سايت  نساجي امروز -پرمخاطب ترين رسانه نساجي ايران - را با ارسال اخبار و گزارشهاي خود ياري فرمائيد.

امروز : شنبه 3 آذر 1403
ورود به سیستم
ایمیل
رمز عبور
 
ثبت نام شرکت ها ثبت نام متخصصین
 
عضویت در خبرنامه
test
test2
آخرین شماره مجله

به بهانه برگزاری نمایشگاه نساجی در اصفهان؛ «بی تدبیری»؛ گره ای كه جان از تار و پود نساجی می گیرد!

تاریخ انتشار : ۱۳۹۴/۱۰/۲۸
اصفهان که روزگاری با قدمت و توان بالای خود در تولید پارچه و رونق نساجی به "منچستر ایران" لقب یافت، این روزها با تازیانه بی تدبیری فلک می شود.

اصفهان که روزگاری با قدمت و توان بالای خود در تولید پارچه و رونق نساجی به "منچستر ایران" لقب یافت، این روزها با تازیانه بی تدبیری فلک می شود.

 گزارش تابناک اصفهان، زن و مرد نمی شناخت این صنعت دیرپای ایرانی، یک چرخ ریسندگی و کمی پنبه تمام مواد اولیه تولید در روزگاری بود که دست های ایران گرداننده چرخ نساجی و نخ ریسی در جهان بود، روزگاری که شاید کمتر دستی می توانست چوب لای چرخ هنر و صنعت کهن ما بگذارد و تنها شاید مرگ توانست تولیدکننده ایرانی را از پای بافت آن همه هنر کنار بکشد.

روزهای خوب نساجی ایران تا سال ها همین گونه سپری می شد بی آنکه خبری از تحریم، کمبود نقدینگی و یا هزار بهانه دیگر برای از دست دادن این بها باشد؛ اما با گذشت روزهای متمادی در این راه، فلک دست بر گلوی این چرخه هنر ایرانی انداخت و به بهانه حمایت از تولید داخل و دولتی شدن صنعت که شاید در ورای آن کمتر تفکر کارشناسی وجود داشت، نفس های هنر پارچه بافی و نساجی ایران به شماره افتاد.

قصه از بعد از یکی نبود آغاز شد، زمانی که در هیاهوی قداست بخش دولتی و منزوی شدن بخش خصوصی بسیاری از کارخانه داران نساجی کشورمان مجبور به واگذاری کارخانه های خود به بخش دولتی شدند و اینجا بود که یکی نبود، تئوری مترقی خصوصی سازی را پای این میز غیرکارشناسی دولت بیاورد و از تمام تار و پودهایی که باید با دست های بخش خصوصی و سرمایه های هدف دار بافته شود، دفاع کند و از همین زمان بود که به تدریج جای خالی بسیای از کارگران نساجی پای ماشین های کارخانه خالی ماند اما بازار پر شد از بافته های کشورهایی که سال ها انتظار لحظه هایی را می کشیدند تا روزی پارچه ایرانی پایش به بازار نرسد و آنها بتوانند از این نمد کلاهی هم برای خود ببافند و انبوه جنس های بی کیفیت و ارزان خود را روانه بازارهای ایران کنند.

البته تا حدود 10 سال ماشین واردات پارچه و منسوجات به ایران، پیش چراغ خاموش در بازارهای ایران جولان می داد و کمتر فردی تصور این را می کرد که روزی به جایی برسیم که حتی مجبور شویم نه تنها لباس دنیا بلکه لباس خانه آخرتمان را هم وارداتی بپوشیم، وضعیتی که در شرایط اقتصادی روز کشور و نیاز مبرم به فراهم کردن فرصت های اشتغال برای خیل عظیمی از جوانان یک عقب گرد و یا حتی گل زدن به دروازه خودی در نفس گیرترین دقیقه های بازی به شمار می رود.

