طی مدت اخیر، نقدهای متعددی نسبت به وضعیت تجارت خارجی شده و اغلب این انتقادات متوجه آمارهای گمرک است که جای ارائه گزارش کامل به ارائه گزارشی کوتاه از وضعیت صادرات و واردات بسنده کرده است، اما در نهایت گمرک آمار نهایی را اعلام کرد و آن چیزی که امروز قابل استناد است آمار چهارماهه ابتدایی امسال است که نشان میدهد در صادرات 9/5درصد کاهش داشتهایم.
به گزارش سایت نساجی امروز به نقل از آرمان ، محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات میگوید: «رشد منفی 9/54درصدی در صادرات با رشد مثبت 25درصدی هدف گذاری شده، فاصله بسیار زیادی دارد و اگر این روند به همین منوال ادامه پیدا کند، نه تنها رشد پیشبینی شده محقق نمیشود، بلکه کاهش صادرات هم خواهیم داشت.»
مدتی است ارائه هرگونه اطلاعات درمورد وضعیت واردات و صادرات کشور با اما و اگرهای متعدد همراه شده است. در این رابطه، فکر میکنید لزوم شفافیت آمار گمرکی چیست و در این باره چه برنامهریزیهای اقتصادی باید اعمال شود؟
تا قبل از هفته گذشته این نقد به گمرک وارد بود که چرا آمارهای مربوط به صادرات و واردات را اعلام نمیکند. در این باره، گمانه زنیهایی توسط برخی کارشناسان و رسانهها مطرح شد. اما به هرحال سازمان گمرک آمار مربوط به تجارت خارجی را اعلام کرد و به منفی شدن صادرات، افزایش واردات و برگشتن تراز تجاری منفی به اقتصاد در چهار ماه اول امسال نیز اشاره شد.
به نظر میرسد شفافیت لازم از سوی این منبع رسمی بهطور مشخص رعایت شد و امروز چندان نمیتوان به گمرک این انتقاد را وارد کرد که آمارها را ارائه نکرده است. در این بین نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که به رغم تمام هدف گذاریهای صورت گرفته، باتوجه به اینکه پنج ماه از سال سپری شده است، رشد منفی 54/9درصدی در صادرات با رشد مثبت 25درصدی هدف گذاری شده، فاصله بسیار زیادی دارد و اگر این روند به همین منوال ادامه پیدا کند، نه تنها رشد پیشبینی شده محقق نمیشود، بلکه کاهش صادرات هم خواهیم داشت.
تعداد زیادی از منتقدان نسبت به افزایش واردات ابراز نگرانی کرده اند و نسبت به اینکه واردات ما 24درصد رشد داشته و درمقابل صادرات کاهش داشته است، تحلیل نقادانهای را بیان کردهاند. نظر شما در این باره چیست؟
باتوجه به سبد کالایی، رشد 24درصدی در واردات نمیتواند نقطه ضعف ما قلمداد شود، چراکه کالاهای واسطهای برای تولید وارد کشور شده و این امر نشانگر رونق در بخش تولید و صنعت است، اما نقطه ضعف تجارت ما، کاهش صادرات است باید صادرات ما نیز متناسب با واردات بزرگتر میشد که نشده است و دلیل آن هم به مسائل عمدهای چون بالا بودن نرخ تسهیلات و نرخ هزینه حمل و نقل و از همه مهمتر غیر واقعی بودن نرخ ارز متناسب با تورم برمیگردد. وقتی سال عوض میشود، تمام کالاهای تولیدی ما متناسب با نرخ تورم یا بیشتر افزایش خوبی را تجربه میکنند، به ویژه امسال نیز در بحث حقوق و دستمزد 14/5درصد رشد مثبت داشتیم.
این امر نشانگر این مطلب است که امسال کالاهای صادراتی نسبت به سال گذشته گرانتر شده اند، اما در مقابل از آنجا که نرخ دلار ثابت مانده است، عملا فرصت صادرات از تولیدکنندگان گرفته شده و نتیجه آن هم، کاهش صادرات بوده است.
اخیرا وزیر صنعت، معدن و تجارت بر جهت دهی به واردات تاکید کردهاند. به اعتقاد ایشان سالها فقط روی فرهنگ نفت کار شده و امروز ما نیازمند واردات آزاد دانش فنی هستیم. تحلیل شما از این اظهار نظر چیست؟
من چندان به این فرمایشات آقای نعمتزاده اعتقادی ندارم.
اگر امروز به تمام کشورهای پیشرفتهای که در حوزه تولید صاحب صنعت و در دنیا صاحب نامند، چه کشورهای توسعهیافتهای مثل آلمان که بزرگترین صادرات را در اتحادیه اروپا به خود اختصاص داده است و چه کشورهای در حال توسعهای مثل ترکیه رجوع کنیم، درمییابیم که هیچکدام از این کشورهادرصدد نبودند تا این مساله که «من تولید میکنم، شما از من بخر، ولی چیزی به من نفروش» را به دیگران القا کنند.
تجارت خارجی شامل صادرات و واردات میشود. بنابراین هدفمند کردن و هدایت کردن واردات به سمت تولید بسیار عالی است، ولی اینکه تصور شود میتوانیم همه کالاها را تولید کنیم و به همه دنیا کالا بفروشیم و از تمام دنیا بی نیاز باشیم، امروز در اقتصاد آزاد و باز جوابگو نیست.
متاسفانه در چهار سال گذشته هم وزارت صنعت، معدن و تجارت با همان دیدگاهی که شاید در دهه 60 اعمال میکرد به دنبال افزایش صادرات و کاهش واردات بود، اما ما بعد از چهار سال شاهد هستیم که تقریبا نه صادرات و نه واردات ما رشد نداشته است و در اصل حجم تجارت خارجی ما کمتر شده است.
همین امروز ما کمتر از 0/3درصد سهم جهانی را به خود اختصاص داده ایم، در حالی که بر اساس آمارهای رسمی بینالمللی سهم ما حداقل باید 1/2درصد از تجارت جهانی باشد که همین امر نشاندهنده این است که باید به بزرگتر شدن اقتصاد در حوزه تجارت خارجی توجه نشان دهیم.
برای حرکت در این مسیر چه باید کرد؟
بزرگتر شدن اقتصاد در حوزه تجارت خارجی هدف بزرگی است که بخشی از آن توسط صادرات و بخشی دیگر توسط واردات محقق میشود. واردات ما باید در خدمت تولید صادرات محور باشد و به تدریج باید خود را برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی آماده کنیم.
اگر بر پایه همین سیاستها حرکت کنیم، نه میتوانیم سهم خود را در دنیا افزایش دهیم و نه حتی میتوانیم اقتصاد مقاومتی را که یک ابلاغیه و سند بالادستی است، اجرا کنیم. بنابراین تصور میکنم ما جای اینکه سیاستهای گذشته را مجدد احیا کنیم باید سیاستهای جدیدی را در راستای اجرایی شدن اقتصاد مقاومتی تدوین کنیم.
متاسفانه ما امروز شاهد هستیم که دستگاههای مختلف با تفاسیر متفاوت از بندهای اقتصاد مقاومتی میخواهند همان سیاستهای گذشته را دوباره ادامه دهند. من فکر میکنم اگر این سیاستها پاسخگوی نیازهای ما بود، ما نیازمند چنین ابلاغیه مهم و دستور اکید و تاکید مجدد مقام معظم رهبری در بحث اجرا نبودیم.