در حالیکه در سال های گذشته ایران درتحریم به سر می برد و صادرات و واردات ناشی از این امر کاهش یافت اما بازار پوشاک برنددر کشور حسابی گرم بود.
باشگاه خبرنگاران جوان: سفرها و تفریحاتشان، خودروها و خانه هایشان سرآغاز تفاوت زندگی آنها با سایر افراد جامعه است. دغدغه زندگیشان به چطور خوش گذراندن محدود می شود و نگران دخل و خرجشان نیستند، پول تو جیبی فرزندانشان حتی بیشتر از حقوق یک ماه کارمندی است که هزینه مخارج زندگی یک خانواده را می دهد؛ بچه پولدارها، آدم هایی با خودروهای میلیاردی که لباس های چند میلیونی و ساعت های چند صد میلیون تومانی نشانه ای برای شناختشان شده است.
افرادی که خریدهایشان هم خاص است، گشتی در بازار حاکی از آن است که فروشگاه های برند پوشاک معروف دنیا مسیر دایمی رفت و آمدشان است. غافل از اینکه بهای گزاف برندی را می دهند که گاها برند نیست!!!
*هزینه یک دست لباس برابر قیمت یک خودرو
گزارش میدانی حاکی از این است که این افراد برای خرید یک جفت کفش برند باید از یک میلیون تومان به بالا هزینه کنند و بسته به جنس به کار رفته در آن کفش و یا اینکه متعلق به چه برندی باشد حتی این قیمت میلیونی تومانی هم میشود، همچنین برای خرید یک پیراهن ساده مردانه نیز باید بیش از 500 هزار تومان در نظر گرفت البته به کار رفتن نخ ابریشم و حتی طلا قیمت این کالا را گاها به چند میلیون تومان نیز می رساند و اگر قصد خرید یک شلوار را هم داشته باشید باید با کیف پول میلیونی به مراکز خرید شمال پایتخت سر بزنید.
در کنار پوشاک این روزها بازار بدلیجات نیز داغ شده و برای تهیه یک نیم ست بدل از یک برند خاص باید هزینه یک سرویس طلا را پرداخت.
اگر به خرید خود ساعت هم اضافه کنید باید برای خرید یک ساعت برند حتی بیش از 10 میلیون تومان هزینه کرد. در کنار این اگر چه عینک آفتابی بیشتر باید از نظر طبی مورد توجه قرار گیرد اما برندپوشان بیش از ویژگیهای عینک به برند آن توجه میکنند و در بهترین شرایط باید بیش از یک میلیون تومان هزینه کنند.
یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که تنها برای یک دست لباس ساده برند شامل شلوار، پیراهن، کفش، عینک و ساعت باید بیش از 10 میلیون تومان هزینه کرد و این رقم حداقل برند پوشی در ایران است چرا که بسیاری از فروشندگان اجناس چند صد میلیونی خود را تنها برای مشتریان خاص خود رونمایی می کنند.
* ورود پوشاک به کشور از طریق دلالان
اگرچه برخی تأکید بر ضربالمثل دارندگی و برازندگی میکنند اما نیم نگاهی به بازار پوشاک ایران که بیش از 80 درصد آن به گفته مسئولان از طریق قاچاق تأمین میشود نشان می دهد که برندپوشان ایرانی در برخی موارد پولشان را در جوی ریخته و برای یک جنسی که در اصل بودن آن شبهه است هزینههای گزافی را میپردازند.
محمد یک عمده فروش بازار تهران است که در بخش پوشاک زنانه فعالیت میکند ،در گفتگو با باشگاه خبرنگاران میگوید تمام اجناس خود را از چین خریداری کرده و آنجا به دست یک واسطه میسپارد تا آن را در ایران تحویل بگیرد.
وی به این نکته نیز اشاره میکند که با وجود تعرفه بالای گمرکی واردات پوشاک از مبادی رسمی به صرفه نیست و واسطهها این مشکل را حل کردهاند.
نکته جالب توجه دیگر این است که فروشندگان ایرانی پس از دریافت کالای خود در ایران اقدام به تهیه ژورنالهای مدل اجناس کرده و به هنگام مراجعه مشتریان آلبوم را نشان مشتری داده و ادعا میکند که جنس آنها اصل است.
* سود چشمگیر واردات بدلیجات
محمدی نیز یک واردکننده بدلیجات از کشور چین است که به همراه پدر و برادر خود در این عرصه فعالیت میکند وی میگوید اجناس چینی درجهبندی میشوند و یک مشتری غیرحرفهای نمیتواند تشخیص دهد که یک انگشتر بدل درجه یک است یا سه.
وی بازار واردات بدلیجات را خوب عنوان میکند و میگوید ما یک انگشتر را به عنوان مثال به قیمت 5 تومان از چین خریداری کرده و در بازار به قیمت 100 تومان به طورعمده میفروشیم و همین انگشتر در شمال شهر شاید به قیمت 5 هزار تومان و در جنوب شهر به قیمت هزار تومان به مشتری عرضه شود.
* وقتی جای پای قاچاق در بازار محکم می شود
البته این تنها یک روی سکه بازار پوشاک ایران است و این سودهای کلان در شرایطی است که تولیدکنندگان داخلی نالان از هزینههای بالای تولید در کشور هستند و بسیاری از واحدهای تولیدی در سالهای گذشته تعطیل شدهاند. اگرچه دولت بارها سعی کرده این بازار آشفته پوشاک را رونق دهد اما هنوز بسیاری از پوشاک از مبادی غیررسمی به کشور وارد میشوند و شواهد نشان می دهد که آب روان قاچاق مسیر خود را از بین سنگلاخ های قوانین و مقررات پیدا کرده و به راحتی روان است.
اگرچه دولت برای برخورد با قاچاق راهکارهای زیادی را امتجان کرده است اما این طور که پیداست جای پای قاچاق و قاچاقچیان در بازار پوشاک به حدی محکم شده که مسئولان به راحتی قدرت پاک کردن رد پای آن را از اقتصاد نخواهند داشت.