، دقت و کارآیی را افزایش میداد اختراع نکردند.
بیشتر ابریشمهای اوایل قرون وسطی در اروپا متعلق به بیزانس بودند نه چین. همچنین، اسکاندیناویاییها پوست و خز حیوانات را به آسیا صادر میکردند که به مصرف تجملاتی در بیزانس و شرق دامن زد؛ این خزها در کت، تزیینات کلاه و چکمه، حاشیه پیراهن و دور یقه استفاده میشد. ترکیب خز و ابریشم در لباسهای تجملی پادشاهان اروپای دروان رنسانس ترکیب محبوبی بود و همچنان نیز در ردای سلطنتی محبوبیت دارد. در نیمه دوم قرن هفدهم، پاریس تبدیل به مرکز تولید، طراحی و تکنیکهای مربوط به منسوجات اروپایی شد. در همین زمان، مراکز خرید لوکس شامل بوتیکها و خانههای مد نیز ایجاد شد.
مجلات مد مانند لو مرکیو گالانت درباره سبک و مدهای جدید دربار سلطنتی مطلب مینوشتند. بزرگترین خانههای مد پاریس، مانند تجارت خانوادگی گوتیه، لباسهای خانواده سلطنتی و اشراف را تامین میکردند و سهام شرکت هند شرقی فرانسه را داشتند. پادشاه لوئی چهاردهم و وزیرش، ژان باپتیست کولبرت، در مد و تولید منسوجات بهعنوان یک بخش نوآورانه مهم برای به نمایش گذاشتن عظمت فرانسه سرمایهگذاری کردند. امروزه، در نتیجه شبکهای ظریف از همکاری، تجارت و سیاست جهانی، تیشرت در هر فروشگاهی در سراسر جهان به فروش میرسد. یک تیشرت در طول عمر خود هزاران کیلومتر در سراسر جهان سفر میکند؛ از مزارع پنبه در تگزاس یا ترکمنستان تا کارخانههای ریسندگی در چین، کارخانههای پوشاک در آسیای جنوب شرقی، چاپخانهها در غرب و بازارهای لباسهای دستدوم در آفریقا.
بخشی از گزارشی که به قلم پیتر فرانکوپان، ماریلوئیز ناش و فنگ ژائو، ایان با عنوان «پوشاک و منسوجات در جادههای ابریشم» در سال۲۰۲۲ برای سازمان جهانی یونسکو تهیه شد.
ترجمه فرشته هدایتی