چرخ های ماشین واردات با تدبیر غیرکارشناسی مسئولان و فرسوده شدن صنعت نساجی ایران و معطوف شدن توجه مدیران به صنایعی مانند، نفت و گاز و غافل شدن از صنایع پایدار، هر روز در بازار ایران سریع تر حرکت می کرد و رمقی برای چرخ دنده کارخانه های پارچه بافی ما باقی نمی گذاشت تا اینکه کار به تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدیمان رسید اینجا بود که گرد بیکاری بر لباس کارگری نشست و جمعیت بسیاری از کارگران نساجی به ویژه در برخی استان های کشور مانند اصفهان و مازندران، تنها تا چند سال محدود پس از بیکاری قادر به استفاده از بیمه بیکاری خود شدند و بعد از آن بود که دیگر نه همان دولتی که زمانی این سرمشق را تکلیف کارخانه های نساجی کرده بود و نه کارخانه داران هیچ کدام حاضر به تأمین معاش و کار برای این قشر نشدند البته از کارخانه دارانی که به دلیل زیان های بسیار مالی یا در زندان به سر می بردند و خود نیز خانه نشین شده بودند توقعی نمی رفت که بتوانند زیر بال و پر کارگران خود را بگیرند اما به هر روی هیچ نهاد دیگری هم نتوانست حقوق تضییع شده کارگران نساجی را احیا کند.

شاید اگر دولت مردان و مدیران اقتصادی روز ایران، زمانیکه روند خصوصی سازی کارخانه های نساجی کشور را وارونه کردند، به این فکر می کردند که دولت با تمام مشغله ها و هزینه هایی که در بخش های هزینه ای و عمرانی دارد کمتر فرصتی برای ترسیم نقشه راه برای نساجی و اجرای توانمند آن دارد، در همان روزها این تصمیم خود را در نطفه خفه می کردند، چنین گردی بر تن پارچه های ایرانی نمی نشست.

با این وجود راه کارهای بسیاری برای زنده کردن مجدد صنعتی که علاوه بر قدمت و جنبه تاریخی برای ما، از ابعاد اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده برای کشور نیز مهم ارزیابی شده است، وجود دارد که تنها نیاز به همت و رغبت مدیران و تصمیم گیران کشور برای اجرایی کردن آنها دارد که در غیر اینصورت همین سهم اندک تولیدات داخلی از بازارهای خودی، را نیز از دست می دهیم و آنوقت ثابت کردن وجود این صنعت چند هزار ساله در ایران به عنوان میراثی برای آیندگان تنها از طریق کندکاری های روی غارها میسر است.

حمایت از تولیدکنندگان باسابقه ای که سال ها در این عرصه فعالیت کرده اند اما اکنون به دلیل بدهی قادر به آغاز مجدد تولید نیستند مهم ترین راه کاری است که در کنار نوسازی صنعت نساجی به نظر می رسد می تواند نقطه شروع مناسبی برای به کار انداختن دستگاه های تولید کارخانه های بافنده داخلی باشد.

یکی از پاشنه آشیل های نساجی ایران نیاز همیشگی آن به واردات مواد اولیه یا همان پنبه از کشورهایی مانند ازبکستان است که معمولاً واردات این محصول به دلیل تعدد و در برخی موارد تعارض دستورالعمل های واردات با چالش های فراوانی روبه رو است اما با فراهم کردن بسترهای مناسب برای از سرگیری کشت این محصول در مناطق مطلوب آب و هوایی مانند مغان و گرگان می توان به جان گرفتن دوباره نساجی ایران امیدوار بود.

اصفهان به عنوان پایلوتی برای اجرای این ساز و کارها قادر به ایجاد بسترهای مناسب برای تولید مجدد و با تکنولوژی روز دنیاست چراکه زمانی اصفهان را به دلیل توانمندی و قدرتی که در بازارهای بین المللی برای تولید و عرضه منسوجات داشت به نام "منچستر ایران" لقب گرفت و اکنون نیز با توجه به این پشتوانه تجربی، دست های پیر اما پرتوان نساجی آن انگیزه کافی برای به حرکت درآوردن چرخ های بافنده ایران را در خود احساس می کند.

منبع : تابناک
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
متن نظر :
ارسال نظر
نظرات کاربران
میزان اهمیت
ایمیل
توضیحات
ارسال
گالری صدا
گالری ویدئو
شرکت دنیز تک دیبا
شرکت دانش‌بنیان شیمیایی سلیس
شرکت بهینه پویان کیمیا
شرکت جهان اروم ایاز
شرکت ثمین صنعت جولا
فصلنامه علوم و فناوری نساجی و پوشاک